۱۴۰۲/۰۷/۲۹
در دو دهۀ اخیر توجه جدی پژوهشگران علوم انسانی به حوزۀ مطالعاتی نسبتاً جدیدی تحت عنوان الهیات سیاسی جلب شده است. بسیاری از اندیشمندان غربی در زمینههایی چون فلسفه، مطالعات دین، اندیشه سیاسی و جامعه شناسی به مفاهیم و نظریاتی توجه نشان میدهند که برای نخستین بار از سوی متفکران حوزه الهیات سیاسی، مانند کارل اشمیت، والتر بنیامین، و ارنست کانترویچ صورتبندی شد. بدین معنا الهیات سیاسی صرفاً کاربست الهیات در سیاست نیست، بلکه با ارائه درک بسیار گستردهتر و پیچیدهتری از هر دو مفهوم الهیات و سیاست، میکوشد به مسائلی توجه کند که کمابیش مورد غفلت قرار گرفته بودند یا به حاشیه رانده شده بودند. الهیات سیاسی، به طور خلاصه، نقش عناصر«غیرعقلانی» چون ایمان و امید در سیاست را در کانون توجه خود قرار میدهد و به این معنا از حوزه مطالعات دین فراتر رفته و مفاهیم و نظریههایی بدیع در اختیار ما میگذارد تا حیات بشری و پیچیدگیهای آن را بهتر درک کنیم.