کثرت استنساخ نسخه های کتاب های شیعی در دورۀ صفویه و حمایت های بسیار زیاد سلاطین صفوی جهت ترویج آثار شیعی برای تقویت پایه های حکومت شیعی، و از طرف دیگر غنیمت شماردن این فضا و بهره برداری خوب از آن توسط دانشمندان شیعه، سبب شد تا هزاران هزار نسخه از این دوره به ما به میراث برسد.
با گسترش علوم انسانی معاصر و پدید آمدن روشهای نوین نقد، معیارها و روشهای جدیدی در نقد حدیث پدید آمده است. در رهیافتهای نوین، نقد حدیث صرفاً به معنای جدا کردن حدیث صحیح از ضعیف نیست، بلکه نقد مفهومی گستردهتر دارد و به «مطالعه»، «تحلیل» و «تفسیر» متون شباهت پیدا میکند.
در بخش اول این یادداشت به دو نگرش متفاوت به متن پرداختیم: نگاه تک لایه ای و نگاه چندلایه ای. همچنین بیان کردیم که نگاه تک لایه ای با انقلاب معناشناختیِ چامسکی به شکل ویژه ای مطرح گردد
نگاه منظومه ای و کل نگر به روی آوردهای متفاوت در معناشناسی و آگاهی بر کارکردهای اساسیِ هر یک از این روی آوردها، ابزاری تلفیقی و بسیار تاثیرگذار را برای فهم متون در اختیار پژوهشگران قرار خواهد داد.
به اهتمام مرتضی سلمان نژاد
واقعیت قضیه این است که نقد متن سابقهای طولانی دارد یعنی تا زمانی که بوده و تاریخی بوده نقد متن هم بوده است. حتّی در قدیمیترین نوشتههای تاریخی که از یونان باستان در اختیار داریم بحثهای نقد متن را داریم. امثال هرودوت، گزنفون و دیگران به مناسبتهای مختلف درگیر بحث نقد متن هم شدهاند و راجع به نقد متن بحث کردهاند.
به اهتمام مرتضی سلمان نژاد
بر اساس پاسخ به این دو سوال، نقد متن به دو حوزه تقسیم میشود. نقد متنی که به سوال اول پاسخ میدهد و در مورد هویت آن بحث میکند نقد بیرونی مینامند و نقد متنی که به سوال دوم پاسخ میدهد نقد درونی.
از همان روزهای اوّل که با مفهوم پیچیده گفتمان آشنا شدم. به این فکر می کردم که گفتمان یعنی چه؟ و اصلا به چه دردی می خورد؟ خوشبختانه و یا شاید متاسفانه این واژه این روزها در لباس کلیدواژه بسیاری از مطالعات و پژوهش های علوم انسانی ظاهر شده است. بهره گیری از این مفهوم را در مطالعات امروز می توان نوعی «مد» پژوهشی انگاشت. مُدی که به نظر می رسد به درستی دانسته و دریافته نشده است.