یکی از مهمترین خدماتی که در قرن هشتم هجری برای تشیع ایرانیان صورت گرفت توسط علامه حلی (ت ۷۲۶ هـ) بود؛ او که خود سبب تشیع سلطان محمد خدابنده بود او را نیز در بسیاری از سفرهایش همراهی کرد تا با این همراهی بتواند بنیان تشیع را در ایرانی که اغلب شهروندانش در آن زمان عامی مذهب بودند، مستحکم گرداند. او سه کتاب «نهج الحق و کشف الصدق»، «منهاج الکرامه» و «کشف الیقین» را برای سلطان نوشت تا این سلطان تازه شیعه را در راهی که انتخاب کرده راسخ گرداند.
سلطان عِلم دوست هم مدرسه ای را که حدود ۱۰۰ شاگرد داشت به پیشنهاد خواجه رشید الدین در کنار اردوی خود همراه کرد تا هر موقع که خواست از آنها بهره علمی ببرد؛ در رأس این مدرسه علامه حلی با شاگردانش بودند که شهر به شهر با سلطان مسافرت و مباحثات علمی می کردند؛ تمام ما یحتاج این مدرسه سیّار و نقّال اعم از مَرکب، طعام و لباس برای آنها تهیه می شد تا در خدمت سلطان باشند؛ تأثیر علامه در این مدرسه سیّار در ایران تا بدانجا بود که خواجه رشید الدین شافعی مذهب، او را به (یگانه ایران) می نامد؛ او در کتاب «بیان الحق» ص ۵۵ علامه را با این الفاظ می ستاید: «مولانا المعظم ملک الحکماء والمشایخ، علامه العالم، وحید ایران المعتمد المکین، جمال المله والدین ابن المطهر الحلی الذی کان رئیس عصره وکان ملازما للبلاط الاعلی».
یکی از افرادی که علامه را در همین سفرها همراهی می کرده فردی است به نام «محمّد بن أبی طالب آوی»؛ از شهر آوه که از شهرهای کهن شیعی ایران در کنار شهر ساوه که مشهور به تعصّب به تسنّن است. او یکی از شخصیت ها شیعی است که از قراینی که خواهد آمد از دانشمندان، متکلمین و فقهای برجسته نیز بوده است.
از او در الحقائق الراهنه شیخ آقا بزرگ تهرانی (ص ۲۰۸ / ق ۸)، و تراجم الرجال سیّد احمد اشکوری (ج ۱، ص ۴۸۳، شمارۀ ۸۸۹) یاد شده است. نام او در یکی از اجازات علّامه به صراحت به این شکل آمده است: (شمس الدین محمّد بن أبی طالب ابن الحاج محمّد بن الحسن الآوی)، وی غیر از: (محمد بن هلال بن أبی طالب بن الحاج محمد الطبیب بن محمد، شمس الدین أبو یوسف الآوی) است که مجاز از فخر المحققین (ت ۷۷۱ هـ) می باشد؛ که مرحوم شیخ آقا بزرگ در ذریعه (ج ۱ ص ۲۳۴) اجازه ای را مورّخ سال ۷۰۵ هجری از فخر المحققین به او و جمال الدین ابو الفتوح احمد بن ابی عبد الله بلکو بن ابی طالب بن علی آوی یاد می کند که بنا به تصریح او اجازه ای مفصل هم می باشد.
از گزارشاتی که روی بعضی نسخه های خطی وجود دارد فهمیده می شود که آوی در بین سالهای ۷۰۲ تا ۷۱۰ هجری یعنی نزدیک به ۸ سال علّامه و فرزندش فخر المحقّقین را در سفرهایشان همراهی می کرده.
آوی بعضی از مؤلّفات علّامه را به خط خود کتابت کرده و همچنین از علّامه و فخر المحقّقین اجازه روایت بعضی مؤلفاتشان را دریافت کرده است؛ او اوّل بار کتاب «نهج المسترشدین فی أصول الدین» که یکی از کتاب های کلامی عقائدی مختصر علّامه است را به خط خود در ذی الحجّه سال ۷۰۲ هـ، زمانی که در بغداد بوده اند کتابت کرده. کتابت این کتاب در این تاریخ بیانگر آغاز اشتغال آوی به درس و بحث و ملحق شدن به استادش دارد البته در این تاریخ (۷۰۲ هـ) هنوز مدرسه سیّار خدابنده تأسیس نشده بود؛ چرا که سلطان محمد در سال ۵ ذو الحجۀ ۷۰۳ در تبریز تکیه بر عریکه قدرت زد و بعدها مدرسۀ سیّار و کاروان علمی علامه آغاز شد. به هر حال این نسخه قدیمیترین و مهمترین نسخۀ این کتاب به شمار می آید.
وی همین کتاب را پس از ۳ سال در رجب سال ۷۰۵ هـ در کربلاء معلی بر خود علامه قرائت، و علامه گواهی قرائت آن را بر پشت نسخه به خطّ مبارکشان نوشته اند؛ و این نصّ عبارت علامه:
«قرأ علیّ هذا الکتاب الشیخ الأجل الأوحد الکبیر العالم الفاضل المحقّق المدقّق ملک العلماء قدوه الفضلاء رئیس الأصحاب الفقیه شمس الدین محمد بن أبی طالب ابن الحاج محمد بن الحسن الآوی ـ أدام الله إفضاله ـ من أوّله إلى آخره قراءهً مهذّبهً تشهد بفضله وقد أجزت له روایه هذا الکتاب عنّی وغیره من مصنّفاتی. وکتب العبد الفقیر إلى الله تعالى حسن بن یوسف بن المطهر مصنّف الکتاب فی الحضره الشریفه الحائریه صلوات الله على مشرّفها فی مستهل شهر رجب من سنه ۷۰۵ حامداً مصلیاً».
سپس همین نسخه را در همان سال بر فرزند علامه فخر المحقّقین نیز قرائت کرده وفخر نیز اجازه ای به خط خود برای او در کنار اجازۀ والدش داده است. این نسخه در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد به شمارگان ۹۵۵ نگهداری و در فهرست آنجا ج ۴، ص ۲۶۸. معرفی شده است (مکتبه العلامه الحلّی؛ سیّد عبد العزیز طباطبائی، ص ۲۱۴)
آخرین اطلاعی که تا به حال از شمس الدین آوی در منابع کتابشناسی آمده این است که او بعد از ۵ سال قسم منطق نسخۀ کتاب «مراصد التدقیق ومقاصد التحقیق» را بر مؤلف آن علّامۀ حلّی، در إیران زمانی که علامه در خدمت سلطان محمّد الجایتو خدابنده در سلطانیه بوده، خوانده است، و علامه گواهی و بلاغِ اجازۀ قرائت کتاب را به خط مبارکشان در جمادی الثانی سال ۷۱۰ هـ، برای آوی مرقم فرموده است.
همین آوی در ۴ جمادى الثانی سال ۷۱۰ هـ، اجازه همین کتاب را نیز از فخر المحققین گرفته است. و نیکوست که در اینجا نصّ اجازۀ علّامه را به آوی ـ بنابر آنچه سیّد شهاب الدین مرعشی در ملحقات خود بر «إحقاق الحق» از اصل این نسخه زمانی که در حوزۀ تملّک فخر الدین نصیری در تهران بوده است را ـ بیاوریم:
«قرأ علیّ هذا الکتاب مراصد العالم الفقیه الفاضل الکبیر العلّامه المحقّق الدیّن ملک العلماء شمس الدین محمّد بن أبی طالب الآوی ـ أدام الله إفضاله وأعزّ إقباله ـ قراءهَ بحثٍ وإتقانٍ ومعرفهٍ وإیقانٍ، وسأل عن مباحثه الکلامیّه، وقد أجزت له روایه هذا الکتاب وغیره عنّی، فلیرو ذلک لمن شاء وأحبّ. کتب العبد الفقیر إلى الله تعالى حسن بن یوسف بن المطهّر الحلّی مصنّف الکتاب فی رابع جمادى الأولى سنه عشر وسبعمأه بالسلطانیّه ـ حماها الله تعالى ـ، وصلّى الله علیه سیّدنا محمّد وآله الطاهرین».
این نسخه در حال حاضر در دانشگاه تهران به شمارۀ: ۲۳۰۱ نگهداری می شود (فهرست نسخه های دانشگاه، ج ۹، ص ۹۳۴ ـ ۹۳۵).
در بین این سال ها (۷۰۲ تا ۷۱۰ هـ) و بین این بلاد سه گانه (بغداد وکربلا وسلطانیه) که آوی در آن ها با استادش علامه و فخر المحققین رحل اقامت گزیده بوده این اطلاعی بود که از او در منابع مذکور یاد شده بود و ما اطلاع دیگری از او نداشتیم. سال گذشته در سفر تحقیقی خود به ترکیه با نسخه ای نفیس در مجموعۀ حکیم اغلو در کتابخانۀ سلیمانیه به شمارۀ: ۳۲۵ روبرو شدم که بر روی آن نکاتی بس با اهمیت از شمس الدین آوی آمده بود که شناخت ما را به این دانشمند فاضل بیشتر می کند.
بنابر فواید نسخه شناسی که بر روی این نسخه آمده آوی در جای دیگری هم بوده که تا به حال این نکته در جایی ثبت و ضبط نشده است؛ او مدتی در «مدرسۀ امامیّۀ» شهر قزوین سُکنی داشته و در آنجا نسخه ای از کتاب «الحاوی فی الفقه» نجم الدین عبد الغفار بن عبد الکریم شافعی قزوینی (ت ۶۶۵ هـ) را در شب سه شنبه ۲۰ شعبان سال ۷۰۷ هـ، از نسخۀ اصل به خط مصنّف کتابت نموده، و سپس آن را بار دیگر با همان نسخه مقابله کرده و در بلاغ مقابلۀ خود چنین آورده است:
«قابلتُ هذه النسخه بنسخه المصنّف على حسب الجهد والطاقه فی أوائل شوّال سنه سبع وسبعمائه حرّره صاحبه وکاتبه محمّد بن أبی طالب الآوی ـ متّعه الله به وبأمثاله بمحمّد وآله».
کتاب الحاوی از متون بسیار مهم فقه شافعی است که شروح متعددی بر آن نوشته شده، یکی از آن شروح متعلّق به فرزند خود مؤلّف جلال الدین محمد بن عبد الغفار بن عبد الکریم قزوینی (متوفّای ۷۰۹ هجری) می باشد؛ شمس الدین آوی بعد از کتابت و مقابلۀ کتاب با نسخۀ خط مؤلّف، یک سوم از این نسخه را بر فرزند مؤلّف نیز قرائت کرده (طبقات الشافعیه الکبرى ج ۹ ص ۱۶۵) و او اجازۀ روایت و قرائت کتاب را در شوّال سال ۷۰۷ هجری، به او داده است؛ که نصّ اجازه از این قرار است:
«قرأ علی صاحب الکتاب الصدر الإمام الکبیر الحبر الهمام النحریر ملک الأئمّه والعلماء، شمس الملّه والدین، فخر الإسلام والمسلین محمّد بن أبی طالب الآوی ـ أدام الله فضائله ـ بعض هذا الکتاب الموسوم بالحاوی المنسوب إلى والدی ـ قدّس الله روحه العزیز ـ قریباً من ثُلثه، وسمع بعضه قراءهَ بحثٍ وإتقانٍ، وسماعَ فهمٍ وإیقان، وإنّی قد أجزتُ له ـ دام فضله ـ أن یروی عنّی ذلک بالتدریس والتفهّم والفتوى، وأن یروی سائر مسموعاتی ومستجازاتی ومناولاتی من التفاسیر والأحادیث وکتب الفقه وغیر ذلک ممّا للروایه فیه مدخل ومجال بعد رعایه شرائطها على ما اعتبره أصلها وفّقه الله تعالى لذلک ولمرضاته ولا یحرمنا من صالح دعواته؛ وکتب هذه الأحرف العبد الضعیف الراجی رحمه ربّه الغفور محمّد بن عبد الغفّار بن عبد الکریم الغفّاری القزوینی ـ أحسن الله عاقبته وجعله من الصالحین ـ فی الثانی من شهر شوّال سنه سبع وسبعمائه».
در پایان همین نسخه آوی فایده ای را در سال ۷۳۹ هـ در تبریز نوشته که نشان از حیات او تا این تاریخ می کند و شاید بتوان گفت که او زمانی که با استادش به شمال غرب ایران سفر کرد در همین مناطق باقی مانده و از آنجا خارج نشده است، و شاید در تبریز هم در ربع رشیدی شهرک علمی ای که خواجه رشید الدین بنا کرده بوده سکونت داشته است. در این فایده آمده است که این نسخه را چیزی حدود ۲۰ سال از دست می دهد و پس آن دوباره آن را پیدا می کند، و این نصّ عبارت اوست:
«وغابت هذه النسخه عن کاتبها بسبب من الأسباب ثمّ آبت إلیه بعد عشرین سنه بتوفیق ربّ الأرباب فالحمد لله على أنعامه، وصلاته على محمّد وعترته وأصحابه، وکتب ذلک صاحبها وکاتبها أضعف العباد الراجی رحمه ربّه یوم المعاد محمّد بن أبی طالب الآبی یوم الأحد لأربع لیالٍ بقین من ذی الحجّه سنه تسع وثلاثین وسبعمائه بتبریز حامداً مصلّیاً ومسلّماً… ربِّ اختم بالحسنى».
جالب اینجاست که اندازه و قطع این نسخه به همان اندازه و قالب دو نسخۀ دیگری است که آوی آنها را به خط خود استنساخ کرده.
منبع: کتابخانه علامه مجلسی
مرکز تحقیق و پژوهش میراث مکتوب شیعه
https://telegram.me/majlesilib