تازهها و پارههایی در مطالعات فرهنگ رضوی (۵۰۱-۵۵۰)
به کوشش پیمان اسحاقی
فرهنگ رضوی را در مختصرترین بیان میتوان بروزات مختلف مادی و غیرمادی مرتبط با امام رضا علیهالسلام در فرهنگ ایران، خاورمیانه، شبهقاره هند و آسیای میانه تعریف کرد. این فرهنگ خود را در گونههای بیشماری از امور نشان داده و در ساحتهای مختلفی چون تاریخ، هنر، ادبیات، معماری، فرهنگعامه و اندیشه نفوذی مادی و غیرمادی پیدا کرده است. بهاینترتیب، پژوهش درباره این بروزات که از این پسازآن به «فرهنگ رضوی» تعبیر میکنیم، مستلزم مراجعه به طیف وسیعی از دادههای فرهنگی در زمینههای یادشده است. در این رشته نوشتارها، بر آنم که ابعاد مختلف «فرهنگ رضوی» را از متون مختلف جمعآوری کنم و در اختیار پژوهشگران قرار دهم. این متون میتوانند مدخل دانشنامهای، مقاله، کتاب، مجموعه مقاله، پایاننامه، طرح پژوهشی، صدا، تمبر، پوستر، نقشه، اسلاید، مصاحبه، عکس، فیلم، سند، نسخه خطی، سند، تاریخ شفاهی، شعر، داستان، یادداشت و هر دادهای باشد که به نحوی از انحاء بتواند به پژوهشگران برای شناخت بیشتر از این فرهنگ یاری برساند. بهاینترتیب مطالبی که در اینجا در قالب تازهها و پارههایی ارائه میشود را میتوان بهعنوان مواد خام پژوهشهای بیشتر درباره ابعاد مختلف فرهنگ رضوی در نظر گرفت. تلاش من در اینجا این است که مطالبی که تاکنون کمتر در پژوهشهای مربوط به فرهنگ رضوی در نظر گرفتهشده را جمعآوری کنم. همچنین بنابراین است که هر یک از موارد ارائهشده، با ارجاع کامل نقل شوند، اما درصورتیکه ارجاع به مطلبی ناموجود بود و یا مطلبی کاملاً مشهور باشد، از ارائه ارجاع صرفنظر میشود. رسمالخط مطالب نیز عموماً تغییر داده نشده است. خوانندگان محترم هم درصورتیکه به اثری در این زمینه دسترسی دارند، خصوصاً آثاری که احتمالاً نویسنده این مطلب از آن بیاطلاع است، باعث سپاس خواهد بود که آن را بهوسیله این ای میل در اختیار نویسنده قرار دهند. برای دریافت فایل ورد این پنجاه گانه این لینک و یا این لینک مراجعه کنید. در پایان لازم به ذکر است که نقل این مطلب در اینجا به معنای لزوماً صحیح بودن آنها نیست.
برای مشاهده سایر پنجاهگانه ها به این لینک مراجعه کنید.
https://tumarandishe.ir/fa/note-author/razavi/
فهرست محتویات:
(۵۰۱)
روایتی متفاوت از ماجرای رسیدن یک فناوری به شهرمان در ۱۴۵ سال پیش؛
شلیک ۲۱ توپ به بهانه تاسیس تلگرافخانه مشهد
غلامرضا آذری خاکستر
برای درک بهتر تاریخ آستان قدس رضوی باید شناخت بیشتری از شهر مشهد و خراسان داشت. در این نوشتار مولف تاریخ مختصری از تلگراف در مشهد را توضیح داده است. |
تاریخنگاران روایت میکنند که نخستین دستگاهی که میتوانست برای مسافتهای دور و دراز پیام مخابره کند؛ «تلگراف الکتریکی» بود که در سال ۱۸۴۳م/۱۲۵۹ق. ساخته شد و دل مردمان آن دوران را به کم شدن فاصلهها روشن کرد. بعدها، نخستین خط تلگرافی بین پاریس و شهر روآن (Rouan) دایر گردید و از آن جا نیز به مناطق دیگر جهان گسترش یافت.([۱]) خلاصه این که، سرعت انتقال اخبار از ایالات و ولایات و منافع استعماری ایجاب می کرد تا دولت های ذی نفع به فکر ایجاد خطوط تلگراف در سرزمین های مستعمراتی هم باشند.در این میان، سابقه ورود تلگراف به ایران به سال ۱۲۷۴ هجری قمری میرسد. در این سال، خط تلگراف بین کاخ گلستان و باغ لالهزار در تهران توسط «مسیو کرشش» اتریشی کشیده ([۲]) و تلگراف تبریک اعتضادالسلطنه وزیر علوم از باغ لالهزار به کاخ گلستان، مخابره شد. بعد از مدتی، سیم تلگراف بهمباشرت مخبرالدوله که آن زمان کتاب دار مدرسۀ عالی دارالفنون ناصری بود به کرج برده شد.
«علی قلیخان» و خطی که از تهران به مشهد رسید
از جمله تأسیسات نوین در دورۀ ناصری، ایجاد خطوط تلگرافی بین شهرستانهای ایران بود. پس از فارس، گیلان، مازندران و کرمانشاهان، مشهد هم صاحب خط تلگراف شد و ادارۀ تلگراف در شهر ما نیز گشایش یافت. در تمام این سیمکشیها و ایجاد خطوط که با دشواری و زحمت بسیار از راههای صعبالعبور و ناامن میگذشت، کارشناسان خارجی نقش داشتند و مأموران تلگراف ایران با کمک آنها کار میکردند. سال ۱۲۹۱ق اداره مستقل تلگراف در ایران تاسیس شد و علی قلی خان مخبرالدوله به ریاست این اداره رسید. مهمترین اقدام وی ایجاد خط تلگراف از تهران به مشهد بود.([۳]
الحمدلله که سیم به مشهد رسید
روایتهای تاریخی گواه آن است که ۱۹ سال پس از تاسیس تلگراف در تهران، این خط به مشهد رسیده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید، از جمله خطوطی که با تشریفات باشکوه در روز اول رجب ۱۲۹۳ق افتتاح شد، خط تلگرافی مشهد بود. این ماجرا به دوره صدارت میرزا حسینخان سپهسالار مربوط میشود. در آن برهه، «حیدرعلیخان» به ریاست تلگرافخانه مشهد انتخاب شد، وی دارای منصب افتخاری سرهنگی بود. اما نخستین پیامی که از مشهد روانه خطوط تلگراف شد، گزارش بازشدن خط تلگراف بود. این خبر را شیندلر کارشناس خارجی به مخبرالدوله وزیر تلگراف به این شرح مخابره کرد: «خدمت جناب مخبرالدوله، از زرنگی حیدرعلیخان سرهنگ، امروز که دوشنبه است سیم داخل شهر شده و حالا از تلگرافخانه حرف میزنم. شیندلر، مهر تلگرافخانۀ مبارکه به تاریخ یکم شهر رجبالمرجب ۱۲۹۳». ناصرالدینشاه زیر این تلگراف نوشته است: «جناب سپهسالار اعظم الحمدلله تعالی که سیم به مشهد مقدس رسید، عریضه ما را به خدمت حضرت ابلاغ کنید و تشریفات از همان قرار که نوشته بودم ان شاءا… تعالی به عمل آورند.» تلگراف ناصرالدینشاه به حضرت رضا(ع) که با خضوع و خشوع تنظیم شده و شاه از آن بهعنوان عریضه یاد کرده است، حاکی از خرسندی وی از وصول سیم تلگراف به مشهد است. با دریافت تلگراف شاه، رکنالدوله والی خراسان، در حرم حضرت رضا(ع)، سر مقبرۀ عباسمیرزا، نایبالسلطنه سلام عام ترتیب داد و متولیباشی در حضور روحانیون و بزرگان خراسان، تلگراف شاه را در حرم حضرت علی بن موسیالرضا(ع) قرائت کرد. سپس ۲۱ توپ شلیک گردید و مراسم سلام با دعایی برای سلامت شاه خاتمه یافت. رکنالدوله چگونگی این جشن را به حضور شاه گزارش داد، بهاینترتیب، بین طهران و مشهد خط تلگراف افتتاح شد.([۴]) بعد ازآن با تشکیل یک مرکز مستقل به نام تلگرافخانه، این وسیلۀ ارتباطی بهطور منظم و دایمی، تماس مشهد را با تهران برقرار میکرد. در این زمان، کارکنان اصلی تلگرافخانه، شامل یک نفر ناظم، صندوقدار، یک نفر انگلیسی، عضو مؤسسۀ تلگراف هند و اروپا، دو نفر تلگرافچی روسی، یک نفر تلگرافچی ارمنی و دو نفر تلگرافچی ایرانی بودند.([۵])
روایت تاریخی مسئول خط تلگراف از اجرای این طرح در مشهد
هوتم شیندلر مسئول خط تلگراف تهران به مشهد، ۲۴ سپتامبر ۱۸۴۶ به دنیا آمده است. وی سال ۱۸۶۸م. در سرویس تلگراف هند و اروپایی در ایران مشغول کار شد و در سال ۱۸۷۶ به عنوان مشاور مخبرالدوله در امور تلگراف مشغول شد و خطوط تلگراف بسیاری برای ایران طراحی کرد. او برای پیشبرد تلگراف و طرحهای معدن و راهسازی، به دورافتادهترین نقاط قلمرو ایران سفر کرد. شیندلر که برای کشیدن سیم تلگراف بین تهران و مشهد مأموریت داشت، در توصیف مشهد نوشته است: «مشهد شهر بزرگی است و جمعیت شهر از شصتهزار نفر کمتر نیست، بلکه بیشتر دارد و زوار بسیار همیشه آن جاست و از جهت زیاد آمدن زوار همه چیز در مشهد گران است و قیمت آذوقه مثل قیمت دارالخلافه است و قیمت فرش و مس و غیره از قیمت در دارالخلافه بیشتر است… آب مشهد از چشمه گیلاس میآید و در این رودخانه، ماهی قزلآلای خوب پیدا میشود.» ([۶]) وی در سفرنامۀ خود، از چگونگی احداث خط تلگراف مشهد آورده است: «روز نهم ماه صفرالمظفر بیرون آمده، روز دویم رمضانالمبارک مراجعت نمودم، در این دویست روز، ۲۰۷۸ میل که تقریباً ۵۵۰ فرسخ است طی کردم و مقصود این سفر، کشیدن خط تلگراف از شاهرود الی مشهد مقدس بود. این خط تلگراف ۲۹۰ میل طول دارد و در میان تابستان زحمت بسیار از جهت گرما و بیآبی در فاصلۀ ۶۸ روز کشیدم و یقین است که این کار هرگز به این زودی تمام نمیشد اگر همۀ مأمورین سعی تمام در کار نمیکردند.»([۷]) کلنل چارلز ادوارد ییت راجع به اولین رئیس تلگرافخانه مشهد نوشته است: «رئیس تلگرافخانۀ خراسان که یک شاهزادۀ قاجار بود و رئیس پست این ایالت نیز به دیدارم آمدند. پدربزرگ شخص اخیر یعنی رئیس اداره پست، یک نفر قزلباش اهل کابل بود و نزد امیر دوستمحمدخان در طول اولین جنگ افغانها خدمت میکرده است. لیکن بعد از مدتی به مشهد عزیمت میکند و در آنجا هر دو پسر و همچنین نوهاش به خدمت دولت انگلیس در میآیند و بهعنوان مأمور مخفی در این کشور، تحت فرمان نمایندههای بریتانیا در تهران انجام وظیفه میکنند. نوه او وارد خدمات دولتی شده و به سال ۱۸۷۵م اولین پستخانه را در مشهد تأسیس میکند. در سال ۱۸۹۴م نیز شاه برای تقدیر از خدمات ارزندۀ وی، او را به درجۀ سرتیپی و همچنین عنوان مشیرالوزراء مفتخر نمود»([۸]) پس از ایجاد تلگرافخانه در مشهد، اخبار، اطلاعات و رویدادهای مهم شهر به تهران مخابره و در انتهای هر پیام مهری زده می شد که نشان از تایید اخبار ارسالی آن سال با عنوان اخبار تلگرافخانه مبارکه بود. از طریق این وسیله، ارتباطات سرعت گرفت. با پی بردن به اهمیت این وسیله گاهی تلگرافخانه ها؛ محل تحصن، ارسال شکایات و سایر گزارش ها بود. هر یک از کنسولگری های مقیم شهرها هم با در اختیار داشتن خط تلگراف، تمام حوادث و رویدادهای مناطق تحت سلطه را رصد و به مرکز فرماندهی شان منتقل می کردند. هم اکنون این گزارش یکی از منابع مهم در تحقیقات و پژوهش های تاریخی محسوب می شود.
منابع:
[۱] قائم مقامی، جهانگیر. سابقه تلگراف در ایران (بخشی از تاریخ رقابت های انگلیس و روس) بررسی های تاریخی شماره ۱، سال هفتم، ص۷۶
[۲] اعتمادالسلطنه، محمد حسن بن علی، تاریخ منتظم ناصری، ج۳، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، ص۲۵۶
[۳] یزدانی، مرضیه. اسناد پست و تلگراف. تهران. سازمان اسناد ملی ایران. ۱۳۷۸، ص۲۲
[۴] صفایی، ابراهیم (آذر۱۳۴۶)”افتتاح تلگراف طهران مشهد”مجله نگین. سال سوم. شماره ۳۱.
[۵] محبوب فریمانی، الهه و نعمتی، بهزاد (۱۳۸۴) گزیده عکس های تاریخی موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی. ج۱. مشهد: سازمان کتابخانه ها، موزهها ومرکزاسناد آستان قدس رضوی، ص ۱۹۱
[۶] سه سفرنامه هرات، مرو، مشهد. به اهتمام قدرتا… روشنی زعفرانلو.- تهران: توس، ۱۳۵۶،ص ۲۰۳
[۷] همان، ص ۲۱۱
[۸] ییت، کلنل چارلزادوارد (۱۳۶۵) سفرنامه خراسان و سیستان. ترجمه قدرت ا… روشنی زعفرانلو. تهران: یزدان، ص ۴۷
(۵۰۲)
سیاست مذهبی صفویان و پیامد آن بر توسعه موقوفات حرم امام رضا(ع)
زهرا طلایی
در قرن ها قبل تاکنون ایرانیان موقوفات را به حرم امام رضا (ع) اختصاص داده اند. آنچه در ادامه می آید سیاست های حکومت صفویه درباره این موقوفات را نشان می دهد. |
چکیده: با تأسیس ﺳﻠﺴﻠﮥ صفوی، تشیع مذهب رسمی ایران اعلام شد و تغییر مذهب در قالب اصل سیاست مذهبی صفویان در این دوره پیگیری شد و به اجرا درآمد. در اجرای این منظور، شاهان صفوی با گسترش فرهنگ وقف و ایجاد موقوفات، بقاع متبرکه را در جایگاه مکانی برای اشاﻋﮥ فرهنگ شیعه توسعه دادند و رونق بخشیدند. آستاﻧﮥ مقدس امامرضا (ع) در مشهد، در حکم تنها آرامگاه از امامان شیعه در ایران، مهمترین آستاﻧﮥ مذهبی تلقی شد و در مرکز توجه صفویان قرار گرفت. شاهان صفوی بهشیوههای مختلف شامل اختصاص بودجههای دولتی، وقف و اعطاء سیورغالات و صدقات به گسترش آن اهتمام ورزیدند و منافع متعددی را از آن مدنظر قرار دادند. از نتایج مهم عملکرد آنان، افزایش موقوفات حرم امامرضا(ع) بود که در راستای ایجاد مرکزی برای اشاﻋﮥ فرهنگ شیعه، رونق و تداوم آن ادامه داشت. هدف این مقاله بیان کارکرد توسعه موقوفات حرم حضرت رضا(ع) است. رویکرد مقاﻟﮥ حاضر این است که هدف عمدﮤ سیاست مذهبی صفویان برای اشاﻋﮥ فرهنگ شیعه، با توﺳﻌﮥ اماکن مذهبی و ایجاد وقف و گسترش موقوفات تأمین شد. اجرای این سیاست در ارتباط با حرم امامرضا(ع) که با حمایـت درخور توجه سیاستمردان صفوی همراه شد، در کوتاهمدت و در آن عصر افزایش فضا، امکانات، سازمان اداری حرم و گسترش خدمات به زائران و مجاوران را بههمراه داشت و در درازمدت، پایایی و پویایی این سازمان را برای آینده تضمین کرد. در این مقاله، دادههای منابع شامل وقفنامهها و نسخههایِ خطی استخراجشدهاند؛ همچنین به نتایج پژوهشهای منتشرشده در موضوع موقوفات حرم امامرضا(ع) توجه شده است و با استفاده از روش توصیفیتحلیلی، با نگرش تاریخی، گسترش موقوفات حرم امامرضا(ع) بررسی شده است.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
https://journals.ui.ac.ir/article_22220.html
(۵۰۳)
حرز امام رضا (ع) در برگه دعای مصور
حرز امام رضا (ع) یکی از آثار فرهنگی منسوب به امام رضا (ع) است. گونه های مختلفی از این حرز در فرهنگ عامه مورد استفاده است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از این حرز است که ظاهراً به بازو بسته می شده است. |
منبع:
کانال تلگرامی گالری اسنادتاریخی و اقلام کلکسیونی پارسا
https://t.me/parsagallryiasnad
(۵۰۴)
منابع اطلاعاتی مرکز اسناد آستان قدس رضوی، روایتگر زندگی جراح مسیحی که مسلمان شد
در تاریخ آستان قدس رضوی حضور افراد غیر ایرانی قابل توجه است. این افراد در موقعیت ها و جایگاه های مختلف مشغول به کار بوده اند. آنچه در ادامه می آید گزارشی درباره یکی از این افراد است. |
به گزارش آستاننیوز، کارشناس واحد مطالعات اسناد وقف سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، در این باره گفت: پروژه تاریخ شفاهی پروفسور روش بولون، جراح برجسته بلژیکی که ۱۵ سال در بخش جراحی بیمارستان امام رضا(ع) مشغول به خدمت بود و در اواخر عمرش مشرف به اسلام شد، یکی از پروژههای ارزشمند بخش تاریخی شفاهی این سازمان به شمار میرود.
غلامرضا آذری خاکستر افزود: در قالب این پروژه تاریخ شفاهی، حدود ۲۰ ساعت مصاحبه با ده نفر از شاگردان پروفسور بولون در طول سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ انجام شده و مجموعهای از اسناد و عکسهای تاریخی مرتبط با این پروژه گردآوری شده است که در آرشیو مدیریت امور اسناد آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
وی بیان کرد: دکتر حسین اسدی با اختیاراتی که از طرف آستان قدس رضوی به منظور استخدام جراح برای بیمارستان امام رضا(ع) داشت، از پروفسور بولون دعوت کرد و این جراح مسیحی از مرداد ۱۳۳۳، به مدت سه سال در بیمارستان امام رضا به عنوان رئیس بخش جراحی مشغول به خدمت شد. البته این قرارداد بارها تمدید شد؛ بهطوری که او تا سال ۱۳۴۸، ریاست بخش جراحی بیمارستان امام رضا(ع) را بر عهده داشت.
آذری خاکستر ادامه داد: حضور بولون در این بیمارستان از این جهت مهم و حائز اهمیت است که برای نخستین بار، جراحی نوین در خراسان شکل میگیرد و با توجه به امکاناتی که آستان قدس رضوی در اختیار او قرار میدهد، بخش جراحی بیمارستان از تجهیزات مدرنی برخوردار میشود و سطح خدمات آن رشد چشمگیری میکند.
وی با اشاره به اینکه شاگردان بسیاری نزد بولون، جراحی عمومی را فرا گرفتند، اضافه کرد: او نه تنها مردی انساندوست و متعهد در کارش بود، بلکه به بیماران نیازمند نیز کمک بسیار میکرد. حتی نصف حقوق خود از آستان قدس رضوی را صرف مداوای اقشار محروم و آسیبپذیر جامعه میکرد.
این کارشناس اسناد مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی گفت: پروفسور بولون در طول خدمت خود در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع)، بارها تحت تأثیر محیط حرم مطهر رضوی و همچنین کرامات این امام همام در شفای بیماران، قرار گرفت و سرانجام در اواخر عمرش با تشرف به دین مقدس اسلام در حضور آیتالله فقیه سبزواری، مسلمان شد و نامش را عبدالله گذاشت.
وی تصریح کرد: با تأسیس بیمارستان امام رضا(ع) در سال ۱۳۱۳ شمسی، آستان قدس رضوی با هدف رونق پزشکی و پیشرفت این علم، اقدام به استخدام پزشکان خارجی بهخصوص در بخش جراحی این بیمارستان کرد و پزشکانی از کشورهای آلمان، چک و فرانسه در آن مشغول به خدمت شدند که در این میان، نام پروفسور بولون؛ جراح مسلمان بلژیکی در تاریخ پزشکی مشهد ماندگار شده است.
آذری خاکستر با بیان اینکه پروفسور عبدالله بولون(متولد ۱۹۱۲ میلادی) بر اثر سکته قلبی در ۱۴ مرداد ۱۳۴۸ فوت کرد و در ضلع شرقی آرامگاه خواجهربیع مشهد به خاک سپرده شد، متذکر شد: در حال حاضر مشغول نوشتن کتابی درباره این جراح برجسته هستم که در تهیه منابع اطلاعاتی آن از منابع متنوع موجود در سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی نیز استفاده کردهام.
یادآور میشود، پژوهشگران میتوانند از گنجینه نفیس و کمنظیر اسناد مکتوب و غیرمکتوب آرشیو مدیریت امور اسناد و مطبوعات سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، طبق ضوابط این سازمان با مراجعه به این مدیریت در جوار حرم مطهر رضوی بهرهمند شوند.
منبع: آستان نیوز
(۵۰۵)
طرح تاریخ شفاهی اصناف مشهد
تاریخ شفاهی یکی از گونه های تاریخ نگاری است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری واقع شده است. تلاش هایی برای تهیه تاریخ شفاهی زیارت امام رضا (ع)، آستان قدس رضوی و شهر مشهد نیز اخیراً صورت گرفته است. آنچه در ادامه می آید گزارشی درباره یکی از این موارد است. |
بازشناسی و تحلیل مسائل مختلف پیرامون انقلاب اسلامی کمک میکند تا مبارزات انقلابیون از زوایای مختلف مورد بررسی واقع شود. هر چند تاکنون تحقیقات قابل توجهی در این زمینه انجام شده است ولی برخی از موضوعات و محورهای اساسی انقلاب دور از دید جامعه پژوهشی بوده است. نقش اصناف مشهد در مبارزات انقلاب موضوعی است که به صورت علمی به آن پرداخته نشده است. و مهمترین سئوالی که در این زمینه مطرح است آیا اصناف و بازاریان مشهد در مبارزات انقلاب اسلامی شهر مشهد مشارکت و فعالیت داشتهاند؟ به طور کلی این مبارزات در چه اشکالی انجام شده و بازخورد آن چه تاثیری در روند مبارزه داشته است؟
بررسی نقش و حضور اصناف مشهد در انقلاب اسلامی از جمله طرحهایی است که بخش تاریخ شفاهی سازمان کتابخانهها، موزهها و مدیریت اسناد آستان قدس رضوی در قالب تاریخ شفاهی اصناف مشهد در انقلاب اسلامی به آن پرداخته است.
طرح تاریخ شفاهی اصناف مشهد در انقلاب اسلامی از بهمن ماه ۱۳۸۸ با مطالعه و شناسایی فعالان صنفی شروع شده و نخستین مصاحبه با رئیس انجمن اسلامی اصناف مشهد که خود از مبارزان و فعالان انقلاب بوده است صورت گرفته است. این مصاحبه شش جلسه یک ساعته طول کشیده و مصاحبه شونده با بیان خاطرات و نحوه فعالیت در مبارزات انقلاب زوایایی از حضور بازاریان مشهد در انقلاب را بیان نموده است. این طرح توسط سرکار خانم سکینه یوسفی کارشناس ارشد مطالعات انقلاب اسلامی انجام شده است. ایشان معتقدند: مشکلاتی همچون شرایط سیاسی، ترس، بی اعتمادی، اشتغال در فعالیتهای خاص موجب شده تا برخی از افراد شناسایی شده برای مصاحبه، حاضر به بازگویی خاطرات و پاسخگو به سئوالات نباشند.
به نظر میرسد طرح تاریخ شفاهی اصناف مشهد توانسته است گوشهای از تاریخ نانوشته شهر مشهد در انقلاب ثبت نماید. زیرا طیف مصاحبه شوندگان و مطالب تولید شده از این طرح نشان میدهد مصاحبههای صورت گرفته در ابعاد و محورهای مختلف به موضوع پرداخته است.
در طول دوسال مصاحبه با اصناف مختلف با ۱۱۰ نفر از بازاریان در بازار فرش، بازار رضا، و خیابان خسروی نو که مستقیم با جریان انقلاب ارتباط داشتند جلسات متعددی مصاحبه انجام شده که در مجموع ۱۶۸۰۰ دقیقه مصاحبه در ۲۸۰ ساعت ضبط شده است. بخشی از این مصاحبهها تصویری و بخشی هم بصورت ضبط صدا انجام شده است.
از دیدگاه مجری طرح مداخلی همچون وقایع سال ۱۳۴۲ و امضای طوماری از هشت هزار کاسب و تاجر مشهدی در حمایت از امام خمینی(ره) عضویت در کمیته دفاع از حقوق بشر شاخه مشهد با هدف رسیدگی به وضعیت خانوادههای زندانیان سیاسی سرآغاز برخی از مصاحبههای انجام شده هستند. به خاطر قدمت برخی از اصناف، حضور پر رنگ و همراهی با انقلاب در مجموع ۳۰ نفر از مصاحبه شوندگان از بازار فرش و ۹ نفر هم از طلافروشان قدیمی شهر مشهد انتخاب شدهاند.
برپایی نماز جماعت، پرداخت وجوهات شرعی کمک به ساخت مدارس دینی، حمایت مادی و معنوی از فعالیتهای انقلابی بخشی از فعالیتهای اصناف مشهد را تشکیل میدهند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت این طیف در مسائل انقلاب نمایان تر میشود زیرا با شروع جنگ تحمیلی و حضور در جبههها وهمچنین مشارکت در بازسازی مناطق جنگزده سهم مهمی در جریان انقلاب داشتهاند.
منبع: کانال تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۰۶)
تاریخ شفاهی جذام و جذامیخانه
حسین سنابادی عزیز
تاریخ شفاهی یکی از گونه های تاریخ نگاری است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری واقع شده است. تلاش هایی برای تهیه تاریخ شفاهی زیارت امام رضا (ع)، آستان قدس رضوی و شهر مشهد نیز اخیراً صورت گرفته است. آنچه در ادامه می آید گزارشی درباره یکی از این موارد است. |
هشتم بهمن ماه روز جهانی مبارزه با جذام است. یکی از پروژه های تاریخ شفاهی در مرکز اسناد آستان قدس رضوی تاریخ شفاهی جذام در خراسان است. حسین سنابادی عزیز طی سال های گذشته با انجام مصاحبه و مستندسازی های میدانی با جذامی ها و افرادی که مرتبط با جذامیخانه بودند به بررسی جذام و ثبت خاطرات انها پرداخته است. حاصل کار ایشان در کتابی با عنوان آستان قدس رضوی و موقوفه محراب خان با تکیه بر اسناد جذامیان چاپ و منتشر شده است.
بیماری جذام از سدههای دور در ایران وجود داشته است. مسالهای که اما درباره بیماران جذام اهمیت مییابد، به یک سده گذشته بازمیگردد، یعنی زمانی که علم پزشکی پیشرفت کرد و راه درمان این بیماری پیدا شد. خط جذام در ایران، در شمال و غرب کشور بود. بیماران جذامی به ندرت در دیگر مناطق شناسایی میشدند. بسیاری از بیماران جذامی به سبب راندهشدن از جامعه و به منظور شفاجویی از حضرت رضا (ع) در سالهای گوناگون به سوی مشهد مهاجرت میکردند. بسیاری از این بیماران تا پیش از آن که فرهنگ آسایشگاهی در دوره پهلوی رواج یابد، در کلونیهای بیرون شهرها کنار یکدیگر میزیستند. تبریز، کردستان، لرستان و مشهد، مناطق مهم پراکندگی جذامیها بود. «بابا باغی» در تبریز نخستین مرکز مهم نگهداری جذامیان بود که پس از بازدید پهلوی اول از این مرکز، عزمی جدی برای ساماندهی این بیماران آغاز شد. بسیاری از بیماران اما در خراسان از سدهها پیش پیرامون حرم ساکن شده بودند.
شخصی به نام «بازرگانی» یکی از افرادی است که در شکلگیری مجموعه آسایشگاهی جذامیان مشهد نقشی موثر دارد. پدربزرگ این شخص رابط آستان قدس رضوی با جزامیها بوده است. بازرگانی که در آن زمان ١٣ سال بیشتر نداشته، پس از درگذشت پدربزرگ، مسوولیت یاری به بیماران را برعهده میگیرد. در خاطرات وی آمده است که پس از درگذشت پدربزرگ وقتی قرار شد لباسها و غذاها را میان جذامیان تقسیم کند، نزد آنها میرود و با دیدن وضع اسفناکشان اشک بر چشمانش جاری میشود. او پس از آن به سراغ نیکوکاران شهر از جمله محمدتقی شریعتی و میرزا جوادآقا تهرانی رفته، از آنان میخواهد برای نجات جذامیان که در باران و برف زندگی میکردند، گرد هم آیند. کمکهایی نسبتا سازمانیافته از آن زمان به جذامیان میشود.
حدود ٢۵٠ سند درباره جذامیها در اسناد آستان قدس رضوی وجود دارد که بسیاری از آنها به نقش آستان قدس در پشتیبانی از این بیماران مربوط میشود. محمدولی خان اسدی نایبالتولیه آستان قدس، در حکومت پهلوی اول اتاقهایی برای جذامیان در فضای موقوفه میسازد، بدینترتیب خدماتی گوناگون برای اسکان، خوراک و رفاه آنها پیشبینی میشود. جذامیخانه در سال ١٣٣۵ که در محل کنونی بیمارستان هاشمینژاد قرار داشت، به بهداری استان نهم (خراسان و سیستان) تحویل داده میشود.
پروژه درمان و نگهداری از جذامیان با حضور عبدالحسین راجی وزیر وقت بهداری در محرابخان، به مرحلهای تازه وارد شد. دکتر راجی موفق میشود پهلوی دوم را برای بازدید به محرابخان بیاورد. او سپس از رئیس انجمن نیکوکاران مجوز گسترش فعالیتهای درمانی را میگیرد. اینگونه میشود که ۶٣ هکتار از زمینهای میان بجنورد و گلستان، پس از شهر آشخانه، به ساخت بهکدهای اختصاص مییابد. این اقدام یکی از پروژههای مثالزدنی عمرانی تا آن روز بوده است. مکان تازه که به بهکده راجی شهرت مییابد، مکانی برای زندگی جذامیان بهبودیافته و خانوادههای آنها میشود. پس از آن بود که اعلام شد همه جذامیان از سراسر ایران به بهکده بیایند.
مدیران انجمن خیریه حمایت از جذام، با رخداد انقلاب، کشور را ترک کردند و انجمن عملا بیمتولی ماند. دولت تصمیماتی تازه برای جذامیان گرفت که همان شروع درگیریها را موجب شد زیرا جذامیان سیاستهای تازه را نمیپذیرفتند و با آن مخالفت میکردند. تعدادی زیاد از ساکنان بهکده که در آنجا روی زمینها کار میکردند، پس از آن بازخرید شدند. عدهای تا سالیان سال در مسیر بهکده و تامین اجتماعی در رفتوآمد بودند. تعدادی اما به ناچار به مشهد بازگشتند. آنها به محرابخان برگشتند. حدود ۴٠ سوییت نیز از سال ١٣٣٨ در همان پیرامون ساخته شده بود که به «باراک» مشهور بود. باراک در مجاورت بیمارستان هاشمینژاد فعلی جای داشت و بسیاری از جذامیها در آن اسکان یافتند….
منبع: کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۰۷)
عکاسی حرم و بارگاه (زیارتی)
تاریخ شفاهی یکی از گونه های تاریخ نگاری است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری واقع شده است. تلاش هایی برای تهیه تاریخ شفاهی زیارت امام رضا (ع)، آستان قدس رضوی و شهر مشهد نیز اخیراً صورت گرفته است. آنچه در ادامه می آید گزارشی درباره یکی از این موارد است. |
از ابتدای دوره پهلوی با رشد روز افزون عکاسی و ارزان شدن ابزار عکاسی، عکاسان فوری و دوره گرد به همراه دوربینهای چوبی، در اطراف حرم مطهر رضوی، در کنار بساطیهای اجناس مختلف مورد نیاز زوار، مستقر شدند. از پیشگامان این کار میتوان به ابراهیم ذهبی معروف به سیاح و رسول عرب لین اشاره داشت. در این نوع عکاسی، پس زمینه نقش بسیار مهمی ایفا میکند. عکاسان در ابتدا با قرار دادن زائر در مقابل مجموعه حرم رضوی، از آنان عکس میگرفتند. سپس به دلیل محدودیتهای کار در فضای باز و با الهام از پردههای پس زمینه مورد مصرف در آتلیههای عکاسی در عکس پرتره، و بهره گیری از نورپردازی با منابع نور مصنوعی، زائران جلوی پردههای نقاشی حرم و بارگاه میایستادند و عکس میگرفتند. بتدریج ابزار دیگری نیز از جمله لباس و سربند عربی، ماکتهای آهو و شتر و… به صحنه برای هرچه طبیعی تر بهنظر رسیدن، مورد مصرف قرار گرفت.
مهمترین ویژگی این نوع عکاسی، نداشتن آرشیو است و علت آن مشتری زائر است که برای چاپ مجدد مراجعه نمیکند و دلیلی برای ایجاد آرشیو نمیماند. از دیگر ویژگیهای آن بارز بودن جنبه تقدس و یادگاری، استفاده از پس زمینههای منقش به تصاویر حرم رضوی و صحنههای مرتبط با سرگذشت امام رضا (ع)، سرعت بالای کار و ارائه تصویر، پایین بودن اطلاعات عکاسان این بخش از عکاسی، حضور عکاسان فصلی، عدم کنترل کیفیت کار توسط نهادهای مربوطه بدلیل کثرت آنان، تعداد بسیار بالای عکس گرفته شده در این نوع عکاسی در مدت کم، انتشار گسترده آن به دوردستترین نقاط ایران و حتی خارج از ایران را میتوان نام برد. کار تبلیغاتی این گروه با استفاده از افرادی در جلوی مغازههای عکاسی صورت میگیرد که از عابران دعوت به گرفتن عکس میکنند. همچنین نمونههای فراوانی در بیرون از مغازههای عکاسی به نمایش گذاشته شدهاند.
مشتریان این بخش از نظر اقتصادی طیف گستردهای دارند. مشتریان ساکن در مسافرخانه ها و هتلهای خیابان طبرسی در بخش شمالی فلکه حضرت، از رفاه نسبی کمتر و بخش جنوبی خیابان امام رضا وضعیت اقتصادی بهتری دارند. از نظر ملیتی بجز ایرانیان از اقصی نقاط کشور، عربهای حوزه خلیج فارس و عراقیها نیز اخیراً به مشتریان پرو پا قرص این نوع عکاسی تبدیل شدهاند. عکاسان این بخش طی سالهای کار خود، همیشه به این خواست مشتری که قرار گرفتن در طبیعیترین و واقعیترین منظره حرم و بارگاه رضوی بوده توجه داشتهاند و در این راستا در دورانهای مختلف سعی در ایجاد تصاویری هرچه شبیه تر به واقعیت کردهاند.
عکاسخانه ایام/ نسرین ترابی
منبع: کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۰۸)
تاریخ شفاهی فریمان
تاریخ شفاهی یکی از گونه های تاریخ نگاری است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری واقع شده است. تلاش هایی برای تهیه تاریخ شفاهی زیارت امام رضا (ع)، آستان قدس رضوی و شهر مشهد نیز اخیراً صورت گرفته است. آنچه در ادامه می آید گزارشی درباره یکی از این موارد است. |
تاریخ شفاهی «شهرستان فریمان» به همت کارشناسان بخش تاریخ شفاهی مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی انجام شده است. طرح تاریخ شفاهی فریمان از ۲۶ اسفند ۱۳۸۹ آغاز شد و در قالب آن، حدود ۱۴۵ مصاحبه، به مدت ۲۳۷ ساعت، در زمینه تاریخ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فریمان انجام شده است.
این پروژه با توجه به اهمیت یافتن فریمان در دوره معاصر و شکلگیری آن به صورتی شهری مدرن، تأثیر این شهر در وقایع قرن حاضر مشهد و برخی از روستاهای آن که موقوفه آستان قدس رضوی میباشند، در دستور کار بخش تاریخ شفاهی قرار گرفت و حسن کار در این بود که بسیاری از افرادی که میتوانند در جمعآوری اطلاعات در زمینههای مختلف اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی فریمان مفید واقع شوند، در قید حیات بودند.
پروژه تاریخ شفاهی فریمان به بررسی وقایع سیاسی و اجتماعی معاصر فریمان، روستاهای اقماری آن و چگونگی شکلگیری مؤسسات تمدنی جدید و تبدیل فریمان به شهری مدرن با توجه به خاطرات شخصی افرادی که در دوره پهلوی اول و دوم حضور داشتهاند به کسب اطلاعات مفید بپردازد. در این پروژه سعی شده است در مورد بافت قدیمی شهر، آداب و رسوم و فرهنگ، توسعه شهری فریمان در دوره رضاشاه، آموزش و پرورش، کشاورزی و اقتصاد، تأسیس کارخانه قند و انقلاب ۱۳۵۷، اطلاعاتی گردآوری شود.
منبع: آستان نیوز
(۵۰۹)
تاریخ شفاهی آتش نشانی مشهد
تاریخ شفاهی یکی از گونه های تاریخ نگاری است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری واقع شده است. تلاش هایی برای تهیه تاریخ شفاهی زیارت امام رضا (ع)، آستان قدس رضوی و شهر مشهد نیز اخیراً صورت گرفته است. آنچه در ادامه می آید گزارشی درباره یکی از این موارد است. |
آتش نشانی مشهد در اوایل دوره پهلوی اول تاسیس شده است. ابتدا در گاراژی نزدیک به بلدیه که «گاراژ خرازی» نام داشت، با اختصاص چند نفر مأمور، تعدادی گاری اسبی و سطل آب، اولین قدمها برای تأسیس اطفائیه برداشته شد. این افراد ضمن آبپاشی معابر و خیابانها، آبیاری درختان و… وظیفه داشتند در هنگام بروز حریق، با این امکانات مختصر با آتش نیز مبارزه کنند. درنتیجه اغلب نمیتوانستند بهسرعت و بهموقع به کمک حریقزدگان بشتابند. تأسیس بنای جدید آتشنشانی طبق گزارش روزنامهها به سال ۱۳۱۵ میرسد. به نوشتۀ روزنامه آفتاب شرق، از طرف ادارۀ شهرداری شروع به ساختمان محلی برای اتومبیلهای آتشنشانی شده است. این محل در ابتدا و امتداد شمالی خیابان پهلوی و از اراضی گورستان آبمیرزا انتخاب گردید
خلاصۀ کارهای ساختمانی آتشنشانی در سال ۱۳۱۶ عبارت بود از: بنای آتشنشانی، طبقه اول نه دستگاه گاراژ با رعایت اصول فنی برای توقف اتومبیلها، طبقۀ دوم سه اطاق بزرگ بهمنظور آسایشگاه نفرات، در مقابل آن، دو ساختمان مجزای کوچکی برای نگهبانی آتشنشانی و محل ناظم آتشنشانی ساختمان گردید.
تجهیزات اصلی آتشنشانی از سه خودروی آتشنشانی، شامل دو اتومبیل پنج تنی و یک اتومبیل دوتنی تشکیل میشد. رئیس آتش نشانی و دو نفر از مأموران، به همراه خانوادههایشان در همان اطاقهای مسکونی، سکونت داشتند….
طرح تاریخ شفاهی آتش نشانی مشهد با هدف ثبت تجربیات، خاطرات، نحوه توسعه سازمان آتش شانی، امکانات، تجهیزات و… دربخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی در حال انجام است. قرار است با تعدادی از بازنشستگان آتش نشانی مصاحبه های تاریخ شفاهی انجام شود. تا کنون حدود ۱۰ ساعت مصاحبه ثبت شده است.
منبع: کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۱۰)
کتاب «شناسایی و معرفی اولین های شهر مشهد»
برای شناخت زیارت امام رضا (ع) و آستان قدس رضوی، می باید اطلاع دقیق از وضعیت شهر مشهد داشت. آنچه در ادامه می آید گزارشی از کتابی است در این زمینه. |
نشست بررسی کارنامه فعالیت های پژوهشی شورای اسلامی شهر که با حضور اساتید دانشگاه با موضوع هویت شهری ظهر امروز در تالار شهر برگزار شد و از کتاب «شناسایی و معرفی اولین های شهر مشهد» رونمایی شد.
به گزارش خبرنگار صبح مشهد در ابتدای این نشست دکتر اعظمی رئیس مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر ضمن تبریک هفته وحدت اظهار کرد: امیدواریم نتایج تحقیقات و پژوهش پژوهشگران در حوزه های مختلف خصوصا مسائل هویتی با توجه به نزدیک شدن رویداد مشهد ۲۰۱۷ آثار خود را نمایان کند.
وی تصریح کرد: در سال ۱۳۹۰ مرکز پژوهش ها در حوزه های مختلف با چاپ ۱۸ کتاب مختلف که ۵ مورد آن در خصوص مسائل هویتی و تاریخی مشهد است ضمن احیای هویت شهر مشهد در حوزه فناوری اعم از مسائل گردشگری و تاریخی .. تقویت کننده و در برنامه ریزی های آینده هم اثر گذار باشد.
اعظمی با اشاره به کتاب های شناسایی و معرفی اولین های شهر مشهد نویسنده آذری، کتاب مشهد در آغاز قرن ۱۴ خورشیدی نویسنده سیدی ، نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد، کتاب تاریخ معاصر مشهد در دو جلد نویسنده متولی حقیقی، کتاب گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون نویسنده علی نجف زاده و کتابهای دیگر این مرکز، بیان کرد: این مرکز تلاش کرده در کنار ماموریت های ذاتی که در راستای امنیتی کردن بعضی از موضوعات، طرح ها و مباحث مختلف است، به مسائل هویتی و تاریخی بپردازد.
وی افزود: طرح های مطالعاتی نیز تحت عنوان«شهرداری مشهد در آینه مطبوعات» تالیف علی نجف زاده و«توصیف و تحلیل داده های مربوط به متوفیان در دفاتر گلشور دهه اول» از علیرضا نظیف از جمله طرح های پژوهشی در این مرکز است.
وی در ادامه عنوان کرد: از ابتدای تاسیس مرکز پژوهش های شواری شهرمشهد که به عنوان اولین مرکز پژوهش های شورای شهر در کشور نیز محسوب می شود نیازمند پشتوانه فکری برای تحقیقات تخصصی تر بود لذا در بهار امسال با ادغام کتابخانه شهرداری و مرکز پژوهش ها سعی بر ایجاد فضای مناسبتری برای پژوهشگران، مدیران شهری و اعضای شورای شهر بوده ایم .
در ادامه علی نجف زاده اظهار کرد: با بررسی در شهرهای مختلف کشور، شهر مشهد جز شهرهای پیشگام در زمینه پژوهشی بوده است.
وی تصریح کرد: با مقایسه شهرهای مختلف ایران در چاپ کتابهای تاریخی از جمله اصفهان، تبریز و شیراز با مشهد، شهر مشهد در این زمینه پیشگام ووجود مرکز پژوهش ها در مشهد بسیار مفید بوده است.
وی افزود: تعداد طرح های پژوهشی که از سال ۸۷ تا کنون در این مرکز صورت گرفته است بیش از ۴۰ طرح پژوهشی انجام شده که تعدادی جنبه هویتی دارند و ۹ طرح نیز به مرحله انتشار رسیده است.
همچنین دکتر رئیس السادات استاد تاریخ برگزاری این نشست ها را بسیار مثمر ثمر دانست و افزود: برای اینکه بدانیم پیشرفت کرده ایم یا نه باید امکانات و فرهنگ را نیز در نظر بگیریم، تاریخ هیچ گاه متوقف نمی شود و هیچ چیزی به عقب برنمی گردد کما اگر این گونه بود باید در دوره ۱۰۰ ساله گذشته زندگی می کردیم.
وی ضمن تشکر از مدیریت شهری در حوزه های مختلف از جمله قطار شهری، تاکسی رانی و اتوبوسرانی بیان کرد: همه داشته های ما از اعتقاد، فرهنگ و … از وجود پربرکت امام رضا (ع) است.
آدری خاکستری در رونمایی از کتاب «شناسایی و معرفی اولین های شهر مشهد» گفت: این کتاب در ۱۵ فصل به اولین های شهر مشهد از جمله اولین مدرسه، اولین دانشگاه، عکاسخانه، پزشکی، ورزش همچنین به موضوع حرم مطهر رضوی، تاکسی رانی، تاسیس آتش نشانی و … پرداخته است.
در این نشست اساتید دانشگاه از جمله دکتر اعظمی، نجف زاده، آذری خاکستر، دکتر رئیس السادات و دکتر مزینانی به سخنرانی پرداختند و همچنین از کتاب گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون که به قلم دکتر نجفزاده تالیف شده است، رونمایی گردید و حاضران از کتابخانه و مرکز اسناد مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر بازدید کردند
به نقل از صبح مشهد
منبع: کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۱۱)
گزیده عکس های تاریخی موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی
عکسهای تاریخی نقش مهمی در تاریخ نگاری آستان قدس رضوی دارد. شماری از این آثار در سال ۱۳۹۵ توسط انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده است. |
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به این لینک مراجعه کنید:
مشخصات منبع شناختی:
محبوب فریمانی، الهه و نعمتی، بهزاد (۱۳۸۴) گزیده عکس های تاریخی موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی. مشهد: سازمان کتابخانه ها، موزهها و مرکزاسناد آستان قدس رضوی.
(۵۱۲)
ساختار سیاسی و تولیت آستان قدس رضوی در دوران شاه طهماسب صفوی ۹۳۰-۹۸۴ ق./ ۱۵۲۴-۱۵۷۶م.
مریم علائی
در سالهای اخیر پژوهش ها درباره آستان قدس رضوی در دوره صفویه افزایش یافته است. در این مقاله مولف این آستان را دوران یکی از سلاطین صفوی بررسی کرده است. |
Abstract
This article describes how centralisation of the shrine of Imam Riżā was an important goal of Ṭahmāsb’s religious policy. It shows how this was organised in four stages and how Ṭahmāsb came to control all the shrine’s affairs directly, including new construction and the development of Mashhad. First, the paper details the political context of Ṭahmāsb’s actions, and describes the pre-existing management structures. Second, it shows how these structures were changed by first installing an overseer (nāẓir) and replacing the shrine custodian (mutavallī). Third, the reorganisation of official structures is described; finally, an illustration of how the policy of Ṭahmāsb caused an increase in endowing the Āstān-i Quds with new lands, caravanserais, and possessions. We conclude the article by mentioning that at the end of Shāh Ṭahmāsb I’s period, the holy shrine was controlled directly by the Shāh with an integrated organisational structure, besides which, Mashhad thrived as an important centre of Shī’a belief.
مشخصات منبع شناختی:
Alāee, Zahrā. “The Political Structure and Patronage of the Āstān-I Quds-I Rażavī in the Reign of Shāh ṭahmāsb (930–۸۴ AH/AD 1524–۷۶).” Iran ۵۲.۱ (۲۰۱۴): ۲۰۵-۲۱۷.
(۵۱۳)
تاریخ شفاهی باغ وحش مشهد
محمد نظرزاده
تاریخ شفاهی یکی از گونه های تاریخ نگاری است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری واقع شده است. تلاش هایی برای تهیه تاریخ شفاهی زیارت امام رضا (ع)، آستان قدس رضوی و شهر مشهد نیز اخیراً صورت گرفته است. |
حدود نیم قرن از تاسیس اولین باغ وحش در شهر مشهد میگذرد. آقای محمد رستمی در سال ۱۳۳۹ در محله خواجه ربیع این باغ وحش را با چند حیوان و پرنده در سیصد متر تاسیس کرد. با افزایش تعداد حیوانات، این مکان تا شش هزار متر گسترش یافت. آقای جعفر رستمی حصار سرخ فرزند ایشان در مصاحبه با بخش تاریخ شفاهی کتابخانه آستان قدس رضوی علاقه پدرش به حیوانات را دلیل ایجاد این باغ وحش عنوان کرد. وی افزود تا سال ۵۸ باغ وحش خواجه ربیع فعال بود. از این سال زمزمه انتقال آن به بوستان جنگلی وکیلآباد توسط سازمان محیط زیست بر سر زبانها افتاد و در سال ۱۳۶۱ این باغ وحش به وکیلآباد منتقل شد. آقای رستمی گفت: باغ وحش مجموعه عامالمنفعه است و گذشته از جنبه تفریحی، کاربردهای آموزشی، علمی و فرهنگی دارد و معمولا دولتها بابت نگهداری آن یارانه میپردازند.
وی ادامه داد تعداد حیوانات از سه قلاده و چند پرنده در ابتدا، امروز به حدود ۱۲۰ نوع حیوان و پرنده رسیده است. بلیط باغ وحش خواجه ربیع در ابتدا ۵ ریال و اواخر سال۵۸ تا ۲۵ ریال رسید. الآن ورودی باغ وحش وکیل آباد ۴۰۰۰ تومان و بابت سالن خزندگان و آبزیان نیز ۱۰۰۰ تومان دریافت میکنند.
مالکیت و اداره باغوحش که امروزه زمزمه انتقال آن به گوش میرسد، بیش از ۵۰ سال است که به عهده خانواده رستمی میباشد.
منبع: کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۱۴)
موقوفه محرابخان و جذامیان
محمد نظرزاده
آستان قدس رضوی در طول دوران فعالیت خود خدمات اجتماعی بسیاری داشته است. یکی از نمونه ها مسئله توجه به بیماران جذامی بوده است. آنچه در ادامه می آید گزارشی کتاب در این زمینه است. |
آستان قدس رضوی و موقوفه محرابخان با تکیه بر اسناد جذامیان» نام کتابی است که توسط آقای نورالدین حسین سنابادی عزیز به رشته تحریر در آمده است. این کتاب به وسیله انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در ۴۸۰ صفحه به قیمت ۱۹ هزار تومان در تابستان ۱۳۹۵ به زیور طبع آراسته شده است.
کتاب در سه فصل به روایت تاریخچه بیماری جذام در ایران میپردازد. در فصل اول پیشینه جذام در جهان و آسایشگاههای بابا باغی تبریز و نورآباد لرستان مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل دوم شرح شکلگیری جذامیخانه محرابخان، موقوفات آن، کمکهای آستان قدس رضوی، جمعیتهای حمایت از مجذومان و وضعیت فعلی آنها مورد کنکاش قرار میگیرد. در فصل سوم گسترش جذام در خراسان شمالی، تاریخچه بهکده راجی، اوضاع بهکده رضوی پس از انقلاب و شرایط کنونی مجذومین مورد توجه قرار میگیرد. از صفحه ۱۳۰ تا پایان کتاب، اسناد و عکسهای زیادی از آسایشگاه محرابخان چاپ شده است.
نگارنده از آنجایی که در بسیاری از فعالیتهای میدانی، مانند آسایشگاه محرابخان، بیمارستان طالقانی و حتی بهکده رضوی به همراه نویسنده کتاب بوده است شاهد تلاشهای فراوان ایشان در مستند نمودن وقایع و مصاحبههای تاریخ شفاهی با مجذومین بوده است. بخش اعظم کتاب به خصوص در تاریخ معاصر حاصل همین کارهای میدانی و مصاحبهها بوده است.
منبع: کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۱۵)
گلولۀ توپی که ۱۱۲ سال قبل به گنبد حرم رضوی شلیک شد
حمله نیروهای روسی به حرم امام رضا (ع) تاکنون از جنبه های مختلف بررسی شده است. از جمله آثار باقی مانده از آن یکی از گلوله هایی است که به این حرم شلیک شده است. |
گلولۀ توپ شلیک شده به گنبد حرم مطهر امام رضا(ع) در گلولهباران سال ۱۳۳۰ قمری به دست عُمال روسیۀ تزاری، در موزۀ حرم مطهر رضوی در معرض نمایش قرار دارد.
به گزارش گنجینۀ رضوی، گلولۀ توپ سربی از بقایای گلولهباران حرم مطهر امامرضا(ع) در دهم ربیعالثانی ۱۳۳۰ قمری، معادل ۱۲۹۱ شمسی در ویترین گنجینۀ تاریخ حرم موزۀ مرکزی آستان قدس رضوی در معرض نمایش قرار دارد.
معاون امور موزههای آستان قدس رضوی در این خصوص اعلام کرد: این گلوله مربوط به گلولهباران گنبد مطهر به دست قزاقها در دوران مشروطه است.
مهدی قیصرینیک با بیان اینکه گنجینۀ تاریخ حرم رضوی به نمایش اشیاء مربوط به حرم مطهر امامرضا(ع) اختصاص یافته است، در این ارتباط اظهار داشت: این گنجینه در سال ۱۳۷۸ به منظور آشنایی بیشتر مردم با مراحل رشد و توسعۀ شهر مشهد و نیز حوادثی که در طی قرون بر اماکن متبرکۀ رضوی گذشته است، بنا شد و باتوجه به ارتباط اشیای به نمایش گذاشته شده در این موزه با حرم مطهر امامرضا(ع)، در سال ۱۳۹۲ نام موزۀ تاریخ مشهد به موزۀ تاریخ حرم رضوی تغییر یافت.
قیصرینیک افزود: گنجینۀ تاریخ حرم رضوی، درحال حاضر با فضای نمایشی حدود هزار متر، بخش قابل توجهی از اشیاء ارزشمند معنوی، تاریخی، فرهنگی و هنری را در معرض دید عموم قرار داده است که ضریحهای طلا و نقره و فولادی، کتیبههای طلای حرم مطهر، درهای چوبی، درهای طلا و نقره، محرابهای زرینفام، پنجره فولاد حرممطهر، ظروف شستشوی ضریح مطهر، ابریقها و آفتابه لگنهای مورد استفاده در کشیکخانه و دفاتر حرم مطهر، انواع زیارتنامهها، انواع وسایل روشنایی، قفلها و عکسهای تاریخی مربوط به اماکن متبرکه در موزۀ تاریخ حرم رضوی، از نمونههای این اشیاء هستند.
منبع:
(۵۱۶)
در جستجوی حقایق شهریور۱۳۲۰ مشهد (قسمت یازدهم)
غلامرضا آذری خاکستر
تاریخ مشهد در قرن اخیر با کشمکش های سیاسی بسیاری همراه بوده است. بخشی از این وقایع را در این نوشتار می خوانیم. |
یکی از شاخههای فعال حزب توده در مشهد شاخه کارگری حزب است. در یازدهم اردبیهشت ماه ۱۳۲۳ برای نخستین مرتبه کارگران روز اول ماه مه با انجام راهپیمایی جشن گرفتند. روزنامه راستی با پوشش کامل این خبر آن را چنین منعکس نموده است:
«….در این روز تاریخی مشهد منظرهای به خود دید که میتوان ادعا کرد در تاریخ ایران باید باقی بماند و برای بیداری توده و نهضت کارگری همیشه ضربالمثل شود. این موضوع را از نظر عظمت و شکوه جشن ماه مه در مشهد نمیگوئیم، بلکه از این نقطه نظر این روز اهمیت دارد که اولین دفعهای بود در این کشور چندین هزار کارگر علناً در شهر حرکت کرده جشن بینالملل خود را با میتینگ برپا میداشتند. از تمام محلات مشهد دسته دسته کارگران به طرف کلوپ حزب توده ایران روان بودند. در مقابل کلوپ حزب توده ایران و داخل آن در صورتی که ساعت شش صبح بود، جمعیت زیادی از کارگران و پیشهوران دیده میشدند. عدهای هم با لباسهای متحدالشکل آبی رنگ ودستهای نیز با لباسهای متحدالشکل و کاسکت و چکمه ملاحظه میشدند که بازو بندی به بازو داشتند و جمعیت را اداره میکردند… پلاکاردهای با مضامین «پاینده باد اتحادیه آهنین کارگران ایران» و یا شعار «ما تقاضا داریم که قانون کار از مجلس شورای ملی بگذرد» و… در دست کارگران بود. در میدان اول خیابان کوهسنگی دستجات دیگر کارگران که از سایر محلات شرکت کرده بودند و همچنین اتحادیه زنان کارگر که عده آنها به چند صد نفر میرسید و شعار «ما زنان کارگر تقاضای مزد مساوی را در مقابل کار مساوی با مردان داریم» به دسته بزرگ کارگران پیوستند… در این مراسم ابتدا سرود حزب توده ایران خوانده شد، سپس غلامرضا سلماسی شعر کارگر از فرخی یزدی را قرائت کرد و آقای باقرعاملی عضو کمیته ایالتی حزب توده در خراسان سخنرانی اساسی که راجع به تاریخچه روز ماه مه و بعد مبارزه کارگران جهان و کارگران ایران برای حقوق حقه خودشان بود انجام داد…ساعت پنج و نیم مراسم خاتمه یافت. در این روز تمام کارخانجات مشهد تعطیل بودند.»(
از جمله کتابهایی که به ساختار حزب توده و فعالیتهای آن در خراسان پرداخته است کتاب احزاب و سازمانهای سیاسی در خراسان (در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲) تالیف دکتر حسین الهی است. نویسنده در چهار بخش به بررسی احزاب و نحوه فعالیتهای آنها پرداخته است. این کتاب در سال ۱۳۸۲ توسط انتشارات دانشگاه فردوسی منتشر شده است. در بخش اول و دوم به طور مفصل در ارتباط با تشکیلات حزب توده مطالبی آمده است که نویسنده با بهره از روزنامهها و برخی از اسناد تدوین نموده است.
مرحوم غلامحسین بقیعی در کتاب انگیزه: خاطراتی از دوران فعالیت حزب توده که در سال ۱۳۴۳ منتشر نموده است در مصاحبهای فعال با بخش تاریخ شفاهی مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی در جلسات متعددی به ریشهها و انگیزههای حزب توده در خراسان و شاخه نظامی حزب توده پرداخته است. البته در زمینه شاخه نظامی حزب توده در مشهد و فعالیتهای آنها کتابهای مستقلی نوشته شده است: مثلاً ابوالحسن تفرشیان در کتاب قیام افسران خراسان به طور مفصل به زمینههای خروج نظامیان پرداخته است. این کتاب در سال۱۳۶۷ توسط انتشارات اطلس منتشر شدهاست. علیاصغر احسانی در کتاب خاطرات ما از قیام افسران خراسان و احمد شفائی نیز در کتاب قیام افسران خراسان و سی و هفت سال زندگی در شوروی بخشی از تاریخ حزب توده را منتشر نمودهاند. بخش اعظم اطلاعات درباره حزب توده را میتوان از منابع تاریخ شفاهی کسب نمود؛ به خصوص مصاحبههایی که با بخش کارگری کارخانجات نخریسی و نساجی خسروی و قند آبکوه انجام شده است. محمدمهدی باروحی متولد ۱۳۰۹ ساکن کوچه حوض لقمان واقع در بالا خیابان مشهد است. پدرش از مهاجرین آذربایجان است که در شهرهای باکو و عشقآباد در معادن نفت مشغول کار بوده است زمانی که انقلاب بلشویکی اتفاق میافتد از آنجا فرار کرده و به مشهد میآید. آقای باروحی از فعالان جامعه کارگری مشهد محسوب میشود و سالها به عنوان نماینده کارگران در کارخانه نخریسی و نساجی خسروی خراسان مسئولیت داشته است. وی همچنین ۸ سال در انجمن شهر مشهد نماینده جامعه کارگری بوده است و فعالیت تودهایها در مشهد را چنین بیان نموده است: (ادامه در بخش بعد)
منبع: کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۱۷)
در جستجوی حقایق شهریور۱۳۲۰ مشهد (قسمت چهارم)
غلامرضا آذری خاکستر
تاریخ مشهد در قرن اخیر با کشمکش های سیاسی بسیاری همراه بوده است. بخشی از این وقایع را در این نوشتار می خوانیم. |
شرکت سهامی برق خراسان به منظور تهیه برق مشهد و سرو سامان دادن به قیمت برق و تامین روشنایی مشترکین در سال ۱۳۱۶ تاسیس میشود. این شرکت پس از تجمیع تمامی کارخانجات خصوصی برق به شرکت سهامی برق خراسان تبدیل میشود. در تاریخ بیست و یکم بهمن ماه ۱۳۱۷ بین هارطونیان رئیس شرکت سهامی برق خراسان و آقای کوزه کنانی و درودی شرکت خشکبار خراسان قرار دادی منعقد میشود تا ۵۰۰ تن کشمش به هامبورگ صادر و از این طریق مقداری ارز تهیه شده تا دستگاههای برق از آلمان خریداری شود.
مقارن حضور روسها در مشهد علاوه بر یگانهای نظامی سایر ادارات وابسته به آن هم تقاضای برق نموده اند. بر این اساس درخواست برق روزانه برای استفاده از رادیو و کسب اخبار جنگ همچنین کورتایف رئیس نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران شعبه مشهد از منصور استاندار خراسان درخواست نموده است تا برق برای کارگاه خیاطی روسها واقع در خیابان استانداری خانه کوزه کنانی داده شود. علاوه بر موارد ذکر شده، بیمارستان شوروی واقع در خیابان نادری برای استفاده از رادیولوژی در ۱۸مهرماه۱۳۲۵ در خواست افزایش ولتاژ برق نموده است.
در سال ۱۳۲۱ به خاطر افزایش برق مصرفی توسط ارتش شوروی و عدم جوابگویی کارخانه برق شرکت سهامی برق از آستان قدس رضوی در خواست می نماید تا کارخانه سنگبری از ساعت ۴ عصر از نیروی برق استفاده ننماید.
از مهرماه ۱۳۲۰ قرار دادی بین شرکت نخریسی و نساجی برق خراسان با ارتش شوروی در مشهد منعقد می شود که بر اساس این پیمان برق مصرفی پادگانهای روسی در مشهد تامین کند طبق این قرار داد هزینه هر کیلو وات برق سه ریال تعین شده است.
یکی از موضوعاتی که موجب اختلاف شرکت برق در زمینه فروش برق با روس ها می باشد مسئله مالیات برق می باشد. با دقت در متن قرار داد منعقد شده به تاریخ ۸ماه اکتبر۱۹۴۱برابر ۱۶/۷/۱۳۲۰موضوع مالیات ذکر نشده است ولی اسناد و مدارک نشان می دهد این موضوع موجب مشکلاتی شده است.
نامه نگاری های شرکت برق به اداره دارایی، استانداری و وزارت کشور جهت اخذ مالیات از ارتش شوروی نشان می دهد در بدهی مالیات ارتش شوروی به شرکت برق در خرداد ماه ۱۳۲۲ مقدار ۶۶۵۶ کیلو وات برق مصرف نموده و مالیات آن ۲۵/۹۹۴ ریال بوده است و تا پایان خرداد ۱۳۲۲ در مجموع ۰۵/۱۹۰۱۲۰ ریال بدهی مالیاتی ارتش شوروی به شرکت برق مشهد اعلام شده است.
هرچند روس ها طبق قرار داد از نیروی برق شهری استفاده می کردند و بهای آن را هم پرداخت می کردند. ولی از جمله موضوعاتی که موجب نامه نگارهای عدیده و مناقشه شده است، پرداخت مالیات برق می باشد. شرکت سهامی برق مشهد مدعی است در طول چهار سالی که نظامیان روس در مشهد اسکان دارند فقط بهای برق پرداخته اند و از دادن مالیات به بهانه های مختلف خوداری کرده اند. بررسی مکاتبات موجود نشان می دهد علاوه بر اینکه مشترکان بهای برق مصرفی را پرداخت می کردند. ملزم به پرداخت مالیات هم بودند. بر اساس قرار داد بین شرکت برق و نماینده روس ها در مشهد این موضوع در قرار داد فی مابین مشخص نشده است. بنابراین روس ها در پرداخت مالیات برق بهانه گیری می کنند. چنین به نظر می رسد مکاتبات شرکت برق با مقامات روسی بدون نتیجه مانده و در طی چهار سال حضور ارتش سرخ در مشهد آنها مبلغ ۳۷۰۲۰۴ ریال بعنوان مالیات پرداخت نکرده اند. و این موضوع جزو بدهی ها منظور شده است.
منبع: کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۱۸)
توضیحات پژوهشگر تاریخ شفاهی درباره تصویر ساختگی از نقارهزنی در حرم رضوی
یکی از بخش های حرم امام رضا (ع) نقاره خانه آن است. اخیرا تصویری در شبکه اینترنت منتشر شده که انتساب آن به نقاره خانه این حرم نادرست است. |
تصویر نقارهزنی زنان در حرم رضوی به همراه توضیحی از این تصویر یکی از مطالبی بود که در تلگرام با عنوان «تنها مرتبهای که زنان نقاره حرم را نواختند» انتشار یافت و برشی کوتاه از خاطرات حاج محمدعلی اعتضاد رضوی برای این تصویر نقل شده بود که وی در یکی از خاطرات خود به موضوع گران شدن نان در مشهد اشاره کرده بود که زنان در اعتراض به این موضوع در وسط روز به نقارهزنی پرداختند.
غلامرضا آذری خاکستر, پژوهشگر تاریخ شفاهی در گفتوگو با خبرنگار زیارت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خراسان، اظهار کرد: این تصویر ساختگی محض و فتوشاپ است. انتشار این تصویر ساختگی بیشتر یک شیطنت بوده است. اصل تصویر در مرکز اسناد آستان قدس رضوی وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: مصاحبه با اعتضاد رضوی در سال ۸۴ انجام شد این مصاحبه ۳۶۶ صفحه است؛ در تمام این ۳۶۶ صفحه به موضوع نقارهزنی زنان در حرم اشارهای نشده است. همچنین در هیچ یک از منابع تاریخی آستان قدس نه در عکسها، اسناد و مصاحبهها به این موضوع اشاره نشده است.
آذری خاکستر افزود: تنها در صورتی این امر امکانپذیر است که اعتضاد رضوی در مصاحبهای غیر از مصاحبه خاطراتاش به این موضوع اشاره کرده باشد که احتمال این امر نیز بسیار بعید است. اما تصویر کاملا رد و ساختگی است و درست به جای چند آقا تصاویر سیاه و مانند چادر مشکی نشان داده شده است. این تصویراصلی از آن عکس منتشر شده است که در سال ۱۲۸۳ به ثبت رسیده است.
منبع:
https://www.isna.ir/news/95021408579/
(۵۱۹)
مقاله «توصیف مشهد از سوی مسافران غربی قبل از دوره صفویه: یک مرور» به زبان فرانسه
یکی از منابع مهم شناخت آستان قدس رضوی گزارش هایی است که سفرنامه نویسان خارجی درباره آن به رشته تحریر در آورده اند. پاتریک ریگنبرگ، استاد دانشگاه لوزان سوئیس با همراهی آندیا عبائی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، در مقاله ای به زبان فرانسه به بررسی این موضوع پرداخته اند. |
Abstracts:
Cet article dresse un bilan des témoignages des voyageurs occidentaux (militaires, diplomates ou écrivains), anglophones pour la plupart, qui, dans leurs récits, ont évoqué Mashhad, cité de pèlerinage du Khorāsān iranien accueillant la tombe du VIIIe Imam chiite, ‘Ali al-Reżā. Embrassant la fourchette 1404-1907, il se concentre en particulier sur les témoignages du XIXe siècle, en relevant à la fois les qualités et la pertinence des témoignages relativement à tel sujet, et leurs limites historiques, littéraires et subjectives. Il ressort que, en dépit de leur vision nécessairement fragmentaire et contextuelle, leurs descriptions de la ville et de ses activités fournissent des informations précieuses, souvent circonstanciées et détaillées, également évocatrices et stimulantes.
This article is a synthetic survey of the accounts of European travellers (military, diplomats or writers), English speaking for the majority, who spoke about Mashhad, a pilgrimage city in Iranian Khorāsān, hosting the grave of the eighth Shia Imam, ‘Ali al-Reżā. Embracing the 1404-1907 range, it focuses in particular on the accounts of the nineteenth century, raising both the qualities and relevance on that subject, and their historical, literary and subjective limits. It appears that, despite their necessarily fragmentary and contextual visions, their descriptions of the city and its activities provide valuable information, often circumstantial and detailed, also evocative and stimulating.
مشخصات منبع شناختی:
ABAÏ, A., & RINGGENBERG, P. (2017). Mashhad décrite par les voyageurs occidentaux avant l’époque pahlavi. Studia Iranica, ۴۶(۱), ۱۰۷-۱۲۳.
(۵۲۰)
سندی درباره امانت کتاب از کتابخانه آستان قدس
نامه میرزا محمد حسین عضدالملک متولی باشی آستان قدس به فرخ خان امین الدوله
اسناد نقش مهمی در افزایش شناخت ما درباره آستان قدس رضوی دارند. آنچه در ادامه می آید یکی از صدها هزار سند مرتبط با این آستانه است. |
روحی فداک، کتاب بسیاری از کتابخانه مبارکه سرکار فیض آثار موافق ثبت و صورتی که در آستانه مقدسه دارند نزد سلطان العلما است که درین مدت نگاه داشته است و نداده است و این اوقات در دارالخلافه است. اولاً خودتان به او اظهار بفرمایید که بنویسد در اینجا موافق ثبت و صورتی که هست کسان ایشان به کارگزاران آستانه مقدسه بدهند. اگر قبول کرد و نوشت چه بهتر و الّا که تعلل و تامل نمود لازم است که به خاک پای همایون عرض کنید و در صدد استرداد کتب آستانه مقدسه برآیید بلکه احیای آن کتابها به حسن اهتمام شما بشود. زیاده زحمتی ندارد.
والسلام.
سند شماره ۴۳/۹۲۸۴
منبع:
کانال تلگرام کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
@UT_Central_library
(۵۲۱)
«ضامن آهو رضا … لاله خوشبو رضا …»: صوت/ سرود خاطرهانگیز برای امام رضا(ع)
بخشی از فرهنگ عامه رضوی معطوف به اشعاری است که درباره امام رضا (ع) سروده و قرائت شده است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از این سروده هاست. |
«ضامن آهو رضا … لاله خوشبو رضا …». شاید شنیدن این بیت، شما را مستقیم به حال و هوای اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد مقدس ببرد. سرود معروفی که سالها از بیشتر مغازههای اطراف حرم شنیده میشد و خیلیها از شنیدن آن خاطره دارند. خاطرهای که با صدای خاص خواننده این سرود عجین شده است. اما شاید کمتر کسی شاعر و خواننده این قطعه بهیادماندنی را بشناسد. جالب است بدانید خواننده این سرود، یک مداح مشهدی بهنام «سیدمحسن محمدی» است که شعری از دکتر «مظاهر مصفا» را اجرا کردهاست. مظاهر مصفا پدر «علی مصفا» بازیگر سینماست.
برای شنیدن این سرود به این لینک مراجعه کنید:
https://www.mashreghnews.ir/photo/343463/%D8%B5%D9%88%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9
(۵۲۲)
قصیده ای از جلال الدین محمد شیرازی درباره حمله نیروهای روسی به حرم امام رضا (ع)
حمله نیروهای روسی به حرم امام رضا (ع) تاثیر عمیق بر شیعیان خصوصا ایرانیان نهاده است. یک نمونه از بازتاب های این واقعه شعری است که جلال الدین محمد شیرازی در اینباره سروده است. |
در تحقیق استاد جعفریان است که جلالالدین محمد شیرازی ملقب به جلالالمحققین در سوگ حمله و توهین سربازان روس به حرم امام رضا علیهالسلام، قصیدهای شکواییه خطاب به امام زمان عجلاللهتعالیفرجهشریف سروده است. قصیدهای عربی که ترجمۀ فارسی هر بیت بعد از بیت عربی آمده است. چند بیت فارسی چنین است:
بسی بی حرمتی کردند با درگاه آن شاهی
که دربانیش فخر عیسی و موسی بن عمران شد
فدایت جان عالم ای امام منتظر بنگر
حریم قدس در دست گروه بتپرستان شد
به اطراف ضریح جدّ خود غوثالوری بنگر
فتاده جمعی و جمعی به خون خویش غلطان شد
و اما این ماجرا گذشت تا اینکه جنگ جهانی اول در سال ۱۳۳۲ ق (= ۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۸) آغاز شد و بسیاری از سربازان روس در نبرد با آلمانیها کشته شدند. جلالالدین از خوابی یاد می کند که حضرت ولی عصر عجلاللهنعالیفرجهشریف را دیده: «چند شب پیش از شروع جنگ بینالمللی، در عالم رؤیا به حضور مبارکش خوانده شدم. بفرمودی: مرثیهای که در مصیبت قبر جدّم گفتهای، بخوان. حسب الامر خواندن گرفتم، تا:
یا قائم السیف یا ذاالقهر والنقم
قُم و انتقم عاجلاً من رؤس متعوس
پس سر مبارک که به زیر بود بلند کرده، فرمودی: أجبناک؛ یعنی نالههای تو شنیدم و دعایت اجابت فرمودم. چهار یا پنج روز بیش نگذشت که جنگ بینالمللی شروع شد.
این مسئله سبب شد تا جلالالدین به سرودن قصیده تشکریه (۵۴ بیت عربی و ۵۴ بیت فارسی) بپردازد و آن را به احمدشاه قاجار تقدیم کند. اساس سرایش تشکریه بر این پایه بود که وی اعتقاد داشت که خداوند به وسیلۀ ژرمنها، انتقام خود را از روسها به خاطر حملهشان به حرم امام رضا علیهالسلام گرفته است. چند بیت فارسی چنین است:
بس متظلم شدم به درگهت صبح و شام
ز خرس کفتارخو که کرده شیری به ما
هتک شد از روس هان، حرمت عرش اله
حریم سلطان طوس علیّ موسی الرّضا
کیفر کشیدی ز روس شها به دست پروس
برای شمسالشموس، نهان نه، بل برملا
منبع:
کانال اینستاگرامی ادب پژوهی شیعه:
https://www.instagram.com/tv/CIDQaomB6Ow/?igshid=11zqmv61q10zg
(۵۲۳)
شعر ترکی در اشتیاق زیارت حرم امام رضا (ع)
سید رضا حسینی
سرایش اشعار درباره امام رضا (ع) دارای سابقه بسیار است. در این جا یک نمونه از این اشعار به زبان ترکی آذری سروده استاد سیدرضا حسینی را ذکر می کنیم. . |
قربان اولوم جلالتیوه یا ابا الحسن
چوخ شائقم زیارتیوه یا ابا الحسن
آگاهیسن اوزون سن اَیا شاه ذوالکرم
من عاشقم سنه، دیمه مداح و نوکرم
بیر آستانون اوپماقی مین خلده ویرمرم
آند اولسون اوز امامتیوه یا ابا الحسن
بیگانه بلمز عشق غمین، آشنا بلر
گیزلین رموزی عالم جهر و خفا بلر
قلبیم نجه یانور بیر اوزون بیر خدا بلر
دل تشنه دور سقایتیوه یا ابا الحسن
چوخدان دوشوبدی خسته گوگل اشتیاقیوه
یاندورما بیر بیله منی نار فراقیوه
ایسته گلوم بهشتیدن اعلی رواقیوه
ویرم قسم رضایتیوه یا ابا الحسن
سن شاه ماسوا، سنه من کمترین گدا
شاهه گدانی بوش یولا سالماق دگُل روا
بیر باخماقون ایدر ایکی دنیامه اکتفا
اولّام رهین منتیوه یا ابا الحسن
قبروندن اوتری گویلوم اسور مثل برگ بید
بیر سائلم قاپوندا سیه روی و مو سفید
ویرم قسم جوان بالاوا ایتمه ناامید
قیل مفتخر عنایتیوه یا ابا الحسن
ای جود و بخشش و کرم و فضل معدنی
اوغلون جواد جانینه ویرم قسم سنی
بیرده قوناق چاقور او گوزل قبریوه منی
مشمول قیل کرامتیوه یا ابا الحسن
منبع:
کانال تلگرامی مجله سفینه تبریز
@safinehyetabriz
(۵۲۴)
قرآن منسوب به خط امام رضا (ع) در آستان قدس رضوی و تکملههای آن: مقایسهای میان نسخۀ ۱۵۸۶ و نسخۀ ۴۳۵۴الف و چند برگۀ قرآنی در حراجهای لندن
مرتضی کریمی نیا
قرآن های منسوب به خط امام رضا (ع) در برخی نقاط جهان به چشم می خورد. آنچه در ادامه می آید گزارشی است از یکی از این نسخه ها. |
چکیده:
قرآنهای منسوب به دستخط امامان شیعه (ع) مجموعهای از قدیمترین مصاحف قرآنی در جهان اسلام و بهویژه ایران را تشکیل میدهند. بیشتر این مصاحف اکنون در کتابخانهها و موزههای ایران، و پس از آن در عراق، ترکیه، مصر، یمن، هند، و برخی کشورهای اروپایی چون انگلستان و آلمان نگهداری میشوند. مقالۀ حاضر به بررسی کلی ویژگیهای یکی از نسخههای قرآن منسوب به امام علی بن موسی الرضا (ع) به شمارۀ ۱۵۸۶ میپردازد و نشان میدهد که پارههای دیگر این اثر که سالها پیش از عراق به ایران منتقل، و وقف حرم رضوی شده، در نسخهای دیگر در همان کتابخانه (به شمارۀ ۴۳۵۴) و نیز در چند مجموعۀ شخصی در خارج از ایران (ارائه شده در حراجهای لندن) وجود داشته است، و این آثار، در واقع، مکمّل یکدیگرند. همچنین شباهتهایی آشکار میان امضای الحاقی موجود در این قرآن و ترقیم ۹ نسخۀ قرآنی دیگر در ایران و سایر کشورها وجود دارد. بررسی متن هر دو نسخه نشان میدهد که کاتب نسخه، متن قرآن را ـ احتمالاً در نیمۀ دوم قرن دوم یا نیمۀ نخست قرن سوم ـ مطابق مکتب بصری کتابت کرده است؛ چه، بررسی مواضع خاص مربوط به جدول اختلاف قرائات و نیز نظام عَدُّ الآی (شمارش آیات قرآن) در این نسخه بیشترین شباهت را به کتابت بصری نشان میدهد. این متن که در اصل بدون نقطه بوده، بعدها به دست افرادی دیگر نقطهگذاری و اعرابگذاری شده است، و همین نقطهگذاری منجر به راه یافتن برخی اشتباهات قرائتی و نیز شماری اختلاف قرائات در آن شده است.
مشخصات منبع شناختی:
مرتضی کریمی نیا. «قرآن منسوب به خط امام رضا (ع) در آستان قدس رضوی و تکملههای آن: مقایسهای میان نسخۀ ۱۵۸۶ و نسخۀ ۴۳۵۴الف و چند برگۀ قرآنی در حراجهای لندن». آینه میراث، ۱۵، ۶۰، ۱۳۹۶، ۳۱-۷۰.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://www.am-journal.ir/article_50425.html
(۵۲۵)
امام رضا (ع) در تاریخ ادبیات عرب
محمد طاهری خسروشاهی
درباره امام رضا (ع) و ارجاعات به ایشان در ادبیات فارسی و عربی پژوهشهای زیادی انجام شده است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه سخنرانی پژوهشی درباره امام رضا (ع) و ادبیات عربی است. |
(۵۲۶)
کتاب «شهره شهر: خاطرات، نکوداشت و ارج نامه حسین ادیبیان»
شهر مشهد همیشه پذیرای شمار زیادی از زائران و مسافران بوده است. برخی افراد نیز در اداره این امر دخالت داشته اند. اخیر کتابی درباره یکی از افراد موثر در عرصه زیارت و گردشگری مشهد منتشر شده است. |
انجمن توسعه گردشگری چهارباغ کتابی با عنوان «شهره شهر» خاطرات حسین ادیبیان پدر تور گردانی و گردشگری خراسان بزرگ منتشر نمود.
این کتاب نخستین تلاش انجمن توسعه گردشگری چهارباغ در حوزه ثبت تاریخ خراسان محسوب می شود که مراحل تهیه آن در دوران کرونا انجام شده است.
شهره شهر توسط رضا سلیمان نوری رئیس هیات مدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ تالیف و الهام پارسایی عضو علل البدل هیات مدیره این تشکل آن را ویراستاری کرده است.
این کتاب شامل ۴ فصل خاطرات، نکوداشت، ارج نامه و تصاویر است. در فصل اول خاطرات که گفتگو محور است اطلاعات قابل توجهی از گردشگری و تاریخ خراسان ارائه شده است.
فصل دوم کتاب به آیین نکوداشت حسین ادیبیان در آذر ۱۳۹۷ اختصاص دارد و فصل سوم اظهار نظر خانواده و دوستانی درباره حسین ادیبیان است. فصل پایانی کتاب هم شامل تصاویری منحصر به فرد است.
شهره شهر کتابی ۱۶۴صفحه ای است که توسط انتشارات محقق منتشر و با قیمت ۳۵هزار تومان به بازار ارائه شده است.
منبع:
کانال تلگرام تاریخ شفاهی
https://telegram.me/oralhistoryiran
(۵۲۷)
معرفی استاد عباس اخوین به عنوان خادم فرهنگ رضوی
خطاطی های موجود در حرم امام رضا (ع) و یا آنها که درباره امام رضا (ع) نگاشته شده بخش مهمی از فرهنگ مادی رضوی را تشکیل می دهند. در این عرصه استاد عباس اخوین نقش غیر قابل انکاری دارد. آنچه در ادامه می آید گزارشی از آیین عنوان خادم فرهنگ رضوی به ایشان است. |
به گزارش خبرگزاری رضوی، همزمان با دهه کرامت رضوی استاد«عباس اخوین» به عنوان خادم فرهنگ رضوی معرفی و با حضور علی اصغر کاراندیش، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه تلویزیونی«چراغانی» شبکه ۳ مورد تجلیل قرار گرفت.
عباس اخوین خوشنویس مشهدی که حدود ۶۲ سال است به این هنر مشغول است، به مناسبت دهه کرامت و ولادت ولی نعمت مان در گفت و گو با خبرگزاری رضوی اشاره ای به دلیل علاقه اش به هنر خوشنویسی کرد و گفت: متولد ۱۳۱۶ هستم. مادرم آدم معتقدی بود و به حرم امام رضا علیه السلام زیاد میرفت و من را هم با خودش میبرد. زمانی که در حال نماز خواندن در حرم آقا بود چشم من دنبال کتیبه ها میرفت و کتیبه ها برایم جذابیت زیادی داشت و این درحالی بود که هنوز به مدرسه هم نمی رفتم.
وی افزود: سوم دبستان که مشق خط را داشتیم متوجه شدم که عاشق خطاطی هستم و از همان موقع قلمم را زمین نگذاشتم و دفترهای مشقم را دو خطی سیاه می کردم.
اخوین ادامه داد: سال ۶۴ به تهران کوچ کردیم و در اینجا یکی از دوستانم که آشنایی به خط داشت به من از زیر و بم این هنر می گفت و پیشنهاد رفتن به کلاس های خوشنویسی را داد و به کلاس های خط زیر نظر استاد علی اقا حسینی که شاگرد مستقیم عماد الکتاب بود، رفتم.
وی افزود: در کلاس ها این اختیار را داشتیم ابیات را انتخاب کنیم و من دو بیت شهر از امام رضا علیه السلام انتخاب کردم و بعد از آن شعری را برای آقا نوشتم و با دوستانم در مشهد تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم اتفاقا خیلی استقبال کردند.
اخوین تاکید کرد: آثار نفیس هنرمندان باید چاپ شود و در اختیار عموم قرار گیرد. من در تمامی این سالها هم برای مردم نوشتم هم برای هنر و ازین بابت خدارا شکر می کنم.
(۵۲۸)
وجود ۲هزار سند مربوط به زیارت در مرکز اسناد آستان قدس رضوی
مرکز اسناد آستان قدس رضوی به سبب در اختیار داشتن اسناد متعدد در فرهنگ رضوی شناخته می شود. آنچه در ادامه می آید گزارشی درباره یک گونه از این اسناد است. |
رئیس اداره اسناد مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی درباره اسناد موجود در این مرکز مرتبط با موضوع زیارت میگوید: در فرهنگ مسلمانان به ویژه شیعیان، حضور در مشاهد شریف، بقاع متبرک و زیارت قبور پیامبران و ائمه اطهار(ع) و امامزادگان همواره مورد توجه بوده است، به طوری که فیض حضور در این اماکن، سعادتی بزرگ به حساب میآمده و نامیده شدن به القابی مانند «مشهدی»، «کربلایی» و… از جمله افتخارات زائران محسوب میشده است.
دکتر الهه محبوب ادامه میدهد: هم اکنون در مجموعه اسناد آستان قدس رضوی و در مباحث گوناگون مرتبط با زیارت امام رضا(ع) حدود ۲هزار و ۱۰۹ سند وجود دارد که قدیمیترین سند مربوط به سال ۱۰۱۲ قمری یعنی زمان شاهعباس صفوی و مربوط به پرداخت مواجب به شخصی به نام «امیرمحمد صالح رضوی»، زیارتنامه خوان حرم مطهر است.
وی اضافه میکند: این تعداد اسناد در موضوعاتی مانند: پرداخت مواجب به زیارتنامه خوان باشیها (رئیس زیارتنامه خوانان) و زیارتنامه خوانها، نایب الزیارهها، کمکهای نقدی و جنسی به زائران از جمله زائران پیاده، در راه ماندگان، زائران بیمار، تغذیه زائران در کارخانه زواری (مهمانسرای فعلی زائران)، کمکهای متفرقه به زائران و… است.
سندی به نام «برات زیارت»
رئیس این اداره به «برات زیارت» اشاره و خاطرنشان میکند: در گذشته حتی سندی به نام «برات زیارت» به زائرانی که به زیارت میآمدند در تأیید زیارتشان به آنها داده میشد. سفر به مشهد مقدس، به عنوان یکی از بزرگترین مراکز زیارتی جهان اسلام سابقهای به قدمت تاریخ شکلگیری بقعه مبارکه بر مضجع شریف امام علی بن موسی الرضا(ع) دارد و سفارشهای زیادی به زیارت حضرت رضا(ع) شده است و به غیر از امسال که شرایط خاصی در کشور و به خصوص در اماکن متبرکه و مذهبی به خاطر جلوگیری از شیوع و گسترش بیماری منحوس کرونا حاکم است، از گذشته تاکنون همواره زائران و مجاوران در روزهای زیارتی از مشهد و تمام نقاط جهان به زیارت مرقد مطهر حضرت رضا(ع) مشرف میشدند.
وی در توضیح سند برات زیارت موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی اظهار میدارد: سند برات زیارت، ممهور به مهر تشکیلات آستان مقدس رضوی و مربوط به سال ۱۰۸۳ قمری یعنی دوره صفویه، هم اکنون به شماره سند ۱۱۴۴۹۸ در مرکز اسناد آستان قدس رضوی نگهداری میشود، البته اصل مهر تشکیلات آستان مقدس امام هشتم(ع) که روی این سند به عنوان تأیید زیارت زده شده است، مربوط به سال ۱۰۶۷ قمری (باز هم مربوط به دوره صفویه) است.
محبوب میافزاید: این سند به نظر میرسد یک سند برات زیارت باشد که به افرادی که برای زیارت به حرم مطهر امام رضا(ع) مشرف میشدند به عنوان نشان و مدرکی از این حضور معنوی داده میشده و آنان هم به یادگار در نزد خود نگه میداشتهاند.
وی تصریح میکند: این سند متأسفانه به علت پارگی و آسیبهایی که از قبل دیده است، به طور واضح و شفاف قابل خواندن نبوده و تا آنجا که کارشناسان مرکز اسناد آستان قدس رضوی توانستهاند، مضمون این سند را با دقت مطالعه و بازخوانی کردهاند.
این دانشآموخته مقطع دکترای رشته تاریخ ایران بیان میکند: در بخشهای مختلف این سند تا آنجایی که کارشناسان مرکز آستان قدس رضوی توانستند آن را بخوانند، این گونه آمده است:
الحمدلله، فالصلوه علی محمد و آله الطاهرین…، جهت برات شد، در روضه مقدسه منوره متبرکه مطهره رضویه…، دولت نواب مستطاب معلی القاب…، خانی عظیم الشأنی…، الجود و الاحسانی، … میربوداق خان(نام شخص است)… زیارت کرده… گذاره و از عتبهبوسان آن آستان قدس مکان، التماس فاتحه نموده و دعا کرد…
وی در ادامه میگوید: یک بیت شعر هم با مضمون: «هر که در این روضه درآید به صدق/ هست دعایش به یقین مستجاب» در این سند وجود دارد و این سند ممهور به مهر تشکیلات آستان قدس رضوی بوده که قدیمیترین سجع مهر باقیمانده از تشکیلات آستان قدس در سال ۱۰۸۳ قمری بوده است، البته همچنان که اشاره شد، اصل این مهر مربوط به سال ۱۰۶۷ قمری(دوره صفویه) است.
رئیس این اداره درباره این مهر نیز خاطرنشان میکند: در حاشیه و متن این مهر شعر شخصی به نام «بابا فغان شیرازی» نگاشته شده است با این مضمون: «گلی که یک ورقش آبروی نه چمن است، نگین خاتم سلطان دین، ابوالحسن است». این شعر در متن وسط مهر نگاشته شده و اسامی مبارک و مقدس حضرات چهارده معصوم(ع) هم در اطراف و حاشیه مهر درج شده است.
چرا این سند، به نام سند برات نامگذاری شده است؟
این مقام مسئول در بیان اینکه چرا این سند، به نام سند برات نامگذاری شده است، میگوید: در متن سند به صراحت اشاره به عبارت و عنوان «برات شد» شده است، همچنین این سند خود دارای چهار سند مجزا برای چهار نفر بوده که به غیر از اسامی اشخاص، بقیه متن سند برای این افراد یکسان نگاشته شده و در متن سند نام افرادی مانند: «کلب علی خان»، «میر بوداق خان»، «حیدرخان» و «حسن خان بیک» به وضوح مشاهده میشود.
سندی برای انتصاب «نایبالزیاره»
محبوب همچنین به اهمیت نصب شخصی به عنوان نایبالزیاره در تشکیلات آستان قدس رضوی اشاره و خاطرنشان میکند: از دیرباز و به خاطر اهمیت برخورداری از ثواب زیارت بارگاه مطهر امام هشتم(ع) از سوی حکام و سلاطین وقت، افرادی به عنوان نایبالزیاره در حرم مقدس امام رضا(ع) منصوب میشدند تا از طرف و به نیابت آنان مرقد و بارگاه مطهر حضرت ثامنالحجج(ع) را زیارت کنند تا آنان هم از این طریق از ثواب، برکات و آثار معنوی این زیارت برخوردار شوند.
وی ادامه میدهد: یکی از مهمترین اسناد مرتبط با موضوع «نایبالزیاره» در تشکیلات بارگاه مطهر حضرت ثامنالائمه(ع)، سند شماره ۴۵۱۴۲ موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی بوده که مربوط است به صدور فرمان فتحعلی شاه قاجار در سال۱۲۲۱ قمری در زمینه انتصاب شخصی به نام «سیداسماعیل رضوی» به سمت زیارتنامه خوان حرم مطهر امام رضا(ع) و تعیین وی به عنوان نایبالزیاره خود.
رئیس این اداره درباره این سند اظهار میدارد: در متن این سند که ممهور به مهر فتحعلی شاه قاجار بوده و در متن طغری سند عبارت «لا اله الا الله، فرمان همایون شد» درج شده، این گونه آمده است: «آنکه چون رعایت جانب عالی، حضرت سیادت منقبت، سلالهالسادات، سیداسمعیل رضوی، منظور نظر فیض اثر و در آستانه مقدسه منوره رضیه رضویه علیه الف سلام و تحیت، نایب الزیاره نواب همایون پادشاهی است، لهذا از ابتدای هذه السنه اودئیل (اودئیل یکی از سالهای زبان ترکی است) خیریت دلیل، او را زیارتنامه خوانباشی زیارتنامه خوانان آستان عرشبنیان و به ازاء خدمت مزبور، مبلغ ده تومان نقد و مقدار ده خروار غله به صیغه وظیفه در وجه مشارالیه مستمر و برقرار فرمودیم.
که همه ساله از بابت موقوفات سرکار فیض آثار بازیافت و صرف معاش خود نموده و در آستانه روضه مقدسه، نایبالزیاره نواب همایون شاهنشاهی باشد. عالیجاهان، معلی جایگاهان، عمال خجستهاعمال و مباشرین امور سرکار موقوفات روضه منوره، مبلغ و مقدار مزبور را همه ساله به صیغه وظیفه در وجه عالیحضرت مشارالیه، مهمسازی(آمادهسازی) نموده و مطالبه رقم(فرمان) مجدد ننمایند… تحریراً (یعنی نوشته شده) در شهر صفرالمظفرد سنه ۱۲۲۱ قمری»
منبع:
قدس آنلاین
(۵۲۹)
بابافغانی و مُهر آستان قدس
حکایت بابا فغانی نقل از رضا قلی خان هدایت در تذکره ریاض العارفین
آثار شعری بخش مهمی از فرهنگ رضوی را به خود اختصاص می دهد. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از اشعار در اینباره و اشاره ای به شرح حال شاعر است. |
رضا قلی خان هدایت در تذکره ریاض العارفین درباره فغانی نوشته است: «در مبادی حال خمّار بود. به سبب تأثیر صحبت اهل الله توبه نمود. روی نیاز به درگاه ملایک پناه حضرت شمس الشمّوس امام طوس آورد. در آن آستان مجاورت اختیار کرد. گویند که چون محرمِ حریمِ حضرتِ امام همام گردید، قصیدهای در منقبت به سلک نظم کشید و کارگزاران سرکار امامت مدار در فکر سجعی به جهت مهر مهر آثار که در نوشتجات و ارقام ضرور و در کار بود، بودند. شب یکی از اهل صفا و متولیان روضه رضا، علیه التّحیّه و الثّنا در واقعه به خدمت حضرت فیض یاب شد. حضرت فرمودند که صباح به خارج شهر روید که پیاده ژولیدهای با سرو پای برهنه میآید و قصیدهای در مدح ما گفته که مطلع آن به جهت سجع مبارک مناسب است. علی الصبّاح، حسب الامر به استقبال رفته، بابا را دیدند و شناختند و به عنایت بیغایت حضرت نواختند. داخل شهر شده، مطلع قصیده او را سجع مهر مبارک کردند و آن این است:
گلی که یک ورقش آبروی نه چمن است
نشان خاتم سلطان دین ابو الحسن است
علی موسی جعفر که مهر دولت او
ستارهی شرف و آفتاب انجمن است
به نقش خاتم او گر هزار جوهر جان
شود نثار یکایک به جای خویشتن است
ز شرح میمنت خاتم همایونش
همای ناطقه را مهر عجز بر دهن است
به مهر اوست که پروانهی حیات ابد
ز شهر روح مقرر به کشور بدن است
حدیث گوهر سیراب لعل خاتم او
چو شهد در دهن طوطی شکر شکن است
در آن صحیفه که طغرای او کنند رقم
چه جای لالهی نعمان و برگ نسترن است
عقیق خاتم توقیع حکم آل علی
به چشم اهل نظر چون سهیل در یمن است
چو نقش جام جم از جلوهی سواد و بیاض
نشان معرفت سر و صورت علن است
گلیست جلوهگر از بوستان دولت و دین
که نوشکفته به روی بنفشه و سمن است
نشانهی ید بیضاست کز بیاض شرف
چو ماه بدر در آفاق روشنی فکن است
فروغ شمسهی مهر و ظلال او دارد
لوای حمد که بر کاینات پرده تن است
ز مهر ماه جمال تو ماه کنعان را
تراوش مژه بهر طراز پیرهن است
زهی امام که تعظیم حکم خدامت
موالیان تو را از فرایض و سنن است
عقیق خاتم طغرا نویس امر تو را
سهیل صورت مهر ولایت یمن است
بروی برگ ریاحین رقوم خاتم تو
نشان نازکی ارغوان و نسترن است
چو داغ لاله، شهیدان راه عشق تو را
نشان مهر و وفا بر حواشی کفن است
برای مهر عقیق سخنورت ما را
سفینه از رقم خون دیده موج زن است
نگین مهر سلیمان چه قید راه شود
تو را که مهر نبوت چراغ انجمن است
مثال نظم «فغانی» که یافت مهر قبول
سواد خامهی او مهر خاتم سخن است
برین صحیفهی فیروزه تا ز خامهی صنع
نشان دایره مهر نقطه پرن است
نشان مهر تو بر کاینات باد روان
چو آفتاب که طغرای حکم ذوالمنن است
متن مُهر بزرگ وسط که طول آن حدود ۴.۵ سانتی متر است.
متن ترنج میانی: «ماشاءالله لا قوه الا بالله»
متن ترنج بالا : «ان تصلی علیهم اجمعین و تقبل زیاره مولانا»
متن ترنج پایینی : «الرضا علیه السلم من زواره المکرمین»
و سجع اطراف ترنج میانی:
گلی که یک ورقش آبروی نه چمن است
نشان خاتم سلطان دین ابوالحسن است
در اطراف این مُهر ۱۴ متن در داخل دوازده دایره و دو گلابی شکل نام چهارده معصوم درج است. متن آنها به ترتیب از بالا و در جهت حرکت عقربههای ساعت به این شرح است :
» انا نسئلک یا الله ، بمحمدٍ سید الانبیاء « ،» و بعلی اشرف الاوصیاء « ، » و بفاطمه الزهرا الغرا « ، » و بالحسن الصابر فی الباء « ، » و بالحسین سیدالشهداء « ، » و بعلی بن الحسین السجاد البکاء « ، » و بمحمد بن علی باقر علم الانبیاء « ، » و بجعفر الصادق فی الارض و السماء و بموسی کاظم غیظ الاعداء « ، » و بعلی بن موسی الرضا للاولیا والاعداء « ، » و بمحمد الجواد ذی النعماء « ، » و بعلی بن محمد الصابر فی الباساء « ، » و بالعسکری ذی المجد والبهاء « ،» و بالمهدی المنتظر لکشف الاواء «
متن ۱۱ مُهر دیگر اطراف:
۱. متن مُهر بالایی
الله محمد ، محمّد رسو ل الله ابوالقاسم خاتم النبیین و سید المرسلین صلی الله علیه و آله و سلم
۲. مُهر سمت راست
اﻤﻟلک لله امیرالمؤمنین و یعسوب المسلمین علی بن ابی طالب ولی الله صلوات الله و سلامه علیه
۳. مُهر سمت چپ که به شکل خاصی شبیه به مهرهای چهارگوش کتیبه دار است:
آمن المتوکلون، فاطمه الزهراء بنت رسول الله سیده نساء العالمین صلوات الله علیها
۴. العزه لله، ابومحمد الحسن بن علی بن ابی طالب المجتبی
این مُهر در سمت چپ مهر قبلی قرار دارد
۵. حسبی الله ابوعبدالله الحسین بن علی بن ابی طالبر سیدالشهداء علیه الصلوه والسلام
این مُهر در قسمت پایین سمت راست قرار دارد
۶. العزه لله ، ابوجعفر محمد بن علی باقر علم الاولین والآخرین علیه الصلوه والسلام
این مُهر در قسمت بالای سمت راست فرمان قرار دارد
۷. حسبی الله، ابوابراهیم موسی بن جعفر الکاظم علیه الصلوه والسلام
مُهر وسط سمت راست
۸. عضدی المسلمین ابوجعفر محمد بن علی التقی الجواد علیه الصلوه والسلام
مُهر پایین سمت راست
۹. یا حفظ العهود من المعبود؟، ابوالحسن علی بن محمد النقی علیه الصلوه والسلام
این مُهر در قسمت پایین سمت چپ قرار دارد
۱۰. یا شهید الله ابوالحسن محمد بن علی الزکی العسکری علیه الصلوه والسلام
hین مُهر در قسمت میانی سمت چپ قرار دارد
۱۱. یا حجت الله خاصته ابوالقاسم محمد بن الحسن المهدی صاحب الزمان صلوات الله و سلامه علیه
این مُهر در قسمت پایین سمت چپ قرار دارد .
منبع:
(۵۳۰)
توصیف حرم امام رضا (ع) به قلم کیکاووس میرزا فرزند فتحعلی شاه قاجار
حرم امام رضا (ع) در دوره قاجار تغییراتی را تجربه کرد. آنچه در ادامه می آید گزارش یکی از شاهزادگان قاجاری درباره این حرم است. |
منبع:
کیکاووس میرزا، سفرنامه مکه، به تصحیح رسول جعفریان، تهران، علم، ۱۳۹۴.
(۵۳۱)
«زیارت نامه دوره حرم مطهر حضرت رضا»: کتابچه ای چاپ دوره پهلوی
بعد از ورود صنعت چاپ به ایران، دستنامه هایی زیارتی برای زائران حرم امام رضا (ع) منتشر شد. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از این کتابچه های زیارتی است. |
منبع:
کانال تلگرامی گالری اسنادتاریخی و اقلام کلکسیونی پارسا
https://t.me/parsagallryiasnad
(۵۳۲)
سفرنامه حاجی داوود (زائری از بمبئی در مشهد۱۳۰۵ه. ش./۱۹۲۶م)
سفر زائران اهل شبه قاره هند به حرم امام رضا (ع) پیشینه ای طولانی دارد. آنچه در ادامه می آید سفرنامه یکی از این زائران است. |
منبع:
حاجی داوود(۱۳۷۶). سفرنامه حاجی داوود (زائری از بمبئی در مشهد۱۳۰۵ه. ش./۱۹۲۶م)، ترجمه حسین رئیس السادات. مشهد: آستان قدس رضوی مؤسسه چاپ و انتشارات.
(۵۳۳)
کتاب «خاطرات پزشکی در مشهد»
برای شناخت آستان قدس رضوی می باید شناخت کاملی از شهر مشهد داشت. آنچه در ادامه می آید کتابی است در زمینه تجربه پزشکی در این شهر. |
منبع:
شاهین فر، محمد (۱۳۸۲). خاطرات پزشکی در مشهد. مشهد: سنبله.
(۵۳۴)
تمثال منسوب به امام رضا (ع) به همراه سخنانی از ایشان
یکی از ابعاد حضور امام رضا (ع) در فرهنگ عامه، تمثال های منسوب به ایشان است. در اینجا یک نمونه از این تمثال ها را که در دهه ۱۳۵۰ منتشر شده می بینیم. |
منبع:
کانال تلگرامی گالری اسنادتاریخی و اقلام کلکسیونی پارسا
https://t.me/parsagallryiasnad
(۵۳۵)
زیارت امام رضا (ع)، سادات رضوی و توصیف حرم به نقل از سفرنامه ای متعلق به دوره قاجار
یکی از منابع تاریخی درباره حرم امام رضا (ع) و زیارت ایشان سفرنامه هاست. در اینجا برخی مسائل مربوط به این حرم را به نقل از سفرنامه حج سیدحسن موسوی اصفهانی می خوانیم این مسائل شامل زائرین از فرهنگ های محلی ایران مخصوصا ترک ها، مسئله مادیت حرم و توصیف آن، سادات رضوی و قدمگاه امام رضا (ع) است. |
دروازه مشهد مقدس
خلاصه بعد از این واقعه، بنده رفتم توی همان قهوه خانه، نماز کرده، دو پیاله چای خورده و غلیانی کشیده، سوار قاطر میرزا رضا شدم، و یابو را کسی سوار نشد و رفتیم تا اول مغرب، بلکه قدری گذشته تر رسیدیم به دروازه مشهد مقدّس. اه از طرق تا مشهد مثل خیابانی است، از هر دو طرف راه، جوب آبی هست و در کنار هر جوبی درخت، تابستان باصفاست. آن وقت که ما آمدیم، هم برف بود و هم یخ، و بعضی جاها گل و هوا سرد. چندان حظی نبردیم.نزدیک به دروازه قریب نیم فرسخ مانده، حقیر هم پیاده شدم به جهت ثواب، و به دروازه رسیده، به خاک افتادیم و خیابان پایین شهر را طی نمود تا رسیدیم به نزدیک بست.
زیارت حرم مطهّر
میرزا رضا و میرزا عبدالکریم با مالها رفتند به سراغ منزل، و حقیر روانه شدم به جهت مشرّف شدن و عتبه بوسی، با همان لباس و وضع سفر، در هر دربندی به خاک افتاده، یعنی در بست و در صحن، و در رواق مطهر، و در حرم مطهر، و صورت به خاک آن آستانه مبارک همه جا مالیده، شرفیاب حضور باهرالنور آن حضور و ظهور الهی صلىاللهعلیهوآلهوسلمشده، رفع همه هموم و غموم و و احزان وارده از برکت آن بزرگوار شد و همه از یاد رفت و بسیار بسیار شکرگزار شدم که دفعه دیگر به این فوز عظیم فایز شدم، نایب الزیاره همه آقایان و دوستان بودم.
بعد از شرفیابی معاودت نمود به توحید خانه مبارک که پشت سر واقع است و نماز مغرب و عشا را بجا آورده شد که مرخص شدم به منزل، از طرف گنبد الله وردیخان که آقای مرحوم در آنجا نماز می کرده اند، اوقاتی که مشرّف بوده اند، مشرف شدم، و از همان طرف بیرون آمده رو به منزل رفتم. روز ورود چهارشنبه [١١ شعبان] نهم یا دهم ماه شعبان المعظم سنه هزار و سیصد و پانزده بود، یعنی تخمیناً نیم ساعت از مغرب شب چهارشنبه گذشته وارد شدیم. منزل اول ورود در کاروانسرای یکی از سادات خدمه آستانه مبارک بود. چندان از حرم مطهر دور نبود. اول قبرستان قتلگاه بود. آن شب چوب تری بدست آمده بود، بسیار بسیار سخت گذشت تا گرفت و غیر از دود ثمری نداشت. آن شب به جهت تری چوب ها و تری همه اسباب و سردی هوا و دیر به منزل رسیدن، بسیار بد گذشت.
اول طلوع فجر رفتیم به حمام شاه وردیخان که در طرف خیابان پایین نزدیک بست واقع است. حمام خوبی بود. آب بسیار داغی داشت. الحمدلله از کسالت بیرون آمده و غسل نموده، به حرم مطهر مشرف شدیم.
روز [پنج شنبه ١٢ شعبان] آفتاب خوبی بود. همه اسباب را آفتاب کرده، بسیاریش خشک شد. نزدیک غروب، آقامیرزا رحیم شوهر همشیره آمده به منزل ما و خواهش نمود که نقل و تحویل به خانه او دهیم. ما هم اجابت کرده، مشرف شدیم. به جهت نماز مغرب و عشا به حرم و بعد از آن رفتیم به خانه او. و فردا صبح [جمعه ١٣] به اتفاق میرزا رضا رفتند و تمام اسباب را هم آوردند. از تفضلات و مراحم بیکران حضرت رضا صلىاللهعلیهوآلهوسلم ملاقات ما بود با همشیره. مدت بیست سال بود که او را ندیده بودیم و یقین به بودن او هم در مشهد نداشتیم. احتمال می دادیم که در قوچان باشند. بعد از آنکه شنیدیم که در مشهد است، زیاده از اندازه خوشحال شدیم. خواستیم جای دیگر منزل کنیم؛ راضی نشد. در همان اطاق نشیمن خودشان ما را جا دادند و تمام زحمات و خدمات ما را به جان و دل متحمّل بود، مثل خانه خودمان بلکه بهتر به ما گذشت، و اینها همه از برکات حضرت امام رضا علیهالسلام بود، غیر از این مراحم و مکرمت های زیاد از آن جناب در این راه و این سفر مشاهده کردم که بعضی از آنها معجزات ظاهره بود.تا اواخر ماه مبارک رمضان در خانه آنها منزل داشتیم و همه جور زحمتی به آنها دادیم و لایق شأن آقامیرزا رحیم ندیدیم که در منزل او از خودمان خرج کنیم، در خرج او بودیم، اما قدر غیر قابلی به او تعارف کردیم. مبلغ پنج تومان پارچه و لباس تعارف نمودیم و از قلّت او عذرخواهم. چیزی به دست نبود و الاّ خدمت بیش از این می خواستم بکنم. در این ارض اقدس بسیار بسیار خوش گذشت.
تا مدتی بعد از ورود، هوا خیلی سرد بود. بعضی می گفتند چندین سال بود که این قدر مشهد سرد نشده بود. چندین فقره برف آمد، اما پا به چله کوچک که گذاشتیم هوا خوب شد. حالا چند روزی است هوا خیلی خوب است. بیشتر حظّ ما در اینجا از مشرف شدن به حرم مطهر بود؛ به خصوص شب های ماه مبارک، نصف شب ها سه ساعت بلکه گاهی زیادتر به صبح مانده مشرف می شدیم. بسیار خلوت بود و حواس جمع بود از عفونت و جمعیت خلق کالانعام ایمن بودیم. احساس می شد که قلب منوّر می شود و نشاط حاصل می شود و رفع کروب و احزان می شود.
وصف حرم مطهر
حرم بسیار باشکوهی است. اطرافش همه کاشی های قیمتی سنگین است و بر آنها، یا سوره قرآنیه ثبت است یا احادیث، مثل آنکه بر بعضی از آنها دیدم نوشته است: من عرف نفسه فقد عرب ربَه و الحکم ضالّۀ المؤمن، أینما وجدها أخذها و امثال ذلک. گفتند سلطان سنجر این کاشی را کرده. کاشی ها مدوّر است و گوشه دار و دور هر آجری نوشته است به خط نسخ، و بالای این کاشی های بشْنه، حاشیه از نیم آجر کاشی است و آن هم مخطوط است به خط رقاع، و بالای این حاشیه، حاشیه دیگری است از همین جنس کاشی ولی برجسته، مخطوط به خط ثلث بسیار خوب نوشته است. آن خطها هم یا آیات قرآنی است یا احادیث است و آن خطوط برجستگی های خود کاشی ها است.[۱]
بالای این حاشیه، حاشیه دیگری است از غیر کاشی، و بر آن قصیده فارسی به خط شکسته نستعلیق نوشته است، و بالای آن تا سقف مبارک، آیینه کاری است. بسیار خوب آئینه کرده اند. می گویند میرزا آقای صدراعظم آیینه کرده، و گنبد مطهر دو طبقه دارد. طبقه زیری از قرار مذکور همان گنبد هارونی است، و گنبد رویی را شاه عبّاس صفوی ساخته و رویش را آجر طلا کرده، و اما قبر مطهر: آقامیرزا باقر خادم در کشیک پنجم می گفت که بر روی خود قبر منوّر صندوقی از چوب عود است که دانه نشان است و اطراف این صندوق فرش بلور است و بعد از آن ضریح فولادی است مطلاّ و بر روی آن ضریح دیگری است از فولاد که جواهرنشان است. و بعد از آن پنجره برنج دور تا دور نصب کرده اند که کسی این جواهر را سرقت نکند و بعد از آن ضریح فولادی است که ظاهر است و دسترس و محل تقبیل خلایق است. و در پایین پای مبارک این ضریح دری است از طلا و جواهرنشان که مرحوم فتحعلی شاه ساخته و تقدیم کرده. می گویند نود هزار تومان قیمت این در است، و جلو این در را شیشه نصب کرده اند که دانه ها محفوظ باشد و در هر گوشه از این ضریح مبارک قبه های طلا نصب است و روی آن هم دو قبه دیگر در ابتدا و انتها نصب است از طلا، و دانه نشان. و وسط این قبه پری بلند است از طلا و دانه نشان.و اصل حرم محترم مربع و مستطیل است، و قبر هارون می گویند در وسط گنبد، و قبر مبارک حضرت پیش روی او از طرف بالای سرش واقع است. از این جهت است که مسافت مابین قبر مطهر و دیوار حرم کم شده است که یک آدم بیش نمی تواند عبور کند.
مقایسه دو سنگ قبر
و در بالای سر مبارک به شکم دیوار، طاقچه ای است که در آن تاج و شمشیری از شاه شهید گذاشته است و جلوش را شیشه کرده اند. و در چهار طرف حرم محترم از بالا قندیل های بسیار از طلا و نقره است و نُه جار معتبر از ابتدا تا انتهای این حرم آویخته است که همه را روشن می کنند، و ساعت های متعدد قیمتی در آنجا نصب است. می گویند ساعتی در آنجا است که ماه به ماه کوک می شود. و مسجد بالای سر مبارک دور تا دورش کاشی است، نه از جنس کاشی حرم مطهر، و بالای آن تا سقفش آیینه است. می گویند مرحوم محمد ولی میرزا آیینه کرده، اوقاتی که حکومت خراسان داشته، خودش هم در طاق نمایی که از رواق وارد می شوی در این مسجد، سمت دست راست، دفن است. سنگی در دیوار طرف قبر او نصب است که نوشته است:
این قبر به عبد عاصی روسیاه تبه روزگاری است که امید ندارد به جز به لطف خدا و پیغمبر خدا و ائمه هدی علیهماالسلام. و اسم یک یک از ائمه علیهمالسلام را برده، این مضمون آن چیزی است که نوشته است. بسیار بسیار خوشم آمد از این جور مضمون، با اینکه در عداد ظلمه و اهل دنیا بود، این طور اظهار عجز و خشوع کرده و بسا آنکه به همین واسطه خدا او را بیامرزد.
و در مقابل قبر او قبر حاجی میرزا نصرالله که یکی از اعاظم و مشاهیر علما بوده می باشد، و بر سنگ منصوب برای او برخلاف این القاب زیاده از اندازه ثبت است. نمی دانم بعد از با خاک یکسان شدن با خدا هم می توان اظهار فضل و جلال کرد.
بعد از حرم مطهر و این مسجد، رواقی است در پشت سر. اطرافش از دور تا دور سنگ منقش است، یعنی منبّت که بر روی نقش ها ورق طلا زده است. و بالای این سنگ ها حاشیه ای است که قصیده ای به خط شکسته نستعلیق نوشته است، و بالای آن تا سقف آیینه است، و می گویند شجاع الدوله قوچانی آئینه کرده است. و درگوشه آن در طرف دست چپ، وقت [در حال] دخول مسجد زنانه است، آن هم به همین وضع و از این رواق، که بیرون می آیی توحید خانه است، و در جلو این رواق، پنجره ای نقره، و در نقره است. و توحید خانه هم دور تا دورش سنگ منقّش است به نقش گل و بته، و بالای آن حاشیه نوشته، و بعد از آن تا سقف آیینه. می گویند میرزا محمد خان سپه سالار سابق آیینه کرده، قبرش هم در ایوان کوچکی است که در توحیدخانه مقابل قبر مطهر واقع است، و از بیرون این ایوان پنجره برنج است به سمت صحن.غالباً حقیر در این ایوان نماز می کردیم. چون که در پشت سر بود، و قبر مبارک هم دیده [٧٨] می شد، یعنی هر وقت، از ازدحام خلق در حرم و رواق نمی شد نماز بکنی، اینجا نماز می کردم.و در طرف پیش روی مبارک، دری است از طلا و نقره و مخطوط، از آن در وارد می شوی در دارالحفاظ که گویا حفّاظ َآستانه مبارک آنجا سر می برند، و کشیک می کشند و از آنجا شمعدان ها را تو می برند و بیرون می برند. و خزانه حضرت هم در آنجاست که می گویند جواهر و نفایسی دارد که در خزانه هیچ سلطانی پیدا نمی شود.دور تا دور این در طلا از بیرون، از جنس همان کاشی های برجسته حرم، کاشی است، و بر او نوشته است به عربی و به خط ثلث که این روضه مقدّسه مکرّمه مبارکه امام شهید مظلوم حضرت رضا علیهالسلام است، و اسم آن جناب و اسم آباء کرام آن بزرگوار را تا حضرت امیر علیهالسلام برده، و همه جا لقب هریک را پیش از اسم نوشته، مثل آنکه کاظم، موسی، صادق، جعفر علیهمالسلام، و امثال اینها، و دور تا دور دارالحفاظ سنگ منقوش و منبّت است و بالای آن حاشیه مخطوط، و بالای آن با سقف همه آیینه. می گویند حسام السلطنه مرحوم آیینه کرده، قبرش هم در آنجا در توی ایوانی است، و همچنین قبر عباس میرزای نایب السلطنه. و جلال الدوله پسر مرحوم شاه شهید، می گویند در همانجا است، هر یک در طاق نمایی.و از این دار الحفاظ که بیرون می آیی به طرف دست چپ، دری است از نقره، از آن در وارد دارالسیاده می شوی، آن هم آیینه کاری است و دور تا دورش کاشی است، و بالای آن کتیبه به خط شکسته نستعلیق. می گویند: رکن الدوله والی، آیینه کرده. در وسط، ایوان طویلی است که می گویند میرزا حسین خان سپهسالار آیینه کرده، و قبرش هم در همانجاست.
و از این دارالسیاده بیرون می روی به طرف دست چپ، وقت خروج، می رسی به دری از نقره که می گویند انیس الدوله ساخته، و از آن در وارد ایوان مسجد گوهرشاد می شوی، و از طرف دست راست که بیرون می روی، اول می رسی به پنجره نقره که بالای سر مبارک رو به مسجد بالاسر واقع است.
و از آنجا می گذری می رسی به در نقره، و وارد می شوی به دالانی که سنگ آبی از یک تکه سنگ یکپارچه در آنجا است. می گویند این یکپارچه ریگ است. و از آنجا بیرون می روی به در نقره ای می رسی و وارد ایوان طلا می شوی، می گویند نادر اینجا را طلا [٨٠] کرده و اطرافش سنگ مرمر است. می گویند ظهیرالدوله سنگ کرده. و مقابل این ایوان در وسط صحن مقدس و نهر جاری در صحن، سقاخانه ای است که سنگ آبش یکپارچه سنگ مرمر ممتازی است. می گویند نادر آورده و این سقاخانه را او ساخته، و روی سقف این سقاخانه آجرهای طلا فرش شده. می گویند خانی از صاحبان مناصب طلا کرده. و در مقابل این ایوان ایوانی است از کاشی. می گویند نادر ساخته. و پشت سر ایوان مناره طلایی است که آن را هم نادر ساخته و طلا کرده. و در مقابل این مناره در پشت سر این ایوان طلا، مناره دیگر است که آن هم طلا است. می گویند یکی از سلاطین صفویه طلا کرده.و در پیش روی حرم محترم و دارالحفاظ و دارالسیاده، مسجد گوهرشاد است. مسجد خوبی است. بسیار با سلیقه ساخته اند و کاشی کرده اند و کتیبه های خوب مرغوب دارد که در آنها یا احادیث فضایل، یا سور قرآنی نوشته است.
و در دارالحفاظ دری دیگر است مقابل آن در دست چپ، وقتی که از حرم محترم بیرون می آیی که دست راست بیرون آینده می شود، از آنجا می روی به محلی که گاهی محل زنها است، و از آنجا می روی به کشیک خانه خدام آستانه مبارک. و دری دیگر در آنجاست که می روی به توحیدخانه، و در پایین پای مبارک از در پایین پا که بیرون می آیی دارالسیاده است؛ آن هم آیینه کاری است. می گویند امین السلطان آن را آیینه کرده. و از این دارالسیاده می روی به ایوان طلای صحن نو. می گویند عضدالدوله به حکم شاه شهید ناصرالدین شاه از وجه گندم دهات خود حضرت در زمان گرانی طلا کرده. و قبرستان واقع در برابر حرم و صحن محترم، مشهور به قتلگاه است و صحیح آن است که قطع گاه باشد، چرا که می گویند که این مکان باغ حمید بن قحطبه بوده و بسیار بزرگ بوده که گنبد خشتی در وسط آن واقع بوده. حضرت از او خریده اند. مأمون گفته به او که از آن جناب پس بگیرد. صبح که آمده دیده تمام درختهایش قطع شده به اعجاز حضرت. از این جهت او را قطع گاه گفته، والعلم عندالله.
و این قطع گاه، قبور از اندازه و شماره بیرون دارد که همه متصل به هم است و جای خالی مطلقاً ندارد. بعضی از علمای بزرگ هم در آنجا دفن اند. مثل شیخ ابوعلی طبرستانی[۲] صاحب مجمع البیان. سنگ مرمر بزرگی بر روی قبر اوست. و مثل فاضل بسطامی که آن هم نزدیک همین قبر است. و هر دو قبر کنار قتلگاه رو به طرف راهی که از بازار سنگتراش ها میایی واقع است. و بعد از این قبرها مکانی و خانه ای است که مشهور به قدمگاه است. آنجا در اطاقی، سنگی نصب است که جاپا دارد. می گویند جاپای حضرت امیر علیهالسلام است. و سنگی دیگر در آنجا است که هریک از دو طرفش بر روی سنگ گذاشته است. مثل دیگی که بر سر بار باشد. می گویند این سنگی که حضرت رضا علیهالسلام شکم مبارک بر آن مالیده اند، و صحت اینها معلوم نیست. اسباب مداخلی است برای مردم.و قبر شیخ حر عاملی رحمهالله صاحب کتاب وسایل در صحن کهنه در صفّه حجره ای از حجرات مقابل روی مبارک طرف مدرسه میرزا جعفر واقع است، اما مجهول القدر است و محل احترام و اعتنا مردم نیست.و مدرسه میرزا جعفر درش در صحن مطهر است. بسیار مدرسه با شکوه خوبی است. و کتابخانه حضرت در ایوان طلای نادری طرف در توحیدخانه واقع است که کتابها و قرآن های گران بهای قیمتی در آن یافت می شود.
مشهور است که این قتلگاه با زمین صحن و خیابان این طرف و آن طرف صحن ملک خود حضرت است که اولا باغی بود از حمید بن قحطبه که در زمان مأمون از او ابتیاع فرمودند، و این خیابان پایین و بالای صحن مقدس خیلی وسیع و طولانی است. و از دروازه پایین که وارد این خیابان می شوی تا دروازه بالا که بیرون می روی، از راست و چپ متصل به هم دکان است که عمده بیع و شرای مشهد در آنجا می شود و مدرسه ها و حمام ها وکاروانسراها بسیار در این خیابان هست. به خصوص مدرسه های متعدد به فاصله های کم در آن دیده شد. کرایه زمین این دکاکین را می گویند به اسم حضرت می گیرند و صرف آستانه مبارک می شود. کسی می گفت در سال نود هزار تومان می شود. العهد علی الرّاوی.
می گویند حضرت هزار و پانصد خدمه دارند و دو آشپزخانه دارند. یکی مال خدمه است که در صحن نو واقع است، و یکی مال زوّار که در خیابان بالادست چپ وقت رفتن واقع است. و می گویند در هر شبانه روزی دویست مجمع ناهار و شام از کارخانه حضرت برای اجزای آستانه مبارک بیرون می آید.
و می گویند تمام مشهد، چنانچه در طومار حضرت ثبت است، ملک حضرت بوده و از املاک زمان خودشان بوده و الان بیع و شرای خانه ها و غیر از مادر قباله، همه به اسم اجاره و استجاره حضرت نوشته می شود. و تفاصیل اوضاع حضرت بیش از این است که در اینجاها گنجد. طومار مخصوصی لازم دارد.
مشهد مقدس قریه سناباد بوده که یکی از قرای طوس است. هوای آن خیلی مختلف است. آبش را می گویند مولد دم است. زمینش خیلی نمناک است. اهلش غالباً کله خشک و متکبّرند. ملای معتبری این اوقات ندارند. جناب حاجی میرزا حبیب الله را می گویند، بالنسبه معروف تر است. خیلی تعریف از سواد و وعظ او می کردند. یک روز رفتم پای منبرش، بالنسبه به بعضی بد نبود، ولی آنکه باید باشد نبود. از عرفان و حکمت صحبت می کرد، ولی همه ناقص و نیمه تمام. از اشعار ملا [هادی] خیلی شاهد می آورد. روضه خوانی که تعریف داشته باشد ندیدم، مگر دو سه نفر که بالنسبه بد نبودند. از آن جمله میرزا محمد علی نامی بود سید که صبح بعد از نماز جناب آقاشیخ جعفر که در رواق پشت سر، اول وقت نماز می کند، ایستاده روضه می خواند. خیلی صحیح و خوش حالت روضه می خواند. لحن عربی داشت و عربی زیاد می خواند، و صحیح و خالی از حشو و زواید می خواند. خیلی رقت پای منبر او حاصل می شد.
منبع:
موسوی اصفهانی، حسن، روزنامه سفر مشهد، مکه و عتبات ١٣١۵-١٣١۶ق، به کوشش رسول جعفریان، با همکاری حمیدرضا نفیسی، تهران، مشعر، ١٣٩٢، ۱۱۷-۱۰۹.
(۵۳۶)
دیوان رضوی سروده میرزا محمدرفیع طباطبایی
بخش مهمی از فرهنگ رضوی اختصاص به اشعاری دارد که درباره امام رضا (ع) سروده شده است. در اینجا به یک نمونه مجموعه اشعار درباره امام رضا (ع) اشاره می کنیم. |
شاعر دیوان مذکور را در سال ۱۳۰۱ ق در مشهد، مدون نموده و در آن به ۵۱ سالگی خود اشاره کرده است:
ز پنجاه و یک سال عمرم گذشت
ز پیری به جانم غباری نشست
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره شاعر به این لینک مراجعه کنید:
(۵۳۷)
دستنامه زیارت امام رضا (ع) به زبان انگلیسی
تاکنون آثار زیادی درباره آداب و بایدهای دینی زیارت امام رضا (ع) به زبان های فارسی و انگلیسی نوشته شده است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از آثار در این زمینه به زبان انگلیسی است. |
برای مشاهده متن کامل این کتاب به این لینک مراجعه کنید:
http://alhassanain.org/english/?com=book&id=218
(۵۳۸)
کتاب «خاطرات تاریخی شیخ القراء حریم رضوی: مصاحبه با استاد احمد مهرمشهدی (افخمی)»
در حرم امام رضا (ع) مسئولیت های متفاوتی وجود دارد. یکی از این مسئولیت ها قرائت قرآن است. در این کتاب خاطرات یکی از قاریان باسابقه حرم توسط مصطفی لعل شاطری تدوین و ارائه شده است. |
(۵۳۹)
«بازخوانی حمله چکمه پوشان پهلوی دوم به حرم مطهر رضوی»
مصطفی لعل شاطری
یکی از وقایع رخ داده در حرم امام رضا (ع) در دوره معاصر، ماجراهای درگیری سیاسی منجر به انقلاب اسلامی در شهر مشهد است که دامنه اش به این نیز رسید. در این مقاله با تاریخ مختصر این مسئله مواجه می شویم. |
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
منبع:
لعل شاطری، مصطفی، «بازخوانی حمله چکمه پوشان پهلوی دوم به حرم مطهر رضوی»، ماهنامه بین المللی زائر، شماره ۲۴۷، آبان ۱۳۹۵، ۷۰-۶۸.
(۵۴۰)
«ضریح های نصب شده بر مرقد شریف حضرت رضا (ع)»
مصطفی لعل شاطری
تاکنون چند ضریح بر مرقد امام رضا (ع) نصب شده است. هر یک از این ضریح ها نیز به جای ضریح پیشین قرار گرفته است. مولف این مقاله به صورت مختصر پیشینه این ضریح ها را بررسی کرده است. |
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
منبع:
لعل شاطری، مصطفی، «ضریح های نصب شده بر مرقد شریف حضرت رضا (ع)»، ماهنامه بین المللی زائر، شماره ۲۵۱، اردیبهشت ۱۳۹۶: ۷۸-۷۷.
(۵۴۱)
مقاله «گنبد الله وردی خان: یادگاری از عصر صفوی در حریم سلطان خراسان»
مصطفی لعل شاطری
حرم امام رضا (ع) از بخش های زیادی تشکیل شده است. یکی از این بخش ها گنبدی است که به همت الله وردی خان در دوره صفویه ساخته شده است. در این مقاله به صورت خلاصه با این گنبد آشنا می شوید. |
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
منبع:
گنبد الله وردی خان: یادگاری از عصر صفوی در حریم سلطان خراسان، ماهنامه بین المللی زائر، شماره ۲۵۳، تیر ۱۳۹۶: ۷۲-۷۱.
(۵۴۲)
«سفرنامه رضوی» تالیف میرزا محمدرفیع طباطبایی
یکی از مهم ترین منابع برای نگارش تاریخ حرم امام رضا (ع) و آستان قدس رضوی، سفرنامه هایی است که در زمان های مختلف درباره مشهد نوشته شده است. در ادامه با یکی از این سفرنامه ها آشنا می شویم. |
«در این اثر، مؤلف سوانح و خاطرات سفر خویش به مشهد مقدس را با قلمی شیوا و روان به رشته تحریر درآورده و در سال ۱۳۱۵ ق، در تبریز منتشر نموده است». برای کسب اطلاعات بیشتر درباره شاعر به این لینک مراجعه کنید:
(۵۴۳)
کتاب «درباره امام رضا (ع)» به زبان انگلیسی
سیدمحمدحسین فضل الله
در سال های اخیر برخی کتابها درباره امام رضا (ع) به زبان انگلیسی ترجمه شده است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از این آثار است. |
برای مشاهده متن کامل این کتاب به این لینک مراجعه کنید:
http://alhassanain.org/english/?com=book&id=528
(۵۴۴)
مقایسۀ دو الگوی منظر مقدس در شهر اسلامی و مسیحی (نمونۀ موردی : حرم امام رضا (ع) در مشهد و کلیسای دومو در میلان)
محمدجواد نطاق و فرنوش مخلص
در سال های اخیر برخی پژوهش های تطبیقی درباره شماری از مسائل فرهنگی مرتبط با حرم امام رضا (ع) صورت گرفته است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از این مقالات است. |
چکیده
با مطالعۀ تاریخچۀ تنوع نگرشهای شهرسازی در جهان، این نکته روشن میشود که ادیان و مذاهب، تأثیر بسیاری بر هندسۀ حاکم بر شهر، توسعه و ریخت شهر داشتهاند. اثر ادیان در توسعۀ شهر، ریشه در اهمیت قائلشدن برای اماکن مقدس دارد. همواره ساخت مکان مقدس در یک محدوه، موجب واجد ارزششدن بافت اطراف خود و تمرکز سایر فعالیتهای شهری در پیرامون آن میشده و رفتهرفته ساختار شهر شکل میگرفته است. نوع نگاه به مکان مقدس در دو دین اسلام و مسیحیت بهطورکلی متفاوت بوده و این نگرش در منظر مکان مقدس نیز متبلور شده است؛ بهطوریکه با قیاس تحلیلی و تاریخی شهرهای اسلامی و مسیحی و بررسی جایگاه مکان مقدس در آنها، میتوان به تفاوتهای منظرین مکان مقدس در دو نگرش پی برد. در این پژوهش کیفی، ابتدا دیدگاه نظریهپردازان در خصوص ساختار شهر و جایگاه مکان مقدس در شهر اسلامی و مسیحی بررسی شد و سپس مقایسۀ تطبیقی میان دو نمونه مکان زیارتی صورت گرفت. یافتههای این بررسی نشان میدهند که هویت منظرین مکانهای مقدس در شهر اسلامی بهصورت ارگانیک در پیوند با محله و بافت اطراف خود بودهاند. بهگونهای که در دل فضاهای پیرامونی بهصورت همپیوند قرار میگرفته و موجب اتصال فعالیتهای متنوع زیارتی و مردمی برای زائران و مجاوران میشده است. اما در مسیحیت، مکان مقدس، استقلال معنایی و فرمی دارد و با یک معماری سلطهگر که بهصورت تجسدی از مسیح شکلگرفته، بدون ارتباط عینی-ذهنی با محلههای اطراف است. بهطوریکه موجب جدایی مکان مقدس و فعالیتهای وابسته میشده است. ریشۀ این مطلب در بررسی مصداقهای منظر مکانهای مقدس در دو شهر اسلامی و مسیحی نمایان میشود.
محمدجواد نطاق، فرنوش مخلص. «مقایسۀ دو الگوی منظر مقدس در شهر اسلامی و مسیحی (نمونۀ موردی : حرم امام رضا (ع) در مشهد و کلیسای دومو در میلان)». مجله علمی منظر، دوره ۱۱، شماره ۴۸، پاییز ۱۳۹۸، ۱۴-۲۱.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://www.manzar-sj.com/article_91463.html?lang=fa
(۵۴۵)
شمعدان های صفوی موزه آستان قدس رضوی
میثم جلیلی
آثار زیادی از دوره صفویه در حرم امام رضا (ع) باقی مانده است. برخی از این آثار در سالهای گذشته با آثار جدید جایگزین شده و آن آثار به موزه منتقل شده است. میثم جلیلی در این مدخل به بررسی شمعدان های باقی مانده از دوره صفویه پرداخته است. |
برای مشاهده متن کامل این مدخل به این لینک مراجعه کنید:
(۵۴۶)
انتشار جلد دوم دائره المعارف آستان قدس رضوی
جلد اول دائره المعارف آستان قدس رضوی سالهایی قبل منتشر شده بود. جلد دوم این دائره المعارف اما در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است. این جلد که شامل مدخل ها از حرف ش تا حرف ی است، اثری مهم برای شناخت هر چه بیشتر آستان قدس رضوی است. |
(۵۴۷)
تاثیر بقعه امام رضا (ع) بر شکل گیری بافت سنتی مشهد
فرزاد طهان و فرزانه سفلائی
بررسی نقش حرم امام رضا (ع) در شکل گیری هسته مرکزی شهر مشهد موضوع برخی پژوهش ها بوده است. دکتر فرزانه سفلایی و فرزاد طهان در این باره یک مقاله ارائه کرده اند . |
چکیده:
براستی پدران ما چگونه شهر می ساختند ، شهری که درآن هم پویایی آب روان و هم ایستایی برگ خزان بود . آیا آنان افرادی چون اوژن هنارد ، ریچارد سون ، جان راسکین ، ویلیام موریس ، گروپیوس ، لوکوربوزیه و ابنزرهوارد یا پاتریک گدس و …. را می شناختند و یا از نظریه های شهرسازی شهر ستاره ای ، شهر خطی ، یا شهر در مدل متمرکز و … آگاهی داشتند؟ پس چگونه شهرسازی می کرده اند شهری که مانند هیچ نبود … و چگونه در مکتب اصفهان شعر شهر رامی سرایند و به اصول سلسله مراتب ، اصل کثرت و وحدت ، اصل عدم تمرکز و … آگاهی می یابند . شاید آنان خود را به خوبی شناخته بودند و از محیط پیرامون خود به درک درستی رسیده بودند که اینچنین محدودیتها باعث ابتکارات خاص ایرانی می شد. به راستی جهت گیری و شکل شهر در شهرهای گذشته ایران متاثر از چه عاملی بوده است ؟ آیا آنان فقط به مسأله اقلیم و حل آن پرداخته اند و یا ..
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به این لینک مراجعه کنید:
https://civilica.com/doc/56661/
(۵۴۸)
روایتی از قحطی بزرگ مشهد در دوره جنگ جهانی اول
غلامرضا آذری خاکستر
شهر مشهد در قرن گذشته دشواری ها و مشکلات بسیاری را از سر گذرانده است آنچه در ادامه می آید گزارش یکی از قحطی های بزرگ روی داده در این شهر است. |
در طول تاریخ، شهر مشهد بارها در معرض قحطی، کمبود نان و خشکسالی بوده است. بهطوری که تداوم بعضی از این قحطیها موجب از بین رفتن تعدادی از مردم و کاهش جمعیت شده است. در دوره قاجار شرایط نامناسب بهداشتی و کمبود امکانات پزشکی به تشدید بیماریها منجر میشود. تاسفبارتر این که در این دوره مشهد شاهد قحطیهای پی در پی بوده است. از جمله؛ سال ۱۲۸۸ق. قحطی بزرگی در خراسان شکل گرفته است. یان اسمت کارمند کمیسیون تعیین مرزها از قول منابع موثقی نقل میکند: بروز قحطی موجب هلاکت بیست و چهار هزار نفر در مشهد و یک صدهزار نفر در تمام ایالت خراسان شد. تقریبا یک چهارم جمعیت مشهد در سال ۱۲۸۸ق/۱۲۵۰ش. براثر قحطی از بین رفتهاند.[۱] همچنین در سال ۱۳۰۹ق. شیوع بیماری وبا در مشهد باعث کسادی بازار شد و هر روز حدود ۴۰ نفر به دلیل وبا از بین رفتهاند.[۲]
فریادهای گرسنهام گرسنهام
در دوره حکومت نیرالدوله، شهر مشهد ناآرامیهای زیادی را تجربه کرد. طبق گزارشی در سال ۱۳۲۱ق. قحطی نان در مشهد موجب شد تا برای ایجاد نظم در هر دکان خبازی یک نفر مسئول گذاشته شود. کنسول انگلیس هم در گزارشی کمبود نان در مشهد را موجب اغتشاش دانست. همین موضوع باعث شد تا حیدرخان عمواوغلی، گرانی نان در مشهد را دستاویز و اهالی را علیه حاکم تحریک کند. در آن ایام مردم به خیابانها ریخته و فریاد «الجوع الجوع» (گرسنهام گرسنهام) و «مادرجان گرسنگی مرا کشت» سردادند.[۳] چون وضع گرانی مشهد به نهایت درجه خود رسید نایب یوسف خان بیگلربیگی برای جلب منفعت خود از نانواها حمایت کرد و چشم بر نیاز فقرای شهر بست. سرانجام در روز ۲۷ شهر محرم الحرام ۱۳۲۱ طاقت ضعفا و فقرا سرآمد و کارد به استخوان رسید، پس در قالب گروهی بزرگ به خانه بیگلربیگی ریخته و آنجا را یغما کردند.
اجنبیها غذای مردم را دزدیدند
جنگ جهانی اول از ماه اوت ۱۹۱۴م. /۱۳۳۲ق. تا نوامبر۱۹۱۸م./۱۳۳۶ق. به وقوع پیوست وعلیرغم بی طرفی ایران نیروهای متخاصم از جنوب و شمال، ایران را اشغال کردند. حضور دول بیگانه موجب قحطی و کمبود کالاهای اساسی شد. شهر مشهد مقارن جنگ جهانی اول به واسطه کاهش نزولات جوی، حضور انگلیسیها و روسها با کمبود مواد غذایی مواجه میشود. اسلستین میسیونر آمریکایی در مشهد، در ۲۱ دسامبر۱۹۱۸ مینویسد: قحطی در اینجا در حال گسترش است و هر روز جدیتر میشود. گندم اکنون پوندی شصت و پنج تومان است. مردم فقیر در اینجا به شدت از نظر غذا در رنجند. ما شمار اندکی از آنها را ظهر هر روز با پولی که برای این کار از سوی دوستان رسیده است اطعام میکنیم.[۴]
آن چه موجب تقویت جایگاه میسیون آمریکایی در مشهد شد و ریشه در تحولات سیاسی و طبیعی این دوران دارد؛ وقوع قحطی در سراسر کشور از جمله خراسان است. به رغم خشکسالی بسیار شدید محصولات کشاورزی از جمله گندم، نیروهای انگلیسی و روسی حاضر در ایران بدون توجه به شرایط موجود اقدام به خروج محصولات کشاورزی از کشورمان کردند. نیت آنها تامین نیاز نیروهای جنگیشان در میدانهای جنگ بود که این مسئله بیش از پیش بر شدت قحطی افزود. در این شرایط، میسیون آمریکایی در اقدامی به موقع با تکیه بر حمایتهای مالی که در اختیار داشت و نیز جمع آوری کمکهای دیگر از متمولین ایرانی و خارجی اطعام فقرا و مستمندان را در دستور کارش قرارداد.[۵]
در جنگ جهانی اول بیمارستان آمریکاییها علاوه بر درمان به نیازمندان با دادن سوپ و نان کمک میکرد. دکتر جان الدر این موضوع را چنین تشریح کرده است: «هر روز به هر یک از نیازمندان یک سوپ با مقداری نان داده میشد. به تدریج بر تعداد محتاجان افزوده میگشت. یک موقع قریب هزار نفر در محوطه بیمارستان آمریکایی غذا میخوردند. چندی بعد براثر کثرت مردم درمانده چون محوطه بیمارستان گنجایش آنان را نداشت، میسیون به اتفاق قنسولگری انگلیسی کاروانسرایی اجاره کرد، که در آن روزانه هزار و چهارصد نفر اطعام میشدند.» [۶] یکی از دلایل این کمک جذب مردم به مسیحیت بود.
افزایش چهاربرابری قیمت نان
نشریه نی یرایست چاپ لندن، در شماره ۱۲ آوریل ۱۹۱۸ گزارشی از مشهد تهیه کرد و به توصیف اوضاع این شهر در نوامبر ۱۹۱۷ پرداخت. در آوریل ۱۹۱۸ نیروهای روس عقب نشینی کرده و تمامی شرق ایران در اشغال انگلیسیها بود. آنها مشهد را هم در مارس ۱۹۱۸ اشغال کرده بودند. «یک سال و نیم است که در ناحیه مشهد برف و باران نباریده و خشکسالی دارد خیلی جدی میشود. قیمت گندم از بهای عادی آن که حدود دوازده تومان در هر خروار ( ۶۵۰ پوند ) است، به خرواری چهل و پنج تا پنجاه تومان افزایش یافته است. مردم فقیر که همان دستمزد گذشته خود را دریافت میکنند، نان را به قیمت چهار برابر معمول آن میخرند. آنها، چیزهای دیگر نظیر چای،شکر، میوه و غیره را به کلی کنار گذاشتهاند؛ چرا که فراتر از ظرفیت جیب آنهاست. هزاران نفر از آنها ماههاست لب به گوشت نزدهاند. آنها همه پولشان را برای نان خالی میدهند و بسیاری شان همان نان را نیز به قدر کافی نمیتوانند تهیه کنند. از منابع موثق شنیدم که نوزادان را سر راه میگذارند تا کسی آنها را بردارد و تیمار کند. حدود بیست و پنج نفر از این نوزادان سرراهی را به دارالشفای حرم امام رضا [ع] بردهاند… صحت حادثهای را که شرح میدهم میتوانم تضمین کنم. بیرون یکی از دروازههای شهر لاشه حیوانی را در فضای باز انداخته بودند (مردم هیچ گاه دردسرحمل مردار حیوانات را به بیرون شهر به خود نمیدهند. آنها اغلب اوقات مردار را در خیابان یا هر فضای باز دیگری رها میکنند و سگهای خیابانی باقی کار را انجام میدهند. به محض این که لاشه بیرون انداخته شد، مردم به سوی آن دویدند و شروع کردند به بریدن و بردن پارههای گوشت حیوان؛ در حالی که سگها دورادور ایستاده بودند و جسورانه دمشان را تکان میدادند و منتظر بودند تا نوبتشان برسد و آنچه را باقی است تمام کنند. .. تعداد دام زنده به دلیل نبود علوفه به شدت کاهش یافته است. برگ خشک درختان را به قیمت هر خروار چهار تومان میفروشند، در حالی که پیش از این قیمت عادی برای یک خروار علوفه خوب دو تومان بود. حیوانات یا میمیرند و یا کشته میشوند، زیرا چیزی برای تعلیف و تغذیه آنان وجود ندارد. یک گوسفند و برهاش را به یازده قران میفروشند، در حالی که قبلاً گوشت گوسفند پانزده قران فروخته میشد. البته این قیمت فعلی گوشت نیست بلکه از آن پایینتر است. اما هر شتر، اسب، قاطر یا خری که میمیرد و یا کشتار میشود بلافاصله به افزایش قیمت کالایی که یا در مزارع تولید میشود و یا هرکالایی که نیاز به حمل و نقل دارد، کمک میکند؛ زیرا غیر از حیوانات وسیله دیگری برای حمل و نقل وجود ندارد. تجارت دچار افت بسیاری شده است. قیمتها بسیار بالاست. لیره استرلینگ را به جای پنجاه و پنج قران پیش از جنگ، سی قران یا کمتر میفروشند. روبل روسیه را که قبل از جنگ یک صد و شانزده شاهی فروخته میشد، هشت شاهی میفروشند. واردات از روسیه عملاً متوقف شده است…»[۷]
سوءاستفاده خارجیها از گرسنگی مردم
مشهد در قحطی بزرگ شرایط سختی را گذرانده است. کمبود باران و برف، جمعآوری محصولات و خروج کالاهای اساسی توسط انگلیسیها موجب تشدید قحطی در خراسان و مشهد شده است. هرچند حکومت در تلاش برای خارج شدن از بحران است ولی اثرات نامطلوب خشکسالی جان تعداد زیادی ازمردم را تهدید کرده است. گرانی حاصل از قحطی عامل اصلی سوء تغذیه مردم در این دوره است.منابع تاریخی اشارهای به تعداد مرگ و مسیر مشهد در قحطی بزرگ نکرده اند.
چنین به نظر میرسد حکومت توان مقابله با کمبود کالا را نداشته است. هرچند تلاشهایی در این زمینه صورت میگیرد ولی مشکلات حاصل از قحطی چند سال در شهر مشهد وجود داشته است. شرایط به وجود آمده موجب میشود تا میسیونرهای آمریکایی با کمک و دادن وعدههای غذایی به مستمندان جایگاهی برای خود به وجود آورند و به تبع آن اقدام به تاسیس بیمارستان و نفوذ در جامعه میکنند. مستمندان و طبقه متوسط مشهد در طی جنگ جهانی اول روزهای سختی را از سر میگذرانند. بی کیفیتی نان، گرانی و کمبود کالاهای اساسی بر فقرا غلبه میکند. هر چند این مسائل در جنگ جهانی دوم در شهر مشهد دوباره تکرار شده است و اینها ماندگارترین خاطرات این شهر از تلخیهای «قحطی» است.
منابع
منبع:
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/newspaper/BlockPrint/182887
(۵۴۹)
ترور بدون تأثیر
نگاهی به مشهد دوره ناصری در گفتوگو با غلامرضا آذری خاکستر، پژوهشگر تاریخ معاصر
دوران سلطنت ناصرالدین شاه حدود نیم قرن در ایران به طول انجامید. در این دوران مشهد نیز کاملا تحت تاثیر حکومت وی قرار داشت. در اینجا یک گفتگو درباره این دوره را می خوانیم. |
وحیدحسینی-شهرآراآنلاین، در گفتوگویی که متنش را در ادامه میبینید، با غلامرضا آذری خاکستر، پژوهشگر تاریخ معاصر و مؤلف کتابهایی چون «شناسایی و معرفی اولینهای شهر مشهد»، «در جستوجوی مسلمانی، زندگی و خدمات دکتر بولون» و «تاریخ پزشکی نوین مشهد»، درباره اوضاع مشهد در سالهای آخر پادشاهی ناصرالدین شاه مقارن با کشته شدنش به دست میرزا رضا همکلام شدهایم.
ناصرالدین شاه قاجار توجه خاصی به مشهد نشان میداده است، چنانکه خود شما در مقالهای به مواردی چون خدمات عمرانی او در این شهر اشاره کردهاید. آیا دلیل این توجه را باید در باورهای مذهبی او جست یا ریشه آن در تدبیرهای حکومتی او برای مشهدی است که در آغاز سلطنتش غوغا یا به بیانی فتنه سالار را به خود دیده است؟
در طی نیم قرن حکومت ناصرالدینشاه قاجار (١٢۶۴-١٣١٣ق.) مشهد شاهد تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی مختلفی است. با مرگ محمد شاه قاجار (١٢۶۴ق.) شورش، طغیان و شرارتها موجب ناامنی و بیثباتی خراسان میشود. مقارن حکومت ناصرالدینشاه، حسنخان سالار معروف به سالار در خراسان دست به قیام میزند که این قیام حدود پنج سال طول میکشد. او با استفاده از نارضایتی عمومی در خراسان و ضعف مـحمد شـاه (١٢۶۴-١٢۵٠) در اواخر سلطنتش، با کمک گروههای رجال جاهطلب مـحلی در بـرابر نـیروهای دولتی قد علم کرد، تـا ایـنکه در ١٢۶۶ق. دستگیر و اعدام شد. همچنین در این مقطع ترکمنها بارها به خراسان حمله کردند و راهها را ناامن و زائران و مسافرانی را که به مشهد میآمدند، غارت کردند. در این ایام شرایط نامطلوبی برای شهروندان در مشهد حاکم بوده است. با تثبیت حکومت ناصرالدین شاه به مرور شاهد امنیت و اقدامات عمرانی در مشهد هستیم. وجود مرقد مطهر امامرضا(ع) در مشهد موجب شد تا اغلب شاهان سفرهایی زیارتی به مشهد داشته باشند. ناصرالدین شاه نیز طی دو سفر زیارتی به مشهد در سال ١٢٧۴ و ١٣٠٠ق. اقداماتی در مشهد انجام داده است. در حوزه پزشکی توجه ویژهای به دارالشفای حضرتی میشود و میرزا جعفرخان مشیرالدوله از اولین تحصیلکردههای اروپایی به فعالیتهای اصلاحی مبادرت کرده است. او در سال ١٢٧٩ق./ ١٨۶٢م. اقدام به ساخت دارالشفای جدید کرد. همچنین محمدحسن خان صبا معتمدالحکما در اواخر سال ١٣٠٠ق. با حکم میرزا عبدالوهابخان آصفالدوله به ریاست مریضخانه دارالشفا رسید و کارهای قابل توجهی انجام داد. همزمان با دومین سفر (١٣٠٠ق.) ناصرالدینشاه قاجار به خراسان، منع استعمال تریاک از جمله موضوعاتی است که مورد توجه شاه و هیئت همراه قرار میگیرد. توجه به امنیت شهری با ایجاد قراولخانهها از دیگر اقدامات ناصرالدین شاه در مشهد است. در سال ١٢٩۵ق/ ١٢۵٧ش. تعداد ٣۵ قراولخانه در مشهد وجود داشته است که دو قراولخانه در ارگ مشهد بودهاند. همچنین ناصرالدین شاه در سال ١٣٠٢ ق. طی تلگرافی به آصفالدوله حکمران خراسان، دستور گذاشتن قراول در مرزها را صادر میکند.
نکته دیگر این است که از لحاظ سیاسی و روابط خارجی کنسولگریهای خارجی در مشهد تأسیس میشوند. کنسولگری روسیه در سال ١٨٨٩م./ ١٣٠۶ق. در مشهد گشایش یافت و پرچم روسیه در ساختمانی واقع در محله چهارباغ نصب شد. همچنین شش ماه بعد کنسولگری انگلیس نیز آغاز به کار کرد و چارلز اسمت مکلین، به عنوان نخستین سرکنسول انگلیس، راهی مشهد شد. پس از استقرار کنسولگریها شاهد فعالیتهای سیاسی-اجتماعی سرکنسولها هستیم.
در واپسین سالهای سلطنت ناصرالدین شاه قاجار اوضاع سیاسی اجتماعی این شهر چگونه بوده است؟
همانگونه که اشاره شد در ابتدای حکومت ناصرالدین شاه شاهد بی ثباتی و آشوب در مشهد هستیم. در اواخر دوره قاجار بهویژه دهه پایانی حکومت ناصرالدین شاه آشوب و ظلم خراسان را فرا میگیرد. در دهه پایانی حکومت او به علت سوءمدیریت حاکمان خراسان شاهد تغییر و تحول بسیاری هستیم و مالاندوزی، تحکم و زورگویی به شدت زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده بوده است. در سال ١٣٠٩ق. نیز اعتراض مردم و علمای مشهد به امتیاز تنباکو رخ میدهد که از جمله مسائل قابل ذکر است و پس از مدتی فروکش میکند.
مردم مشهد در برابر عزل با تأخیر مؤیدالدوله، حکمران نالایق خراسان، چه رفتاری از خود نشان دادند؟ آیا از آن استقبال کردند و آیا این امر تأثیری در افزایش وجاهت حکومت وقت داشت؟
در آن ایام ظلم و تعدیهای مؤیدالدوله بیحدوحصر بود و موجب شد تا در خراسان املاک مرغوبی به دست آورد. در شوال ١٣١١ کمبود آذوقه سبب شورش مردم مشهد شد و آشوب تمام شهر را گرفت. مردم به مغازهها حمله کردند و در مخالفت با حکومت محلی به گرانی نان اعتراض کردند. در ششم صفر١٣١٢ق./ ١٢٧٣ش. شورش یکماههای در مشهد رخ میدهد و بازار تعطیل میشود و بینظمی شهر را فرا میگیرد. اعتماد السلطنه از آن با عنوان فتنه عظیم یاد کرده است. در هرصورت مجموعه اقدامات مؤیدالدوله موجب نارضایتی عمومی مردم خراسان میشود، بنابراین ناصرالدینشاه در رمضان ١٣١٢ق. درصدد عزل او برمیآید. ولی تلاشهای ملکالتجار و افسرالسلطنه، همسر حاکم خراسان، موجب میشود تا او یک سال دیگر در حکومت خراسان بماند. سرانجام ناصرالدین شاه او را در محرم سال ١٣١٣ق. عزل کرد. خراسان بهخاطر وسعت، دوری از مرکز و ضعف حکومت مرکزی همواره با مشکل مواجه بوده است و حاکمان محلی در هریک از نواحی خراسان با فرستادن مالیات بیشتر حکومتشان را تثبیت میکردند. در این برهه از تاریخ تغییر حاکمان مشهد تأثیر چندانی ندارد. جامعه ملتهب شده بود و هر روز گرفتاریهایی به وجود میآمد.
واکنش مردم عادی یا بزرگان مشهد به ترور ناصرالدین شاه چه بود؟
متأسفانه ما از جزئیات عکسالعمل مردم مشهد به ترور شاه اطلاعات چندانی نداریم؛ مشهد در این زمان درگیر آشوب است و هر یک از حاکمان محلی درصدد به دست آوردن قدرت اقتصادی هستند و مردم چندان جایگاهی در مطالعات تاریخنگاری اجتماعی ندارند.
با کشته شدن ناصرالدین شاه آیا تغییری در وضعیت اقتصادی و اجتماعی یا دیگر شئون زندگی شهروندان مشهدی پدید آمد؟
مقارن ترور ناصرالدین شاه، غلامرضاخان شهابالملک آصفالدوله شاهسون حکومت خراسان را بر عهده دارد. اقدامات آصفالدوله در حوزه اوقاف باعث اعتراض علمای مشهد و دستگیری میرزا زینالعابدین سبزواری رئیسالطلاب شد و مردم که سوءاستفادهها را میدیدند مخالف حکومت آصفالدوله بودند. او حتی یک سال پس از ترور ناصرالدین شاه در خراسان حکومت کرد و سرانجام در اواخر سال ١٣١۴ق. عزل و رکنالدوله به حکومت خراسان منصوب شد. قطعا کشته شدن ناصرالدین شاه در وضعیت اقتصادی شهروندان مشهد تأثیری نداشته است، زیرا عملکرد حکام خراسان موجب تشدید نارضایتیها و حتی تغییر حاکمان موجب هزینههای بیشتر شده است. همچنین حکومت مرکزی در قبال گرفتن پول بیشتر خراسان را به دیگری واگذار میکرده است.
اسناد به جا مانده از آن زمان چقدر به این رخدادها و شخصیتهای تأثیرگذار از شاه تا شاهشکار (میرزا رضا کرمانی) پرداختهاند؟
خوشبختانه درباره شخصیت و رخدادهای مهم دوره ناصرالدین شاه اسناد و منابع مهمی باقی مانده است که مطالعه هریک از این نوشتهها موجب میشود تا با وضعیت سیاسی و اقتصادی نیم قرن حکومت او و اقدامات صورتگرفته آشنا شویم. سفرنامههای ناصرالدین شاه، مجموعه مکاتبات، روزنامه خاطرات و اسناد بایگانیها ما را به آگاهی از شرایط و اوضاع سیاسی مشهد در عصر ناصرالدین شاه، بهعنوان برگی از تاریخ پر تلاطم ایران، سوق می دهد.
منبع:
http://shahraraonline.ir/news/85756
(۵۵۰)
تحلیلی بر ساختارهای هویتی میدان در تجمعات انقلاب اسلامی (نمونۀ موردی: میدان شهدایِ مشهد)
غلامرضا آذری خاکستر
در سالهای اخیر بسیاری از نمادهای عمومی شهر مشهد دستخوش تغییر شده است. نویسنده این مقاله این تغییرات را در میدان شهدای مشهد بررسی کرده است. |
چکیده
میدانهای شهری نقشی مهم در شکلگیری تجمعات سیاسی و اجتماعی داشتهاند. توسعه و مدرنیته موجب شدهاست تا ساختار فضاهای شهری ازجمله میدانها بهشکل بنیادین تغییر کند. شهرها از زمان شکلگیری تاکنون شاخصههای هویتیِ ویژهای داشتهاند که طی سالیان متمادی بهوجود آمدهاند؛ از اسامی خیابانها گرفته تا شکلگیری میدانها و بناها، همه نشانههایی از هویت شهریاند. میدانشاه مشهد که پساَز پیروزی انقلاب اسلامی به میدانشهدا تغییر نام پیدا کرد، ازجمله میدانهای شهری است که از زمان ساخت تاکنون شاهد تغییرات ساختاری و هویتی فراوانی بودهاست. برگزاری تجمعات و مراسمهای ملی در این میدان چه قبلاز انقلاب و چه پساز انقلاب سبب اهمیت ویژۀ این میدان شدهاست. ازبینرفتن هویت تاریخی این میدان براثر تغییرات انجامشده در معماری آن موجب شد تا در این مقاله به تحلیل کارکردهای هویتی این میدان و همچنین مهمترین وقایع تاریخی شکلگرفته در آن پرداخته شود.
[۱]. مقصود وی کاشی هایی است که با تاریخ ۶۱۲ در حرم مطهر وجود دارد.
[۲] کذا. طبرسی – منسوب به تفرش – صحیح است.