مقدمه
یکی از گونه های رایج تألیفات قرآنی، «خواص الآیات والسور» نویسی است یعنی برشمردن ویژگیها، فضایل و آثار آیات و سوره های قرآن کریم. برای نمونه میتوان از این آثار نام برد:
از آن جا که معمولا این کتب به زبان عربی تألیف میشدند، گروهی از علما بر آن شدند که در این زمینه کتبی به دیگر زبان ها فراهم سازند تا عامه مسلمانان غیر عربی زبان را به استفاده بیشتر به کتاب خدا ترغیب نمایند، مانند:
یکی از مهمترین کتابهای عربی در این گونه، الدر النظیم فی خواص القرآن العظیم از عفیفالدین ابومحمد عبداللهبن اسعد یافعی یمنی شافعی (۶۹۸ – ۷۶۸ ﻫ.ق) است. نظر به اهمیت این کتاب، برخی به شرح و ترجمهی آن به فارسی اقدام کردهاند مانند خواص الآیات از آقا نجفی اصفهانی (م ۱۲ شعبان ۱۳۳۲) که در ۱۲۹۹ در بمبئی به چاپ رسیده است (آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۶، ج ۷، ص ۲۷۰؛ شهیدی صالحی، ۱۳۸۱، ص ۳۰۴)، ترجمه الدر النظیم فی خواص القرآن العظیم (تألیف ۹۲۶ ﻫ.ق) از احمدبن محمد سکاکی طبسی و شرح الدر النظیم (تألیف ۹۲۶ ﻫ.ق) از عبدالعلی بیرجندی (آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۶، ج ۴، ص ۱۰۱، ج ۱۳، ص ۲۴۵) که در ادامه، معرفی شرح و ترجمه وی خواهد آمد.
شرح الدر النظیم فی خواص القرآن العظیم از عبدالعلی بیرجندی
شرح الدر النظیم، حاوی چهار مقدمه است، در فضیلت تلاوت قرآن، در شرایط تلاوت قرآن، در معرفت مقدار قرائت و در مباحث استعاذه و بسمله. متن کتاب نیز بر اساس تر تیب سور قرآن تنظیم شده و ذیل نام هر سوره فضائل و آثار آن سوره و یا برخی از آیاتش آمده است (بیرجندی، مقدمه مصحح، ص ۳۴). این کتاب به تازگی با عنوان اصلی خواص الآیات والسور، با تصحیح علی چلونگر، توسط انتشارات پرسش در ۱۳۸۹ ﻫ.ش در آبادان منتشر شده است.
آقابزرگ طهرانی (۱۴۰۶، ج ۸، ص ۸۳ – ۸۵)، از کتابی فارسی موسوم به الدر النظیم فی خواص القرآن العظیم یاد نموده که در ۱۳۱۱ ﻫ.ق با حجم ۱۳۸ صفحه در بمبئی منتشر شده است. از توضیحات و مشخصاتی که آقابزرگ ارائه نموده[۳]، ظاهر میشود که این کتاب فارسی همان شرح و ترجمه عبدالعلی بیرجندی است. بنابراین ترجمه و شرح عبدالعلی بیرجندی، ۱۲۰ سال پیش از چاپ جدید آن، منتشر شده است. هر چند تصحیح جدید با استفاده از چهار نسخه خطی، با چاپ سابق که آقابزرگ به رغم تبحرش، مؤلف آن را تشخیص نداده، قابل مقایسه نیست اما در تصحیح جدید، ضمن اشاره به این گزارش آقابزرگ از چاپ بمبئی، احتمال داده شده که مؤلف این کتاب از اعلام عصر صفوی است (بیرجندی، ۱۳۸۹، مقدمه مصحح، ص ۲۰)، حال آن که با توضیحات و شواهدی که پیش از این آمد به ظن قریب به یقین، این کتاب همان شرح و ترجمه بیرجندی است. در واقع این احتمال که مؤلف در عصر صفوی میزیسته خود مؤیدی است بر این که مؤلف آن، بیرجندی است؛ زیرا وی خود از اعلام عصر صفوی است.
عبدالعلی بیرجندی (م ۹۳۴ ﻫ.ق)[۴] چنان که در مقدمه کتاب خود آورده، این کتاب را در ۹۲۶ ﻫ.ق تألیف نموده است (بیرجندی، ۱۳۸۹، ص ۵۰). آقابزرگ طهرانی (۱۴۰۶، ج ۲۲، ص ۳۰۷) نیز همین سال را به عنوان سال تألیف کتاب ضبط کرده است؛ اما در عین حال گزارش نموده که احمدبن محمد سکاکی طبسی که در ۹۲۶ ﻫ.ق، الدر النظیم را به فارسی ترجمه نموده، سال تألیف کتاب بیرجندی را ۹۰۱ ﻫ.ق ذکر کرده است (آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۶، ج ۴، ص ۱۰۱، ج ۱۳، ص ۲۴۵). این اختلاف شاید اشارهای است به این که بیرجندی دو تحریر از کتاب خود نوشته است. تحریر اولیه در ۹۰۱ ﻫ.ق و تحریر کامل در ۹۲۶ ﻫ.ق. به نوشتهی قاسملو (۱۳۸۶، ص ۱۵۰)، سکاکی طبسی، بر خلاف گزارش آقابزرگ، در ابتدای ترجمهی خود، تاریخ تألیف کتاب بیرجندی را ۹۲۱ ﻫ.ق ذکر نموده، بنابراین تاریخ تحریر نخستین کتاب، ۹۲۱ است و نه ۹۰۱ (نک. بهمنی، ۱۳۸۶، ص ۵۵).
ازاینرو این احتمال که کتاب چاپ شده در ۱۳۱۱ ﻫ.ق در بمبئی، ترجمه سکاکی طبسی باشد و نه شرح بیرجندی، از نظر راقم این سطور منتفی است زیرا با آن که سکاکی طبسی ترجمه خود را بر اساس شرح بیرجندی و احتمالا تحریر نخست آن تنظیم نموده (نک. بیرجندی، ۱۳۸۹، مقدمه مصحح، ص ۱۹) بسیار بعید است که ترجمه وی با مشخصاتی که آقابزرگ از چاپ بمبئی داده و بر شرح بیرجندی منطبق است، این قدر شبیه باشد؛ زیرا وی با بیرجندی معاصر بوده و پایان ترجمه وی تقریبا همزمان شده با پایان تحریر دوم شرح بیرجندی.
شرح الدر النظیم از نظر شناخت مذهب بیرجندی نیز اهمیت دارد. درباره مذهب بیرجندی از گذشته تا کنون اختلاف وجود داشته است. برخی او را حنفی و عدهای وی را شیعه دانستهاند (نک. قاسملو، ۱۳۷۹، ج ۵، ص ۱۵۰ – ۱۵۱). اما از نوشتههایش خصوصا دیباچه و ترقیمات آثارش، شیعه بودنش ظاهر میشود (نک. مولوی، ۱۳۸۳، ج ۱۳، ص ۳۷۶؛ برای تفصیل بیشتر، نک. بیرجندی، ۱۳۸۹، مقدمه مصحح، ص ۲۲ – ۲۳). برای نمونه حائری (۱۳۵۰، ج ۱۹، ص ۳۶۴) بر اساس نوشته وی درباره استخراج وقت نماز ظهر و عصر مطابق با مذهب شیعه، او را شیعه دانسته است. ازاینرو آقابزرگ طهرانی به درستی او را شیعه دانسته (۱۳۶۶، ج ۷، ص ۱۲۵) و از آثارش در الذریعه یاد نموده است (برای نمونه، ۱۴۱۶، ج ۴، ص ۵۰ – ۵۱، ج ۶، ص ۱۱۹).
از این کتاب بیرجندی نیز، به وضوح شیعه بودنش ظاهر میشود. مؤلف در دیباچه خود مینویسد: «والصلوه والسلام علی محمد الذی ارسله الی الخلق بشیرا وداعیا الی الله باذنه وسراجا منیرا وآله سیما ائمه المنتجبین الذین اذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا اللهم صل علیه وعلیهم دائما متواترا متوالیا کثیرا» (بیرجندی، ۱۳۸۹، ص ۴۹). روشن است که تخصیص آیه تطهیر به ائمه و حضرت زهرا (س)، نظر شیعیان امامی است و نه اهل تسنن (تیجانی، [بیتا]، ص ۶۹ – ۷۳). بهعلاوه، در مقدمه دوم کتاب خود، مینویسد: «ادا کردن سجده تلاوت بیوضو جایز نیست پیش اکثر علمای مذاهب، اما پیش امامیه کثرهم الله جایز است» (بیرجندی، ۱۳۸۹، ص ۵۵) که دلیلی قاطع است بر شیعه بودن وی. او در سراسر کتاب نیز از امام صادق (ع) و امام رضا (ع) با عباراتی چون «از حضرت امام جعفر صادق (ع) منقول است» و «حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) فرموده» بارها روایت نموده در حالی که الدر النظیم فاقد این روایات است (همان، ص ۲۳، ۳۴). در واقع انگیزه وی از تدوین کتاب را میتوان قابل استفاده نمودن یک متن رایج سنی برای شیعیان پارسی زبان دانست. هرچند به تصریح مصحح (همان، مقدمه مصحح، ص ۳۴)، بیرجندی، نام راویان اهل تسنن مذکور در الدر النظیم را در ترجمه خود نیاورده است اما در عین حال در متن کتاب بیرجندی به اسامی افرادی چون سفیان ثوری، ابوسلیمان دارانی و حتی کعب الاحبار برمیخوریم (بیرجندی، ۱۳۸۹، ص ۵۶ – ۵۷، ۲۷۲). میتوان این شیوه بیرجندی در ترجمه و شرح کتاب و حتی کاستن از روایات اهل تسنن و جایگزین کردن و افزودن روایات امامان شیعه (ع) را با کار فیض کاشانی (م ۱۰۹۱ ﻫ.ق) در تألیف المحجه البیضاء فی احیاء الاحیاء در تهذیب احیاء علوم الدین غزالی (م ۵۰۵ ﻫ.ق) مقایسه نمود که آن نیز شیعیسازی یک متن رایج سنی است (احمدوند و طاوسی مسرور، ۱۳۸۸، ص ۱۲۸ – ۱۲۹، ۱۳۸، ۲۳۶، ۲۴۸ – ۲۴۹).
البته مؤیداتی برای اثبات حنفی بودن وی ذکر شده است مانند این که روستای بجد که زادگاه وی است، از زمان او تا امروز سنینشین بوده و نوادگان بیرجندی که امروزه در این روستا زندگی می کنند نیز، سنی هستند. علاوه بر این، بیرجندی شرحی بر نقایه مختصر الوقایه نوشته که اصل کتاب از صدرالشریعه عبیداللهبن مسعود بخاری حنفی (م ۷۴۷ ﻫ.ق) است. این شرح مبسوط بیرجندی در بین مردم به فتاوای بیرجندی مشهور شده و نسخهی چاپ سنگی آن که بیش از یک قرن پیش در لکهنوی هند، منتشر شده، هنوز در دسترس است (سروش، ۱۳۸۶، ص ۲۷۲ – ۲۷۳).
به نظر راقم این سطور، سنینشین بودن زادگاه و محل سکونت بیرجندی و نیز اعقاب و نوادگانش نمیتواند دلیلی محکم برای اثبات سنی بودن وی باشد آن هم در برابر شواهد بسیار از آثارش که بر شیعه بودن وی به وضوح دلالت دارند. برای نمونه شیخ صفیالدین اردبیلی خود از اهل تسنن بود اما نوادگانش یعنی پادشاهان صفویه، مذهب شیعه دوازده امامی را در ایران رسمی نمودند (کسروی، ۱۳۷۹، ص ۷۸ – ۸۸). شرح کتابی در فقه حنفی نیز همین طور زیرا شماری از فقهای امامیه، مانند شیخ طوسی (۱۴۰۷، ج ۱، ص ۴۵ – ۴۶)، حزین لاهیجی[۵] و … بر فقه مذاهب اربعه تسلط داشتند و شماری از عالمان اهل تسنن مانند علاءالدین قوشجی (م ۸۷۹ ﻫ.ق) و جلالالدین دوانی (م ۹۰۸ ﻫ.ق) بر یکی از مهمترین کتب کلامی شیعه یعنی تجرید الاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسی (م ۶۷۲ ﻫ.ق) شرح و حاشیه نوشتهاند (نک. حاجی خلیفه، ج ۱، ص ۳۴۶ – ۳۵۱). البته از آن جاکه شرح کتابی فقهی که به مرجع مردم تبدیل شود با شرح کتابی کلامی که میتوان به بهانه شرح آن را رد نمود، بسیار تفاوت دارداین احتمال که بیرجندی ابتدا حنفی بوده و بعد به مذهب امامیه گرایش پیدا کرده[۶]، دور از ذهن و خالی از قوت نیست.
به نوشته آقابزرگ طهرانی (۱۴۰۶، ج ۲۲، ص ۳۰۶)، مظهرالدین محمدبن بهاءالدین علی قاری در ۹۶۲ ﻫ.ق کتابی به نام خزانه الاسرار نوشته که ظاهرا مطالب آن برگرفته از این کتاب بیرجندی بوده است. این گزارش حاکی از آن است که شرح بیرجندی، در کمتر از نیم قرن به کتابی مرجع در خواص آیات و سورهها تبدیل شده است. مؤید این مطلب آن است که ظاهرا سکاکی طبسی نیز در ترجمه خود متکی بر این کتاب بیرجندی بوده است (بیرجندی، ۱۳۸۹، مقدمه مصحح، ص ۱۹).
بررسی و نقد چاپ جدید کتاب
پیش از هرچیز باید گفت که انتشار این کتاب، خدمتی بزرگ به جامعهی علمی کشور خاصه پژوهشگران دربارهی عبدالعلی بیرجندی و آثار اوست؛ زیرا بهجهت در دسترس نبودن چاپی از این کتاب، علیرغم وجود نسخ خطی فراوان از آن، برخی محققان در معرفی این اثر بیرجندی دچار اشتباه شدهاند و این کتاب را عربی پنداشتهاند (قاسملو، ۱۳۷۹، ص ۱۵۲؛ مولوی، ۱۳۸۳، ص ۳۷۶). حال آن که بیرجندی، هدف از نگارش این کتاب را چنین بیان کرده است: «وچون اکثر کتب به زبان عربی مبین است و بر اکثر الناس غیر مستبین در تاریخ شهور سنه ست و عشرین و تسعمائه هجریه عبدالعلی بن محمدبن حسین وقاه الله لشر الدارین آن را به زبان فارسی ترجمه کرده تا قریب و بعید از آن مستفید گردند» (بیرجندی، ۱۳۸۹، ص ۵۰). گفتنی است از آن جا که ترجمهی بیرجندی از الدر النظیم، ترجمهای آزاد است و او تغییراتی در متن داده و بسیار به آن افزوده، کتاب وی به شرح الدر النظیم موسوم شده و نه ترجمه الدر النظیم (بیرجندی، ۱۳۸۹، ص ۳۴).
در تصحیح متن کتاب، نسخه کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان (کتابت شده در ۱۰۶۴ ﻫ.ق) اساس قرار گرفته و با نسخ خطی شماره ۲۰۰۶ کتابخانه مجلس (کتابت شده در ۱۰۸۳ ﻫ.ق) و نسخه شماره ۶۲۷/ف کتابخانه ملی ایران (کتابت شده احتمالا در قرن سیزدهم) مقابله شده است. علاوه بر این نسخ، نسخه خطی شماره ۶۰۴۰ کتابخانه ملک (کتابت شده در ربیع الاول ۱۲۷۵) نیز مد نظر مصحح بوده و در موارد محدودی از آن استفاده کرده است (بیرجندی، ۱۳۸۹، مقدمه مصحح، ص ۳۶ – ۳۹).
لازم به ذکر است که نسخ خطی این کتاب منحصر به چهار نسخهی مورد استفادهی محقق نیست، بلکه نسخ متعددی از این کتاب وجود دارد که شایسته بود به آنها اشاره میشد، برای نمونه در کتابخانهی آیتالله گلپایگانی، ۳ نسخه از آن موجود است (فهرست نسخههای خطی کتابخانه آیتالله گلپایگانی، ج ۱، ص ۱۴۵، ج ۲، ص ۷۲، ج ۳، ص ۲۰۵). علاوه بر این میتوان از نسخههای شماره ۲۴۳ و ۳۸۳ کتابخانه بنیاد خاورشناسی فرهنگستان تفلیس یاد نمود[۷]. نسخه شماره ۷۱۲ همین کتابخانه نیز، احتمالا نسخهای از همین کتاب بیرجندی است[۸]. در پاکستان نیز شش نسخه خطی از شرح الدر النظیم بیرجندی که گاه از آن با عنوان جواهر القرآن نیز یاد میشود (بیرجندی، ۱۳۸۹، مقدمه مصحح، ص ۳۹) وجود دارد. دو نسخه در موزه ملی کراچی، یک نسخه در کتابخانه دانشگاه همدرد در کراچی، یک نسخه در کتابخانه گنجبخش در اسلامآباد، یک نسخه در کتابخانه دانشگاه پیشاور و یک نسخه در استان هزاره (انصاری، ۱۳۸۶، ص ۲۹)[۹].
محاسن چاپ جدید عبارت است از:
اما مهمترین نقطه ضعف چاپ جدید کتاب را میتوان خالی بودن کتاب از پاورقیهای تحقیقی و بسنده کردن به تصحیح و ارائه فهرستهای مختلف و معانی لغات و اصطلاحات دانست. شایسته بود منابع روایات حتی المقدور ارائه شود[۱۰] و در صورت امکان به اصل کتبی که مؤلف از آنها در تدوین اثر خود، استفاده نموده، مراجعه شود. دیگر این که غالب رجالی که نام آنان در متن آمده است نیاز به معرفی اجمالی دارند. برای نمونه در صفحه ۲۲۵، از ابوسعید خذاعی روایت شده که تصحیف ابوسعید خدری است[۱۱]. نمونهی دیگر این که مصحح در مقدمه خود مینویسد: «در این کتاب از شیخ ابوالعباس و شیخ شرفالدین بونی زیاد نام برده»، در حالی که شیخ ابوالعباس همان شرفالدین احمدبن علی بونی (م ۶۲۲ ﻫ.ق) مؤلف آثاری چون تحفه الأحباب ومنیه الانجاب فی اسرار بسم الله وفاتحه الکتاب، خصائص سر الکریم فی فضائل بسم الله الرحمن الرحیم، شرح أسماء الله الحسنى، شمس المعارف ولطائف العوارف، علم الهدى واسرار الاهتدا فی فهم معنى سلوک أسماء الله الحسنى، فتح الکریم الوهاب فی فضائل البسمله مع جمله من الأبواب، المشهد الأسنى فی شرح أسماء الله الحسنى و موضح الطریق وقسطاس التحقیق فی شرح الأسماء الحسنى[۱۲] است (حاجی خلیفه، [بیتا]، ج ۲، ص ۱۰۶۲؛ اسماعیل باشا بغدادی، [بیتا]، ج ۱، ص ۹۰ – ۹۱؛ آقابزرگ طهرانی، ج ۱۴، ص ۲۲۶ – ۲۲۷) و نه فردی دیگر. علاوه بر اینها، به سادگی میشد با ارائه شماره آیه مورد اشاره مؤلف در پاورقی، استفاده از کتاب را تسهیل نمود.
تحقیق متن، هنگامی بیشتر ضرورت مییابد که بدانیم بیرجندی منابع خود و سند روایات را بیان نکرده و در خاتمه کتاب مینویسد: «آنچه در خواص سور و آیات بینات فرقانی مذکور شد از تفاسیر کتب معتبره نقل فرموده به جهت آن که به تطویل نانجامد در هر موضع ذکر آن کتاب منقول عنه نرفت باید که بر آن اعتماد نماید و موقوف به تصحیح نقل بدارند» (۱۳۸۹، ص ۴۱۹).
منابع:
[۲] برای نمونههای دیگر نک. آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۶، ج ۷، ص ۲۷۰، ۲۷۳، ج ۱۵، ص ۲۱، ج ۲۲، ص ۳۰۷ – ۳۰۸، ۳۱۲، ج ۲۶، ص ۲۹۲.
[۳] مانند کثرت مطالب ترجمه فارسی نسبت به متن عربی خصوصا از ابتدای سوره حجرات تا انتهای کتاب و نیز نقل روایات فراوان از امام رضا علیه السلام در ترجمه بر خلاف متن عربی که حتی یک حدیث از آن حضرت نقل نشده است و نیز وجود عبارت طبقه امامیه کثرهم الله در کتاب و نقلهای متعدد از شرفالدین بونی (م ۶۲۲ ﻫ.ق) و ابوالحسن شاذلی (م ۶۵۶ ﻫ.ق)؛ نک. یافعی، ۱۴۲۴، ص ۱۰۶ – ۱۱۶؛ بیرجندی، ص ۲۳، ۵۵، ۳۰۹ – ۴۲۲.
[۴] برای شرح حال، آثار و محل دفن وی، نک. سروش، ۱۳۸۶، ص ۲۶۳ – ۲۷۹؛ سیدی، ۱۳۸۶، ص ۹۵ – ۹۸؛ قاسملو، ۱۳۷۹، ج ۵، ص ۱۵۰ – ۱۵۳؛ همو، ۱۳۸۶، ص ۱۴۳ – ۱۵۳.
[۵] نک. بیآزار شیرازی، ۱۳۸۵، ص ۴۸ – ۵۹.
[۶] احتمالا پس از رسمی شدن مذهب امامیه در ایران در عصر صفوی.
[۹] برای آشنایی با دیگر نسخههای کتاب، نک. افکاری، ۱۳۸۶، ص ۲۱۴ – ۲۱۵؛ سروش و زعفرانلو، ۱۳۸۶، ص ۲۸۲؛ سید عسکری، ۱۳۸۶، ص ۲۹۱.
[۱۰] برای نمونه، در ص ۶۳ – ۶۴، از ابنعباس نقل شده که پیامبر (ص) فرمود: «هر که بگوید بسم الله الرحمن الرحیم ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، بگرداند خداوند تعالی از او هفتاد نوع بلا»؛ مشابه این حدیث با کمی اختلاف به نقل از امیرالمؤمنین (ع) از رسول خدا (ص) در کافی آمده است (کلینی، ۱۳۶۵، ج ۲، ص ۵۷۳).
[۱۱] در پاورقی به این که در یکی از نسخه بدلها خدری آمده و در دیگری سعد جدری، اشاره شده اما در متن خذاعی ثبت شده بدون این که اشاره شود کدام یک از اینها صحیح است.
[۱۲] از میان آثار متعدد وی، مواردی نام برده شده که با شرح الدر النظیم بیشتر در ارتباط است و احتمال این که بیرجندی از آنها استفاده کرده باشد، بیشتر است.