منابع تراجمنگاری از گستردهترین و غنیترین منابع مکتوب تاریخی در سایه تمدن اسلامی به شمار میآید و گونههای تاریخی متنوّعی را شامل میشود که هر یک از آنها، طیف وسیعی از متون را دربرمیگیرد. یکی از این گونههای تراجمنگاری، منابعی است که به شرح حال و تراجم علمای تنها یک قرن هجری اختصاص دارد و به نظر میرسد میتوان آن را گونه مستقلی به شمار آورد که عجالتاً آنها را «تراجمنگاریهای یک قرنِ هجری» نامیدهایم.
شاید نخستین منبع تاریخی تولید شده در این سبک، کتاب الدُّرَر الکامنه فی أعیان المائه الثامنه اثر ابن حجر عسقلانی (درگذشته ۸۵۲ق) محدّث و مورخ برجسته سده نهم باشد. اگر ابن حجر را آخرین رجالی بزرگ اهل سنّت بدانیم که پس از وی جهان اهل سنّت رجالی دیگری همطراز وی ندید، مبالغه نکردهایم. او همچنین از نظر تألیفات تاریخی متنوّع و گسترده خود نیز شاید قابل مقایسه با مورخان پس از خود نباشد.
پس از ابن حجر، شاگرد خاص وی شمسالدین سخاوی (درگذشته ۹۰۲ق) که او نیز از آخرین مورخان برجسته دوره مملوکی به شمار میآید، با نگارش کتاب الضوء اللامع لأهل القرن التاسع، سبک استاد خود را ادامه داد. بدین ترتیب، جایگاه ویژه ابن حجر به عنوان یک رجالی و مورخ برجسته (و شاید تا حدودی شاگرد وی سخاوی)، تأثیر خود را در استمرار سبک «تراجمنگاری یک قرن هجری» بهجا گذاشت و در قرون بعدی، آثار متعددی در همین گونه تاریخی به وجود آمد.
بیشتر منابع نگاشته شده در این سبک، متعلق به مورخان شامی و مصری است که در درجه اول، به شرح حال علمای این دو حوزه جغرافیایی، و در درجه بعدی به تراجم علمای دیگر سرزمینهای تحت نفوذ قلمرو عثمانی و گاه حتی علمای سایر مناطق اختصاص یافته است. همچنین بیشتر این آثار، به شیوه معاجم و به ترتیبِ حروف الفبایی نام اعلام سامان یافته است.
نگارش تراجمنگاریهای یک قرن هجری، با تفاوتهایی در سبک و ادبیات نگارش، تا دوره معاصر ادامه یافته است که نشان از استقبال نویسندگان عرب متأخر از این گونه تاریخی دارد. در این میان، سده سیزدهم بیشترین حجم از نگارش آثار درباره علمای این دوره را به خود اختصاص داده است.
این دست آثار، منابع بسیار مهم و ارزشمندی برای شناخت رجال دینی و اهل علم و فضل و ادب در حوزه خاورمیانه عرب در چند سده اخیر به شمار میآید و لااقل در این زمینه، تا حدودی خلأ فقدان نگارش جوامع تاریخی و تواریخ محلی کلان (نظیر تاریخ بغداد خطیب، تاریخ دمشق ابن عساکر و بغیه الطلب ابن عدیم) در دورههای متأخر را پر میکند.
مطالعه و بررسی تفصیلی ویژگیهای این آثار و مقایسه آنها با یکدیگر نیازمند نگارش مقالههای علمی و پایاننامههای دانشگاهی متعدد است و از اینرو ما در اینجا به ارائه فهرستی از مهمترین آثار پدید آمده در این زمینه بر اساس ترتیبِ قرن، اکتفا میکنیم:
۱. الدرر الکامنه فی اعیان المائه الثامنه / ابن حجر عسقلانی (د ۸۵۲ق)
۲. ذیل الدرر الکامنه / ابن حجر عسقلانی
۳. الضوء اللامع لأهل القرن التاسع / شمسالدین سخاوی (د ۹۰۲ق)
۴. المآثر والمفاخر فی علماء القرن العاشر / عبدالوهّاب شعرانی (د ۹۷۳ق)
۵. الکواکب السائره بأعیان المائه العاشره / نجمالدین غزی (د ۱۰۶۱ق)
۶. خلاصه الأثر فی اعیان القرن الحادی عشر / محمد امین محبّی (د ۱۱۱۱ق)
۷. فوائد الارتحال ونتائج السفر فی اخبار القرن الحادی عشر / مصطفی بن فتحالله حَمَوی (د ۱۱۲۳ق)
۸. سلک الدُرَر فی اعیان القرن الثانی عشر / محمد بن خلیل مرادی دمشقی (د ۱۲۰۶ق)
۹. حلیه البشر فی اعیان القرن الثالث عشر / عبدالرزاق البَیطار (د ۱۳۳۵ق)
۱۰. لآلی الدُرَر فی تراجم رجال القرن الثالث عشر / احمد بن محمد الشعفی (د ۱۳۵۹ق)
۱۱. روض البشر فی اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر / محمد جمیل شطّی (د ۱۳۷۹ق)
۱۲. نثر الجواهر والدُرَر فی علماء القرن الرابع عشر / یوسف المرعشلی (معاصر؛ متولد ۱۹۵۲م)
۱۳. عقد الجوهر فی علماء الربع الأول من القرن الخامس عشر / یوسف المرعشلی
دو اثر زیر نیز متعلق به حوزه یمن است که در تراجم اعلام سده دهم، اما به شیوه سالنگاری و بر اساس ترتیب تاریخ وفات علما نگاشته شده است:
۱. النور السافر عن اخبار القرن العاشر / عبدالقادر بن عبدالله عَیدَروس (د ۱۰۳۸ق)
۲. السناء الباهر بتکمیل النور السافر / محمد بن ابیبکر الشِلّی (د ۱۰۹۳ق)
همچنین به عنوان آثاری نزدیک به این گونه، لازم است به تألیفات زیر اشاره کرد که در ساختار خود تفاوتهایی با آثار قبلی دارند:
۱. تراجم اعیان القرن الثالث عشر وأوائل القرن الرابع عشر / احمد تیمور پاشا (د ۱۳۴۸ق / ۱۹۳۰م)
۲. فیض الملک الوهّاب المتعالی بأنباء اوائل القرن الثالث عشر والتوالی / عبدالستّار بکری صدّیقی (د ۱۳۵۵ق)
۳. ادباء حلب ذوو الأثر فی القرن التاسع عشر / قسطاکی بن یوسف الحمصی (د ۱۹۴۱م)
۴. اعیان القرن الثالث عشر فی الفکر والسیاسه والاجتماع / خلیل مردم بک (د ۱۳۷۹ق / ۱۹۵۹ق)