تازهها و پارههایی در مطالعات فرهنگ رضوی (۴۵۰-۴۰۱)
به کوشش پیمان اسحاقی
فرهنگ رضوی را در مختصرترین بیان میتوان بروزات مختلف مادی و غیرمادی مرتبط با امام رضا علیهالسلام در فرهنگ ایران، خاورمیانه، شبهقاره هند و آسیای میانه تعریف کرد. این فرهنگ خود را در گونههای بیشماری از امور نشان داده و در ساحتهای مختلفی چون تاریخ، هنر، ادبیات، معماری، فرهنگعامه و اندیشه نفوذی مادی و غیرمادی پیدا کرده است. بهاینترتیب، پژوهش درباره این بروزات که از این پسازآن به «فرهنگ رضوی» تعبیر میکنیم، مستلزم مراجعه به طیف وسیعی از دادههای فرهنگی در زمینههای یادشده است. در این رشته نوشتارها، بر آنم که ابعاد مختلف «فرهنگ رضوی» را از متون مختلف جمعآوری کنم و در اختیار پژوهشگران قرار دهم. این متون میتوانند مدخل دانشنامهای، مقاله، کتاب، مجموعه مقاله، پایاننامه، طرح پژوهشی، صدا، تمبر، پوستر، نقشه، اسلاید، مصاحبه، عکس، فیلم، سند، نسخه خطی، سند، تاریخ شفاهی، شعر، داستان، یادداشت و هر دادهای باشد که به نحوی از انحاء بتواند به پژوهشگران برای شناخت بیشتر از این فرهنگ یاری برساند. بهاینترتیب مطالبی که در اینجا در قالب تازهها و پارههایی ارائه میشود را میتوان بهعنوان مواد خام پژوهشهای بیشتر درباره ابعاد مختلف فرهنگ رضوی در نظر گرفت. تلاش من در اینجا این است که مطالبی که تاکنون کمتر در پژوهشهای مربوط به فرهنگ رضوی در نظر گرفتهشده را جمعآوری کنم. همچنین بنابراین است که هر یک از موارد ارائهشده، با ارجاع کامل نقل شوند، اما درصورتیکه ارجاع به مطلبی ناموجود بود و یا مطلبی کاملاً مشهور باشد، از ارائه ارجاع صرفنظر میشود. رسمالخط مطالب نیز عموماً تغییر داده نشده است. خوانندگان محترم هم درصورتیکه به اثری در این زمینه دسترسی دارند، خصوصاً آثاری که احتمالاً نویسنده این مطلب از آن بیاطلاع است، باعث سپاس خواهد بود که آن را بهوسیله این ای میل در اختیار نویسنده قرار دهند. برای دریافت فایل ورد این پنجاه گانه این لینک و یا این لینک مراجعه کنید. در پایان لازم به ذکر است که نقل این مطلب در اینجا به معنای لزوماً صحیح بودن آنها نیست.
برای مشاهده سایر پنجاهگانه ها به این لینک مراجعه کنید.
https://tumarandishe.ir/fa/note-author/razavi/
فهرست محتویات:
(۴۰۱)
بررسی رابطه بین اضطراب سلامت و رفتار اطلاعیابی پیوسته سلامت کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی
نسرین کمالی پور، سمانه غفاریان، ایرج رداد
کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی یکی از مهم ترین کتابخانه های کشور و یکی از بخش های اصلی این آستان است. در این مقاله پژوهشگران یکی از مسائل مربوط به کتابداران این کتابخانه را بررسی کرده اند. |
چکیده
کتابداران که به واسطه ماهیت شغلی خود با مسائل و مشکلات متعددی همچون اضطراب مواجه هستند و مستعد چالشهای روحی و جسمی شدیدی بوده که میتواند بر عملکرد از جمله رفتار اطلاعیابی آنها تأثیرگذارد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اضطراب سلامت و رفتار اطلاعیابی پیوسته سلامت کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی پرداخته است.
پژوهش حاضر از نوع کاربردی – توصیفی بوده و از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری ۲۲۰ نفر از کتابداران شاغل درکتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی میباشد که تعداد ۱۴۳ نفر از آنها به صورت نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار اصلی این پژوهش پرسشنامه میباشد که شامل دو پرسشنامه اضطراب سلامت و رفتار اطلاعیابی پیوسته پزشکی است.
نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که رابطه معنیداری بین میزان اضطراب سلامت و اطلاعیابی پیوسته سلامت کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی وجود ندارد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که مهمترین دلیل استفاده کتابداران از وبسایتهای پزشکی، با متوسط ۲/۲۴ برای بهبود کیفیت زندگی خود و دیگرانی است که برای آنها مهم هستند. درخصوص موانع استفاده کتابداران از وبسایتهای پزشکی، کمترین مانع با میانگین ۱/۸۱ برای وابستگی به کمک فردی دیگر است. بیشترین مانع با میانگین ۲/۵۶ مربوط به کمبود وقت است. بااهمیتترین مورد برای کتابداران به منظور جستجو در وبسایتهای پزشکی، با میانگین ۳/۹۶ برای بهبود کیفیت زندگی خود و دیگران است. اهمیت استفاده از وبسایتهای پزشکی برای کتابداران زیاد است. مهارت و عوامل مؤثر بر استفاده کتابداران از وبسایتهای پزشکی و قصد استفاده آنها از این وبسایتها برای سه ماه آینده در حد متوسطی است.
یافتههای تحقیق حاضر میتواند به پژوهشگران جهت توسعه یا اصلاح سنجشهای کمّی استفاده از اینترنت برای تعیین بهتر حوزههای مهم در اطلاعیابی سلامت برای افراد دارای اضطراب سلامت فراهم آورد.
منبع:
نسرین کمالی پور، سمانه غفاریان، ایرج رداد. «بررسی رابطه بین اضطراب سلامت و رفتار اطلاعیابی پیوسته سلامت کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی»، شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال یازدهم، شماره ۴۴-۴۵، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، ۲-۶۷.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_110951.html
(۴۰۲)
تذهیبی برگرفته از آرایه های حرم مطهر امام رضا (ع)
در سالهای اخیر آفرینش آثاری هنری با موضوع امام رضا (ع) افزایش قابل ملاحظه ای یافته است. آنچه در ادامه می آید یکی از نمونه هاست. |
برای مشاهده این اثر با کیفیت بالا به این لینک مراجعه کنید:
https://shiaarts.ir/sites/default/files/back/emamreza007.jpg
(۴۰۳)
قبض رسید موقت بهشت رضا (ع) از دوره پهلوی
بهشت رضا (ع) یکی از گورستانهای اصلی شهر مشهد است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از اسناد اداری مربوط به این گورستان متعلق به دوره پهلوی است. |
منبع:
کانال تلگرامی گالری اسنادتاریخی و اقلام کلکسیونی پارسا
https://t.me/parsagallryiasnad
(۴۰۴)
رساله وفاه الامام الرضا (ع) به روایه ابن هشام الکلبی
درباره امام رضا (ع) آثار متعددی از دیرباز به رشته تحریر درآمده آمد. آنچه در ادامه می آید یک رساله درباره درگذشت امام رضا (ع) است که به صورت مخصوط در کتابخانه کاشف الغطا در شهر نجف نگهداری می شود. |
برای دسترسی به متن کامل این نسخه به این لینک مراجعه کنید:
منبع: کانال تلگرامی کتابخانه و موزه @litera999
(۴۰۵)
نخستین نظامنامه در شرح وظایف کارکنان کتابخانه و ارائه خدمات به مراجعان (موجود درکتابخانه آستان قدس رضوی)
حمیده شهیدی
کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی یکی از مهم ترین کتابخانه های کشور و یکی از بخش های اصلی این آستان است. در این مقاله یکی از مسائل اداری مربوط به این کتابخانه بررسی شده است. |
چکیده
یکی از اقدامات مورد توجه در کتابخانه آستان قدس رضوی، تدوین نخستین نظامنامه در ایران به تاریخ ۷ خرداد ۱۳۱۳ ش، در خصوص تعیین وظایف کارکنان کتابخانه و ارائه خدمات به مراجعان است. مکاتبات در باب ضرورت تدوین این نظامنامه در آرشیو اسناد، همچنین متن نظامنامه به صورت تجلید شده در مرکز نسخ خطی آستان قدس نگهداری میشود. آنچه از اسناد مستفاد میشود، رئیس وقت کتابخانه آستان قدس، عبدالعلی میرزا اوکتایی به دلیل افزایش مراجعان به کتابخانه و جهت جلوگیری از تعلل کارکنان کتابخانه از وظایف مقرر، همچنین حفظ احترام و تکریم مراجعان، نظامنامه مذکور را در ۲۷ ماده تنظیم نموده است. مفاد آن شامل نکاتی است که تا آن زمان در رابطه با اداره امور کتابخانه در ایران، بی نظیر است. در این نوشتار ضمن آوردن متن مکاتبات، متن بازنویسی نظامنامه مذکور آمده است.
منبع: حمیده شهیدی. «نخستین نظامنامه در شرح وظایف کارکنان کتابخانه و ارائه خدمات به مراجعان (موجود درکتابخانه آستان قدس رضوی». شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال یازدهم، شماره ۴۴-۴۵، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، ۴۲-۵۱.
برای مشاهده متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_110950.htm
(۴۰۶)
تایپوگرافی شمس الشموس اثر فرهود مقدم
در سال های اخیر آفرینش آثار هنری درباره امام رضا (ع) افزایش قابل ملاحظه ای یافته است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از سال های اخیر است. |
برای مشاهده این اثر با کیفیت بالا به این لینک مراجعه کنید:
https://shiaarts.ir/sites/default/files/back/emamreza014.jpg
(۴۰۷)
جلوههای ارادت به امام رضا علیه السلام در اشعار مولانا خالد نقشبندی
سید هادی میرآقائی
در میان اهل سنت توجه زیادی نسبت به امام رضا (ع) وجود داشته است. در این میان، برخی از اهل سنت به سرایش اشعاری درباره امام رضا (ع) پرداخته اند. در اینجا مقاله ای در این زمینه را می توانید مطالعه کنید. |
چکیده
از دیرباز شاعران و نویسندگان، طلیعه نوشته های خود را به زیور تحمیدیه های زیبا و نعت و ستایش پیامبر بزرگوار اسلام(ص) می آراستند و از منقبت و ستایش ائمه اطهار(ع) غافل نبودند؛ چرا که آیاتی در شأن و عظمت آنان نازل شده و هچنین در احادیث نبوی، پیامبر(ص) دوستی و اطاعت از ائمه اطهار(ع) را سفارش کرده است. ابراز مودت به خاندان رسالت مایه تکامل دوستداران آنها می گردد. تنها شاعران علوی و شیعی مذهب به مدح و ستایش آن بزرگواران نپرداخته اند بلکه سروده های برخی شاعران اهل تسنن همچون امام شافعی پیشوای مذهب شافعی، شیخ احمد جام، خاقانی، عبدالرحمان جامی، و غیره نشان از انصاف و عدم کتمان حقیقت و اعتقاد ایشان به توصیه های پیامبر(ص) در حق اهل بیت است. مولانا خالد نقشبندی (۱۱۹۳ ۱۲۴۲ه. ق) از صوفیان شافعی مذهب است که در مدح و منقبت امام رضا(ع) شعر سروده و احساسات قلبی خود را بیان کرده است. این مقاله به بررسی اندیشه های این شاعر و نیز شرح قصیده او در مورد امام رضا(ع) پرداخته است.
برای مشاهده فایل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://ensani.ir/file/download/article/20160306144741-10029-135.pdf
(۴۰۸)
ادعایی درباره میرزاجعفر خان مشیرالدوله متولی آستان قدس رضوی
در آثار تاریخی، روایت هایی مثبت و منفی درباره متولیان آستان قدس رضوی وجود داشته است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از این ادعاها متعلق به دوره قاجار است. |
منبع: فرهاد میرزا معتمدالدوله، «هدایه السبیل و کفایه الدلیل»، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، جلد سوم، به کوشش رسول جعفریان، تهران، علم، ۱۳۸۹، صفحه ۳۰۸.
(۴۰۹)
گزارشی از موقوفه ای متعلق به آستان قدس رضوی در اطراف تبریز
از سال های دور در بخش های مختلف ایران موقوفه هایی متعلق به آستان قدس رضوی وجود داشته است. آنچه در ادامه می آید یکی از این موقوفه ها در دوره قاجار است. |
«صوفیان در شش فرسخی شهر و منزلگاه اول و مفرق طرق است. به سمت سرحد دولتین بهیتین روس و عثمانی در سر راه مترددین اهالی داخله واقع است. این قریه از موقوفات میرزا موسی خان است که هر سال منافع این موقوفات در آستانه مقدسه جناب امام رضا علی ساکنها آلاف التحیه و الثنا مصرف می شود»
منبع: حسینی طباطبائی تبریزی، محمدرضا، «هدایه الحجاج»، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، جلد سوم، به کوشش رسول جعفریان، تهران، علم، ۱۳۸۹، صفحه ۵۸۹-۵۸۸.
(۴۱۰)
مروری بر خدمات نوین در کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی خدمات پرسش از کتابدار
مریم زبردست
کتابخانه آستان قدس رضوی یکی از بخش های مهم این آستان است. مولف این مقاله به بررسی یکی از مسائل مرتبط با دانش کتابداری در این کتابخانه پرداخته است. |
چکیده
سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی با هدف ارتقای سطح خدمات، رضایتمندی پژوهشگران و نیز اطلاعرسانی و راهنمایی بهتر به اندیشمندان، استادان و دانشجویانی که امکان استفاده حضوری و مستقیم از منابع و امکانات کتابخانهای را ندارند، فرصتی را فراهم نموده است که کاربران، پرسشهای خود را از طریق محیط مجازی اینترنت و کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی و در قالب خدمات «پرسش از کتابدار» مطرح نمایند.
در زمان حاضر، با توجه به مشکلات ناشی از تعطیلی کتابخانهها و همچنین نیاز بالای کاربران به استفاده از خدمات کتابخانهها به صورت مجازی و از راه دور، خدمات مجازی از جمله؛ پرسش از کتابدار با افزایش میزان استفاده روبهرو شده است. در این مقاله سامانه «پرسش از کتابدار» که از طریق سایت کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی فعال است معرفی گردیده و تلاش شده که شیوه ارسال پرسش و دریافت پاسخ و مراحل آن را به بیانی ساده جهت آشنایی کاربران ارائه گردد.
منبع: مریم زبردست. «مروری بر خدمات نوین در کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی خدمات پرسش از کتابدار». شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال ۱۱، شماره ۴۴-۴۵، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، ۱۵-۳۱.
برای کسب اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_110948.html
(۴۱۱)
«امامت همگانی» یکی از انتشارات آستان قدس رضوی در سالهای بعد از انقلاب
برخی کتابهای منتشر شده از سوی آستان قدس رضوی در سال های بعد از انقلاب، معطوف به برخی انگاره های خاص در زمینه های عقیدتی بود. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از این آثار است. |
برای مشاهده متن کامل این کتاب به این لینک مراجعه کنید:
https://t.me/UT_Central_Library/6579
(۴۱۲)
سوء مدیریت در ایران عصر قاجاریه: تشکیلات آستان قدس رضوی (۱۳۳۴-۱۳۳۵ ﻫ . ق)
محمدعلی کاظم بیکی
تشکیلات آستان قدس رضوی در دوره قاجار موضوع برخی پژوهشها بوده است. آنچه در ادامه می آید بررسی مسئله سوء مدیریت در این تشکیلات است که در قالب یک مقاله دانشگاهی ارائه شده است. |
چکیده
ناکارآمدی تشکیلات اداری در عصر قاجاریه موضوعی پوشیده نیست، بویژه آن که در واپسین دهه های عمر این سلسله به اشکال مختلف کاملا به چشم می آمد. در مورد قصور یا تقصیر وزارتخانه ها و کارکنان آنها در دهه های نخستین سده بیستم/ دهه های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ ﻫ . ق اطلاعات کافی در دست است. با وجود این، بی کفایتی اداراتی که تحت نظارت مستقیم شاه قرار داشتند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی سرقت قرآنی منسوب به حضرت سجاد (ع) از درون ضریح امام رضا (ع) اختصاص دارد که تحت مدیریت تشکیلات آستان قدس رضوی قرار داشت. این مورد با داشتن طبیعت دینی، همان گونه که انتظار میرود، خبر داغ مطبوعات گردید (۱۳۳۴-۱۳۳۵ ﻫ . ق). این رویداد همچنین موجب طرح موضوع اداره تشکیلات آستان قدس و نظارت بر آن شد که بیرون از حیطه دولت، از مؤسساتی بود که در حوزه مسئولیت مستقیم شاه قرار داشت. در پی این سرقت کاستی های مدیریتی آستان قدس به گونه ای جدی مورد توجه قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که آنچه رخ داد نتیجه سوء مدیریت مزمن در تشکیلات دینی ـ سیاسی مهم آستان قدس بود که تحت ریاست شخص شاه قرار داشت. اگر چه اطلاع عموم از ناکارآمدی آستان قدس راه را برای اصلاحات ساختاری در این تشکیلات هموار می کرد، این مهم در همان فرصت مناسب محقق نگردید.
منبع: محمدعلی کاظم بیکی. «سوء مدیریت در ایران عصر قاجاریه: تشکیلات آستان قدس رضوی (۱۳۳۴-۱۳۳۵ ﻫ . ق)». تحقیقات تاریخ اجتماعی، سال دهم، شماره اول، ۱۳۹۹، ۱-۳۰.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://socialhistory.ihcs.ac.ir/article_5613.html
(۴۱۳)
«کشف الظنون فی خیانه المامون»: کتابی درباره شهادت امام رضا (ع)
درباره ماجرای شهادت امام رضا (ع) تاکنون کتابهای زیادی به رشته تحریر درآمده است. آنچه در ادامه می آید یکی از تالیفات به زبان عربی درباره این موضوع است. |
منبعی دیده نشده درباره شهادت امام هشتم(ع)
مأمون و خاندان عباسی، از اینکه دسیسه آنها در به شهادترساندن امام رضا(ع) فاش شود، سخت بیمناک بودند. ازاینرو، آنها کوشیدند تا با روشهای مختلف، مانع از انتشار این خبر شوند. برخی از پژوهشگران و نویسندگان برجسته جهان اسلام، این مقوله تاریخی را مورد توجه قرار دادند. کتاب «کشفالظنون عن خیانه المأمون»، اثری است که توسط علامه سیدحسن صدر عاملی (متوفای ۱۳۵۴ هـ.ق)، در همین راستا به رشته تحریر درآمد و تا سال ۱۳۹۶ خورشیدی، در زمره نسخههای خطی قرار داشت که خوشبختانه، با اهتمام و تحقیق محسن صادقی ، در سال ۱۳۹۶، به زیور طبع آراسته شد و به زودی، کار ترجمه آن، آغاز میشود. کتاب ۱۰ باب دارد و نویسنده، مجموعه احادیث قدسی، نبوی و روایات نقلشده از ائمه اطهار(ع) و همچنین، مستندات مندرج در ۱۸ منبع تاریخی را، از «سلّامی» گرفته تا «ابوبکر خوارزمی»، برای تشریح واقعه شهادت امام رضا(ع)، در متن خود آوردهاست.
منبع:
http://khorasannews.com/newspaper/page/20500/7/709199/0
(۴۱۴)
سفر محمدرضا پهلوی به مشهد به روایت روزنامه اطلاعات
در طول تاریخ بسیاری از زمامداران ایرانی به مشهد سفر کرده و حرم امام رضا (ع) را زیارت کرده اند. آنچه در ادامه می آید گزارش سفر نوروزی محمدرضا پهلوی به مشهد در سال ۱۳۲۸ است. |
منبع: گالری اسناد تاریخی و اقلام کلکسیونی پارسا
https://t.me/parsagallryiasnad
(۴۱۵)
مروری بر خدمات نوین در کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی خدمات تحویل مدرک
سمانه غفاریان
کتابخانه آستان قدس رضوی یکی از بخش های مهم این آستان است. در این مقاله مولف با استفاده از دانش کتابداری به بررسی یکی از تحولات این کتابخانه در سال های اخیر پرداخته است. |
چکیده
خدمات تحویل مدرک، ارسال اطلاعات درخواستی کاربران از منابع اطلاعاتی موجود در کتابخانهها است که به دلیل عدم دسترسی مستقیم کاربر، با توجه به درخواست وی، به شیوههای مختلف (پست، ایمیل و …) از سوی کتابخانهها برای کاربران ارسال میشود. خدمات تحویل مدرک در کتابخانه آستان قدس رضوی از سالها پیش و بر اساس نسخ خطی موجود در کتابخانه آغاز گردیده است. با توجه به غنای مجموعه نسخ خطی کتابخانه، ارائه این خدمات همواره گرهگشای نیازهای اطلاعاتی محققان و پژوهشگرانی بوده که از سراسر دنیا در پی دریافت این اطلاعات بودهاند. در حال حاضر با توجه به پیشرفت تکنولوژی و فناوری در کتابخانه و تغییر شیوههای اطلاعرسانی و خدمات به کاربران، خدمات تحویل مدرک نیز متحول گردیده و ارائه آن با شکل متفاوت و با افزودن دیگر منابع متنوع در حال انجام است.
هدف این پژوهش معرفی خدمات نوین تحویل مدرک الکترونیکی در کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی بوده که ضمن بررسی مزایای آن در جهت افزایش و رضایتمندی کاربران، به ارائه تاریخچهای از ایجاد و راهاندازی این طرح پژوهشی در کتابخانه آستان قدس رضوی و نمایش تصویری آن در سایت کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی پرداخته است. در پایان پیشنهاداتی در جهت بهبود کیفی این خدمت ذکر میشود.
سمانه غفاریان. «مروری بر خدمات نوین در کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی خدمات تحویل مدرک». شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال ۱۱، شماره ۴۴-۴۵، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، ۵-۱۴.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_110947.html
(۴۱۶)
تابلوی شکسته نستعلیق درباره امام رضا (ع) با تکنیک قلم و مرکب اثر مسعود نجابتی
تولید آثار هنری درباره امام رضا (ع) در سال های اخیر افزایش بسیاری یافته است. آنچه در ادامه می آید یکی از این آثار به قلم استاد مسعود نجابتی است. |
برای مشاهده این تابلو با کیفیت بالا به این لینک مراجعه کنید:
https://shiaarts.ir/sites/default/files/back/emamreza008.jpg
(۴۱۷)
کارت پستال با تصویر مرقد امام رضا (ع)
با ورود صنعت چاپ و عکاسی به ایران، کارت پستال هایی با مضمون حرم امام رضا (ع) در ایران منتشر شد. آنچه در زیر می آید نمونه ای از این کارت پستال ها با کاغذ گلاسه است که به یاد جشنهای ۲۵۰۰ ساله منتشر شده است. آرم جشن ها در پشت کارت پستال ها به چشم می خورد. |
منبع:
گالری اسناد تاریخی و اقلام کلکسیونی پارسا
https://t.me/parsagallryiasnad
(۴۱۸)
تاریخ یک مهاجرت: «گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون»
غلامرضا آذری خاکستر
شهر مشهد به دلائل مختلف و از جمله در بر داشتن آستان قدس رضوی، همواره یکی از شهرهای مهاجرپذیر ایران بوده است. آنچه در ادامه می آید یک کتاب است که این گروه های مهاجر را در قرن های اخیر در شهر مشهد بررسی کرده است. |
مطالعات مشهدشناسی در یک دهه اخیر شاهد رشد و گسترش قابل توجهی بوده است. توجه به منابع مختلف برای نگارش تاریخ گام مهمی در پژوهشهای اخیر است. کتاب گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تا کنون در اواخر سال ۱۳۹۲ توسط مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه منتشر و در دسترس عموم قرار گرفته است. علی نجف زاده مدرس دانشگاه بیرجند از جمله پژوهشگرانی است که برای نگارش این کتاب از تمام ظرفیتهای موجود استفاده کرده است.
مشهد یک کلان شهر مذهبی با سابقهای چند صد ساله و جمعیت فراوان است. از دوره صفویه بر جمعیت آن افزوده شده و هر ساله هزاران نفر از بیرون به عنوان زائر، مجاور و مهاجر وارد مشهد گردیدهاند که بسیاری به خاستگاه خود بازنگشتهاند. موقعیت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مشهد باعث جذب جمعیت فراوان شده که سالهاست در کنار یکدیگر زندگی میکنند، با آن که تا کنون تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مشهد بارها نوشته شده ولی به ترکیب جمعیتی شهر بزرگ مشهد کمتر توجه شده است.
بررسی منابع
نویسنده از بیش از دویست عنوان منابع مختلف همچون نسخ خطی، کتابها، اسناد، پایان نامهها و طرحهای پژوهشی، مقالات، تاریخ شفاهی، روزنامهها و مجلات برای نگارش این کتاب استفاده است.
دستورالعمل جمع و خرج مملکت خراسان و زندگی نامه خودنوشت حاج حسین آقا ملک از جمله نسخههای خطی محسوب میشوند که در این کتاب استفاده شدهاند. دیگر منابع مورد استناد نویسنده در یک دستهبندی کلی عبارتند از: سفرنامههایی که در ارتباط با شهر مشهد و مهاجران دارای اطلاعاتی هستند. که از آن جمله می توان از سفرنامه خراسان و کرمان تالیف غلامحسین خان افضل الملک، سفرنامه بارنز، سفرنامه خانیکف، سفرنامه از خراسان تا بختیاری نوشته هانری رنه دالمانی، سفرنامه حاجی داود، سفرنامه کلات، سفرنامه فریزر، سفرنامه سدیدالسلطنه، سفرنامه ریچاردز، سفرنامه ناصرالدین شاه به خراسان، سفرنامه خراسان و سیستان تالیف ییت و… نام برد. کتابهایی همچون: مطلع الشمس تالیف اعتماد السلطنه، مشهد طوس یک فصل از تاریخ و جغرافیای تاریخ خراسان نوشته سید محمد کاظم امام، آشوب آخرالزمان: وقایع مشهد در ۱۳۳۰، عزمات خسرویه-صدقات نیریه نامه آب زندگانی، مزار میرمراد، تاریخ انقلاب خراسان، خاطرات حکمت یا مشهد قدیم، شجره طیبه در انساب سلسه سادات علویه رضویه، نفوس ارض اقدس، شمس الشموس، آثارالرضویه و مشهد در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی ذکر نمود. نویسنده از کتابهای خاطرات هم بهره لازم جهت نگارش این کتاب برده است که میتوان به خاطراتی همچون: از باغ قصر تا قصر آرزوها (خاطرات سیاسی یک عضو سابق حزب توده)، خاطرات سیاسی سید محمد علی شوشتری، روزنامه خاطرات عین السلطنه، خاطرات صدر الاشرف، خاطرات فردریک اوکانر از مشروطه تا جنگ جهانی اول و… اشاره نمود.
استفاده از منابع اسنادی در کتاب مزبور موجب شده تا محتوای آن از اهمیت بسزایی برخوردار شود. کتابهای از جمله؛ اسناد میرزا عبدالوهاب خان آصفالدوله، گزیده اسناد خراسان، اسناد حضور دولتهای بیگانه در شرق ایران، انقلاب خراسان مجموعه اسناد و مدارک سال ۱۳۰۰ ش، جنبش کلنل محمد تقی خان پسیان بنابر گزارشهای کنسولگری انگلیس، کتاب آبی، کتاب نارنجی و… را نام برد. بخشی از منابع کتاب گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تا کنون به تحقیقات و پژوهشهایی اختصاص دارد که مطالبی در ارتباط با شهر مشهد دارند. از میان کتابهای مورد استناد میتوان به آثاری چون: تاریخچه آموزش و پرورش نوین مشهد، احزاب و سازمانهای سیاسی و عملکرد آنها در خراسان، رژی در مشهد، حوزه علمیه خراسان، صد سال سینما در مشهد، مشهد در بامداد نهضت امام خمینی، تاریخ شهر مشهد، خاطرات پزشکی در مشهد، واقعه خراسان، سرگذشت نمایش در مشهد و …اشاره نمود.
انجام مصاحبه و استفاده از تاریخ شفاهی بخش دیگری از منابع علی نجف زاده جهت نگارش کتاب گروه های مهاجر به مشهد است. نویسنده با حدود ۵۰ نفر از افرادی که در ارتباط با مهاجران مشهد اطلاعاتی داشتهاند مصاحبه نموده و در کتاب مزبور استفاده نموده است. تلفیق اسناد و مدارک و منابع در کنار تاریخ شفاهی موجب شده تا مطالب از نوآوری برخوردار شود. تاریخ شفاهی مهاجران افغانستان به مشهد از جمله پروژههایی است که در مرکز اسناد آستان قدس رضوی انجام شده است. با توجه به مطالب کتاب مزبور انجام طرحهای مختلف دیگر در مورد مهاجران مشهد مورد نیاز است. مهمترین کارکرد تاریخ شفاهی در کتاب حاضر نمود پیدا کرده است زیرا مطالب روایت شده به دور از دغدغههای سیاسی و برای بیان تاریخ مهاجرت و نحوه استقرار در شهر مشهد و مشکلات فرا روی آنهاست. استفاده از مطالب و اخبار و گزارشهای روزنامهها و نشریات ازدیگر مستندات آقای نجفزاده در این کتاب هستند. نویسنده از مطالب ۳۱ روزنامه چون؛ آزادی، اخبار اداره اطلاعات شوروی، اخبار تازه روز، بهار، خورشید، خراسان، هیرمند، نوبهار، راستی، دادگستران و…استفاده نموده است.
ساختار کتاب
کتاب در ۸ بخش تدوین شده است. بخش اول روسها، مهاجران قفقاز و آسیای میانه است. در این بخش به سابقه حضور روسها در مشهد، موسسات مدنی روسها، کنسولگری روسیه و بیمارستان شوروی، بخاراییها و سمرقندیها، قفقازیها و مروی ها پرداخته شده است. نویسنده در بخش دوم به نقش انگلیسیها و اتباع آنها در مشهد پرداخته است. مهمترین مطالب این بخش در محورهای چون؛ تاسیس کنسولگری بریتانیا، هندیها، کشمیریها هستند. بخش سوم به فعالیت آمریکاییها در مشهد اختصاص دارد. بیمارستان آمریکایی، آموزشگاه پرستاری، اصل چهار ترومن، باشگاه لاینز و …از دیگر مطالب کتاب هستند. در بخش چهارم مهاجران کشورهای همجوار به مشهد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. تیموریها، هزارهها، هراتیها، قندهاریها، کابلیها، بربریها، کنسولگری افغانستان در مشهد، پراکندگی افغانها در مشهد، مشاغل افغانها و مهاجران عراقیها پرداخته شده است.
بخش پنجم کتاب به مهاجران غیرخراسانی اختصاص دارد. مهاجران آذربایجانی و سابقه حضور آنها در مشهد و مشارکت در فعالیت سیاسی – اجتماعی مورد نظر نویسنده بوده است. کرمانیها و نقش آنها در مسائل مذهبی، یزدیها و فعالیتهای تجاری، کاشانیها، زابلیها و اقامتگاههای آنها از دیگر مطالب کتاب گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تا کنون هستند. در بخش ششم به مهاجران خراسانی و جغرافیای ورود آنها به مشهد پرداخته شده است. تحلیل و بررسی تاریخ مهاجرت گروههای جنوب خراسان همچون قاینیها، بیرجندیها، بجستانی ها، فردوسیها، گنابادیها، کاشمری، طبسی و تربتیها مورد نظر نویسنده بوده است. مهاجران شمال خراسان همچون قوچانیها، سرولایتی ها، بجنوردیها و … از دیگر مطالب این بخش هستند.
در بخش هفتم اقلیتهای دینی غیر مسلمان مورد بررسی قرار گرفتهاند. سابقه حضور ارامنه و یهودیها از مهمترین مطالب کتاب هستند. در بخش هشتم اقلیتها و گروههای مسلمان مورد نظر بودهاند. سابقه حضور دراویش بکتاشیه، خاکساریه، ذهبیه، نعمت اللهی، چشتیه و اصحاب سراچه بررسی و به جایگاه آنها در ساختار اجتماعی مشهد پرداخته شده است. کولیها، اهل تسنن همچون بلوچ و ترکمنها از آخرین مطالب کتاب مزبور هستند.
هدف نگارش
نویسنده با ارائه تعاریف مهاجرت بر نظریات نویسندگانی چون اسمت، آنتونی گیدنز و اشنایدر تأکید نموده است. والر کانر گروه قومی را برای یک گروه با نسبت فرهنگی مشترک و یک احساس هویت به عنوان زیر مجموعهای از یک جامعه بزرگ به کار برده است.(۱) در این کتاب گروههای جمعیتی مهاجری که از نوعی انسجام درونی برخوردارند، مورد بررسی قرار گرفته اند و از مهاجران پراکنده صرفنظر شده است. از دیدگاه نویسنده سادات رضوی از قدیمیترین مردم مشهد محسوب میشوند و پس از آن با مهاجرت مردم طوس و روستاهای اطراف از یک سو و اقامت زائران به عنوان مجاور بر جمعیت شهر افزوده شده است. آقای نجف زاده آغاز تنوع جمعیتی مشهد را از دوره قاجار میداند.(۲) مهمترین اهداف نویسنده از نگارش کتاب در موارد ذیل خلاصه میشود: درباره نقش گروههای مختلف مهاجر، تاثیرات مثبت و منفی مهاجرتهای قومی بر مشهد کمتر تحقیق شده است. شناخت کاملی از گروههای مختلف مهاجر و ساکن مشهد وجود ندارد. درباره علل مهاجرت آنان کمتر صحبت شده، محل اقامت ایشان به طور دقیق مشخص نیست، مرکز ثقل و محل گردهمایی و حتی علل انسجام گروهی آنان مشخص نشده است.(۳) نقش گروه های جمعیتی در مدیریت شهری و در تحولات سیاسی در این کتاب مورد واکاوی قرار گرفته است. در این کتاب زندگی تاریخی و روزمره گروههای مختلف جمعیتی در درون شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته و از نوع پژوهش قوم نگاری است.
بخش مهمی از پژوهش به صورت میدانی انجام گرفته و اطلاعات مورد نیاز از مطلعین به صورت هدفمند جمعآوری شده است. برخی از سئوالاتی مورد نظر نویسنده جهت مصاحبه عبارتند از:
۱- زمان و علل مهاجرت گروه شما به مشهد چه بود؟
۲- زمان ورود و مهاجرت به مشهد کی بود؟
۳- شما در کدام محله و منطقه مشهد مستقر شدید؟
۴- بیشتر در چه شغل فعال بودید؟
۵- موقعیت اقتصادی گروه شما در گذشته و حال چگونه بوده است؟
۶- افراد خیر و ثروتمند موثر چه کسانی بوده و هستند؟
۷- مدرسه، حسینیه، مسجد و پایگاه فرهنگی شما کی و کجا تاسیس شد؟ و…
در مجموع نویسنده ۳۱ سئوال مطرح نموده است و از گروههای مختلف به تناسب با تعداد جمعیت و همکاری راوی، مصاحبه و سئوال شده است. ترکیب و شمار پاسخ دهندگان بدین شرح است: روسها ۷ نفر، مروی ها ۲۵ نفر، بخاراییها ۸ نفر، قفقازیها ۱۲، انگلیسیها ۶، هندیها ۵، کشمیری ۹، آمریکایی ۴، افغان ۴۴، مهاجران عراقی ۱۷، آذربایجانی ۵۶، قاینی ۴۰، مهاجران خراسان رضوی ۵۴، مهاجران شمال خراسان ۶۱، کرمانی ۲۷، یزدی ۲۲، کاشانی ۶، زابلی ۳۲، گیلانی ۷، اعراب خوزستان ۶، ارامنه ۸، یهودی ۱۲، دراویش ۱۵، کولیها ۳۸، بلوچ ۱۴، ترکمنها ۲۶ نفر.
تلفیق اسناد، منابع کتابخانهای در کنار پرسشنامهها و تاریخ شفاهی موجب شده است تا کتاب گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تا کنون به عنوان یکی از آثار مورد توجه قلمداد شود. نویسنده تلاش نموده است از آخرین دیدگاهها و اطلاعات روزنامهها و … در این کتاب بهره ببرد و در جهت مستند نمودن این کتاب زحمات فراوانی کشیده است. قطعاً انتشار این گونه کتابها کارنامه مرکز پژوهشهای شهر مشهد را خوب جلوه خواهد داد. زیرا تلاش شده تا هویت شهر مشهد در قالب کتابهای علمی برجسته و نمایان شود.
۱ – نجفزاده، علی، گروه های مهاجر به مشهد از صفویه تا کنون. مشهد. مرکز پژوهش های شورای شهر مشهد. ۱۳۹۲، ص۱۴
۲ – همان، ص۱۵
۳ – همان، ص۱۸
منبع:
http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1514
(۴۱۹)
روایتی از جمعیت مشهد در گذر ایام و اولین سرشماری محلات این شهر
جمعیت ۳۰۰ سال قبل مشهد چقدر بود؟
غلامرضا آذری خاکستر
جمعیت مشهد در دهه های اخیر هر چه بیشتر به سمت افزایش و تنوع به پیش رفته است. آنچه در ادامه می آید بازسازی جمعیت شناختی این شهر در دهه های گذشته بوده است. |
سرشماری نفوس درایران سابقهای چند صد ساله دارد، البته درگذشته، این سرشماریها غالباً برای دریافت مالیات سرانه، تعیین شماره مردان قادر به جنگ، تعداد نیروی انسانی اعزامی به مناطق جنگی و تعداد تلفات، انجام میشده است. هرودوت، مورخ یونانی (۴۸۴ـ ۴۲۵ قبل از میلاد) در تاریخ خود به یک نمونه از این سرشماریها که در دوره تاریخی هخامنشی انجام شده، اشاره کرده است. اما در دوره انوشیروان نیز روش خاصی برای تعیین مالیاتدهندگان و تفکیک پیران و نوجوانان از یکدیگر ابداع شد و مأموران سرشماری برای نخستین بار به جای «فرد» از مفهوم «خانوار» استفاده کردند. مورخین ایرانی و عرب به دفعات از شهرهای بزرگ و پرجمعیت نام بردهاند، از آن جمله شهر نیشابور را قبل از حمله مغول و شهر اصفهان را در عهد صفوی با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر ذکر کردهاند.
در اسناد تاریخی ایران نشانههای بیشتری درخصوص شمارش نفوس یافت میشود که هرکدام در مقطع زمانی خاصی اهداف طراحان را برآورده کرده است، اما چون در آن زمانها تعریف مشخصی از جمعیت و ساختار آن به قصد شناخت تعداد، توزیع و اجزای تشکیل دهنده جمعیت وجود نداشته است، نمیتواند به عنوان منابع مهم و قابل استناد جمعیتی معرفی شوند.
اما نکته جالب دیگر آن که، تاریخ تشکیل اولین اداره احصائیه به سال ۱۳۰۳ شمسی بازمیگردد. در این سال مسئولیت جمعآوری و مرکزیت بخشیدن به آمارهای مورد نیاز بر عهده وزارت کشور گذاشته شد و با تصویب هیئت وزیران ادارهای با عنوان «اداره احصائیه و سجل احوال» برای این منظور شروع به کار کرد. احصائیه در لغت به معنای آمار است قبل از به وجود آمدن این اداره، برای سرشماری شهر تهران کارهایی صورت گرفته بود. این اقدامات با روی کار آمدن ناصرالدین شاه آغاز شد. اولین آمارگیری تهران به سرشماری نفوس و مسکن به حدود ۱۶۰ سال پیش یعنی ۱۲۶۹ ه.ق (۱۲۳۱ شمسی) و صدارت میرزا آقاخان نوری بازمیگردد. در این سرشماری جمعیت، تعداد منازل و ساختمانهای شهر تهران شمارش شد. حدود هفت سال پس از این تاریخ و در سال ۱۲۳۸ شمسی نیز دستورالعملی جامع درباره سرشماری نفوس و منابع مالی و اقتصادی از سوی وزرای وقت به حکام ولایات صادر شد تا شمار جمعیت، خانوار، مسکن و میزان داراییهای مردم در همه دهات و شهرهای کشور مشخص شود، اما این دستور به علت مشکلات فنی فرصت انجام نیافت.
آمار مشهد و مشهدیها به روایت سیاحان
در قدیم معمولا سیاحان به طور تخمینی جمعیت شهرها را ثبت میکردند. براین اساس جمعیت شهر مشهد نیز معمولا توسط جهانگردان اعلام شده است. طبق نظر «ملکم» در زمان نادر (حدود ۳۰۰سال قبل) در مشهد ۶۰ هزار خانه وجود داشته است. حال آن که در زمان نوه وی شاهرخ که به سال ۱۷۹۶م. وفات یافت این رقم به ۳۰۰۰ خانه کاهش مییابد. «کلنل ییت» (کفیل کنسول بریتانیا در مشهد) پیرامون جمعیت مشهد در دوره قاجار معتقد است: در حال حاضر جمعیت این شهر اعم از زن و مرد و کودک به ۶۰۰۰ نفر میرسد و تعداد خانههای آن ۲۰۰۰ تا تخمین زده میشوند. البته این فقط یک برآورد تقریبی و آن هم از روی حدس و گمان است و من احساس میکنم جمعیت و تعداد واقعی خانهها در این شهر از این حد هم کمتر باشد. واقعیت این است که تاکنون در مشهد هیچگونه سرشماری به عمل نیامده است.[۱]
«مکدونال کینیر» یکی از صاحب منصبانی که به همراه سرجان ملکم (افسر اسکاتلندی کمپانی هند)، به نمایندگی از طرف کمپانی هند شرقی، در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار به ایران آمد، جمعیت مشهد را پنجاههزار نفر برآورد کرده است. فریزی دیگر سیاح اروپایی جمعیت مشهد را چهل هزار نفرتخمین زده و مسیو کنولی که در سال ۱۸۲۳م از مشهد دیدن کرده، جمعیت آن را ۴۵ هزار نفر نوشته است. بارنز از دیگر سیاحانی است که در سفرنامۀ خود از جمعیت چهلهزار نفری مشهد یاد کرده است. ضمن آنکه «مسیو فریه» فرانسوی در سال ۱۸۴۵م و خانیکوف و شیندلر بهطور مشترک جمعیت مشهد را شصتهزار نفر، لردکرزن ۴۵ هزار نفر و هانری رنه المانی در سال ۱۸۹۹م. جمعیت آن را هشتادهزار نفر برآورد کردهاند.[۲] از این میان، جهانگردی دیگر از مشهد به عنوان شهری بزرگ یاد کرده که جمعیت شهر از شصت هزار نفر کمتر نیست، بلکه بیشتر دارد.[۳]
اولین سرشماری
در عصر ناصرالدینشاه، توجه به سرشماری نفوس و مسکن بهصورت جدی در ایران مطرح شد. مجموعۀ ناصری، ده جلد از رسالههای مختلف خطی است که بیشتر آنها مربوط به جغرافیای ولایات مختلف ایران، سرشماری نفوس، طوایف، نوع معیشت، شرح حال علما و فضلا، توصیف بناها و آثار هنری و غیره است. این مجموعه پس از سال ۱۲۹۰ تا ۱۳۰۰ق فراهم شده است. [۴]
در مشهد نیز نخستین و دقیقترین سرشماری عمومی درسال ۱۲۹۵ق. بهدستور ناصرالدین شاه قاجار صورت گرفت. دراین زمان رکن الدوله حکمران خراسان و سیستان بود و کارسرشماری تحت نظر زین العابدین میرزا بن شاهزاده محمد ولی میرزا صورت گرفته است. اینکه این سرشماری چند ماه طول کشیده و توسط چند مأمور انجام شده است، اطلاعات دقیقی در دست نیست. ولی احتمال دارد تهیه این آمار حدود سه ماه طول کشیده باشد. و محدوده آماری شش محله نوغان، سرشور، عیدگاه، سراب، پایین خیابان و بالاخیابان است.
زین العابدین میرزا یکی از شاگردان دارالفنون بود که در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و حکمرانی رکن الدوله در خراسان به مشهد آمده و کار آمار گیری را به سرانجام میرساند. براساس پژوهش «مهدی سیدی» پژوهشگر تاریخ مشهد، نسخهای از این آمار که در حد خود دقیق و سودمند است و ظاهرا نسخه اصل و منحصر به فرد نیز باید باشد، در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران به شماره ۱۲۳۲ موجود است. این نسخه تاریخ ندارد ولی چون تصریح دارد که در سال «بارس ئیل» یعنی «سال پلنگ» تهیه شده است و همچنین با توجه به قرائن موجود، میتوان حدس زد که باید در سال ۱۲۹۶ه ق. تألیف شده باشد.
زین العابدین میرزا آمار هریک از شش محله اصلی مشهد را جداگانه و به صورت جدول آورده و حتی جزئیاتی از قبیل اسم، شغل، رئیس خانواده، تعداد اولاد ذکور و اناث را به تفکیک ذکر کرده است.[۵] طبق این سرشماری جمعیت مشهد ۵۷۲۸۷ نفر ثبت شده و شهر مشهد حدود ۷۶۶۷ باب خانه ذکر شده است.
آمارهای کدخدایان محلات پنج گانه مشهد
مهمترین مسائلی که در این سرشماری مورد توجه قرار گرفتهاند عبارتند از:
تقسیمبندی مردم جامعه به فقیر و غنی.
ذکر مشاغل عمده مردم شهر مشهد و مشخص کردن کارمندان دولتی از رعیت.
توجه به دیگر اقشار شهر مشهد چون یهودیان.
ذکر تعداد افراد اعم از زن و مرد، پیر و جوان، افراد معلول.
نکته قابل توجه در سرشماری سال ۱۲۹۵ه ق. مشهد، اشاره زین العابدین میرزا به تعداد مساجد، تکایا، مدارس، کاروانسراها، آب انبارها، کارخانجات و باغهای شهر است.
کدخدایان محلات پنج گانه شهر مشهد، در ماه رجب سال۱۲۸۳ق برابر با ۱۸۶۶م آماری از مجموع خانههای مسکونی و شغلی هر محله تهیه کردند که آمار توسط کدخدای آن محله تهیه و جمع کل بهصورت زیر اعلام شده است:
محلۀ سرشور، جمعی عالیشأن کدخدا مددبیک ۷۲۸۶ دربند/ محلۀ سراب، جمعی عالیشأن کدخدا غلامرضا ۸۳۹ دربند/ محلۀ چهار باغ، ۲۹۱ دربند/ محلۀ نوغان، جمعی عالیشأن حاجی یعقوب ۱۳۸۴ دربند/ محلۀ خیابان سفلی، جمعی عالیشأن کربلایی رحیم کدخدا ۱۲۸۸ دربند.
در آن دوران و به روایت این اسناد، در مجموع ۱۱۰۸۸خانه مسکونی در تمامی محلات مشهد وجود داشته است. همچنین طی این سرشماری ۱۶۷باب مسجد در محلات مشهد وجود داشته است. و کل مدارس را ۱۹ باب ذکر کردهاند و از وجود ۴۷ باب حمام و ۵۶ آبانبار برای کل مشهد یاد شده است.[۶]
ازدیاد جمعیت
تاثیر بهبود مسائل بهداشتی را میتوان در ساختار جمعیّتی شهر مشهد نیز ملاحظه کرد. درواقع هرچه کیفیت مسائل پزشکی و بهداشتی در این شهر مطلوب میشود ازدیاد جمعیّت نیز مشاهده میشود. چنانکه بررسی نفوس و جمعیّت مشهد طی دوره قاجار، تا سال ۱۳۲۸ش./۱۳۶۸ق. نیز موید این مطلب است.
در اوایل دوره قاجار جمعیّت مشهد ۳۲۰۰۰ نفر تخمین زدهشده است و به نقل از جرج لرد کرزن، در سال ۱۸۹۲م./۱۲۷۱ش. به ۴۵۰۰۰ نفربالغ میرسد. قهرمان میرزا عین السلطنه هم در سال ۱۳۲۴ق./۱۹۰۶م. جمعیّتی در حدود ۸۰ تا صد هزار نفر را برای مشهد تخمین زده است.[۷] در سال ۱۳۰۷ش./۱۳۴۶ق. اوایل دوره پهلوی این رقم به ۱۳۰۰۰۰ نفر میرسد. طبق آمارهای رسمی، مشهد در سال ۱۳۱۹ش./۱۳۵۹ق. دارای ۱۷۶۴۷۱ نفر جمعیّت و در سال ۱۳۲۸ش. ۲۰۶۹۰۰ نفر شهروند بوده است که در سال ۱۳۴۸ش. /۱۳۸۹ق. به رقم ۴۰۹۲۸۱ نفر میرسد.[۸] از سال ۱۳۴۵ تاکنون نیز هر ده سال سرشماری عمومی نفوس و مسکن در مشهد و سایر نقاط انجام گرفته است.
منابع
[۱]. سفرنامه خراسان و سیستان، شرح سفر کلنل ییت به ایران و افغانستان در روزگار ناصرالدین شاه، چارلز ادوارد ییت، ص۳۰۴
[۲]. مشهد از نگاه سیاحان« از ۱۶۰۰تا۱۹۱۴م.» با تکیه بر منابع ترجمه شده به فارسی. بهروز طاهرنیا مشهد: آستان قدس رضوی. ۱۳۷۶، ص۱۸۷
[۳]. سه سفرنامه هرات، مرو، مشهد. قدرت ا… روشنی زعفرانلو. تهران: توس. ۲۵۳۶، ص۲۰۱
[۴]. جغرافیا و نفوس خراسان در عصرناصری. رضا نقدی. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی. ۱۳۹۰، ص۷۶
[۵]. جغرافیای محلههای مشهد. تقی بینش. مجله دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی. شماره ۲، سال۱۳، تابستان۱۳۵۶، ۳۰۲
[۶]. نفوس ارض اقدس یا مردم مشهد قدیم. زین العابدین میرزای قاجار. تصحیح و توضیح از مهدی سیدی. مشهد: مهبان. ۱۳۸۲، ص۱۵
[۷]. روزنامه خاطرات عین السلطنه. قهرمان میرزا سالور. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. ج۲. تهران: اساطیر. ۱۳۷۶، ص ۱۶۷۷.
[۸]. تاریخ مشهد الرضا. احمد ماهوان. مشهد: سخن گستر. ۱۳۸۸، ص ۴۷۵.
منبع:
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=214645
(۴۲۰)
توسعه نظام آموزشی بزرگسالان در شهر مشهد توسط آستان قدس رضوی (۱۳۰۶ -۱۳۰۹ ش)
کاظم جهانگیری کلاته
آستان قدس رضوی نقش مهمی در گسترش خدمات اجتماعی در شهر مشهد داشته است. آنچه در ادامه می آید مقاله ای است که این موضوع را مورد بررسی قرار می دهد. |
چکیده
تشکیل کلاسهای اکابر، اولین تلاشی بود که برای سوادآموزی بزرگسالان شکل گرفت. این کلاسها که به صورت شبانه در مدارس دولتی تشکیل میشد، اقدامی بود برای آموزش بزرگسالان بیسواد، کمسواد و افرادی که از تحصیل جا مانده بودند. آستان قدس نیز از سال ۱۳۰۶ شمسی اقدام به برگزاری کلاسهای اکابر در مدرسه شاهرضا نموده و در این امر، نقش بسزایی داشته است. این مقاله تلاش دارد با تکیه بر اسناد منتشر نشده موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی، علل، روند شکلگیری، نحوه اداره و مشکلات و مسائل مربوط به کلاسهای اکابر آستان قدس را تشریح نماید.
منبع: جهانگیری کلاته، کاظم، «توسعه نظام آموزشی بزرگسالان در شهر مشهد توسط آستان قدس رضوی (۱۳۰۶ -۱۳۰۹ ش»، شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال ۱۱، شماره ۴۲- ۴۳، بهار و تابستان ۱۳۹۸، ۵۴-۶۴.
برای ملاحظه متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_100243.html
(۴۲۱)
تصویر شهر مشهد و حرم مطهر امام رضا (ع) در سفرنامه واضح
عبدالغنی میرزایف
شهر مشهد و حرم امام رضا (ع) همواره یکی از مسائل جذاب برای گردشگران خارجی بوده است. آنچه در ادامه می آید گزارشی از این امر از منظر یک ناظر خارجی است. |
میرزایف، عبدالغنی، «تصویر شهر مشهد و حرم مطهر امام رضا (ع) در سفرنامه واضح»، مطالعات اسلامی، پاییز ۱۳۵۳، شماره ۱۲، ۱-۱۳.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به این لینک مراجعه کنید:
(۴۲۲)
روزنامه سفر خراسان به همراهی ناصرالدین شاه
علینقی حکیمالممالک
در دوره قاجار شماری از دولتمردان ایرانی به خراسان سفر کرده و دیده های خود را در قالب «روزنامه سفر» مکتوب کرده اند. در ادامه با یکی از این موارد آشنا می شویم. |
روزنامه سفر خراسان به همراهی ناصرالدین شاه
نویسنده: علینقی حکیم الممالک – ایرج افشار
ناشر: فرهنگ ایران زمین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: ۵۷۳
اندازه کتاب: وزیری گالینگور – سال انتشار ۱۳۵۶
مروری بر کتاب
گراور از روی چاپ سنگی به خط علی اصغر
نگارش تاریخ دقیق اجتماعی و سیاسی قرن اخیر ایران منوط به چاپ شدن بسیاری از اسناد و ماخذ عصری است و از آن جمله است سفر نامه هایی که ایرانیان خواه در سفر های خود به پهنه ایران نوشته اند و خواه درباره سفر هایی که به ممالک دیگر کرده و هر یک به چشم عجیب دیده ها و شنیده های تازه ای را برای همزبانان خویش به رشته قلم در آورده است…
ناصر الدین شاه قاجار دوبار به خراسان سفر کرد یکبار در سال ۱۲۸۶ و یکبار در سال ۱۳۰۰.شرح سفر اول به انشاء و تحریر علینقی خان حکیم الممالک به خط علی اصغر در کارخانه آقا میر باقر طهرانی در ۴۸۵ صفحه با چند تصویر کار میرزا بزرگ غفاری به چاپ سنگی به چاپ رسیده است و چون از حیث مطالب عصری و اطلاعات جغرافیایی و تاریخی و شناخت احوال رجال آن دوره واجد اهمیت است به چاپ لوحی آن در این سلسله مبادرت شد
فهرست اعلام این سفرنامه به اهتمام اقای بهاء الدین علمی انواری تهیه شد با بررسی اتفاقات و تحولات تاریخی نسل های پیشین می توان فهمید کدام موضوعات باعث پیشرفت یک ملت و چه عواملی موجب انحطاط آن می شود. غور در احوال گذشتگان طبعا مایه آگاهی و کشف دلایل عقب ماندگی و ترقی فرهنگی کشور خواهد شد. علاوه بر محققان، مردم نیز علاقه مندند که از زندگی حاکمان نسل های گذشته خبری به دست بیاورند؛ زیرا حقیقتا گمان می کنند میان وضع زندگی آنان و اوضاع مملکت داری در گذشته رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. برای پی بردن به واقعیت زندگی گذشتگان، چه منبعی موثق تر از اسناد آن زمان می باشد؛ به ویژه اسنادی که با دست خط خود حاکمان نوشته شده باشد.
فهرست
حسب و حال مؤلف
مقدمات سفر
آغاز سفر
در حضور شاه
قریه بومهن
احضارهای شاه
جیلارد
خیال حرم
رسیدن حرمها
کتابهای اعتمادالسلطنه
در حضور شاه
قیمت اجناس
آمرد ـ ولی چای
امین آباد ـ خرم ده ـ چمن فیروزکوه
بیماری امین السلطان
گور سفید
جاشم ـ خرند ـ آساران
فولاد محله
رسم رودبار
سرخه ده
چشمه علی
آستانه
ملیجک
کلاته ـ چهارده ـ شاه کوه
شکایت از لطفعلی خان
تحقیقات شاه ـ لعنت نامه شاه
شاه و سر حد ارس
طاش ـ جنگ آب
کمی کاه و تعدی حکام
منظره استرآباد ـ تظلم برای آب
رباط تجر ـ نگاربند ـ ابرسیج
منبع:
(۴۲۳)
جلوههای سیمای امام رضا (ع) در برخی آیینهای نمادین و ادب عامه
خلیل بیگ زاده و نادر پروین
در بسیاری از عناصر فرهنگ ایرانی عناصری به چشم میخورد که به نحوی از انحا با امام رضا (ع) مرتبط است. مواردی از این امر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. |
چکیده
فرهنگ و ادبیات آیینی ایران ریشه در اعتقادات دینی و پیوند عمیق عاطفی با معصومین، به خصوص امام رضا (ع)، دارد و از این آبشخورهای ارزشمند و متعالی بهره مند شده است. تحلیل و تبیین آیین های نمادین و ادبیات آیینی رضوی عامه، علاوه بر تبیین پیوندهای آن با فرهنگ رضوی و شخصیت امام رضا (ع)، معتقدات و باورهای ما را نیز غنا و گسترش می دهد. آیین های نمادین و ادبیات عامه رضوی و کارکرد و برآیند آن، مانند توسل جویی، هویت بخشی، انسجام یابی، همبستگی، کاستن از روزمرگی، ایجاد امید و شادی در میان نسل معاصر از نظر مؤلفه های تربیتی و ایجاد خودباوری بسیار مهم است؛ زیرا این کارکردها و آثار آن در تعمیم درک بهتر آموزه های دینی و گسترش آن در میان نسل های جوان، نقش ویژه ای را ایفا می کنند. این پژوهش برخی آیین های نمادین رضوی ازجمله چاووشی خوانی، نصب عَلم، بستن شال و روسری، نذورات، جاسبزی، سوغاتی های زیارتی، دخیل بستن به پنجره فولاد، آب نوشی از سقاخانه اسماعیل طلایی، گنبدنمای رضوی و مژدگانی، و نیز ادبیات آیینی رضوی عامه مانند لالایی، مولودی خوانی، نوحه خوانی، کارآوا و ماشین نگاره های مردمی را که متأثر از فرهنگ رضوی هستند، با رویکردی توصیفی- تحلیلی بررسی و تبیین می کند و نشان می دهد که شخصیت امام رضا(ع) با ویژگی های برجسته ای در فرهنگ و ادبیات عامه ایرانی متجلی شده و آن را آیینی کرده است.
منبع: خلیل بیگ زاده و نادر پروین، «جلوههای سیمای امام رضا (ع) در برخی آیینهای نمادین و ادب عامه». مجله فرهنگ و ادبیات عامه. تابستان ۱۳۹۵. ش۹.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
(۴۲۴)
سه روز در مشهد (۱۳۱۱ خورشیدی): یادداشتهای مسافرت عباس مسعودی
برخی زائران و مسافران به مشهد خاطرات و مشاهدات خود را در قالب سفرنامه یا یادداشت سفر مکتوب کرده اند. آنچه در ادامه می آید نمونه ای از این امر متعلق به دوره پهلوی اول است. |
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این کتاب به این لینک مراجعه کنید:
(۴۲۵)
خوشنویسی کوفی گلچین درباره امام رضا (ع) اثر مسعود نجابتی
تولید آثار هنری درباره امام رضا (ع) در سال های اخیر گسترش بسیاری یافته است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه خوشنویسی است که به سفارش آستان قدس رضوی در سال ۱۳۹۲ انجام شده است. |
برای مشاهده این اثر هنری با کیفیت بالا به این لینک مراجعه کنید:
https://shiaarts.ir/sites/default/files/back/emamreza012.jpg
(۴۲۶)
بررسی مضمونها و اثربخشی مصوبات کمیتهها و شوراهای سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی
سید عباس مرجانی، مریم زبردست
سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی یکی از مهم ترین سازمان های موجود در آستان قدس رضوی است. مولفان این مقاله به بررسی برخی مسائل اداری مرتبط با این سازمان پرداخته اند. |
چکیده
هدف: وجود کمیتهها و شوراها در زمینهها و حوزههای عمومی و تخصصی نشانه پویایی، رشد و بالندگی یک سازمان است. البته وجود این کمیتهها و شوراها تا جایی سودمند است که کارایی و اثربخشی داشته باشند. این پژوهش بر آن است که اثربخشی کمیتهها و شوراهای موجود در یکی از سازمانهای فرهنگی و کتابخانهای بزرگ ایران (سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی) را مورد بررسی قرار دهد و بازخورد نتایج و تصمیمات آنها را روشن سازد.
روششناسی: این پژوهش با رویکردی ترکیبی انجام شده است. در بخش اول پژوهش از روش پیمایشی و توصیفی و در بخش دوم از روش کیفی و تحلیل مضمون استفاده شده است. برای این منظور، ابتدا اطلاعات مورد نیاز از محملهای مختلف همچون صورت جلسات کمیتهها، شوراها و کارگروههای سازمان و مصوبات آنها و مصاحبه جمعآوری و سپس کدگذاری و تحلیل شده اند. جامعه این پژوهش شامل ۳۲ شورا، کمیته و کارگروه موجود درسازمان است که در سال ۱۳۹۵ در حال فعالیت بوده اند.
یافتهها/ نتیجه گیری: در این پژوهش مشخص شد که عواملی همانند وابسته بودن اجرای مصوبات به سایر سطوح اجرایی سازمان، ارزیابی ناعادلانه کمیتهها، وابسته بودن تصویب مصوبات به دیگر سرپرستیها، تأثیر سیاستهای کلان بر تصویب و اجرای مصوبات، به عنوان عوامل فراسازمانی و عواملی نظیر؛ داشتن بار مالی برای اجرای برخی مصوبات، ضعف نظارت برای اجرای برخی مصوبات، وجود مشکلات در اطلاعرسانی مصوبات، کارشناسی نبودن برخی مصوبات، زمانبر بودن اجرای برخی مصوبات… به عنوان عوامل تأثیرگذار در فرایند صحیح تصویب و اجرای مصوبات هستند.
منبع: سید عباس مرجانی، مریم زبردست. «بررسی مضمونها و اثربخشی مصوبات کمیتهها و شوراهای سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی»، شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال یازدهم، شماره ۴۲- ۴۳، بهار و تابستان ۱۳۹۸، ۵-۲۷.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_100240.html
(۴۲۷)
صوفیان خراسانی و صحیفه الرضا
محمدکاظم رحمتی
صحیفه الرضا (ع) یکی از آثار مشهور منسوب به امام رضا (ع) بوده است. در این مقاله مولف به بررسی ارتباط صوفیان منطقه فرهنگی خراسان با این کتاب پرداخته است. |
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://www.shamstoos.ir/Content/media/article/article%20p%20(7)_0.pdf
(۴۲۸)
تشکیلات عصارخانه آستان قدس رضوی در دوره صفویه
مهدی خانی زاده
یکی از بخش های آستان قدس رضوی در تاریخ عصارخانه بوده که عمدتاً مسئولیت تهیه روغن برای استفاده از سیستم روشنائی حرم را بر عهده داشته است. آنچه در ادامه می آید مقاله ای است درباره این عصارخانه در دوره صفوی. |
این مقاله در شماره چهارم (پاییز و زمستان ۱۳۹۷) پژوهشنامه مطالعات اسنادی و آرشیوی منتشر شده است. اما چکیده و متن کامل آن هنوز در شبکه اینترنت در دسترس نیست.
(۴۲۹)
روایتی از پایه گذاران ورزش خراسان و صاحبان بعضی از اولین نشریات ورزشی
ورزش به روایت تاریخ
غلامرضا آذری خاکستر
نشریات ورزشی در قرن اخیر در شهر مشهد و در منطقه فرهنگی خراسان پدیده آمده اند. در این مقاله مولف به بررسی شماری از افراد موثر در این عرصه و نیز نشریات اصلی ورزشی پرداخته است. |
تاریخ ورزش کشورمان با نامهای بزرگی پیوند خورده است؛ از «تختی» که میراث و الگوی ماندگار نسلهاست تا مردان و زنان خوشنامی که هر کدام در برههای، بهانه آن شدند تا پرچم کشورمان در میادین بین المللی، برافراشته شود و نام ایران یک سر و گردن بالاتر از دیگر کشورها قرار گیرد. اما خطه خراسان نیز در پرورش چهره های نامدار این حوزه سهم به سزایی داشته است. استعدادهای زیادی از این جغرافیای استعدادپرور، روانه میادین جهانی شدند.
در این پرونده نگاهی داریم به بعضی اسامی خاص و چهره هایی که در عرصه ورزش استانمان تاثیرگذار بودند اما کمتر معرفی شدند:
اولین مقام مسئول در ورزش مشهد چه کسی بود؟
بسیاری از پیش کسوتان عرصه ورزش کشور، مشهد را با نام شادروان «منوچهر مهران» میشناسند. او یکی از چهرههای درخشان ورزش ایران محسوب میشود. ابتدا نام فامیلش «شهپور» معروف به «شاهزاده» بود که بعدها آن را به «مهران» تغییر داد.
وی سال ۱۲۹۲ش. در مشهد به دنیا آمد و دوران تحصیل را در دبیرستان دانش طی کرد. کار ورزش را با معلمی شروع کرد و تدریس در مدارس شاهرضا و فردوسی بخشی از خدمات وی به شمار می آید.[۱] به اذعان آنهایی که سهمی در تاریخ ورزش استانمان دارند، منوچهر مهران از جمله پایه گذاران ورزش خراسان محسوب میشود. وی میدان معروف به دوچرخه، در مجاورت مسجد حاجفضلا… خان را برای استقرار تأسیسات ورزشی از آستان قدس رضوی گرفت و تمام توانش را بر این هدف متمرکز کرد.
از سال ۱۳۰۸ش، منوچهر مهران که در حوزه ورزشی شهرتی داشت، امور ورزشی دبیرستانها را به عهده گرفت و یک جنبش ورزشی در مدارس مشهد بهوجود آمد. دانشآموزان زیرنظر و سرپرستی «منوچهر مهران» و «علی نقی پرتوی» مربی امور ورزشی، روزهای جمعه به راه پیمایی میپرداختند. تلاش مهران در شناسایی نخبگان ورزشی مشهد و برگزاری مسابقات مختلف، از جمله فعالیت های وی محسوب می شد که باعث شد نخبگان ورزشی شهرمان در میادین ملی، اسم و رسمی پیدا کنند.
منوچهر مهران تا ۱۳۱۶ش، دبیر دبیرستانهای مشهد بود و در مدت حضورش در این حوزه، به مدد همکاران متعهدش، ورزش استان در سطوح عالی و درخشانی قرار گرفت و خراسان همواره جایگاه شامخی در رشته های مختلف و رقابت های متفاوت داشت.[۲]
مهران در سالهای ۱۳۱۳-۱۳۱۶ش. مسئول تربیت بدنی خراسان شد و در واقع اولین مسئول ورزش مشهد به شمار می آمد.[۳] درایت و حسن خلق وی باعث شد تا همدلی خوبی میان اهالی ورزش خراسان شکل بگیرد.
مهران در مسابقههای قهرمانی کشور عضو هیئت مدیره بود و در جشن هزارۀ فردوسی که در سال ۱۳۱۳ش. با حضور نخبگان کشورهای مختلف جهان برگزار شد، برنامۀ ورزشی جالبی را به اتفاق هم رزمانش از جمله دکتر حسین بنایی ترتیب داد که بسیار مورد توجه قرارگرفت.
وی از علاقهمندان و پیش کسوتان ورزش کوهنوردی خراسان نیز بهشمار میآمد و در سال ۱۳۱۴ش. به قلۀ تخت سلیمان صعود کرد. در سال ۱۳۱۵ش. نیز برای اولینبار، یک هیئت از شهر مشهد به تهران سفر و به قله دماوند صعود کردند که مهران، حسین بنایی و امیر بیرجندی صابری از اعضای آن بودند.
منوچهر مهران در سال ۱۳۱۸ با مهاجرت به تهران در خیابان هدایت، باشگاه ورزشی پیکار را تأسیس کرد و ضمن انجام امور ورزشی مختلف، به طور جدی به برنامههای کوهنوردی نیز توجه می کرد. مهران در سال ۱۳۲۲ مجلۀ «نیرو و راستی» را که در آن زمان یکی از منابع با ارزش ورزشی ایران به شمار میرفت، منتشر کرد و با نوشتن مقالات و مطالبی در زمینۀ ورزشهای مختلف و جدید، زمینه آشنایی جوانان با رشته های مختلف را فراهم می کرد. او از جمله مردانی است که موجب شد تیم ایران به پیکارهای جهانی و المپیک راه پیدا کند.[۴]
وی در چارچوب یک طرح ابتکاری، اولین کاروانهای منظم کوهنوردی را شکل داد و کلاسهای آموزشی را نیز در راستای ارتقای سطح دانش فنی کوهنوردان راه اندازی کرد. از اقدامات مهم دیگر وی برای گسترش ورزش کوهنوردی، برنامهای بود با شعار «پرچم نیرو و راستی بر فراز قلل» که در سال ۱۳۲۵ به مرحله اجرا درآمد و در همان دوران حسابی جریانساز و خبرساز شد.[۵]
مهران در تاریخ نوزدهم آذر ۱۳۲۶ در سن ۳۴ سالگی ناگهان فوت کرد. او را در آرامگاه ظهیرالدولۀ شمیران به خاک سپردند. بعد از مرگ وی، منیر جزنی، همسر ورزشکار و ورزشدوستش مدتی رهبری باشگاه را به عهده داشت تا این که باشگاه با وقایع سیاسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تعطیل شد.[۶]
روایتی از مدیریت اولین سالنامۀ ورزشی خراسان
نخستین سالنامۀ ورزشی خراسان در سال ۱۳۲۵ به همت عدهای از ورزش دوستان در تهران، توسط شرکت سهامی چاپ و انتشارات در ۱۹۰ صفحۀ مصور چاپ و منتشر شد. مدیر این سالنامه مهدی ریاضی بود که به مدد همکاران روزنامه نگار و نویسنده اش در تحریریه این سالنامه، اثری جریان ساز را تولید می کرد.
جالب است بدانید ریاضی از سال ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۵ش. مسئول تربیت بدنی خراسان بود. در روایت ها آمده است که او برای راهاندازی این سالنامه، پنجهزارتومان سرمایهای را که از محل ارث پدری به وی تعلق گرفته بود، خرج کرد و موفق شد این اثر را در اردیبهشت ۱۳۲۵ در ۱۹۰ صفحۀ وزیری مصور به چاپ برساند. آقای ریاضی در خرداد ۱۳۷۱ در لسآنجلس آمریکا فوت کرد.[۷]
نخستین «سالنامۀ ورزشی خراسان» در بخش «سرآغاز» خود، بهعلت انتشار و مشکلات فرا روی سالنامه اشاره می کند که در ادامه پارهای از آن ذکر شده است:
«این سالنامه که اکنون به دست خوانندگان گرامی می رسد، محصول همان دلباختگی و شور ورزشدوستی ماست. این تنها یک سالنامۀ ورزشی نیست بلکه یک کتاب سودمند اجتماعی است که میتواند روزها خوانندگان عزیز را سرگرم کند و با چگونگی وضعیت یکی از پر استعدادترین گوشههای این کشور آشنا سازد…. با آن که مشکلات و موانع بزرگ و تحملناپذیری در راه انتشار سالنامه بهوجود آمد اما این موانع نتوانست بر خواست ما غلبه کند. سوختن بسیاری از کلیشهها و مطالب در آتشسوزی بنگاه اطلاعات و مشکلات خارج از حدی که در کار مطبوعات ایران وجود دارد، کوچکترین تأثیری در ما نداشت؛ بلکه بیش از پیش ما را در تصمیم خود راسختر کرد.
در صفحه نخست این سالنامه، ورزشکاران خواستار تأسیس استادیوم آبرومندی با تجهیزات و زیرساخت های کامل در مشهد شدند. همچنین در لابه لای صفحات آن، عکسهایی از روسای دبیرستانهای مشهد درج شده بود.
سالنامه ورزشی خراسان علاوهبر مطالب فوق، به معرفی ورزشکاران خراسان از جمله احمد طاهری، محمدتقی قناویزی، موسی حسینی، شکوئی، آلطه و… پرداخته است. وجود تصاویری از ورزش خراسان و نخستینهای ورزش مشهد در این سالنامه، باعث شد تا مخاطبان در آن دوران با تاریخچۀ ورزش در مشهد و خراسان و افرادی که به پویایی ورزش در این شهر کمک کردهاند، آشنا شود.
منابع
[۱]. دایرهالمعارف نامداران ورزش خراسان. حسن باغبان.جلد ۱. مشهد: انتشارات قدس رضوی. ۱۳۹۰، ص۴۹
[۲]. سفر به خراسان. حسن ا… وردیان طوسی. مشهد: کتابکده، ۱۳۷۱، ص۱۳۸
[۳]. دایرهالمعارف نامداران ورزش خراسان، ص۵۰
[۴]. تاریخ کشتی ایران. مهدی عباسی. جلد۲. تهران: مجید، ۱۳۷۷، ص۵۳
[۵]. تاریخ کوهنوردی ایران. داوود محمدی فر و محمدعلی ابراهیمی. تهران: سبزان۱۳۸۲، ص۱۶۱
[۶] همان، ص ۲۸۰
[۷]. تاریخ کشتی ایران، ص۵۵
(۴۳۰)
بررسی دیدگاه کتابداران در رابطه با خدمات اطلاعرسانی با استفاده از نرمافزارهای اجتماعی (مطالعه موردی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی)
جلال قاسمیان
کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی یکی از بخش های مهم این آستان است. در این مقاله مولف تلاش کرده تا با استفاده از دانش کتابداری یکی از مسائل مربوط به این کتابخانه را بررسی کند. |
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی دیدگاه کتابداران در رابطه با خدمات اطلاعرسانی با استفاده از نرمافزارهای اجتماعی در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی انجام شده است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی و از منظر ماهیت و روش آن توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل ۹۰ نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی است. جامعه این پژوهش به روش سرشماری انتخاب شد و پرسشنامه پژوهش بین آنها توزیع گردید که در نهایت ۷۱ پرسشنامه (۷۸%) برگشت داده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از نظرات اساتید مربوطه تأیید گردید.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که دیدگاه کتابداران در رابطه با خدمات اطلاعرسانی با استفاده از نرمافزارهای اجتماعی مطلوب میباشد و بین جنسیت و سطح تحصیلی کتابداران و استفاده و آشنایی و استفاده آنها از امکانات و قابلیتهای نرمافزارهای اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. ولی بین سن و سابقه کاری و استفاده از امکانات و قابلیتهای نرمافزارهای اجتماعی رابطه وجود ندارد. طبق میانگین رتبهها، توانایی کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس در استفاده از نرمافزار ویکی و سپس وبلاگ از همه بیشتر و در استفاده از شبکه همتا به همتا از همه کمتر است. در مورد بهترین امکان قابلیت نرمافزارهای اجتماعی برای اطلاعرسانی، نرمافزار ویکی و سپس وبلاگ از همه بیشتر و نرمافزار پادکست از همه کمتر است.
نتیجهگیری: برگزاری دورههای آموزشی و خرید نرمافزار و شبکهسازی و ایجاد شرایط به منظور استفاده از امکانات و قابلیتهای وب ۲ از مواردی است که لازم است جهت آشنایی و استفاده بیشتر کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی از امکانات و قابلیتهای وب ۲ در جهت خدمات اطلاعرسانی، به آن پرداخته شود.
منبع: جلال قاسمیان. «بررسی دیدگاه کتابداران در رابطه با خدمات اطلاعرسانی با استفاده از نرمافزارهای اجتماعی (مطالعه موردی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی)، شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال دهم، شماره ۴۰-۴۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۷، ۵۵-۷۷.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_95277.html
(۴۳۱)
خوشنویسی با تکنیک کوفی بنایی در زمینه گره درباره امام رضا (ع) اثر طاهر نبیزاده
آفرینش آثار هنری درباره امام رضا (ع) در سال های اخیر رشد و گسترش بسیاری یافته است. آنچه در ادامه می آید یک نمونه از این موارد است که در سال ۱۳۹۲ تولید شده است. |
برای مشاهده این اثر با کیفیت بالا به این لینک مراجعه کنید:
https://shiaarts.ir/sites/default/files/back/emamreza016.jpg
(۴۳۲)
ماجرای دروازه تاریخی «میرعلی آمو» و نقش آن در تاریخ مشهد
دری رو به تاریخ
غلامرضا آذری خاکستر
برای شناخت آستان قدس رضوی و تاریخ آن، می باید اطلاع کاملی از تاریخ شهر مشهد و خراسان فرهنگی داشته باشیم. آنچه در ادامه می آید، گزارشی است از یکی از مسائل تاریخی شهر مشهد. |
شهرهای قدیم، برج، بارو و دروازهای داشتند که مبادی ورود و خروج مسافران به شمار میآمدند. اما هر شهری با توجه به وسعت و موقعیتی که داشت یک یا چند دروازه، حول آن ایجاد می شد. اصلا همین مَثَل «در دروازه را می شود بست اما…» ریشه در وجود همین مبادی بزرگ و بااهمیت دارد. از طرفی نخستین تصویری که در آن دوران از هر شهر در ذهن مسافران نقش می بست، ورودی آن بود که هویت بخش آن شهر و بازگوکننده احوالات ساکنان آن بود. مشهد نیز در گذشته چند دروازه اصلی داشت که با اسامی خاصی شهرت داشتند و تا به امروز هم نام آن ها با اسم و رسم شهرمان پیوند خورده است. دروازه ارگ، نوغان، عیدگاه، سراب، پایین خیابان، بالاخیابان، قتلگاه، دستجرد، حمید، باغ دولاب و دروازه میرعلی آمو از دروازه های مهمی بودند که در اسناد و منابع تاریخی به اسامی آن ها اشاره شده است و سرآغازی برای ورود مسافران به شهرمان به شمار می آمدند. در مطلب پیش رو، گوشه چشمی داریم به یکی از این دروازه ها و نقش آن در تاریخ شهرمان:
دری رو به تاریخ
دروازه میرعلی آمو به استناد آن چه در نسخ تاریخی آمده، یکی از دروازه های مهم مشهد بوده که در دوره صفویه تاسیس شد و تا اواسط دوره قاجار وجود داشته است. نقشه های قدیمی و کروکیهای تاریخی نشان می دهد که این دروازه میان دو دروازه شمالی نوغان و جنوبی عیدگاه قرار داشته و اغلب لشکر کشی ها به مشهد از مسیر این دروازه انجام می شده است. مولف سفرنامه «از خراسان تا بختیاری» در توصیف دروازه های مشهد نوشته است: «دروازه شهر مقدس مشهد دارای یک در بزرگ تاریخی است که از طرفین به حصاری که دورتادور شهر کشیده شده، متصل است. این حصار دفاعی که جابه جا کنگره هایی در بالای آن دیده می شود، اکنون منزلگاه کبوتران است». [۱]
در جای دیگری آمده است: «حصار مشهد از دیواری تشکیل یافته که در اطراف شهر دور میزند. قطر آن در قاعده ۷۵/۲ متر و در رأس۲۵/۱متر است و در فاصله های متعدد دارای برج های دفاعی می باشد. مدت چندین سال است که از تعمیر آن دست کشیده اند و جابه جا خراب شده و خندق آن را از مصالح خشت و گل پرکرده است، چون این حصار طبق نقشه منظمی ساخته نشده، نمی توان اندازه محیط آن را آن طور که باید معین نمود، به طور تقریب اندازه محیط آن را ۹ کیلومتر میگویند».[۲]
آن مردی که یک دروازه به نامش بود!
از زندگانی «میرعلی آمو» اطلاع درستی در دست نیست. وی قبل از قرن ۱۱ هجری در مشهد درگذشته و بنا به نوشته قاضی احمد قمی در دروازه نوغان دفن شده است.[۳] نویسنده کتاب «تذکره هفت اقلیم»، ضمن معرفی شهر مشهد در دوره صفویه، وقتی به میرعلی آمویه میرسد، از آن به عنوان زیارتگاهی مهم نام میبرد و مینویسد: «در جوار شهر، مزار فیض آثار میرعلی آموست که هرکس در آن مرقد، سوگند به دروغ خورد، هلاک گردد.»[۴] حدود سال ۹۴۰ق. که شاه تهماسب صفوی بارویی برای شهر مشهد احداث کرد، چون یکی از دروازه ها در جوار قبر میرعلی آمویه قرار گرفته بود نام او را بر آن گذاشتند. همچنین میر منشی قمی در سده دهم از توقف چند روزه سپاه ازبک در دروازه نوغان و مزار میرعلی آمویه خبر داده است.[۵] در جوار دروازه میرعلی آمو یکی از قبرستان های قدیمی مشهد واقع شده است و برخی از نویسندگان وجود مقبره میرمحمد تقی رضوی از علما و زهاد اواخر صفویه در این قبرستان را وجه تسمیه قبر میر می دانند.[۶] در دوره صفویه این دروازه یکی از مهم ترین ورودی های شهر مشهد از سمت سرخس بوده است. بنا به گزارش منابع تاریخی در سال ۱۰۰۶ق. سپاه پیاده و سوار ازبک ها از این دروازه خارج شده است.[۷] در اسناد و مکاتبات تاریخی دوره صفویه مزرعه وقفی حمید «خارج دروازه میر علی آمو» یا میرعلی عمو[۸] قید شده است.
روازهای که اگر گشوده می شد، فتنه می آمد!
مشهد در عصر افشاریه هشت دروازه مهم داشته است که نگهبانانی برای آن دروازه ها گذاشته می شد. بنابر محتویات سندی در سال ۱۱۵۹-۱۱۶۰ قمری ماموران فراش و دربانان برای مراقبت و عبور و مرور در این نقطه نگهبانی می داده اند. ملامحمد شریف و ملامحمد صادق به عنوان دربان کشیک اول، ملارفیع و محمد فاضل دربان کشیک دوم و محمد اکبر و محمد به عنوان دربان کشیک سوم در دروازه میرعلی آمو خدمت کرده اند. با توجه به این که آستان قدس در خارج از دروازه میرعلی آمو، از محل داشخانه و خشت پزی در آمدهایی داشته است، احتمالا موقعیت این محل ها در اراضی حمید باشد. زیرا به مرور زمان مزرعه حمید تبدیل به اراضی بایر شده است. در گزارشی مربوط به سال ۴۷-۱۱۴۶ هجری قمری، از محل داشخانه خارج دروازه میر علی آمو مبلغ چهار هزار دینار درآمد ثبت شده است[۹]. همچنین استاد سلطان حسین در سال۱۰۱۷ مبلغ چهارصد شاهی فضی برای اجاره یک ساله محل خشت پزی در دروازه میر علی عمو پرداخت کرده است[۱۰].در دوره افشاریه نیز دروازه میر علی آمویه دستخوش حوادث تاریخی بوده است. به طوری که در ۱۶ربیع الثانی ۱۱۳۹ سپاه نادر محافظان دروازه را کشتند و از طریق این دروازه وارد مشهد شدند.[۱۱] چون دروازه میرعلی آمو محل حمله اقوام ازبک و ترکمانان و افغانان بوده، در زمان قاجاریه آن را مسدود کرده و مردم اعتقاد داشته اند هرگاه این دروازه گشوده شود فتنه ای در شهر به پا می شود[۱۲]
دروازه میر علی انبیا
ادوارد ییت نویسنده کتاب «خراسان و سیستان، سفرنامه کلنل ییت به ایران و افغانستان»، ضمن بیان روایتی از قتل ملک محمود در مشهد، به دروازه میر علی انبیا اشاره کرده و نوشته است: «در سال ۱۷۲۲م./۱۱۳۴ق. ملک محمود سیستانی مشهد را به اشغال خود درآورد و در سال ۱۷۲۶م. شاه تهماسب دوم همراه با فتحعلی خان قاجار مشهد را به محاصره خود درآوردند. در طول همین محاصره است که نادر قلی بیک افشار نیز برای اولین بار مورد توجه واقع می شود. این محاصره دو ماه به طول می انجامد و سرانجام دروازه میر علی انبیا که در حال حاضر اثری از آن به جا نمانده است، با توطئه و خیانتی که به ملک محمود می شود، باز شده و نادر به مشهد وارد می گردد و تمام شهر مِن جمله ارگ آن به دست شاه طهماسب دوم می افتد و ملک محمود نیز به قتل می رسد».[۱۳]
منابع
[۱] سفرنامه از خراسان تا بختیاری. هانری رنه دالمانی. ترجمه فره وشی. تهران: موسسه مطبوعاتی امیر کبیر، ص:۶۰۹
[۲]. همان، ص ۶۱۹
[۳]. مشاهیر مدفون در مشهد و حومه. زیر نظر غلامرضا جلالی. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی. ۱۳۸۹، ص۱۴
[۴] .هفت اقلیم. امین احمد رازی. تصحیح و تعلیق جواد فاضل. ج۲. تهران. کتاب فروشی علی اکبر علمی.ص۱۹۳
[۵] .گورستان های شهر مشهد و نامداران مدفون در آن ها. نادره سیدی. مشهد: مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر مشهد. ۱۳۹۰، ص۳۳
[۶]. مزارات مشهد بزرگ. ابراهیم زنگنه. مشهد: طنین قلم. ۱۳۹۰، ص۲۶۱
[۷]. سال شمار وقایع مشهد در قرن های پنجم تا سیزدهم. محمد تقی مدرس رضوی. ص۸۵
[۸] . مرکز اسناد آستان قدس رضوی، ۳۲۲۳۲ و ۳۲۶۸۱
[۹]. همان، ۶/۳۵۳۲۸
[۱۰]. همان، ۳۲/۴۴۷۲۶
[۱۱]. سال شمار وقایع مشهد در قرن های پنجم تا سیزدهم، ص۱۴۲
[۱۲]. سیمای تاریخی-فرهنگی شهرمشهد. مهدی سیدی. مشهد: آوام. ۱۳۸۲. ص۱۰۶و۱۰۷
[۱۳]. سفرنامه خراسان و سیستان. چارلز ادوارد ییت. ترجمه مهرداد رهبری و قدرت ا… روشنی. تهران: یزدان. ۱۳۶۵، ص۲۹۳
منبع:
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=195669
(۴۳۳)
روایتی از تاسیس اولین هنرستان مشهد و فراز و فرودهای این مرکز آموزشی
مدرسه ای برای صنعتکاران
غلامرضا آذری خاکستر
برای شناخت آستان قدس رضوی و تاریخ آن، می باید اطلاع کاملی از تاریخ شهر مشهد و خراسان فرهنگی داشته باشیم. آنچه در ادامه می آید، گزارشی است از یکی از مسائل تاریخی شهر مشهد. |
تاریخ برای نسل امروز، چیزی شبیه به یک پازل است. تشکیل شده از قطعات کوچکی که هر کدامشان در دوره و زمانی بر جای خود نشستهاند و امروز یک تصویر کامل را پیش چشم ما نشاندهاند. بررسی روند شکلگیری و توسعه سیستم آموزشی شهر مشهد نیز همین روند را حکایت میکند.
در فاصله آن مکتبخانههای تاریخی دیروز تا این مراکز دانشگاهی پیشرفته امروز، یک تاریخ پر فراز و فرود قرار دارد. در «به روایت تاریخ» این هفته برای شما خواهیم گفت که اولین دبیرستان صنعتی شهر مشهد چطور ایجاد شد و نهایتا چطور گذر روزگار را دوام آورد تا امروز در حاشیه یکی از میادین شهرمان، به عنوان میراثی آموزشی شناخته شود.
ایجاد یک مدرسه در همسایگی گل بهار
ماجرای ایجاد اولین هنرستان صنعتی مشهد به توسعه صنایع در دوره پهلوی اول پیوند خورده است. در آن مقطع این دغدغه شکل گرفت که نیروهای متخصص این حوزه اندکشمار هستند، پس ایده تاسیس مدارسی با عنوان هنرستان در سیستم آموزشی آن دوران مطرح میشود. بر همین اساس در تاریخ ۳ تیرماه ۱۳۰۷، لایحۀ استخدام معلم برای مدارس صنعتی مصوب می شود و عملا دولت اجازه پیدا میکند، دو نفر معلم تبعۀ آلمان را برای معلمی مدرسه صنعتی، یکی برای تعلیم فن آهنگری از ۱۵ اردیبهشت ۱۳۰۷ و دیگری را برای فن نجاری از ۱۵ شهریور ۱۳۰۷، به مدت سه سال و با حقوق سالی دوهزار وچهارصد تومان استخدام کند.[۱]
اما در مشهد، تاسیس کارخانجات نخریسی و قند بهانه دست متولیان میدهد تا مرکزی آموزشی به تناسب نیاز این بخش ایجاد کنند. آقای فرهنگ، رئیس کارخانه قند آبکوه، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۱۵ تلگرافی از تهران دریافت می کند که درآن، از او درخواست شده است تا نظرش را درباره تعیین مکانی برای تأسیس هنرستان در مشهد اعلام کند. پاسخ آقای فرهنگ به تلگراف فوق برای هنرستان ایالت چنین بود: «مقتضی میداند نصف عمارت دارالتولیه را بدون باغچه به انضمام عمارت و حیاط عقب که سابقاً مدرسه بود، با گاراژ عمومی متصل به کوچۀ چهارباغ که ضمیمۀ حیاط و در دخول از آن جا میشود تخصیص دهند؛ اجاره ماهی ۴۰۰۰ ریال. همچنین، محل خالی نسبتاً مناسب دیگر، عمارت خضرائی واقع در قرب عدلیه، اجاره با موتور برق ماهی ۱۵۰۰ ریال پیشنهاد میشود»[۲]
پس از این مکاتبات در مهرماه ۱۳۱۵ش. روزنامۀ آفتاب شرق ، درباره شروع بهکار هنرستان مشهد و رشته های آن نوشت: هنرستان مشهد که از طرف ادارۀ کل صناعت و معادن در مشهد تشکیل شده، امسال دارای شعب آهنگری و نجاری خواهد بود. شرط ورود به آن ارائۀ گواهینامۀ ششساله و دورۀ تحصیل آن پنجسال است. گویا در آن برهه، اولین محلی که برای این هنرستان پیش بینی می شود خیابان جهانبانی و محل سابق رستوران گل بهار بوده است.[۳]
تلاش های هنل آلمانی برای یک هنرستان ایرانی
در اواخر نیمۀ اول سال ۱۳۱۵ش، آقای «تئودورهنل» (آلمانی) با همراهی آقایان ناصحی و نصیری، از طرف ادارۀ صناعت و معادن به مشهد آمد و شروع به تأسیس و تشکیل هنرستان مشهد کرد. وی با کوشش و فعالیتی بینظیر توانست در اواخر مهرماه ۱۳۱۵، کلاس اول هنرستان را در دو بخش درودگری و فلزکاری در انتهای خیابان جنت، با عدۀ نسبتاً زیادی که اغلب از کلاس دوم دبیرستان به هنرستان آمده بودند، افتتاح کند. تدریس در بخش فلزکاری به عهدۀ آقای ناصحی و در بخش درودگری به عهدۀ آقای نصیری گذاشته شده بود که هر دو از زبدهترین هنرآموزان کشور بودند.
به سبب نبودن و نرسیدن وسایل لازم، هنرستان فاقد کارگاه بود؛ ولی در اواخر سال تحصیلی ۱۳۱۶ش، با تهیۀ محل در دروازه سراب و رسیدن ابزارآلات، کارگاه مهیا شد و هنرجویانی که یک سال فقط به تحصیل دروس علمی پرداخته بودند، در کارگاه هم مشغول فراگیری مهارتهای فنی شدند.
در هر سال تحصیلی، دو کلاس فلزکاری و درودگری بر کلاسهای قبلی اضافه و همزمان با این پیشرفت، کادر معلمان و هنرآموزان هنرستان تکمیلتر میشد. فعالیت و کوشش آقایان هنل، ناصحی و نصیری در فراهمآوردن و تهیه وسایل فنی ادامه داشت و بهعلت مهیا نبودن یک محل مناسب، ارسال ماشینآلات فنی از تهران ممکن نبود.
برای تهیه یک محل مناسب برای ساختمان هنرستان، پس از مکاتباتی که بین هنرستان و ادارۀ کل صناعت انجام شد، سرانجام موافقت شد که زمین و محل مناسبی برای هنرستان تهیه شود. درنهایت، زمین فعلی هنرستان (میدان تقیآباد) به مساحت ۱۶هزار و ۱۵ متر مربع، از دارایی خریداری و از مهرماه سال ۱۳۱۸ش احداث ساختمان آن شروع شد.[۴] در۲۰ خرداد ۱۳۱۸ هنل مدیرفنی هنرستان مشهد، از کارخانجات این شهر درخواست کرد تا هنرجویان را حین تحصیل، در مراکز صنعتی به کار بگیرند. بنابراین درخواست کرد تا کارخانجات قندسازی، نخریسی، برق، چرم سازی، نوش و سیلو تعین کنند که هرکدام چند هنرجو را میتوانند بپذیرند تا از طرف هنرستان، شاگردان زبده معرفی شوند. ضمناً چون هنرجویان از پایههای مختلف به این مراکز اعزام می شدند؛ اختلاف مزد آن ها هم در نظر گرفته می شد.
جنگ جهانی دوم و رکود هنرستان
در سال ۱۳۲۰ش، اثرات جنگ جهانی دوم به کشورمان رسید. در سوم شهریور ۱۳۲۰ که مشهد به اشغال روسها درآمد، هنرستان مشهد هم در شعلههای سوزان آن زیانهای متعددی دید. آقای هنل دیگر به مشهد بازنگشت و اغلب هنرآموزان و دبیران که به تهران رفته بودند از بازگشت به مشهد خودداری کردند. درنتیجه، پس از آن همه فعالیت، هنرستان دچار رکود بیسابقهای و تمام فعالیتها متوقف شد و حتی کلاسهای پنجم و ششم، تا نیمه آذرماه نتوانستند شروع بهکار کنند.
در اول دیماه ۱۳۲۰، آقای علی محمودی که خود از نقاشان زبردست و شاگرد و داماد مرحوم استاد کمالالملک بود، به مشهد آمد و به ریاست هنرستان منصوب شد. وی توانست به وضع از هم گسیختۀ هنرستان تا حدی سر و سامان دهد، ولی به دلایل مختلفی، دیگر مردم از هنرستان استقبال نمیکردند، بهطوریکه تعداد هنرجویان بهجای افزایش کاهش مییافت.
چون محل سابق برای هنرستان کافی نبود، در مهر سال ۱۳۲۱ش هنرستان به محل جدید «باغ مرحوم حاجی ناظر»، واقع در خیابان فردوسی منتقل شد. همزمان با این انتقال، مکاتبات برای تکمیل طبقه اول ساختمان هنرستان که بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ متوقف شده بود، شروع و بالاخره موافقت شد که طبقۀ اول و ساختمان کارگاهها تکمیل شود. نهایتا در ۲۰ خرداد ۱۳۲۳، هنرستان به محل اول خود منتقل شد. برای تجهیز هنرستان، ماشینآلات درودگری فریمان که در زمان رضاشاه در آن جا نصب شده بود، به مشهد منتقل شد؛ اما کارگاه فلزکاری بهجز یک ماشین تراش که در سال ۱۳۱۷ش به مشهد فرستاده شده بود، فاقد وسایل ماشینی بود.
سال ۱۳۲۶ش، ساختمان طبقۀ دوم هنرستان شروع و پس از یک سال و اندی تکمیل شد. از اواخر سال تحصیلی ۱۳۲۷-۱۳۲۶ش، بهجای آقای محمودی، مهندس تیموری که ازفارغالتحصیلان هنرستان و هنرسرای عالی بود به ریاست هنرستان مشهد منصوب شد.
حرکتی رو به رشد
سال ۱۳۲۸ش، هنرستانها به وزارت فرهنگ واگذار شد و مهندس تیموری به تهران منتقل و از ادارۀ فرهنگ خراسان، آقای مهندس احمد تبریزی، از فارغالتحصیلان هنرسرای عالی، به ریاست هنرستان مشهد منصوب شد[۵]، در این برهه، ۵۶ هنرجو در دو بخش فلزکاری و درودگری مشغول تحصیل بودند.
در سال ۱۳۲۸ش، به دستور وزیر فرهنگ، دورۀ تحصیل در هنرستان سه سال تعیین شد و به دانشآموزان هنرستان، ماهیانه مبلغ یکصدریال و ناهار و سرویس رفت و برگشت اختصاص داده شد. [۶] بودجه هنرستان برای خرید مواد خام و ابزار و ماشینآلات در حدود ۹۰۰۰۰ ریال بود که این مبلغ کفاف خرید مواد خام مصرفی کارهای دستی هنرجویان را نمیداد. در نتیجۀ تلاش مسئولان وقت، پیشرفت هایی در وضع هنرستان حاصل شد و بودجه به ۱۰۰۰۰۰۰ ریال ترقی افزایش یافت و تعداد کلاسها از ۱۲ به ۱۹ کلاس و هنرجویان از ۵۶ به ۴۷۳ دانشآموز و کادر دبیران و هنرآموزان از ۱۰ نفر به ۳۰ نفر افزایش یافت. هنرستان صنعتی، در سال ۱۳۴۱ش، بودجه ای معادل ۷میلیون و ۴۸۲هزار و ۱۹۶ ریال در سال داشت و کادر آموزشی آن مرکب از ۲۶ هنرآموز، هفده دبیر و چهل استاد کار بودند.[۷]
منابع:
[۱]. روزنامه آفتاب شرق، ۲۰ تیر ۱۳۰۷، ص ۱
[۲]. مرکز اسناد آستان قدس رضوی. بایگانی راکد
[۳]. روزنامه آفتاب شرق، ۱۴ مهر ۱۳۱۵
[۴]. سالنامه دبیرستان حرفه و هنرستان صنعتی مشهد. مشهد: چاپخانه خراسان. ۱۳۳۶، ص ۷-۹
[۵]. سالنامه دبیرستان حرفه و هنرستان صنعتی مشهد، ص۲۱
[۶]. روزنامه خراسان، ۹ آذر ۱۳۲۸، ص ۴
[۷] . بهشت شرق. سید حسین موسوی مغانی. مشهد: زوار، ۱۳۴۱، ص ۱۶۵
منبع:
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=195373
(۴۳۴)
مروری بر یک عمر تلاش دکتر امیراعلم برای ایجاد اصلاحات پزشکی در مشهد عهد قاجار
روایتی از زندگی یک ذهن زیبا
غلامرضا آذری خاکستر
برای شناخت آستان قدس رضوی و تاریخ آن، می باید اطلاع کاملی از تاریخ شهر مشهد و خراسان فرهنگی داشته باشیم. آنچه در ادامه می آید، گزارشی است از یکی از مسائل تاریخی شهر مشهد. |
در منابع تاریخی آوردهاند و خواندهایم که در اوایل دوره قاجار، احوال سلامت مشهدیها و خدمات طبابت و پزشکی به آن دوران شرایط مطلوبی نداشته است. بعدها به برکت حضور بعضی اطبای دلسوز، تحولاتی در عرصه پزشکی شهرمان رقم میخورد. یکی از این چهرهها، دکتر امیر اعلم از پزشکان بنام آن دوران بود که اتفاقات خوبی را به نفع شهر و مردمانش رقم زد. ذهن زیبا و دل پرشورش، تاب دیدن دردهای مریضان را نداشت.
تلاش برای کمک به اطفال و مجنونین
دکتر امیر اعلم فرزند میرزا علیاکبر معتمد الوزاره در سال ۱۲۵۶ در تهران به دنیا آمد. او پس از پایان تحصیلات پزشکی در فرانسه به ایران عزیمت کرد و در سال ۱۳۳۶ق./۱۹۱۷م. به عضویت مجلس حفظالصحه دولتی درآمد و بهعنوان نماینده حافظ الصحه خراسان به مشهد آمد و تحولات بزرگی را در شهر مشهد و خراسان آن زمان به انجام رساند. گام اولش را با همراهی مرتضیقلی طباطبایی، متولی وقت حرم رضوی برداشت و آن بازسازی و توسعه دارالشفاء رضوی بود که از ابنیه دوره صفویه به شمار میآمد. بعد از آن هم سراغ اصلاح ساختاری این مجموعه درمانی رفت و سروسامانی به وضعیت آن داد.
بخش دوم اقداماتش به سامان دهی خدمات پزشکی برای اطفال شیرخوار اختصاص داشت و بعد سراغ مجنونین رفت و برای اسکان شان در خارج از دروازه شهر اقداماتی را به انجام رساند. از میان تلاشهایش یکی، پیشنهاد ساخت بیمارستان امام رضا(ع) بود که حدود یک دهه بعد افتتاح شد.
مریض خانه ای که پرستاران غذای بیماران را می خورند
تلاشهای این پزشک چندی بعد نتیجه داد و بخش اول دارالشفاء جدید، در ۲۳ شوال ۱۳۳۶ افتتاح و بازگشایی کل آن نیز در اول جمادیالثانی ۱۳۳۷ انجام شد. امیراعلم وضعیت دارالشفاء را قبل از اصلاحات چنین شرح میدهد: «آرزوی قلبی بنده این بود که بنّایی و تعمیرات دارالشفاء را انجام و مریضخانه مرتبی را به شما نشان دهم، ولی مشکلاتی برخلاف انتظار در کار پیش آمد … منظره دارالشفای آستانه که صدسال پیشازاین مریضخانه منحصربهفرد خراسان بوده، و از نظر اداری مرتب و منظّم و ازنظر علمی و فنی نسبت به علوم طبی آن زمان قابلتمجید بود، فرسنگها از تمدن حقیقی خود دور شده است. افسوس، مملکتی به وسعت و عظمت خراسان، با صدها هزار نفوس فقط یک مریضخانه دارد، آنهم در شهر مشهد و منتسب به حضرت رضا (ع)… در مریضخانهای که فقدان وسایل پزشکی است و پرستاران آن از شدت گرسنگی غذای بیماران را میخورند، و در زیر یک لحاف دو یا سه مریض با امراض مسری آخرین دقایق زندگی را میگذرانند و… بسته شود. چنین بیمارستانی عدمش به ز وجود».[۱]
ایدهای برای مقابله با آمریکایی ها
با شروع جنگ جهانی اوّل، مشهد نیز دچار شرایط اقتصادی و بهداشتی سختی شد و درمانگاه آمریکایی مشهد علاوه بر درمان بیماران، وظایف دیگری چون تهیّه خوراک برای مردم قحطی زده و گرسنه را نیز بر عهده گرفت.[۲] این موضوع موجب محبوبیت آن ها در بین عامه مردم شد[۳]. در اواخر سال ۱۳۰۱ش. نماینده پرس بیتریان میسیون آمریکایی در مشهد به توسعه فعالیتهایی همچون تأسیس بیمارستان و مدرسه با خرید قطعه زمینی در غرب محله پاچنار مشهد پرداخت.[۴] فعالیت پزشکی و دینی میسیون آمریکایی، برخی از تحصیلکردگان فرنگ رفته مثل دکتر امیر اعلم را به عکسالعمل واداشت. او در آن دوران بر ایجاد دارالفنون رضوی برای مقابله با این نفوذ تاکید داشت.[۵]
او در ۴ جمادی الاوّل ۱۳۴۲/ ۱۹۲۳م. طی نامهای به نایب التولیه آستان قدس رضوی پیشنهاد تأسیس دارالفنون رضوی را مطرح کرده است. در بخشی از این نامه آمده است:
«بهطوریکه میدانید دعایت مسیحی آمریکایی، چندی است که مشغول بنای مدرسه و مریض خانه هستند. اگر چه اقدام آن ها منحصر به مشهد نیست، ولی مشهد اهمیت فوق العاده دارد و با احوال کنونی معارف و صحیّه خراسان به سهولت میتوان پیش بینی کرد به محض اتمام مریض خانه و مدرسه، اغلب مریضها و جوانهای ایرانی، برای معالجه و تحصیل به آن جا خواهند شتافت و یک لطمه به این مرکز اسلامی وارد خواهد شد».[۶]
بنابراین، تأسیس دارالفنون رضوی با سه شعبه طبی، ادبی و فلاحتی در محل باغ عنبر به پیشنهاد دکتر امیر اعلم خان، در مقابل فعالیتهای آمریکاییها در مشهد مطرح شد که چندان مورد توجه واقع نشد و در آن دوران در حد یک ایده باقی ماند.
منابع
[۱]. ارمغان جاوید، یا زندگانی خلد آشیان دکتر امیر اعلم. علی اکبر تشیّد تهران. مجله تاریخ اسلام، ۱۳۴۰، ص ۸۹.
[۲]. تاریخ میسیون آمریکایی در ایران. جان الدر. ترجمه سهیل آذری، تهران. نورجهان، ۱۳۳۳، ص ۷۵.
[۳]. گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تا کنون. علی نجف زاده. مشهد. مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد، ۱۳۹۲، ص۱۶۶.
[۴]. روزنامه فکر آزاد، سال اول، شماره ۵۳، ص۳.
[۵]. دارالفنون رضوی ایدهای برای مقابله با فعالیتهای هیئت تبشیری پرس بیتریان در مشهد. مجتبی خلیفه و علی نجفزاده. مطالعات اسلامی: تاریخ و فرهنگ، سال چهل و سوم، شماره پیاپی ۸۷، پاییز و زمستان (۱۳۸۷): ص۱۴.
[۶]. روزنامه مهر منیر، سال سوم، شماره ۲۸، ص۱.
منبع:
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=194772
(۴۳۵)
بررسی میزان رضایت اعضای تالار محققان کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی از انواع خدمات علمی و حمایتی
مریم زیردست ، مجید شایان مجد
کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی یکی از مهم ترین کتابخانه های کشور و یکی از بخش های اصلی این آستان است. در این مقاله پژوهشگران یکی از مسائل مربوط به کتابداران این کتابخانه را بررسی کرده اند. |
چکیده
هدف: هدف این پژوهش رضایت سنجی از خدمات ارائه شده در تالار محققان جهت تسهیل امر تحقیق برای اعضا و مراجعان این تالار است.
روششناسی: این پژوهش با روش پیمایشی و تحلیل دادههای به دست آمده انجام گرفته است. جامعه پژوهش، محققان و پژوهشگران تالار محققان کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی هستند. ۱۰۰ نسخه پرسشنامه تهیه و توزیع گردید که از این تعداد ۸۵ پرسشنامه به دست آمد.
یافتهها و نتیجهگیری: از تحلیل یافتهها مشخص شد که محققان از امکانات الکترونیکی ارائه شده در تالار رضایت کافی ندارند و برای ارتقای سطح امکانات الکترونیکی باید برنامهریزی کرد ولی از امکانات فیزیکی و رفاهی و همچنین قوانین موجود در تالار رضایت نسبی دارند. با نصب سامانه ورود و خروج الکترونیکی موافقند. همچنین از برخی خدمات تالار مانند راهنمایی کتابدار، خدمات اینترنتی آگاهی دارند ولی نسبت به بعضی از خدمات مانند ارائه خدمات مشاور پژوهشی، تکثیر منابع اطلاعاتی، پاسخگویی تلفنی، استفاده از طرحها و پایاننامهها آگاهی کافی ندارند و نیاز است در این زمینهها اطلاعرسانی بیشتری انجام شود. کسانی که از مشاور پژوهشی تالار استفاده کرده اند از این خدمات رضایت داشته و ازعملکرد کتابداران نیز راضی بوده اند.
منبع:مریم زیردست، مجید شایان مجد. «بررسی میزان رضایت اعضای تالار محققان کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی از انواع خدمات علمی و حمایتی». شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال دهم، شماره ۴۰- ۴۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۷، ۲۶-۴۲.
برای کسب اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_95275.html
(۴۳۶)
نقاشی با تکنیک اکرولیک با موضوع ورود امام رضا (ع) به نیشابور اثر طاهر نبیزاده
آفریش آثار هنری درباره امام رضا (ع) در سال های اخیر افزایش زیادی یافته است. نمونه ای از این امر نقاشی اثر طاهر نبی زاده است که در سال ۱۳۷۸ خلق شده است. |
برای مشاهده این اثر با کیفیت بالا به این لینک مراجعه کنید:
https://shiaarts.ir/sites/default/files/back/emamreza015.jpg
(۴۳۷)
کتاب «تاریخ نقاره خانه رضوی»
یکی از بخش های حرم امام رضا (ع) نقاره خانه آن است که درون مجموعه حرم قرار دارد. خانم زهرا فاطمی مقدم در کتابی که در این زمینه تالیف کرده، پیشینه و مشخصات این نقاره خانه را توضیح داده است |
کتاب «تارخ نقارهخانه رضوی» که از سوی زهرا فاطمی مقدم به نگارش درآمده، با نگاهی جدید به بررسی تاریخ نقارهخانه و نقارهنوازی در حرم رضوی پرداخته است.
این رویکرد که حاصل بررسی بیش از دو هزار برگ سند از میان بیش از ۹۰۰ هزار صفحه سند است، در تلاش است با تکیه بر آستان قدس از ابتدا تا عصر حاضر بپردازد.
در این بررسی از روش پژوهش تاریخی استفاده شده است. ابتدا همه اسناد و منابع مرتبط شناسایی و بررسی شد و سپس درستی یا نادرستی و اهمیت آنها در پیوند با موضوع مورد بحث ارزیابی ودر نهایت این گزارش در هفت فصل تنظیم شده است. در فصل اول با عنوان «درآمدی بر پژوهش» ضمن بیان مسئله و اهمیت پژوهش، پیشینه تحقیق و منابع مورد استفاده در متن از جمله اسناد و سایر کتابها بررسی و تجزبه و تحلیل شده است.
در فصل دوم، «سابقه نقارهنوازی در ایران»، ضمن بیان برخی تعاریف و مفاهیم، به بررسی تاریخچه نقارهزنی در ایران پرداخته شده است.
فصل سوم با عنوان «تاریخچه نقارهخانه آستان قدس از آغاز تاکنون»، علاوه بر ذکر تاریخچهای از آغاز نقارهنوازی در حرم رضوی، به بررسی نقارهخانه و نقارهنوازی در حرم رضوی از ابتدای شکلگیری تاکنون پرداخته است.
در فصل چهارم «کارکنان و مشاغل نقارهخانه»، تشکیلات اداری نقارهخانه و مشاغل موجود در آن در دورههای مختلف بررسی شده است.
فصل پنجم به بررسی سازها، وظایف و شیوه نقارهنوازی در نقارهخانه آستان قدس رضوی اختصاص یافته است. فصل ششم نیز محل و ساختمان نقارهخانه را در طی سالهای مختلف موضوع بحث قرار داده است. در فصل پایانی نیز موارد ذکر شده مقایسه و تحلیل شده و در انتها نیز نمونههایی از اسناد با موضوع نقارهخانه در دورههای مختلف همراه با متن بازخوانی شده آنها و نیز تصاویری از نقارهخانه از دوره قاجار تاکنون آورده شده است.
مشخصات نشر: تاریخ نقاره خانه رضوی. مشهد: سازمان کتابخانه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی. ۱۳۹۶
منبع: ایکنا
(۴۳۸)
روایتی از توپبندی روسها و نوروز خونین مشهد که خبرش به بهانه غرقشدن تایتانیک، گم شد
روزی که سالداتهای روسی حرم رضوی را نشانه رفتند
غلامرضا آذری خاکستر
مسئله حمله قوای روس به حرم امام رضا (ع) یکی از مسائل مهم تاریخ آستان قدس رضوی است. آقای غلامرضا آذری خاکستر در این مقاله این موضوع را به صورت مختصر توضیح داده است. |
«بوی خون ای باد از طوس سوی یثرب بر/ با نبی برگو از تربت خونین پسر… عرضه کن بر وی، کز حالت فرزند غریب/ وان مصیبتها، آیا بودت هیچ خبر؟…» اینها کلمات ملکالشعرای بهار هستند، در وصف بهار خونین ۱۲۹۱ خورشیدی مشهدی ها. فروردین شومی که در آن، توپ های روسی گنبد حرم حضرت رضا(ع) را نشانه رفتند تا شقاوت شان، درشت و پُررنگ در تاریخ ثبت و ضبط شود.
ماجرا از چه قرار بود؟
مشهد پس از انقلاب مشروطه دوران پرتلاطمی را طی می کرد. اختلاف بین طرفداران و مخالفان مشروطه یکی از مسائل مهم کشور، حدفاصل سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۰ق به شمار می آمد. سال ۱۳۲۹ق. محمد علی شاه قاجار برای گرفتن سلطنت از مرزهای شمالی وارد استرآباد شد اما از قوای دولتی شکست خورد و با تصویب مجلس، دولت اموال کسانی را که به طرفداری از محمدعلی شاه برخاسته بودند ضبط و مصادره کرد. با اتمام مهلت اولتیماتوم روسیه جهت اخراج مورگان شوستر آمریکایی و با تشدید اختلاف بین مشروطه خواهان و مستبدان، روس ها به بهانه حفظ جان رعایای خود به حضور نظامی در مشهد و دیگر مناطق تحت سلطهاش اقدام کردند به طوری که در محرم سال ۱۳۳۰ق. حدود دوهزار نفر از قشون روس در ارگ مشهد و دیگر نقاط مستقر شدند. کنسول روس با استفاده از فرصتی پنهانی، شروع به تحریک سیدمحمد طالب الحق یزدی (پسرعموی سید ضیاءالدین طباطبایی) و یوسف خان هراتی (از خواص هرات و حامیان محمدعلیشاه که در مشهد اعلام استقلال کرد) می نمایند. یوسف خان مردم را به طرفداری از محمد علی شاه دعوت می نمود و طالب الحق هم به تبلیغ علیه مشروطه می پرداخت و عده زیادی از مردم به این دو گروه پیوستند و به مرور مرکز فعالیت خود را به حرم مطهر و مسجد گوهرشاد منتقل کردند. در این زمان هرج و مرج و آشوب شهر را گرفته بود و رکن الدوله حکمران خراسان هم نتوانست اشرار را سرکوب کند در نتیجه روس ها از فرصت استفاده کرده و با صدور اعلامیه هایی، ضمن مداخله، حکومت نظامی در شهر برقرار کردند.
روایت یک کشتار عجیب
در روایتها آمده که زد و خورد بین شورشیان، به رهبری یوسف خان هراتی و نیروهای دولتی در اوایل فروردین ۱۲۹۱/ ربیع الثانی۱۳۳۰ شدت می گیرد، به طوری که عده ای از مردم بیگناه کشته میشوند. ناامنیها موجب شورش داخلی شده و نهایتا با فشار روسها رکنالدوله استاندار خراسان استعفا میدهد و عملا روسها کنترل شهر را به دست میگیرند و جهت بازگرداندن امنیت، مذاکراتی با شورشیان صورت می گیرد که نتیجه بخش واقع نمیشود. مولف «انقلاب طوس» جریان تهاجم روس ها به حرم مطهر رضوی را اینچنین روایت کرده است: «روز شنبه ۱۰ ربیع الثانی ۱۳۳۰ مردم مشهد متوحش و حیران، هراسان و سرگردان بودند که ناگهان دوساعت به غروب آفتاب مانده، صدای غرش توپ و آواز تفنگ از داخل و خارج شهر بلند شد. در هرثانیه، روسها صد گلوله توپ و تفنگ از چهار جانب شلیک میکردند… تا نیم ساعت از شب رفته روسها پیدرپی توپ و تفنگ شلیک میکردند و به اطراف صحن حرم و مسجد و مردمان بی دست و پا گلوله مثل باران پرتاب می شد. در این وقت روس ها میان روضه مطهره، گلوله می انداختند به قسمی از خارج و داخل حرم شلیک می شد که اشخاص بیگناه نتوانستند میان حرم بمانند، بعضی به رواق های حرم، توحیدخانه، دارالسعاد و دیگر رواق ها پناهنده شدند. در خود حرم روسها چند تن کشتند. صدای «الامان، الامان» میان تاریکی از زوار و مجاور بلند گردید.[۱] » همچنین ملامحمد هاشم خراسانی در توصیف ورود سالدات های(سربازهای) روس به حرم مطهر نوشته است: «آخرالامر مرتضی قلیخان متولیباشی دستمال به سر عصا نمود، از شکاف درب توحیدخانه به طرف ایوان طلا بیرون کرد؛ به علامت امان آوردن. روسها شیپور زدند و توپ زدن را موقوف نمودند و داخل حرم مطهر شدند… چهار شبانه روز حرم و رواق ها و صحنین در تصرف روس ها بود، از کشیک اول تا پنجم احدی از مسلمین و خدمه و زوار راهی به تشرف آستانهمقدسه نداشتند. روز چهاردهم ربیع الثانی که کشیک پنجم بود، چندنفر از دربانها آمدند، درب منزل حقیر گفتند روسها اذن ورود به حرم مطهر دادهاند، متولیباشی فرموده که شما بیایید جهت تطهیر حرم و رواق ها… با چندنفر از طلاب به زودی رفتیم به طرف صحنمطهر، درب صحن بسته بود، درب کوبیدیم دربانباشی درب را باز کرد، وارد شدیم، دیدم توپها در غرفههای طرف قبله محاذی حرم مطهر گذارده، سالداتهای روسی هم پشت توپها ایستاده و جمعی از سالداتها هم طرف ایوان عباسی محاذی ایوان طلا و پنجره بالای اسب ها سوار نشسته… دیدیم چه حرم و چه رواق ها فرش ها خونین، زمین و دیوارها و شبکه های ضریح مطهر خونین…» [۲]
کم رنگ شدن خبر یک کشتار به بهانه غرق شدن تایتانیک
در این تهاجم روس ها حدود هزار و ۵۰۰ زن و مرد را در حرم پس از تفتیش دستگیر کردند. روز یکشنبه ۱۱ربیع الثانی ۱۳۳۰ عکاس روس عکس تمام کشته شدگان را برداشت. در عصر همین روز اسرا را مرخص کردند.[۳] شیخ حسین اولیا بافقی که در آن ایام طلبه یکی از مدارس علمیه مشهد بوده است، دیدهها و شنیدههای خود را راجع به بمباران حرم نوشته تعداد کشتهشدگان را تخمینا صد نفر دانسته و نهایتا نوشته است: «اما آن چه به چشم خود دیدم، چهل نفر زیادتر نبود به جهت این که به نحوی خود را به صحن رسانیدم و شمردم… و بعضیها نقل کردند که چهارصد نفر کشته شده اند.[۴]» همچنین مدرس رضوی کشتهشدگان توپبندی را ۴۱۵ نفر می داند[۵] و در سندی به تاریخ ۱۳۳۷ق. تعداد کشته شدگان داخل حرم را ۴۰نفر ثبت نموده اند ولی کسانی که در خارج به قتل رسیده یا ضعفا از قبیل زن و بچههایی که از ترس تلف شدند یا طفل سقط کردهاند از هزار نفر متجاوز است.[۶]
«سر پرسی سایکس»، سرکنسول انگلیس در خراسان معتقد است:«…پس از تهاجم روسها به حرممطهر احساسات مردم در تمام ایران و تا یک اندازه در تمام دنیای اسلام برانگیخته شد. چه مشهد مرکز مهم زیارتی است. معالتعجب این بمباران در لندن چون با حادثه وحشتناک تیتانیک(کشتی تایتانیک) مصادف شده بود خیلی کم جلب توجه نمود، چه مردم بریتانیا طبعا در شرح آن واقعه شوم که تمام ستون های مطبوعات را به جای مقالات دیگر گرفته بود مستغرق بودند» [۷]
»
یادمان توپ بندی سالداتها
پس از این واقعه، شرح فاجعه توپبندی حرم مطهر رضوی را در قطعه سنگی حجاری کردهاند که با شعری از هاشم هاشم نسب شروع می شود:
اندرآن هنگامه کز آشوب قومی فتنه جوی / روضه سلطان دین گردید پر خاشاک و خار
روضه سلطان دین گفتی کز آن آشوب بود / ماه تابان در محاق و مهر رخشان در غبار
این کتیبه به طول ۱۴۶ و عرض ۷۵ سانتی متر به خط نستعلیق بر سنگ مرمر سفید به کتابت غلامحسین کیمیا قلم و منبتکاری محمد تقی موسوی در ۲۳ سطر نوشته شده است و هم اکنون در مخزن سنگ موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود.
برآوردی از خسارت جنایت روسها
در سال ۱۳۳۷ق. پس از گذشت هفت سال ازتوپبندی صورت خسارات وارد شده به حرم مطهر ۱۶۸۵۰۰۰ تومان برآورد شده است. طبق اسناد خسارات خرابی عمارات، صحنین و گنبد ۲۵۰۰۰۰ تومان ذکر شده و اشیای به سرقت رفته از آستانه مقدسه اعم از جواهر، جقه های نقره، قفل های طلا و… به مبلغ ۲۰۰۰۰۰تومان بوده است.[۸]
روایت اهل ادب از یک مصیبت
تهاجم روس ها به حرم مطهر در ادبیات کشورمان نیز بازتابی قابل تامل داشت، به طوری که اشعاری با عنوان مصائبالرضویه[۹]، مصیبتنامه و شکوائیه در ارتباط با این فاجعه سروده شده است. تجلی سبزواری در قصیدهای با اشاره به مسائل مربوط به مشهد بعد از مشروطه این تهاجم را چنین توصیف کرده است:
روسهایی که دشمن دینند
دشمن دین و خصم آیین اند
تیر را بر نشان هدف کردند
با مسلمان شان طرف کردند
توپهای مسلسل دمدم
بسته شد روبهروی صحن و حرم
معبد شیعیان ایران را
گنبد حجت خراسان را
روسیان، ظلم بر علن کردند
هدف توپ خویشتن کردند
خلق را زین مصیبت عظما
رفت آوای گریه تا بسما [۱۰]
گستاخی و تجاوز روس های تزار موجب میشود تا سالها خاطرات تلخ این فاجعه در ذهن مردم مشهد وجود داشته باشد و شعری ورد زبان داشغلومهای آن زمان باشد.
ما ازو داش غلا مایم که بجنگ ارسا
چار دمن ساخته بودم خودما مثال خرسا
آروم از غروپوف ما نبودن همسدهها
ما بزی حضرت برار گوش نصیحت ندرم…
منابع
[۱]. انقلاب طوس واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی به روایت محمد حسن ادیب هروی، ستار شهوازی. تهران: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. ۱۳۸۸، ص۱۱۹و۱۲۰
[۲]. منتخب التواریخ: در وقایع مهمه متعلقه به حضرت خاتم النبیین و سیده نساء العالمین و الائمه الاثنی عشر (ص). محمد هاشم خراسانی. تهران: کتاب فروشی اسلامیه. ۱۳۳۷. ص۵۷۲
[۳]. انقلاب طوس واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی، ص۱۲۰
[۴]. مشروطه گیلان. یاسنت لویی رابینو و حسین اولیاء بافقی. رشت: طاعتی. ۱۳۶۸، ص۲۲۷
[۵]. سال شمار وقایع مشهد در قرن های پنجم تا سیزدهم. محمد تقی مدرس رضوی. مشهد: بنیادپژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی. ۱۳۷۸، ص۲۳۲
[۶]. مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سند شماره ۲/۶۳۰۶۶
[۷]. تاریخ ایران. سرپرسی سایکس. ترجمه فخر داعی گیلانی، ج ۲، ص ۶۰۴
[۸]. مرکز اسناد آستان قدس رضوی، ۲/۶۳۰۶۶
[۹]. قصیده ای از ملک الشعرای بهار
[۱۰]. تاریخ انقلاب خراسان و بنای مشروطیت. رجبعلی تجلی سبزواری. تهران. ۱۳۲۷ق. ص ۲۱
منبع:
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=194023
(۴۳۹)
روایتی از تاریخ ورود تلفن به شهرمان
الو…الو! مشهد؟!
غلامرضا آذری خاکستر
برای شناخت بهتر مسائل مربوط به حرم امام رضا (ع)، اطلاعات از مسائل مختلف شهر مشهد ضروری است. آنچه در ادامه می آید گزارشی کوتاه از گسترش ارتباطات در شهر مشهد است. |
۱۴۲ سال پیش که گراهام بل اسکاتلندی موفق به اختراع تلفن شد، احتمالا فکرش را هم نمیکرد که روزگاری اختراعش عنان زندگی مردمان را در دست بگیرد و آن گوشیهای ثابت و سیمهای متصل به آن، جای خود را به تلفنهای همراه همهکاره بدهد.
۱۱ یا ۱۲ سال پس از اختراع آن، تلفن به ایران وارد شد. ناصرالدین شاه در یادداشتهای خود، در شرح وقایع جمادی الاخر سال ۱۳۰۲، به تلفنی اشاره میکند که رهآورد سفر فرنگ معین الملک(سفیر ایران در عثمانی) بوده و از آن برای برقراری تماس از شمسالعماره تا باغ سپهسالار استفاده میشده و ظاهراً این نخستین تماس تلفنی در ایران بوده است.
اما مولف کتاب تاریخ موسسات تمدنی جدید درباره ماجرای ورود تلفن به ایران و نقش کامران میرزا در این ماجرا، چنین می نویسد: راهنمای او در این کار، مسیو بواتال فرانسوی بود که در سال ۱۳۰۵ق. از دولت ایران امتیاز راه آهن شهرری را گرفته است و به تصور این که بتواند امتیاز تلفن را از طریق کامران میرزا به دست آورد؛ یک رشته سیم بین کامرانیه و وزارت جنگ کشید، ولی هرگز نتوانست امتیاز آن را کسب کند. بر اساس روایت های تاریخی نخستین امتیاز تلفن ایران در ذی الحجه ۱۳۱۹ به مدت ۵۰ سال به شرکتی واگذار شد که در شهر تبریز به شعاع ۲۴ کیلومتر به ایجاد تلفن اقدام کند. به این ترتیب تلفن تبریز زودتر از تهران دایر شده است.[۱]
به این ترتیب ، تلفن نخستینبار در دستگاه دولتی ایران و در عصر ناصری به راه افتاد ولی اعطای نخستین امتیاز تلفن و رواج آن در عصر مظفری بود.
در محرّم ۱۳۲۱، امتیاز تلفن تمام ایران را به مدت ۶۰ سال به دوست محمدخان معیرالممالک واگذار کردند و وی ملزم شد از تاریخ صدور فرمان تا ۳ سال تلفن تهران و تا ۱۰ سال بعد تلفن دیگر شهرهای ایران را با هزینه خود راه اندازی کند.
تلفنخانه ۷۰ شمارهای
مشهد بعد از تبریز دومین شهری بود که بساط مخابرات و تلفن در آن ایجاد شد. در ماه شوال ۱۳۲۰ مظفرالدینشاه، طی فرمانی امتیاز تلفن مشهد و توابع را به مدت نامعلومی به احمدخان منشورالملک که کنسول وقت عشقآباد بود، واگذار کرد. در این فرمان آمده بود: «چون محسنات تکثیر شعبه تلفن در ممالک محروسه ایران در خاکپای مهر اعتلای همایون شاهنشاهی مشهود و مکشوف است، لهذا به موجب این فرمان مبارک امتیاز احداث تلفن در مشهد و اطراف آن را به جناب عمده الامراء العظام منشور الملک کارپرداز عشق آباد مرحمت فرمودیم که بدون حق واگذاری به تبعه خارجه، هرچه زودتر به ایجاد تلفن شهر مشهد مقدس و اطراف اقدام نموده، در عهد شناسند».[۲]
منشورالملک که جزو نخستین مؤسسان تلفن در ایران نیز بوده است،[۳]با سرمایۀ شخصی و با شراکت میرزا علیاکبرخان، یکی ازساکنان مشهد، به تأسیس تلفن در این شهر اقدام میکند. این تلفنخانه که تا سال ۱۳۲۴ق. به مدیریت میرزا علیاکبرخان اداره میشد، بیش از هفتاد شماره نداشت.
تلفنهای ۳۰ قِرانی
از سال ۱۳۳۴ق. با فوت میرزا علی اکبرخان، مؤسسۀ تلفن شهری مشهد زیر نظر منشورالملک و به سرپرستی حاجحسینآقا ملک اداره میشد. منشورالملک ادارۀ مؤسسۀ تلفن را از سال ۱۳۳۶ق. به میرزا علیاکبر لاری سپرد و در سال ۱۳۱۰ش. قسمتی از سهم خود را نیز به یکی از تجار مشهد به نام حسناف واگذار کرد. عادل نصیر بیک اف از دیگر مدیران تلفن مشهد در این ایام است.[۴]
در آغاز قرن چهارده خورشیدی در مشهد دو موسسه تلفن دایر بود. یکی شعبه ای از شرکت کل تلفن ایران، که مخابرات خراسان با آن موسسه بود. دیگر موسسه تلفن مرکزی مشهد و اطراف که در ابتدای خیابان خسروی قرار داشت و امتیاز آن با میرزا احمد خان منشورالملک بود. ۱۵ کارمند و ۲۲۵ نمره تلفن در مشهد داشت. نرخ ماهیانه هریک، ۳۰ قران بود. محل شرکت کل تلفن ایران شعبه خراسان نیز در چهارباغ واقع بود.[۵]
در ۲۸ مرداد ۱۳۰۸ هیئت وزرا رسیدگی به امور تلفن را به وزارت پست و تلگراف واگذار نمود. بنابراین سرمایهگذاری و توسعه تشکیلات تلفن در شهرستان ها به یکی از برنامه های جدی این وزارتخانه تبدیل شد. در این راستا مشکلات به وجود آمده برای تلفن مشهد موجب شد تا منشور الملک در ۱۵ شهریور ۱۳۰۹ طی مکاتبه ای با دفتر مخصوص شاه و وزارت دربار مشکلاتش را بیان و منعکس کند. در بخشی از آن نامه آمده است: «…با وجود این که مکررا تا حال در این موضوع چه در موقعی که نظارت در امور تلفن ها با وزارت فواید عامه بوده، چه بعد از آن که اداره تلفن ضمیمه پست و تلگراف شده، این بنده در هر موقعی که شرکت تلفن تهران خواسته است به حدود امتیازیه این جانب تجاوز کند، به وسایل قانونی و مدارک کافیه، جواب اظهارات آن ها را داده ام. مع هذا این طور معلوم می شود که اخیرا به استناد قراردادی که موقتا بین هیات محترم دولت و شرکت مزبور منعقد شده است شرکت مزبور می خواهد در حدود امتیازیه بنده سیم کشی نماید، بدین معنی که می خواهد از مشهد به شهرهای اطراف سیم امتداد دهد. چون از قرار معلوم پیشنهادی از طرف دولت روی این زمینه به مجلس شورای ملی داده شد و بعضی از آقایان نمایندگان هم که در اداره تلفن تهران دارای سهم هستند، پیشنهاد مزبور را تقویت می کنند و از آن جایی که موارد پیشنهادی صریحا مخالف امتیازی است که به این جانب داده شده و باعث تضییع حقوق این بنده می گردد…در حفظ حقوق این خانه زاد در مقابل یک موسسه که مهمات آن از نمایندگان هستند تبعیض نشود».[۶]
ماجرای خودکار شدن تلفن و واگذاری آن
مؤسسۀ تلفن تا سال ۱۳۱۲ش. به سرپرستی منشورالملک و با مدیریت میرزاعلیاکبر لاری اداره میشد. در سال ۱۳۱۵ش، منشورالملک که صاحب امتیاز تلفن مشهد بود، به پیشنهاد لاری مدیر تلفن، برای این که در مواقع وزش باد و توفان، سیمهای تلفن به یکدیگرمتصل نشده و باعث از کار افتادن تلفن نگردد، اقدام به تهیه سیم کابل کرد تا تلفن فعلی مشهد به نوع «خودکار» آن تبدیل شود.[۷]در همان زمان منشورالملک، قسمت واگذاری شده به حسناف را مجدداً خریداری کرد و تا اواسط سال۱۳۱۶ش، مؤسسۀ تلفن مشهد با سرمایۀ منشورالملک و ورثۀ میرزا علیاکبرخان و با مدیریت علیاکبر لاری اداره میشد. در همان سال، ورثۀ میرزا علیاکبرخان سرمایه خود را به تیمسارامیرخسروی مدیرکل وقت بانک ملی فروخت و در دیماه همان سال، منشورالملک، امتیاز تلفن مشهد و تیمسار امیرخسروی، تمام سهام خود را به شرکت سهامی تلفن ایران واگذار کردند. در آن برهه، شمارههای دایر در حدود ۳۵۰ شماره بوده[۸] و مدیریت آن با مرحوم حسین عدل بود و پس از مدتی محمود کیمیایی مدیر شرکت تلفن استان نهم منصوب شد و تا سال ۱۳۲۸ این سمت را داشت. دیگر مدیران این شرکت به ترتیب علی صنیعی، مصطفی گوهر دوست، مهندس حسین جلیل و در سال ۱۳۴۰ مهندس کمال الدین نوروزی سرپرست شرکت تلفن خراسان شد. در سال ۱۳۳۸ تلفن خودکار در مشهد راه اندازی شد و شماره های آن به بیش از ۳۰۰۰شماره رسید.[۹]
منابع:
[۱]. تاریخ موسسات تمدنی جدید. حسین محبوبی اردکانی.ج۳. تهران: انجمن دانشجویان دانشگاه تهران. ۱۳۵۴، ص۲
[۲]. اسناد پست و تلگراف و تلفن در دوره رضا شاه. به کوشش مرضیه یزدانی. تهران: سازمان اسناد ملی ایران، پژوهشکده اسناد. ۱۳۷۸،.ص۲۵۰
[۳] . روزنامه شهامت، ۱ مهر ۱۳۱۵، ص ۱
[۴]. مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سند شماره ۶۷۳۶۹
[۵] . مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی. ص۱۸۶
[۶] . اسناد پست و تلگراف و تلفن در دوره رضا شاه. ص۲۴۹
[۷]. روزنامه شهامت، ۹ مهر ۱۳۱۵، ص ۱
[۸] . برق-تلفن-آب آشامیدنی مشهد. عنایت ا… سهامی پایان نامه. ۱۳۵۰، ص ۱۰۱-۱۰۲
[۹]. تلفن خراسان. مهدی عباس پور. پایان نامه سال ۱۳۴۴، ص۷
منبع:
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=193826
(۴۴۰)
بررسی میزان همسویی و تناسب منابع و خدمات الکترونیکی با نیاز کاربران در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی
مژگان سادات موسویان ، حمید قاضی زاد خلیفه
کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی یکی از مهم ترین کتابخانه های کشور و یکی از بخش های اصلی این آستان است. در این مقاله پژوهشگران یکی از مسائل مربوط به کتابداران این کتابخانه را بررسی کرده اند. |
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان همسویی و تناسب منابع و خدمات الکترونیکی با نیاز کاربران در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی است.
روش: روش انجام پژوهش توصیفی – پیمایشی است. جامعه مورد بررسی کاربران و مراجعان بخش منابع الکترونیکی (سمعی و بصری)، کتابخانه جامع الکترونیکی و کتابخانه دیجیتال و کتابخانههای تخصصی سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه محققساخته و مصاحبه است. جهت توصیف دادهها و مشاهدات پس از گردآوری، بازبینی و ورود اطلاعات از نرمافزار اس پی اس اس و از روشهای آمار توصیفی استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه با استفاده از نظرها و پیشنهادهای استادان و کارشناسان امر، مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ، برای ۳۵ سؤال ۰/۹۸۵ به دست آمد که نشاندهنده هماهنگی درونی قابلقبول میان پرسشهای پرسشنامه است.
یافتهها: میزان آشنایی کاربران با خدمات الکترونیکی کتابخانه مرکزی، متوسط و فراوانی کاربران مرد بیش از خانمها و در مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر است. بیش از ۶۰ درصد کاربران از طریق مراجعه مستقیم به کتابخانه، با خدمات و منابع الکترونیکی آشنا شدهاند. میزان استفاده از منابع و خدمات الکترونیکی بخش سمعی و بصری رتبه اول؛ کتابخانه جامع الکترونیکی رتبه دوم؛ کتابخانه دیجیتال رتبه سوم و کتابخانههای تخصصی رتبه چهارم است. میزان استفاده کاربران از منابع الکترونیکی به صورت امانی و از بخش سمعی و بصری رتبه اول؛ استفاده از کتابهای الکترونیکی و دریافت مقاله از پایگاهها در رتبه دوم؛ و منابع و خدمات کتابخانه دیجیتال در رتبه سوم قرار دارند. بیشترین میزان تناسب خدمات الکترونیکی با نیاز کاربران در بخش سمعی و بصری و کمترین میزان تناسب، در کتابخانه دیجیتال است. بیشترین میزان رضایت کاربران از خدمات الکترونیکی در بخش سمعی و بصری و کمترین میزان رضایت در کتابخانه دیجیتال است. نتایج نهایی پژوهش حاکی از آن است که باید در بحث اطلاعرسانی و آگاهیرسانی به کاربران در خصوص خدمات الکترونیکی گامهای مؤثرتری برداشته شود.
منبع: مژگان سادات موسویان ، حمید قاضی زاد خلیفه. «بررسی میزان همسویی و تناسب منابع و خدمات الکترونیکی با نیاز کاربران در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی»، شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال دهم، شماره ۴۰-۴۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۷، ۵-۲۵.
برای مطالعه متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_95274.html
(۴۴۱)
کتاب «آستان قدس رضوی در عصر قاجار»
در سال های اخیر توجه به تاریخ آستان قدس رضوی افزایش قابل ملاحظه ای یافته است. از جمله این آثار می توان به کتاب آستان قدس رضوی در عصر قاجار تالیف رضا نقدی اشاره کرد. |
(۴۴۲)
روایتی از آیینهای خراسانیان قدیم در نوروز؛
۳ بار خاموشی چراغ در استقبال از بهار
غلامرضا آذری خاکستر
برای شناخت بهتر مسائل مربوط به حرم امام رضا (ع)، اطلاعات از مسائل مختلف خراسان ضروری است. آنچه در ادامه می آید گزارشی کوتاه از آیین های نوروز در خراسان است. |
آیین نوروز ریشهای کهن در دل تاریخ ایران دارد و یادگار مردمی است که بهار برای شان یک آغاز نو و تمنایی برای حول حالنا بود.
این میراث چندین هزارساله ایران زمین، در میان اقوام و اهالی مناطق مختلف کشور به چاشنی سنتهای متفاوتی جشن گرفته میشد. خراسانیان برای گرامی داشت، تولد دوباه طبیعت، آیینهای مفصلی داشتند که در ادامه با شماری از آنها آشنا خواهید شد:
وقتی چراغها سه بار روشن و خاموش میشد
از قدیم مراسم تحویل سال باشکوهی در حرم مطهر رضوی برگزار میشد. در دوره قاجار مهمترین مراسم تحویل سال در بارگاه قدس رضوی شامل ارسال خلعت، جاروکشی، غبارروبی و نقاره زنی بود.
طبق سنتی قدیمی هر ساله از سوی آستانه، خلعتهای گران بهایی علاوه بر شاه، برای رجال و شخصیتهای مختلف دربار ارسال میشد که هزینههای زیادی بابت آنها صرف میشد. این رسم تا اوایل دوره پهلوی وجود داشت ولی پس از آن پیگیری نشد.
غبار روبی ضریح مطهر از دیگر مراسمی است که طبق آیین خاصی روزهای قبل از عید نوروز انجام میشود. چراغانی اماکن حرم مطهر از دیگر اقداماتی بود که قبل از تحویل سال انجام میشد. هنگام تحویل سال تمام چراغها را روشن میکردند و به محض حلول سال نو تمامی چراغها سه دفعه خاموش و روشن میشد و سپس نقاره نواخته میشد.[۱]
سنجد ضدگزش و سیر ضد سردی
دکتر شکورزاده که تحقیقات قابل توجهی در زمینه آداب و رسوم مردم خراسان داشته است. راجع به هفت سین نوشته است: «در سینی هفت سین هفت چیز را که نام آنها با «س» شروع شده باشد به این شرح میچینند: سمنو، سکه، سرکه، سیر، سنجد، سماق، سیب و علاوه بر آن سبزه را نیز قرار میدهند.[۲]» در این میان خراسانیها عقیده دارند اگر کسی در موقع تحویل سال سنجد بخورد تا آخر سال گزنده او را نخواهد گزید و اگر سیر بخورد رطوبت و سردی اش نخواهد کرد. [۳]
از جشن میر نوروز تا حکومت زنان بر خانه
در قدیم جشن میر نوروزی در بین اقوام و طوایف خراسان به ویژه قسمتهای شمال این خطه متداول بوده است.
سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی / که بیش ازپنج روزی نیست حکم میر نوروزی [۴]
همچنین حکومت زنان در نوروز از دیگر آیینهایی است که در «بیمرغ گناباد» انجام میشد. در روز نهم تا سیزدهم فروردین حکومت و اختیارات به دست زنان میافتاد، هیچ مردی حق نداشت از خانه خارج شود و اگر خارج میشد، زنان اورا تنبیه میکردند. زنها وسایل و مایحتاج را تهیه و زندگی را اداره میکردند و اغلب روز را در خارج از خانه میگذراندند.[۵]
مهره آبی در دانو
تقریبا دو هفته مانده به عید نوروز در شبی خاص اقوام کرمانج خراسان به پخت غذایی به نام «دانو» اقدام میکنند. محتویات این غذا عبارت است از گندم، نخود، عدس و ادویه. پس از آماده شدن دانو، مهرهای آبی رنگ را داخل ظرف آن میاندازند. آن گاه مادر خانواده با قاشقی بزرگ غذا را به نام هریک از اعضای خانواده بر میدارد. از کوچک ترین فرد خانواده شروع میکند به اسم بردن، مهره به نام هر کسی که درآید آن سال به نام آن فرد خواهد بود. اگر فرد مد نظر دارای خصوصیات اخلاقی خوب باشد سال خوب و پربرکتی در انتظارشان خواهد بود.
شبهای الهفه
در برخی از مناطق کلات نادر هفته آخر سال در روزها و شبهای یک شنبه شب، دوشنبه شب و سه شنبه شب که در بین مردم منطقه به «شبهای اله فه» (Elefe)معروف است، مراسمی بدین شرح برگزار میشود: عموم مردم برای اموات شان قرآن میخوانند و عصر روز سه شنبه آخر سال بر مزار مردهها حاضر میشوند و با قرائت قرآن و فاتحه روح آنان را شاد میکنند.
فال گوش ایستادن از دیگر رسوم این شب بود. عدهای پس از نیت کردن خانههایی را که در آنها به طرف قبله باز میشد انتخاب میکردند و اوایل شب به کنار در این خانهها رفته و بدون این که صاحب خانه متوجه شود، به صحبتهای آنها گوش میکردند. باور داشتند که اگر در خانواده صحبت از نیکی وکارهای خوب باشد، نیت فردی که فالگوش ایستاده، برآورده میشود و چنان چه صحبت چندان جالبی در آن خانواده مطرح نبود، فرد انجام کار مد نظرش را صلاح نمیدانست. معمولا دختران دم بخت و یا پسرها بیشتر به این کار میپرداختند. روز چهارشنبه نمادی از پاکی و طهارت بود. زیرا تطهیر و پاکی بخشی از باورهای مردم بود و با این عمل به تدارک عید میرفتند.
ریسمانی در طلب عیدی
در قدیم در شب عید نوروز، به ویژه در بین برخی از اقوام کلات، نوجوانان نیز بیکار نمیماندند و ریسمانی را تهیه میکردند و با دستمالی که به سرآن گره میزدند، خود را به روی بام خانه همسایهها میرساندند. در خانههای قدیمی معمولا سوراخی بر روی پشت بام تعبیه میشد که محل عبور دود از اجاق بود. ریسمان از سوراخ بخاری یا اجاق به داخل خانهانداخته میشد، صاحب خانه هم به رسم عیدی، شیرینی یا هر چه در خانه داشت بر گوشه دستمال گره میزد و با تکانی فرد متوجه میشد که عیدی را بگیرد. این که چرا این کار در شب و به صورت ناشناس انجام میگرفت؟ احتمالا به دلیل خجالت و شرم افراد در گذشته است. در واقع فردی که درخواست عیدی میداد، هیچ صحبتی نمیکرد. فقط ریسمان آویخته شده از دریچه خانهها نشانه عیدی گرفتن بود.
غذاهای نوروزی
رسم است در ایام نوروز غیر از شیرینی و تنقلات در هر شهر و روستایی نانهایی ویژه پخت میکنند. مردم کلات و قوچان فطیر مسکه و در تربت حیدریه غلفتی میپزند. همچنین در بخشهایی از خراسان شب آخر سال کهنه، سبزی پلو و ماهی و کوکو میخورند و در شب اول سال نو رشته پلو میخورند.[۶]
بازیهای محلی
بازیهای معروف و رایج خراسان که در ایام عید مردم عموما با آنها خود را سرگرم میکنند عبارتند از: آرا آرا، از سرنو قزل خانم، استا سه پایه، استای زنجیرباف، از گلاچی گل، بجل بازی، تخم مرغ بازی، توپ زنجیر پله، توشله بازی، جوز بازی، جمبور جمبور آویزه خر سوز پالون سوز، درنهبازی، رد به رد، دست بده خرما بدم و….[۷] در قوچان بازی آب پشتک و ازبک چور هم در ایام عید رواج دارد.[۸]
منابع
[۱]. نگاهی به مراسم تحویل سال نو در دربار و بارگاه رضوی. علی نجف زاده. مجله علمی تخصصی برگ فرهنگ. ص۳۴
[۲]. عقاید و رسوم مردم خراسان به انضمام پارهای اشعار و لغات و امثال و افسانهها و فالها و دعاها و معماها. ابراهیم شکورزاده. تهران. سروش. ۱۳۶۳. ص۹۹
[۳]. همان. ص۱۰۱
.[۴] شعر از حافظ
[۵]. ایلها و طایفههای عشایری خراسان. سید علی میرنیا. تهران. موسسه انتشاراتی و آموزشی نسل دانش. ۱۳۶۹. ص۲۲۳
[۶] عقاید و رسوم مردم خراسان به انضمام پارهای اشعار و لغات و امثال و افسانهها و فالها و دعاها و معماها ص۱۰۲
[۷]. همان. ص۱۰۷
[۸]. سرزمین و مردم قوچان. محمد جابانی.مشهد. ۱۳۷۳. ص۱۹۳
(۴۴۳)
روایتی از اولین های عکس و عکاسی درمشهد
خاطرات سیاه و سفید
غلامرضا آذری خاکستر
برای شناخت بهتر مسائل مربوط به حرم امام رضا (ع)، اطلاع از مسائل مختلف خراسان ضروری است. آنچه در ادامه می آید گزارشی کوتاه از آیین های نوروز در خراسان است. |
در سال ۱۸۳۹م. داگر، ستارهشناس و فیزیک دان فرانسوی فن عکاسی را اختراع کرد[۱]. با پیدایش و اختراع عکاسی، این صنعت همراه با هنر آن وارد ایران شد بهطوریکه عکاسی و رواج روشهای گوناگون این فن، با حدود سه سال اختلاف از آغاز عکاسی در جهان، در ایران روی داده است. براساس پژوهشهای انجام شده، نخستین عکاسی که تصاویری از ایرانیان تهیه کرد، ژول ریشار بود که اولین عکسها را به شیوه داگرئوتیپ، در اواسط دوره پادشاهی محمدشاه قاجار و حدود سال ۱۲۶۰ق/۱۸۴۴م، در کاخ سلطنتی تهران، از شاه و درباریان تهیه کرده است. بنابراین نخستین آغازگران عکاسی در ایران، اروپاییانی از کشورهای روسیه، فرانسه، اتریش و ایتالیا بودند که در مدرسه دارالفنون نیز تدریس میکردند. این گزارش روایتیاست از ورود این هنر به شهرمان و عکسهایی که در طول تاریخ از تحول سیمای آن، ثبت و ضبط شد:
«شاهبابا» عاشق دوربین بود!
علاقه ناصرالدین شاه به عکاسی، باعث شد تا از او در تاریخ بهعنوان نخستین عکاسباشی ایرانی یاد شود. خانم آتابای ولف در کتاب «فهرست آلبومهای سلطنتی»، ناصرالدین شاه را به صدر این لیست آورده و از او بهعنوان نخستین عکاس ایران نام برده[۲] است. اما آقارضا فرزند اسماعیل، پیشخدمت ناصرالدینشاه و برادر حکیمالممالک (یکی از پزشکان مخصوص شاه) نیز نخستین فردی بوده که ناصرالدینشاه در سال۱۲۸۰ه. ق/۱۸۶۳م به وی سمت عکاسباشی ایران را داد.[۳] در واقع، در دوره ناصرالدینشاه، هنر عکاسی در ایران رواج پیدا کرد و این فن تا آن جا اهمیت یافت که شاهان قاجار لقب عکاسباشی را به مجموعه القاب درباری افزودند. علاقه ناصرالدین شاه به عکاسی و اختصاص یکی از ساختمانهای کاخ سلطنتی به عکاسخانه مبارکه همایونی موجب شد تا این هنر، جایگاهی شایسته در دربار پیدا کند اما این هنر از سال ۱۲۶۳ق، از حصار کاخ سلطنتی خارج شد و به همین واسطه، اولین عکاسخانه در تهران دایر شد.
عکاسباشیهای شاه و نماهای ماندگار از مشهد
در سال ۱۲۷۵ق/۱۸۵۸م، «آنتونیو جانوتسی» افسر ایتالیایی، نخستین عکسبرداری را از شهر مشهد و بناهای مقدسه آن و شهرها و روستاهای مسیر تهران انجام داد.[۴] پس از آن در سال ۱۲۸۳ق، مقارن سفر اول ناصرالدینشاه به مشهد، آقارضا عکاسباشی که یکی از ملتزمین رکاب شاه بود، عکسهایی از مشهد تهیه کرد. در دومین سفر ناصرالدینشاه به مشهد در سال ۱۳۰۰ق نیز، منوچهرخان عکاسباشی در زمره همراهان شاه بود. در واقع، سفرهای ناصرالدینشاه به خراسان موجب آشنایی مردم مشهد با صنعت عکاسی شد. پس از آن عکاسانی از مشهد عکس گرفتند که در این میان، عکسهای عبدا… قاجار در سال ۱۳۰۸ق، بیش از همه شهرت یافتند و محور توجه قرار گرفتند.
قابهای عبدا…
عبدا… میرزا، فرزند جهانگیر میرزای قاجار در سال ۱۲۶۶ ه.ق. به دنیا آمد. او در مدرسه دارالفنون با فن عکاسی آشنا شد و در عکاسخانه مبارکه دارالفنون به کار مشغول شد. وی در سال ۱۲۹۵ه.ق. به مدت یک سال ونیم به پاریس اعزام و هنر عکاسی را تکمیل نمود. عبدا… قاجار سه بار به خراسان سفر کرد و عکسهایی از اوضاع اجتماعی و آثار و ابنیه تاریخی مشهد،کلات ، درگز ، سرخس ، بجنورد و قوچان ثبت نمود. [۲]
اولین عکاسان شهر مشهد
تقریباً ۶۰ سال پس از اختراع عکاسی، سرانجام در سال ۱۳۱۹ق، میرزا عبدالجباراف و میرزا فرجا… اُف که ظاهراً پدر و پسر یا دو برادر بودند و عکاسی را در عشقآباد روسیه فرا گرفته بودند، در محله سراب اولین عکاسخانه را دایر می کنند و نیز میرزا علی اصغر نامی در روزهای آغاز انقلاب مشروطه به سال ۱۳۲۳ق، در مشهد عکاسخانه داشتند. ایرج افشار در کتاب گنجینه عکسهای ایران از دو عکاس به نامهای میرزا فرج ا… عباداف (۱۳۱۹ق) و میرزا عکاسباشی آستان قدس (۱۳۲۰ق) بهعنوان نخستین عکاسان مشهدی نام برده است. بنابراین از میرزا فرجا… میتوان بهعنوان نخستین عکاس بومی ساکن مشهد نام برد. وی در کوچه سراب عکاسخانه داشت و به اذعان بعضی اسناد، عکاس درجه سه بود. [۵]
اولین عکاس آستان قدس
نخستین فردی که از وی در اسناد آستان قدس رضوی بهعنوان عکاس نام برده شده و مواجب میگرفته، «میر آقا عکاسباشی»، مربوط به سال ۱۳۲۰ق است. وی تا سال ۱۳۳۰ق در قید حیات بوده و بعد از آن حقوق او به ورثهاش رسیده است. [۶]
تاریخ عکاسی در مشهد با عکاسانی چون بهاءالملک و بوریس کلیمی مشهور به بابا که مقارن جنگ جهانی دوم، صاحب عکاسی مانی در مشهد بودهاند، ادامه دارد. عکاسخانههای مصور، گاگارین، سعادت و یوسفیان ارمنی، عماد عصار و هاشم ظریف از جمله عکاسیها و عکاسان قدیم مشهدند.از دیگر عکاسخانههای قدیم مشهد میتوان به عکاسی «امید» بهمدیریت رضا همتیان در کوچه چهارباغ، عکاسی «نصرت» بهمدیریت محمد نصرت، عکاسی «پیما» متعلق به حسن پیما، عکاسی «آیریا» بهمدیریت علی آیریا و عکاسی «سیاح» متعلق به ابراهیم ذهبی اشاره کرد.
اولین عکس فوری
در سال ۱۳۱۶ش، عکاسی «نصرت» خبر راهاندازی عکس فوری در مشهد را در اعلانی با این مضمون منتشر ساخت:[۷] «بهمنظور تکمیل به مؤسسه خود و تسریع در عمل عکاسی و خدمت به مرجوعین محترم، اخیراً عکاسخانه نصرت واقع در خیابان خسروی، ماشین و وسایل تهیه و وارد نموده که با نهایت زیبایی و قید فوریت ممکن است در شب عکس فوری و غیرفوری برداشته و در ظرف یک ساعت تقدیم نماید».
پدرعکاسی خراسان
ابراهیم ذهبی مشهدی معروف به «سیاح» از پیش کسوتان عکاسی خراسان بود. وی در سال ۱۳۰۱ش. درشهر بخارا متولد شد. او جایی ماجرای مهاجرتش به ایران را چنین بیان کرده است:«بعد از انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷م. حدود چهار یا پنج سال داشتم، کمونیستها به خانه ما حمله کردند. در این موقع پدربزرگم پرچم ایران را بالا کشید و گفت: «ما تبعه ایران هستیم و حق ندارید اموال ما را ببرید. خانواده ما از طریق مرز باجگیران وارد ایران شدند سپس به خاطر علاقه به علی ابن موسی الرضا(ع) به شهر مشهد عزیمت کردیم و در کوچه چهنوساکن شدیم».[۸]
وی تحصیلات ابتدایی را تا سال ۱۳۱۶ در مدرسه ملی «محمدیه سعادت» واقع در بازار سرشور گذراند و از سن ۱۵سالگی زیرنظر داییاش محمدحسین عالمزاده که او نیز از مهاجران روسی و یک عکاس معمولی و آماتور بود، شروع کرد؛ «بچه که بودم خیلی دوست داشتم یک دوربین داشته باشم. روزی جعبه ای را برداشتم و روزنه ای در آن ایجاد کردم و در آن یک عدسی کار گذاشتم، عکسهایی را از جاهای مختلف دنبال هم گذاشته و از جلوی روزنه عبور دادم، برای خودم شهر فرنگی درست کرده بودم…پدرم می گفت: تو آخر یا نقاش میشوی یا عکاس» [۹]
سیاح سال ۱۳۲۸ش مغازه عکاسی خود را به نام عکاسی «سیاح» در فلکه جنوبی دایر نمود. پس از تخریب بافت پیرامون حرم رضوی در دهه ۵۰ ، مغازه خود را به فلکه آب منتقل کرد.
ذهبی(سیاح) از ابداع کنندگان سبک عکاسی «حرم و بارگاه» است. عکاسی حرم و بارگاه یا زیارتی از جمله سبک های عکاسی است که در شهرهای مذهبی همچون مشهد، قم و کربلا شکل گرفته و رونق دارد. ویژگی عمده عکاسی زیارتی را میتوان پس زمینه و نحوه جلب مشتری دانست؛ «مهم ترین ویژگی این نوع عکاسی نداشتن آرشیو است و علت آن نیز نوع مشتری است. مشتریان این بخش زائرین هستند که به دلیل عدم مراجعه به چاپ مجدد، نیاز به آرشیو را ایجاد نکردهاند. بارز بودن جنبه یادگاری و تقدس این نوع عکسها، استفاده از پس زمینههای منقش به حرم مطهر رضوی و سرعت در ارائه کار به مشتری از دیگر ویژگیهای عکاسی حرم و بارگاه می باشد.»[۱۰]
ابراهیم سیاح در ابتدای شروع به عکاسی حرم و بارگاه سوژه ها را به پشت بام خانهاش میبرد تا حرم را در پس زمینه داشته باشد. وی در مرور خاطراتش پیرامون این موضوع گفته است: «در زمان رضاشاه که دور فلکه حضرت را خراب کردند و مانع عکاسی در مجموعه حرم شدند، پردهها را ساختم. یک نقاشی بود به نام آقای «دیدین فر» که مغازهاش توی خیابان امام خمینی(ره)(فعلی)، روبهروی اداره کل آموزش و پرورش خراسان بود، نقاشیهای پردهها را از روی عکسهایی که من از مجموعه حرم گرفته بودم، در اندازههای دو در دو متر به صورت چهارگوش نقاشی میکرد. نقاشیها بیشتر مربوط به گنبد و گلدسته، صحن نو، صحن کهنه و ضامن آهو بود. زائران که اغلب از شهرستانها و روستاها بودند، پس از انتخاب پرده مورد نظر و نوع پوشش جلوی تصاویر نقاشی شده میایستادند و عکس می گرفتیم.» او مدتی نیز با روزنامه خراسان همکاری داشت. عکس وی به عنوان سقای پیر در سال۱۳۳۶ش. برنده مقام اول عکاسی آمریکا شد. وی با امضای قراردادی در دهه ۲۰ با آستان قدس رضوی، با استفاده از دوربین های فانوسی و شیشه های حساس شده به نور، مبادرت به تهیه عکس هایی از اماکن حرم مطهر امام رضا (ع) کرد. ذهبی در سن ۹۱ سالگی در صبح روزسه شنبه ۲۸ خرداد۱۳۹۲در مشهد چشم از جهان فروبست و در آرامگاه خواجه ربیع مشهد به خاک سپرده شد.
منابع
[۱]. مختصری از تاریخ عکاسی. هادی اشتری. ارمغان، شماره ۱، فروردین ۱۲۹۹.ص۲۷[۲].عکاسخانه ایام گزیدهای از تاریخ عکاسی خراسان. نسرین ترابی. تهران: کلهر. ۱۳۸۳. ص. ۳۱[۳]. از نقره و نور (جستارهایی در تاریخ عکاسی ایران) محمد رضا طهماسب پور. تهران: نشر تاریخ ایران. ۱۳۸۹، ص ۴۴[۴] . همان. ص۳۹[۵] .عکاسخانه ایام گزیده ای از تاریخ عکاسی خراسان. ص ۵۱[۶].گزیده عکس های تاریخی موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی. الهه محبوب فریمانی و بهزاد نعمتی. ج۱. مشهد: سازمان کتابخانه ها، موزهها ومرکزاسناد آستان قدس رضوی. ۱۳۸۴. ص ۲۵[۷]. روزنامه شهامت، ۱۲دی ۱۳۱۶[۸]. تاریخچه عکاسی در آستان قدس(مصاحبه با آقای ابراهیم سیاح). محمد نظرزاده. دفتر اسناد جلد چهارم. ص۳۲۵-۳۴۴[۹]. عکاسخانه ایام گزیده ای از تاریخ عکاسی خراسان. ص۶۵[۱۰]. عکاسی زیارت. سرین ترابی. کتاب ماه هنر. شماره ۱۲۵، بهمن۱۳۸۷. ص۵۳
(۴۴۴)
نقش اسناد تصویری در هویت بخشی به شهر مشهد: دوره قاجار تا به امروز
مهدی حسامی دوغایی
ورود صنعت عکاسی به شهر مشهد، ابتدا در قالب عکسهای رسمی و درباری و سپس به صورت مردمی، تحول مهمی در حفظ خاطره و تاریخ ایشان شهر داشته است. آنچه در ادامه می آید یک پژوهش مرتبط با این مسائل است. |
چکیده
پیشینه عکاسی در ایران و شهر مشهد به دوره قاجار برمیگردد. عکاسان به محض اطلاع از قابلیت و توانمندی هنر و صنعت عکاسی آن را وسیله و ابزاری مؤثر برای حفظ هویت شهری و اماکن تاریخی تشخیص داده و اسناد تصویری ارزشمندی از تغییر و تحول شهری در دویست سال اخیر به یادگار گذاشتهاند که در حال حاضر جزء نفیسترین اسناد تاریخی به خصوص در دوران معاصر محسوب میشود. این مقاله به روش کتابخانهای تهیه شده است.
یافتهها و نتایج پژوهش نشان میدهد که مشهد در صد سال اخیر و در مقایسه با شهرهای دیگر ایران دچار تغییر و تحولات شده و از بافت تاریخی و نمادهای هویتی آن، اعم از کاروانسراها، تکیهها، آبانبارها، مدارس قدیمی، بازارچهها، خیابانها و محلات قدیمی چیزی جز یک اسم و یا واژهای کوچک در اذهان و گویشهای محلی بر جای نمانده است. عکسهای برجای مانده عینیترین اسناد بر جای مانده از شهر مشهد در یک قرن اخیر به شمار میرود و بنا بر احتمال بروز چالش و خلاء اطلاعاتی در شناسایی شهر مشهد، وابستگی بیشتری به عکسهای تاریخی به عنوان سندی معتبر در هویت بخشی به شهر احساس میشود.
منبع: مهدی حسامی دوغایی. «نقش اسناد تصویری در هویت بخشی به شهر مشهد: دوره قاجار تا به امروز»، شمسه: نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سال ۱۲، شماره ۴۶-۴۷، بهار و تابستان ۱۳۹۹، ۳۳-۴۷.
برای مشاهده متن کامل این مقاله به این لینک مراجعه کنید:
http://shamseh.aqr-libjournal.ir/article_118005.html
(۴۴۵)
پای صحبت مؤلف کتاب «آستان قدس رضوی و موقوفه محرابخان با تکیه بر اسناد جذامیان
سنگ صبوری برای دلهای شکسته جذامیان
آستان قدس رضوی در زمینه اقدامات خیریه و عام المنفعه سابقه ای طولانی دارد. آنچه در ادامه می آید گفتگوئی است با مولفین کتابی در زمینه اقدامات آستان قدس رضوی در ارتباط با جذامیان. |
این اثر در بخش کتاب برتر، محور حرم و اماکن متبرکه، دهمین جشنواره بینالمللی انتخاب کتاب سال رضوی در مرداد ۱۳۹۶ حائز رتبه شد.
کتابی که بیانگر خدمات آستان قدس رضوی به جذامیان در گذشتههای نه چندان دور است و توسط نورالدین حسین سنابادی عزیز، کارشناس باسابقه سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی تألیف شده است. محققی که متولد سال ۱۳۳۸ آبادان است. او که در سالهای دور برای گرفتن سرمشق خوشنویسی خدمت مرحوم مصطفی مهدیزاده؛ استاد مشهور خوشنویسی و کارمند آستان قدس رضوی به کتابخانه حرم مطهر رضوی رفت و آمد داشت، سرانجام در آستان ملکوتی امام هشتم مشغول کار شد و از سال ۱۳۶۹، بهطور رسمی خدمتش را در کتابخانه قدیم آغاز کرد. سنابادی، طی این مدت، در بخشهای مختلف سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی فعالیت کرده است.
کتاب «آستان قدس رضوی و موقوفه محرابخان با تکیه بر اسناد جذامیان» روایتگر چه موضوعی است؟
این کتاب در سه فصل وضعیت جذام در جهان و ایران، جذام در خراسان رضوی و جذام در خراسان شمالی را نشان میدهد.
جرقه تألیف و پژوهش این اثر چطور در ذهن شما زده شد؟
در بخش تاریخ شفاهی مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی و با توجه به روز جهانی حمایت از جذامیان، پروژهای با عنوان «جذام خراسان» تعریف شد. از آنجایی که در گذشته به همکاران گفته بودم در زمان جوانی و تحصیل در هند، جذامیان زیادی را از نزدیک دیدهام، انجام این پروژه به من محول شد و در سال ۱۳۸۴ کلید خورد. البته برای انجام هر پروژه تاریخ شفاهی، مصاحبهشونده نیاز به مطالعه و داشتن اطلاعات مقدماتی درباره موضوع مصاحبه دارد. به همین دلیل، شروع به گردآوری اطلاعات مختلف درباره این موضوع کردم.
درباره عبارت «با تکیه بر اسناد جذامیان» که در عنوان کتاب آمده است، بیشتر توضیح دهید.
حدود دو هزار برگ سند تاریخی مرتبط با جذامیان در آرشیو اسناد مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی وجود دارد که روایتگر خدمات این آستان مقدس به جذامیان است. در مرحله اول بررسی اسناد، ۵۰۰ برگ سند انتخاب شد که در مرحله نهایی، این تعداد به ۲۵۰ برگ سند بدون تشابه و تکرار رسید. خیلی از این اسناد، اسناد محاسباتی آستان قدس رضوی است که به خط سیاق نوشته شده است. این اسناد با همکاری سالم حسینزاده؛ سرپرست گروه اسناد مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی خوانده شد که متن بازخوانی آنها در کتاب آمده است.
از چه منابع دیگری برای تألیف اثر خود استفاده کردهاید؟
پروژه تاریخ شفاهی جذام خراسان حدود ده سال طول کشید و سال ۱۳۹۴ پرونده آن را بستیم. در این مدت ارتباطات گستردهای با شفایافتگان و مسئولان مرتبط با مراکز جذامیان مثل انجمن حمایت از جذامیان داشتم و اطلاعات و مدارک زیادی را از طریق این افراد جمعآوری کردم. بهطور نمونه انجمن، سندهای حمایت از جذامیان را در اختیارم قرار داد. خود شفایافتگان هم علاقه شدیدی داشتند در گردآوری اطلاعات کمکم کنند. حتی عکس روی جلد کتاب، از طریق برادر یکی از همکاران به دستم رسید که نشاندهنده مراسم افتتاحیه بیمارستان شهید هاشمینژاد طلاب است. در سفرهای مختلف به گوشه و کنار کشور هم اگر علائمی از شفایافتگان جذام میدیدم، پیگیری میکردم.
در مجموع، علاوه بر اسناد آستان قدس رضوی، از پژوهشهای میدانی، روایتهای شفاهی با مجذومان شفایافته و دستاندرکاران مرتبط با آنها، عکسها، نشریات و پایاننامههای رشتههایی مانند پرستاری استفاده کردم تا کتاب در ۴۸۰ صفحه به قطع وزیری تدوین و منتشر شد. البته منابع موجود در بخشهای گوناگون سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی هم نقش مهمی در تألیف این اثر داشته است.
درباره موقوفه محرابخان و شکلگیری آن بگویید.
پیش از سال ۱۳۰۳ قمری، مبتلایان جذام برای طلب شفا و کسب روزی به مشهد میآمدند و در اطراف حرم مطهر رضوی پراکنده بودند. به دستور میرزا عبدالوهاب آصفالدوله شیرازی، حاکم وقت خراسان و متولیباشی آستان قدس رضوی(۱۳۰۱-۱۳۰۳قمری)، جذامیان جمعآوری و در قلعه محرابخان اسکان داده شدند. این قلعه در بخشی از زمینهای شادکن از موقوفات بارگاه مطهر امام هشتم(ع) قرار دارد. این اتفاق، باعث توجه و کمک مردم خیر و هیئتهای مذهبی به این افراد شد که از جمله میتوان به کمکهای مرحوم آیتالله میرزا جواد آقا تهرانی(ره) اشاره کرد. محمد ولیخان اسدی هم در دوره نیابت(۱۳۰۵-۱۳۱۴ شمسی) مجموعهای مجهز به درمانگاه و آشپزخانه برای آنان ساخت.
در این مدت، در پرتوی آستان منوّر رضوی از این افراد حمایتهای زیادی شد. مجموعه آستان قدس رضوی در سال ۱۳۳۵ شمسی، پس از اقدامات تکمیلی دیگر، جذامخانه را با همه متعلقاتش به بهداری خراسان واگذار کرد که «آسایشگاه محرابخان» نامیده شده است.
اما این امر با مخالفت مجذومان مواجه شد و مجموعه محرابخان دوباره به این آستان مقدس بازگردانده شد. امکانات بسیاری خوبی برای این افراد مهیا شده بود بهطور مثال در مرکز نگهداری آنها در دهه چهل، شیرهای آب با چشم الکترونیکی کار میکرد تا بیمارانی که معلولیت دست داشتند، بتوانند از آنها استفاده کنند.
مطالعه این کتاب را به چه افرادی پیشنهاد می کنید؟
اگرچه کتاب تخصصی است و مخاطبان اصلی آن جامعه علوم پزشکی و پرستاری کشور بهویژه مراکز درمانی بیماران پوستی هستند، اما بخش اول که با بهرهگیری از مصاحبههای تاریخ شفاهی و بهصورت روایی نوشته شده، برای آشنایی عموم مردم با زندگی جذامیان جالب و خواندنی است.
انگیزه اصلی شما از تألیف این اثر چه بوده است؟
با تدوین این کتاب تلاش کردم صدای مظلومیت جذامیان را به گوش مسئولان کشور برسانم و مردم را با مصیبتهایی که بر آنان گذشته، بیشتر آشنا کنم. همچنین با استناد به اسناد تاریخی و مصاحبههای تاریخ شفاهی، اقدامات آستان قدس رضوی را در حمایت از این بیماران نشان دهم. امیدوارم این کتاب نگاه مردم و وحشتی را که از جذامیان و شفایافتگان دارند، تغییر دهد. خوشبختانه پس از انتشار کتاب، شفایافتگان کمتر با من تماس میگیرند و شکایتهای آنها کمتر شده است. فکر میکنم کتاب توانسته نگاه خیلی از مردم را نسبت به شفایافتگان این بیماری تغییر دهد و سنگ صبوری برای دلهای شکسته جذامیان باشد.
از دیگر آثار و فعالیتهای پژوهشیتان بگویید.
در حوزه کودک چند جلد کتاب تألیف و منتشر کردم. همچنین ویراستاری چند کتاب را در کارنامه کاری خود دارم. بهطور نمونه در حال حاضر مشغول ویراستاری جلد دوم کتاب «فرهنگ لغت ترکی خراسانی» هستم. در همایشها و جشنوارههای مختلف نیز با ارائه مقالات مرتبط شرکت میکنم.
ارزیابی شما از جشنواره انتخاب کتاب سال رضوی چیست؟
جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)، رویداد مهمی است که در بخشهای مختلف از شعر گرفته تا کتاب، در سراسر ایران برگزار میشود. از زمانی که در اداره روابط عمومی سازمان کار میکنم، بهصورت غیرمستقیم شاهد تلاشهای همکاران در برپایی این جشنواره در حوزه کتاب سال رضوی بودهام. امروزه توجه مردم به این جشنواره بیشتر شده و جایگاه خودش را در کشور پیدا کرده است. به وجهه بینالمللی آن هم سال به سال افزوده میشود و آثار بیشتری به دبیرخانه جشنواره میرسد.
چه برنامهای برای آینده پژوهشی خود دارید؟
هر سال سعی میکنم اتفاق خوبی در زندگیام بیفتد. سال گذشته مرمتکار نمونه کشور شناخته شدم و امسال هم به لطف خدا این کتاب برگزیده شد. در حال حاضر مشغول جمعآوری اطلاعات درباره تاریخچه کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی هستم. امیدوارم این پژوهش نیز در آینده به بار بنشیند.
تهیه و تنظیم: آرزو مستاجرحقیقی
منبع: کانال تاریخ شفاهی به آدرس @oralhistoryiran
(۴۴۶)
روایتی از نخستین تلاش ها برای ایجاد دانشکده طب در مشهد
بیماران دوایی جز تریاک برای درمان نداشتند
غلامرضا آذری خاکستر
برای شناخت بهتر مسائل مربوط به حرم امام رضا (ع)، اطلاعات از مسائل مختلف خراسان ضروری است. آنچه در ادامه می آید گزارشی کوتاه از روند تاسیس اولین دانشکده پزشکی در مشهد است. |
«مجلس شورای ملی به وزارت معارف اجازه میدهد مؤسسهای به نام دانشگاه برای تعلیم درجات عالیه علوم و فنون و ادبیات و فلسفه در تهران تأسیس کند.» این نخستین ماده از لایحۀ تاسیس دانشگاه بود که روز سهشنبه ۸ خرداد ماه ۱۳۱۳ از تصویب نمایندگان نهمین دورۀ مجلس شورای ملی گذشت؛ لایحهای که برای به ثمر رسیدنش راه درازی طی شده بود.
چراغ اول را دکتر اسماعیلخان سنگ، روشن کرد. او نمایندۀ ساری در ششمین دورۀ مجلس شورای ملی بود که سال ۱۳۰۵ در نامهای به سید محمد تدین، وزیر وقت معارف خواستار اقدام دولت برای احداث اونیورسیته در ایران شد؛ موضوعی که خود تدین نیز به آن نظر داشت و جایی دربارۀ آن گفته بود: «یک روزی این مملکت از علم کاملاً مستفید خواهد شد که ما دارای اونیورسیته و دارالعلوم باشیم و الا با این تحصیلات ابتدایی و متوسطه آن استفاده که ممالک دیگر از علوم عالیه میکنند ما هم اگر بخواهیم منحصر کنیم به همین قسمت، آن استفاده را نخواهیم کرد.» این نامه اولین قدم برای حرکتی بزرگتر تا بالاخره در ۱۵ بهمن ماه ۱۳۱۳ طی مراسمی در اراضی جلالیه، سنگ اول بنای دانشگاه تهران نصب شد.
ایجاد این دانشگاه تا حدی از اعزام دانشجو به خارج از کشور کاست. چند سال بعد، نخستین دانشجویان از دانشگاه تهران فارغ التحصیل و در قسمت های مختلف مشغول به کار شدند. اما ایجاد این دانشگاه گام اول در مسیر توسعه مراکز آموزش عالی در ایران بود.
از بیمارستان تا دانشکده طب
در نیمه دوم سال ۱۳۱۳ش. بیمارستان امام رضا(ع) (بیمارستان شاهرضای سابق)، بهعنوان یکی از مجهزترین مراکز درمانی در شرق کشور فعالیتش را در شهر مشهد آغاز کرد. وجود امکانات، تجهیزات پزشکی نوین و پزشکان خارجی در این بیمارستان موجب شد تا مسئولان وقت، طرح تاسیس دانشکده طب در مشهد را مطرح کنند؛ به طوری که علی اصغر حکمت کفیل وزارت فرهنگ در ۲۱/۸/۱۳۱۳ پیشنهاد ایجاد شاخهای از دانشکده طب در مشهد را بدین شرح ارائه کرد:
«در این موقع که با توجهات مخصوصه…، مریضخانه در مشهد دایر شده و موجبات آسایش زائران و مجاوران فراهم شده است، وزارت معارف نیز در نظر دارد که برای…ترفیه حال عامه و تکمیل آن مؤسسه، شعبهای از دانشکده طب را در مشهد تأسیس کند. حال، چنانچه مریضخانه مزبور، از حیث اطباء مخصوصاً چهار رشته جراحی، طب داخلی، اصول تداوی و فیزیولوژی مجهز است و اصولاً با انجام این منظور موافقت دارند. متمنّی است، مقرر فرمایند اطلاعات مشروحی راجع به این که تا چه اندازه از نظر اشخاص، اسباب وسایل فراهم است و تا چه مدت مقدمات آن انجام خواهد گرفت را تهیّه کرده و هرچه زودتر به وزارت معارف اطلاع دهند که با مطالعه دقیق و در نظر گرفتن احوال و اوضاع محلّ، در سنه آتیه به افتتاح دانشکده طب مشهد اقدام شود».[۱]
هر چند این آینده نگری برای ایجاد دانشکده طب مشهد از سوی وزارت فرهنگ، اقدام مناسب و قابل توجهی بود اما عملا این موضوع به مدت سه سال مسکوت ماند و مجدد دکتر محمد معاضد (رئیس بخش جراحی بیمارستان) طی مکاتبه ای در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۱۶ به پاکروان نایب التولیه آستان قدس رضوی طرح تأسیس دانشکده طب را در بیمارستان پیشنهاد کرده است.
در این مکاتبات کمبود پزشک و وفور بیماریها در نقاط دور، انگیزه اصلی تأسیس دانشکده طب ذکر شده است.[۲]
اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید، دکتر معاضد یکی از پزشکان قدیمی مشهد بود که در اوایل دوره پهلوی، نخستین بیمارستان خصوصی را با ۱۰ تخت در مشهد تأسیس کرد [۳] و از سال ۱۳۱۴ش. به عنوان رئیس بخش جراحی بیمارستان مشغول به کار شد، او همچنین در مریضخانه لشکرشرق، عملهای جراحی را انجام میداد.[۴] این طبیب سرشناس، طرح تأسیس دانشکده طب در مشهد را مجدد پیشنهاد داد ولی کمبود امکانات سبب شد تا سالها بعد این مهم محقق شود.[۵] به همین واسطه، دکتر معاضد در سال ۱۳۱۷ با نارضایتی مشهد را ترک و به تهران رفت و به ریاست بهداری شهرداری منصوب شد و سالها نیز در بیمارستان فارابی عملهای جراحی را انجام میداد.[۶]
وسایل تأسیس دانشکده طب در مشهد فراهم نیست؛ دانشجویان به تهران بیایند.
اهمیت دانشکده طب موجی می شود تا پزشکان معروف مشهد به تکاپوهای علمی علاقهمند شده و در این زمینه کنفرانس های طبی برگزار کنند. اولین جلسه آن در ۶ مرداد برگزار و دکتر محمد معاضد، به سِمت ریاست و دکتر افتخاری منشی جلسات انتخاب شد. جلسات از ساعت ۸ بعدازظهر و ماهی یک مرتبه برگزار میشده است.[۷]
فتح ا… پاکروان که از سال ۱۳۱۳ه. ش به استانداری خراسان منصوب شده بود، پیشنهاد دکتر معاضد را در ۳۰ آبان ۱۳۱۶ به علی اصغر حمکت وزیر فرهنگ ارائه میدهد. مشکلاتی که فرا روی تاسیس چنین مراکزی بود موجب می شود تا وی این طرح را عملی نداند و علاقهمندان رشته پزشکی را برای تحصیل به تهران فرابخواند:
«وسایل تأسیس دانشکده طب در مشهد فراهم نیست؛ زیرا دانشکده طب تهران که چندین سال است تأسیس شده و با آن که یکی از قدیمیترین دانشکدههای ایران است و همه روزه وزارت معارف در رفع نقص آن میکوشد، هنوز کامل نشده است. چگونه ممکن است در مدت قلیلی در مشهد وسایل تأسیس دانشکده طب را به ویژه از حیث تالار تشریح و لابراتوار فراهم کرد، بهعلاوه داوطلب به اندازه کافی وجود نخواهد داشت. بنابراین به عقیده این وزارتخانه تأسیس دانشکده طب فعلاً در مشهد غیر عملی به نظر میرسد. بهتر است هر قدر ممکن است دانشجویان را تشویق و ترغیب کنید که برای تکمیل تحصیلات عالیه به تهران بیایند».[۸]
بیماران وسیلهای جز تریاک برای درمان ندارند
هرچند پاکروان نایب التولیه آستان قدس لزوم تأسیس دانشکده طب در مشهد را ضروری دانسته است ولی وزارت فرهنگ، مخالف این موضوع است. در چهار بهمن ماه ۱۳۱۶ ، او به نقاط جنوبی خراسان سفر می کند و از امراض مختلفی که در این مناطق شایع بوده، نمونههایی را مشاهده می کند. همین باعث می شود تا پاکروان در نامهای، اوضاع پایتخت را ، این چنین منعکس کند: «وضعیت شوم هزاران بیمار که در کمال مسکنت و بدبختی با شداید امراض دست به گریبان هستند و میدانم که برای تسکین دردهای خود وسیلهای جز تریاک ندارند، در بعضی نقاط یک نفر و یک ذره دوا برای معالجه آن ها موجود نیست».[۹]
در همین ایام است که دکتر ابوالقاسم بهرامی، رئیس کل بهداری کشور نیز پس از بازدید از نقاط مختلف خراسان به دلیل شکستگی بازوی چپش، حدود ۱۵ روزی در بیمارستان بستری می شود. او در همین مدت وضعیت این بیمارستان را مشاهده می کند و در گزارشی، آن را برای تأسیس دانشکده طب مطلوب میداند:
«این بنگاه از حیث تجهیزات و موقعیت عجالتاً در کشور شاهنشاهی بینظیر است و از نقطه نظر فنی نیز به نحو احسن اداره می شود. این بیمارستان واجد تمام شرایط و لوازم برای تربیت پزشکان ورزیده، مناسب با شئون امروزی کشور است. به ویژه احتیاج مبرمی که به پزشک داریم از این نقطه نظر مورد استفاده واقع می شود».
او در بخش دیگری از این نامه شرحی ارائه میکند از احوال خراسانیها و بیماریهایی که گریبان مردم را در روستاها و نقاط محروم این خطه گرفته است:«در حین مبارزه با بیماری وبا، شخصاً تمام شهرهای این استان را بازدید و بازرسی می کردم. با کمال تألم و تأسف، فقدان پزشک تربیت شده را در همه جا مشاهده کردم و جنایاتی را هم که پزشکان مجاز (غیر دیپلمه) مرتکب میشوند یادداشت کردم… با توجه به وجود این بیمارستان در مشهد، با وسایل کافی که برای تربیت پزشک کاردان دارد و منحصر به این استان است، از هر اقدامی مقدمتر لزوم تربیت پزشک را ایجاب می کند…»[۱۰]
به هر روی، به رغم وجود این بیمارستان در مشهد و ایده پردازی برای تاسیس دانشکده طب در آن، این پیشنهاد در آن برهه عملی نمی شود. پس از آن طرحی به تصویب می رسد تا دانشجویان پزشکی با تحصیل چهار ساله در آموزشگاه عالی بهداشت، به درجه طبابت برسند و در مناطق محروم به کار گرفته شوند و این موضوع تا حدودی بخشی از نیازهای موجود را پوشش می دهد.
در مجموع، بنا به روایت اسناد تاریخی، شرایط سیاسی و مشکلات به وجود آمده پس از جنگ جهانی دوم موجب می شود تا دانشگاه پزشکی مشهد ۱۲ سال پس از طرح ایده اولیه آن و در سال ۱۳۲۸ کار خود را آغاز کند.
منابع:
[۱]. مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی سند شماره، ۵۳/۹۰۴۴۵.
[۲]. همان، ۱۱۸/۹۰۴۴۵.
[۳]. مدرس رضوی، محمّد تقی و دیگران، مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی (مشهور به گزارش مکتب شاهپور)، تصحیح مهدی سیّدی، مشهد، آهنگ قلم، ۱۳۸۶، ص۱۶۵.
[۴] . رامین نژاد، رامین، یک صد سال طب نظامی در خراسان، مشهد، آهنگ قلم، ۱۳۹۰، ص۶۷.
[۵] . همان، ۱۱۸/۹۰۴۴۵.
[۶]. شاهین فر، محمد، خاطرات پزشکی در مشهد، مشهد، سنبله، ۱۳۸۲، ص۵۶ .
[۷]. مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی سند شماره، ۱۱/۱۰۱۷۱۱.
[۸]. همان، ۱۱۹/۹۰۴۴۵.
[۹]. همان، ۹۶/۹۰۴۴۵.
[۱۰]. همان، ۹۱/۹۰۴۴۵.
(۴۴۷)
ماجرای اولین لولهکشی آب در مشهد
نامه، آب، زندگانی
غلامرضا آذری خاکستر
برای شناخت بهتر مسائل مربوط به حرم امام رضا (ع)، اطلاعات از مسائل مختلف خراسان ضروری است. آنچه در ادامه می آید گزارشی کوتاه از روند لوله کشی آب در شهر مشهد است. |
تامین آب شرب مشهد قدیم، با توجه به محدودیت منابع آبی پیرامون این شهر، برای خود ماجراهایی داشته است. قنات ها، نهرها و جویبارهای متعددی در طول سالیان آب مورد نیاز مردم این شهر را تامین میکردهاند و این مایع حیات چنان برای این مردمان با ارزش بوده که هنوز بعضی از اماکنی که یادآور آب و قناتاند، نام خود را حفظ کردهاند. اسامی همچون «محله سراب»، «فلکه آب»، «باغ منبع» و «کوچه آب میرزا» نشان از اهمیت آب برای ساکنان مشهد قدیم دارد. اما در هر عصر و حکومتی، برای ماموریت دشوار تامین آب این شهر، تدابیری اندیشیده شد که در این روایت به بخشی از آنها اشاره خواهیم کرد:
قنات ۳۰۰ساله مهدیقلیبیک
کمآبی یکی از معضلات و مشکلات شهرمشهد بوده که از گذشته تاکنون باقی مانده است. در هر دوران، برای رفع این مشکل برنامه و طرحی اجرا میشده است مثلا در دوره صفویه طرح آب رسانی به مشهد از طریق چشمه گیلاس با ایجاد جویی در خیابان عملی شد اما این مشکل حتی تا دورۀ پهلوی هم به طور کامل رفع و رجوع نمی شود، بهطوریکه در زمان نیابت تولیت اسدی با طرح نهر گناباد تا حدودی مشکل کمآبی اراضی مشهد رفع می شود.اما جالب است بدانید که در پایان عهد تیموری و آغاز دورۀ صفوی، یعنی تقریباً صدسال بعد از احداث مسجد گوهرشاد، پایابی در این مسجد وجود داشته که نمازگزاران در آن محل وضو میگرفتند. ظاهراً پس از آن که جمعیت مشهد و زائران حضرت رضا (ع) بهسبب توجهات ویژۀ دولت صفوی به این شهر فزونی یافت، مسجد گوهرشاد هم، مانند شهر دچار کمآبی شد. بههمینعلت، مهدیقلیبیک، میرآخورباشی شاهعباس در سال ۱۰۲۷ق قنات ویژهای دایر و آب آن را وقف حمام وقفی خود و مسجد گوهرشاد کرد. گویا این قنات تا سیصدسال بعد، اوایل قرن ۱۴ هجری، آب مسجد گوهرشاد را تأمین میکرده، اما به سبب آن که آب این قنات در فاصلۀ زیادی بهصورت رو باز از میان محلات و منازل مسکونی غرب شهر میگذشته، زمانی که به داخل مسجد گوهرشاد میرسیده بسیار کثیف و آلوده بوده است. دیگر این که بهمرور زمان آب آن کم شد، بهگونهای که در اوایل سدۀ ۱۴، تقریباً روزها آبی به مسجد نمیرسید. از اینرو۱۰۷ سال پیش، سلطانحسینمیرزا نیرالدوله، فرزند پرویز میرزا قاجار که در سال ۱۳۳۲ق برای دومینبار والی خراسان شده بود، درصدد برآمد آب پاکیزهای برای مسجد جامع مشهد تأمین کند.[۱] بنابراین قراردادی بین نیرالدوله حکمران خراسان و نایبالتولیۀ وقت آستانه منعقد شد.
نامه آب زندگانی
در کتاب عزمات خسرویه- صدقات نیریه یا «نامه آب زندگانی» فضلا… بدایعنگار شاعر و نویسنده مشهدی در سال ۱۳۳۴ق، راجع به اولین لولهکشی آب شهر مشهد، از باغ منبع به مسجد گوهرشاد کتاب مستقلی نوشته است. این کتاب دو سال بعد از این اتفاق در ۴۱ صفحه نگارش شده و در مطبعۀ طوس مشهد به چاپ رسیده است.بدایعنگار در ابتدای کتاب، علت نگارش آن را چنین بیان کرده است: «اما بعد، این نامۀ آب زندگانی است که در موضوع آب قنات مسجد به منصۀ ظهور پیوسته، شرح میدهد و در این نگارش ما نمیخواهیم تاریخ بیهقی و عقدالعلی یا تاریخ وصاف و درۀ نادری بنگاریم؛ بلکه میخواهیم صدقات خیریه و نفقات بریۀ یکنفر فرمانفرمای خراسان را که در ایام مأموریت خود به گواهی صدها هزار سکنه و زائر مشهد تقدیم پیشگاه امامت نموده شرح دهیم، تا در اعقاب روزگار سرمشق حکام به اقتدار بوده باشد که بدانند در آستان امام هشتم، سلطان دین رضا چه قسم زاد و راحله برای مأموریت آن خطه لازم است»[۲] نویسنده کتاب با اشارۀ گذرا به تاریخ مسجد گوهرشاد، به مسئله آب در مسجد پرداخته و درباره علت لوله کشی آب به مسجد گوهرشاد نوشته است: «بزرگ شدن شهر مشهد و کمبود آب موجب میشود به فکر انتقال آب به مسجد جامع گوهرشاد باشند. در سال ۱۳۳۲ق این کاربه دستور نیرالدوله حکمران خراسان انجام شد و در مراسمی با حضور جمعی از بزرگان و عموم مردم در ایوان مقصورۀ مسجد گوهرشاد مراسم افتتاحیۀ اولین لولهکشی آب شهر مشهد انجام میشود. در این مراسم، عدهای از شعرا نیز با سرودن اشعاری موجب رونق جشن میشوند».میرزا محمدباقر مدرس رضوی وحاج محمدمهدی عمادالمحققین سخنرانی میکنند و سپس شاعران با سرودن اشعاری در وصف آب و این اتفاق مهم به مسئله اهمیت آب میپردازند. بدایعنگار با نقل اشعار شاعرانی چون امیرالشعرای سرائی، کمالی و محمدحسن سالک، تقریباً نیمی از کتاب را به قصایدی در مدح آب اختصاص داده است. کتاب عزمات خسرویه – صدقات نیریه با نثر ادبی نوشته شده و هرچند نویسنده در ابتدای کتاب به نثر روان کتاب اشاره دارد، ولی وجود اشعار و لغات عربی تا حدودی از روانی آن کاسته است. نسخه ای از این کتاب در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی (در مخزن کتب چاپ سنگی) نگهداری میشود.
شرح اولین لولهکشی آب شهر مشهد
اما ماجرای لوله کشی از باغ منبع به مسجد گوهرشاد نیز این چنین گزارش شده است:«…پس از آن شروع به آبادی قنوات نموده، مبالغ زیادی در تنقیه و نوبر و پیشکار کندن قنوات مزبوره به مصرف رسانیدند … منبعهای متعدده با آجر و آهک و سُمُت (سیمان) به سطح قنوات درسر شکافته ساختند که آب در آن منابع تصفیه شده داخل مجرا گردد.
تا ز شه شرق نیر دولت وجود آب
به صـفا چو کوثـر آمـد به وجود
از عرش ندا شد ز پی تاریخش
کوثر ز حسین شد به مسجد موجود
مجلس مشاورهای در دارالتولیه از علمای اعلام و نمایندگان ادارات و مهندسین و معماران تشکیل شده و در این موضوع مشاوره نمودند و نتیجه بر آن قرار گرفت که مجرایی به یک سطح معین (که تقریباً یک ذرع و نیم گودی آن بیشتر نمیشود) از خط بازارچۀ سراب و چهارباغ و بازار عبور دهند که از حیث حفریات، اضراری به منازل نرساند و مسلم است اینگونه مجرا ساختن محتاج به یک منبع عالی است که بر روی زمین ساخته شود تا بتواند بنا به نقشۀ مزبوره، آب را داخل لولههای مجرا نمایند. بدیهی است که اینگونه منابع سقایت چون در ایران دایر نشده، مهندسین و معماران اروپایی لازم دارد که از عهده آن برآیند. به آن ملاحظه با مخارجی گزاف استخدام آنها را تحمل فرموده، منبعی بر روی قنوات مطابق قوانین علمیه ساختند که توسط ماشین بخار در آن منبع آب از قنوات داخل گردد و از منبع هم داخل لولههای آهنین شود…» در ادامه این گزارش ذکر شده است:« چنان که به دستیاری ایالت کبری، تمام لوازم و ادوات و ماشین و تلمبه و لولهها را از همه نوع اشکالات سرحدی و گمرکی و توفانهای دریایی گذرانیده و اسباب آن را مهیا ساخت و پس از اتمام منبع شروع به لولهکشی شد. از منبع تا دروازه و از دروازه تا بازارچه سراب و از بازارچه تا چهارباغ و از چهارباغ تا بازار سرشور که محدود است به حمام شاه و از حمام شاه تا مسجد گوهرشاد آغا، تمام این مسافتها را که دوهزارو پانصد و چهل ذرع میشود، لولههای آهنین کشیده و مفاصل آن ها را با سرب ریخته نموده، از درجنوبی غربی مسجد، سمت مناره لوله را کشیده به چهار حوض موسع اطراف مسجد پیرهزن، آن مجرا را به فوارههای متعدده به طریق ذیل اتصال دادند: حوض قدیمی مسجد، مقابل ایوان دارالسیاده سه فواره، حوض مقابل ایوان غربی مسجد که مجرای سابق بود یک فواره، حوض مقابل ایوان مقصوره یک فوارۀ برجستۀ پیالهدار، حوض مقابل ایوان شرقی مسجد یک فواره. به این ترتیب لولهها را اتصال به فوارهها دادند.عصر روز دوشنبه، سلخ ذیحجۀ ۱۳۳۲، بهموجب دعوتنامۀ ایالت کبری، از عموم طبقات، تشکیل مجلس عالی در این مقصوره داده شد و به صرف شربت و شیرینی پذیرایی حضار به عمل آمد».[۳]
از باغ منبع تا خط لوله مسجد گوهرشاد
غلامحسینخان افضلالملک، مستوفی دیوان اعلی که در سال ۱۳۲۰ق سفری به مشهد داشته، چگونگی آبرسانی به مسجد گوهرشاد را چنین شرح داده است: «نیرالدوله قنات مرحوم میرزا هدایت مجتهد را از شرکاء خرید و با مخارج بسیار از بیرون شهر از ممر و مجرای سرپوشیده که هیچ جا آفتابی نشود، آب آن را وارد صحن مقدس نمود و چهار حوض در صحن ساخت که آب در آن ها ریخته و به پایینخیابان روان میشود و محلات بیآب آن جا را سیراب میسازد. از برای آب برداشتن و وضو گرفتن، خدام صحن و زوار آسوده شدند و این صفحات بسی صفا و شکوه یافت. در روز بیستوهفتم جمادیالآخر این سال که من در مشهد بودم، آب مزبور از انهار ساخته شده به حوضهای صحن جریان مییافت. اهل شهر مشهد در صحن مقدس جشنی گرفتند؛ محض تهنیت به ایالت که این کار خیر را کرده است. رؤسای ملت، ارکان و اعیان شهر جمع شده، در ایوان طلا مجلس آراستند: صرف شربت و شیرینی کردند. شعرای نامی قصیدهای غرا در این باب ساخته در مجلسی قرائت کردند. از آن جمله، میرزا کاظم صبوری ملکالشعراء آستانۀ رضویه است که قطعۀ شیوایی ساخته در این روز برخواند و صلتی لایق یافت»[۴] مرحوم غلامحسین بقیعی نویسنده و مشهدی شناس نیز با اشاره به این اقدام نیرالدوله نوشته است: «نیرالدوله والی خراسان در یکی از باغات بیرون دروازۀ سراب، نزدیک مظهر قنات متبرک سناباد و قنات موقوفۀ مسجد گوهرشاد، یک منبع آب به سبک جدید ساختند و آن را بهوسیلۀ یک خط لولۀ آهنی به درون مسجد راه دادند. از آن پس آب قنات موقوفه، توسط تلمبۀ موتوری وارد منبع میشده و از آن طریق به درون هر دو حوض مسجد گوهرشاد میریخته است. روز افتتاح این لوله که نخستین خط لولهکشی آب مشروب مشهد به حساب میآمده، در مسجد گوهرشاد جشن مفصلی برپا گردیده است و شعرا اشعار گوناگونی سرودهاند که یکی از آن ها چنین بوده:
به خیرات و مبرات از ره داد
شهنشهزاده داد مکرمت داد
شه ما نیرالدوله که او را
بود از هر دو گیتی خانه آباد
رواق گنبد کاخ رضا را
مرمت کرد چون کاخ گهر شاد
سپس در صحن و مسجد کرد جاری
دو جو کز آب کوثر میدهد یاد
به همین مناسبت آن باغ را باغ منبع و آب این خط لوله را آب مسجد مینامیدند»[۵]
منابع
[۱] . مسجد و موقوفات گوهرشاد. مهدی سیدی و دیگران. قم: کومه. ۱۳۸۶. ص ۲۷۴
[۲] . عزمات خسرویه- صدقات نیریه یا نامه آب زندگانی. فضل ا… بدایع نگار. مشهد: مطبعه طوس. ۱۳۳۴ق.ص ۲
[۳]. همان. ص ۲۶
[۴] . سفرنامه خراسان و کرمان. غلامحسین افضل الملک. به اهتمام قدرت ا… روشنی زعفرانلو. تهران: توس.بی تا. ص ۱۱۱
[۵] . مزارمیرمراد: نمایی از مشهد قدیم. غلامحسین بقیعی. تهران: گوتنبرگ. ۱۳۷۴. ص ۹۱
(۴۴۸)
کتاب «پژوهشی در احوال و اسناد سید جلال الدین تهرانی نایب التولیه و واقف آستان قدس رضوی»
متولیان و نایب الدولیه های آستان قدس رضوی عناصر مهمی در اداره این آستان در تاریخ بوده اند. در کتاب حاضر به بررسی زندگی یکی از نایب التولیه های دوره پهلوی پرداخته شده است. |
(۴۴۹)
کتاب «گزیده اسناد مسجد گوهرشاد از صفویه تا قاجار»
مسجد گوهرشاد مهم ترین مسجد در کنار مزار امام رضا (ع) است. به سبب عظمت معماری و نیز اهمیت تاریخی این مسجد، اسناد زیادی درباره آن وجود دارد. آنچه در ادامه می آید گزیده ای از اسناد موجود درباره این مسجد در آستان قدس رضوی است. |
(۴۵۰)
کتاب «مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی مشهور به گزارش مکتب شاهپور»
درباره شهر مشهد در دهه های گذشته آثار بسیار به رشته تحریر درآمده است. آنچه در ادامه می آید یکی از این نمونه هاست. |
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به این لینک مراجعه کنید: