همه
۱۳۹۵/۱۱/۱۰

بافت‌گرایی جایگزین نص‌گرایی-بخش اول

روشهای تفسیر قرآن در گذر تاریخ اسلام، همواره تغییر و تکامل یافته‌اند. امروزه دو رویکرد بسیار متفاوت به تفسیر قرآن، که «متن‌گرا» (نص‌گرا: Textualist) و «بافت‌گرا» (Contextualist) نامیده می‌شوند، طرفدران بیشتری دارند.

۱۳۹۵/۱۰/۲۵

جریان پرهیز از تفسیر و گریز به تدبر(۲): مبانی جریان تدبرگرایی در تفسیر

به کوشش مرتضی سلمان نژاد

1. پيوست گرايي

مباني تدبر در قرآن ارتباط مستقيمي با بحث پيوست گرايي دارد، يعني اگر نوع نگاه ما به فهم قرآن يك نگاه پيوست گرا باشد و بخواهيم از سنت تفسيري تبعيت كنيم و تأملات جديدمان در امتداد تأملات تفسيري گذشته باشد، در آن صورت ديگر راهي براي عامه‌ مردم وجود ندارد كه با قرآن مواجه شوند و تدبر كنند، چرا كه عامه مردم با سنت تفسيري گذشته آشنايي نداشته و از همه مباحث مطرح شده توسط آنان آگاهي ندارند.

۱۳۹۵/۰۹/۲۲

جریان پرهیز از تفسیر و گریز به تدبر(۱): ویژگی های تفاسیر تدبری در عصر حاضر

به کوشش مرتضی سلمان نژاد

مقدمه

يكي از مباحثي كه به طور جدي در حوزه‌ مطالعات تفسير مطرح است و بدون توجه به آن نمي توانيم تحليلي جامع از مسيري كه تفسير در قرن حاضر طي كرده، داشته باشيم، جريان پرهيز از تفسير و گريز به تدبر است. اين جريان مدعي است که نمي خواهد وارد تفسير شود ولي جالب اينكه وقتي آثار آنها را بررسي مي کنيد متوجه مي شويد چيزي جز تفسير نيست.

۱۳۹۵/۰۸/۰۱

مسئلۀ تعارض قرآن کریم با علم

فراوان می‌شنویم افرادی از تطابق قرآن کریم با آخرین یافته های علمی می‌گویند، یا حتی فراتر از این، مدعی هستند که ریشۀ تمام علوم را در قرآن می‌توان یافت، یا حتی دنبال تأسیس دانشهایی چند بر اساس قرآن هستند. بدین سان، گاه از یک آیه معنایی می‌فهمند که هرگز در طول هزار و چهارصد سال گذشته کسی از آن چنین درنیافته است.

۱۳۹۵/۰۷/۱۷

تامُّلی روش شناختی در منازعات پیرامون تحریف قرآن-بخش دوم

در یادداشت پیشین به یکی از مغالطه های مهمی که معمولا در استدلال ها علیه تحریف به کثرت دیده شده است اشاره کردیم. مغالطه "پاسخ ناهمجنس با سوال" از مهمترین اشکالاتی بود که از جهت روش شناختی به آن اشاره کردیم. گفتیم که جنس و ماهیتِ مباحثِ حوزۀ تحریف قرآن از نوع تاریخی است اما عمدتاً مخالفان تحریف قرآن به جای اینکه با بررسی های تاریخی به ابهاماتِ مدعیانِ تحریف پاسخ دهند، به آوردن تعداد محدودی استدلال کلامی اکتفا می کنند.

۱۳۹۵/۰۶/۱۹

جستاری درباره مفهوم پیچیده وحی (۲): وحی‌شناسی جدید و مساله تشبیه و تنزیه

در بخش نخست این نوشته، گفته شد که برای تحلیل مفهوم وحی ناگزیزیم که علاوه بر موشکافی درباره خود این واژه، به دو مفهوم انسان و نیز رابطه خدا و انسان نیز توجه کنیم. اما بسی مهم‌تر از این مفاهیم پایه، بحث در باب خدا و تصور از اوست. در یک تحلیل الهیاتی از هرگونه تبیین وحی، به نظر می‌رسد آنچه در مرحله نخست باید مورد توجه باشد شناخت خداوند و چگونگی نسبت او با جهان و انسان است. از این رو، بی‌تردید مهم‌ترین بحث کلامی مربوط به تحلیل وحی، بحث جنجال‌انگیز و اندیشه‌سوز «تشبیه و تنزیه» است.

۱۳۹۵/۰۶/۱۶

تامّلی روش شناختی در منازعات پیرامونِ تحریف قرآن (۱): عقیم یا موجّه بودنِ استدلال ها

سالهاست که در لابلای متون، به رصد شیوۀ استدلال دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی پیرامون موضوع "تحریف قرآن" پرداخته ام. اما همیشه با سوالات جدی ای روبرو بوده ام؛ سوالاتی که هیچ وقت پاسخی برای آن در میان این نزاع ها نیافته ام. این سوالات به اعتقاد نویسندۀ این سطور بسیار با اهمیت محسوب می شوند و بی توجّهی نسبت به آن ها می تواند موجب بی اعتباری استدلال ها به سود و یا به ضرر تحریف قرآن باشد.

۱۳۹۵/۰۴/۲۲

از زبان شناسی شناختی تا زبانشناسی فرهنگی: ترسیم جهان بینی قرآنی با استفاده از استعاره های مفهومی

ترسیم جهان بینی قرآنی مبتنی است بر نگاهی کل نگر و جامع نگر به متن قرآنی که با رویکردهای ساخت گرا و یا سیستمی سازگاری دارد. شاید در دورانِ معاصر اولین کسی که به تفصیل و با جزئیات قصد استخراجِ جهان بینی قرآنی را داشت ایزوتسو بود. او در مقدمۀ کتاب ارزشمندِ خود، خدا و انسان در قرآن، انگیزۀ اصلیِ خود را استخراج جهان بینی قرآنی دانست.

۱۳۹۵/۰۴/۱۲

مطالعات فرهنگی در تفسیر

به اهتمام مرتضی سلمان نژاد

شناخت بيشتر زبان قرآن و توجه كردن به شرايط اجتماعي نزول قرآن، نکته کليدي در فهم مضامين قرآني مي باشد و به همين دليل مباحثي تحت عنوان «انسان شناسي» يا «زبان­شناسي» در قرآن در دوران معاصر مطرح شده است.

۱۳۹۵/۰۳/۲۷

گفتمان عصری و مطالعات میان رشته ای قرآن کریم

به اهتمام مرتضی سلمان نژاد

در طی يک و نيم سده اخير، همگام با برآمدن جريان های اسلامگرا و گرونده به بازگشت به ارزش های دينی در جهان اسلام، روياورد به فهم قرآن و شناخت مقام قرآن نيز در ميان مسلمانان فزونی گرفته است. با وجود تفاوت هايی که ميان طيف های مختلف اسلامگرا در اين دوره ديده می شود، محوريت دادن به قرآن کريم در فهم اسلام و بازخوانی تعاليم آن، از وجوه مشترک بين آنهاست.