این مقاله راهپیمایی هزار کیلومتری شاه عباس از اصفهان به مشهد در سال 1601م. را می¬کاود. دانش محلی گردآمده دربارۀ دو سفر علمی به همراه داده¬های برآمده از تصاویر ماهواره¬ای و روایت¬های سیاحان از ایرانِ زمان شاه عباس، هر دو به¬دقت برخی از توقفگاه¬های شاه عباس را شناسایی می¬کنند و نیز توقفگاه¬های مضاعفی را پیش رو می¬نهند. اندازه¬گیری با نظام طناب که در جریان راهپیمایی به وضوح مورد استفاده قرار ¬گرفت، آزمون¬شده و دقت آن ثابت گشته است. این راهپیمایی در بافت محلی نبردهای پیشین صفویان و ازبک¬ها قرار داده شده است. افزون بر این، دربارۀ افسانۀ 999 کاروانسرای شاه عباس بحث می¬شود.
راننده تاکسی که به ظاهرش میخورد متدین باشد جلوی یکی از ورودیهای حرم امام رضا [ع] توقف کرد و با غرور به من گفت که از فرودگاه تا حرم از مسیری رفته که به صحنی میرسد که در پایین پای امام قرار گرفته است. برای زائران و ساکنان دیندار مشهد نهتنها بخشهای مختلف حرم که با بخشهای مختلف پیکر امام رضا [ع] که در داخل حرم آرمیده ارتباط دارد، بلکه جنبههای مادی و اساساً تجربههایشان از محتواهای مادی حرم نیز معنادار است.
بسیاری از پناهندگان و مهاجران شیعی –که بیشترشان از هزاره ها هستند- دانسته و تعمداً در مشهد، که جایگاه حرم امام رضا[ع] است سکنی گزیده اند. هزاره ها به زیارت حرم امام حسین [ع] در کربلای عراق نیز میروند. این مردم تقریباً نیمی از جمعیت ثبتشدۀ افغانیهای ایران را تشکیل میدهند، با این حال تا نیمۀ دهۀ 2005م. تنها یک چهارم کل رقم بازگشتگان به افغانستان را تشکیل میدادند. این مقاله با تکیه بر نوشتارگان[3] انسانشناسی و مطالعات پناهندگان دربارۀ اثر کنش دینی در وضع آوارگی، به این امر نظر دارد که آمال و آرزوهای زیارتی و کنشهای افغانهای هزارهای در ایران ممکن است در تصمیمگیریشان دربارۀ مهاجرت معکوس به افغانستان عامل مهمی باشد. این مطالعه بر آن است که تصمیم بازگشت به افغانستان برای گروههای خاصی از هزاره ها از کنشهای زیارتی و دلبستگیشان به حرمهای زیارتی تأثیر میپذیرد.
مشهد که در شمال شرقی ایران است و حرم امام هشتم شیعیان در آن واقع شده، بیگمان یکی از بزرگترین و ثروتمندترین حرمهای جهان است. ضریح زرینی که بر سر آرامگاه این امام قرار دارد، در کانون مجموعۀ بزرگی از صحنها، سردرهای عظیم، کتابخانهها، موزهها، مهمانخانهها و دفاتر تولیت قرار دارد که هر ساله میزبان هزاران زائرند. این مقاله دورهای را بررسی میکند که ایران زیر نگین شاهان صفوی بود و در همان زمان مشهد را طوری درست کردند که کانون زیارت شیعیان در ایران باشد. شاهان صفوی که نگرش فراگیر سلسلۀ تیموریان دربارۀ حرم را اخذ کردند، این شهر مقدس را بار دیگر طوری سروشکل دادند که جایگاهی شد که در آن مردم استیلای تشیع دوازده امامی در قلمرو صفویان را گرامی میداشتند و صفویان از رهگذر آن مشروعیتشان را تقویت میکردند. این مقاله در عین حال که دلبستگی شخصی شاه طهماسب به مشهد و امتیاز خاصی که وی در مکاننگاری مقدس صفویان به این حرم داد را برجسته میکند، به طور خاص بر تغییر شکل شهر مشهد به دست شاه عباس و توسعۀ معمارانه و نهادی حرم در دوران سلطنت او تمرکز میکند که این شهر را به مرکز اصلی معنویت در امپراتوری صفوی رساند.
کتابخانة آستان قدس رضوی از کهنترین و غنیترین گنیجینه های نُسخ اسلامی است که شکلگیری اش را میتوان به نخستین سالهای پس از شهادت امام علی بن موسی الرضا (ع) نسبت داد.