کتابخانة آستان قدس رضوی از کهنترین و غنیترین گنیجینه های نُسخ اسلامی است که شکلگیری اش را میتوان به نخستین سالهای پس از شهادت امام علی بن موسی الرضا (ع) نسبت داد.
نخستین معنای لغوی وقف در زبانهای عربی و فارسی، ایستادن، ایستاده ماندن، ایستانیدن، قد برافراشتن، و بازداشتن است (دهخدا، 1377: ذیل واژه، آذرنوش، 1379: ذیل واژه)؛ اما در اصطلاح فقهی به معنی «عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است» (محدّث نوری، 1408ق: ج14، ص47)،[1] و در این مفهوم، آن را به «وقف کردن بر مساکین چیزی را به راه خدا»، «آنچه را در تملّک کسی باشد، به راه خدا گذاشتن»، و گاه به معنیِ مطلق «عطا» تعبیر کردهاند (دهخدا، 1377: ذیل واژه).
مقدمه
يکي از گونه هاي رايج تأليفات قرآني، «خواص الآيات والسور» نويسي است يعني برشمردن ويژگيها، فضايل و آثار آيات و سوره هاي قرآن کريم.
مطالعه کتابی در باب تاریخ زبانشناسی اوراقی انباشته از اعلام، اقسام و ارقام را پیش روی مینهد که چه بسا خوانندهی کم حوصله را بی تاب کند
محمد ارکون: پژوهشگری پیشگام در تفکر اسلامی معاصر
محمد ارکون (2010-1928م) از اسلامشناسان روشنفکر و نامدار در دنیای اسلام معاصر بود. او در الجزایر به دنیا آمد و به لحاظ فرهنگی، بَربَر و فرانسوی و عرب به شمار میآید. پس از تحصیل در الجزایر، دکتری تخصصی خود را از سوربُن فرانسه دریافت کرد. ارکون به عنوان یک پژوهشگر پیشگام در تفکر اسلامی معاصر، در سطح وسیعی شهرت یافته است.
به کوشش مرتضی سلمان نژاد
1. توجه به مباني اوليه فهم قرآن
نكته مهمي که در رابطه با تفسير تدبري و گسست گرايي قابل ملاحظه است اينکه اين مفسرين ابتدا بايد چند مسئله کليدي و اساسي را براي خودشان حل کنند مانند: خودبسندگي قرآن در فهم، نظريه محكم و متشابه در قرآن و عرفي بودن زبان قرآن.
روشهای تفسیر قرآن در گذر تاریخ اسلام، همواره تغییر و تکامل یافتهاند. امروزه دو رویکرد بسیار متفاوت به تفسیر قرآن، که «متنگرا» (نصگرا: Textualist) و «بافتگرا» (Contextualist) نامیده میشوند، طرفدران بیشتری دارند.
به کوشش مرتضی سلمان نژاد
1. پيوست گرايي
مباني تدبر در قرآن ارتباط مستقيمي با بحث پيوست گرايي دارد، يعني اگر نوع نگاه ما به فهم قرآن يك نگاه پيوست گرا باشد و بخواهيم از سنت تفسيري تبعيت كنيم و تأملات جديدمان در امتداد تأملات تفسيري گذشته باشد، در آن صورت ديگر راهي براي عامه مردم وجود ندارد كه با قرآن مواجه شوند و تدبر كنند، چرا كه عامه مردم با سنت تفسيري گذشته آشنايي نداشته و از همه مباحث مطرح شده توسط آنان آگاهي ندارند.
به کوشش مرتضی سلمان نژاد
مقدمه
يكي از مباحثي كه به طور جدي در حوزه مطالعات تفسير مطرح است و بدون توجه به آن نمي توانيم تحليلي جامع از مسيري كه تفسير در قرن حاضر طي كرده، داشته باشيم، جريان پرهيز از تفسير و گريز به تدبر است. اين جريان مدعي است که نمي خواهد وارد تفسير شود ولي جالب اينكه وقتي آثار آنها را بررسي مي کنيد متوجه مي شويد چيزي جز تفسير نيست.
فراوان میشنویم افرادی از تطابق قرآن کریم با آخرین یافته های علمی میگویند، یا حتی فراتر از این، مدعی هستند که ریشۀ تمام علوم را در قرآن میتوان یافت، یا حتی دنبال تأسیس دانشهایی چند بر اساس قرآن هستند. بدین سان، گاه از یک آیه معنایی میفهمند که هرگز در طول هزار و چهارصد سال گذشته کسی از آن چنین درنیافته است.
در یادداشت پیشین به یکی از مغالطه های مهمی که معمولا در استدلال ها علیه تحریف به کثرت دیده شده است اشاره کردیم. مغالطه "پاسخ ناهمجنس با سوال" از مهمترین اشکالاتی بود که از جهت روش شناختی به آن اشاره کردیم. گفتیم که جنس و ماهیتِ مباحثِ حوزۀ تحریف قرآن از نوع تاریخی است اما عمدتاً مخالفان تحریف قرآن به جای اینکه با بررسی های تاریخی به ابهاماتِ مدعیانِ تحریف پاسخ دهند، به آوردن تعداد محدودی استدلال کلامی اکتفا می کنند.
در بخش نخست این نوشته، گفته شد که برای تحلیل مفهوم وحی ناگزیزیم که علاوه بر موشکافی درباره خود این واژه، به دو مفهوم انسان و نیز رابطه خدا و انسان نیز توجه کنیم. اما بسی مهمتر از این مفاهیم پایه، بحث در باب خدا و تصور از اوست. در یک تحلیل الهیاتی از هرگونه تبیین وحی، به نظر میرسد آنچه در مرحله نخست باید مورد توجه باشد شناخت خداوند و چگونگی نسبت او با جهان و انسان است. از این رو، بیتردید مهمترین بحث کلامی مربوط به تحلیل وحی، بحث جنجالانگیز و اندیشهسوز «تشبیه و تنزیه» است.
سالهاست که در لابلای متون، به رصد شیوۀ استدلال دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی پیرامون موضوع "تحریف قرآن" پرداخته ام. اما همیشه با سوالات جدی ای روبرو بوده ام؛ سوالاتی که هیچ وقت پاسخی برای آن در میان این نزاع ها نیافته ام. این سوالات به اعتقاد نویسندۀ این سطور بسیار با اهمیت محسوب می شوند و بی توجّهی نسبت به آن ها می تواند موجب بی اعتباری استدلال ها به سود و یا به ضرر تحریف قرآن باشد.