یک نگاه اجمالی به تاریخ حدیث شیعه نشان میدهد که متون از دست رفته ما بسیار زیاد است. متونی که ما امروزه در اختیار داریم، بخش مهم آنها مربوط به قرن چهارم به بعد است و داشتههای ما از سه قرن نخستین بسیار محدود است. اما آیا راههایی برای بازیابی و بازسازی این متون وجود دارد؟ واقعیت این است که اگر ما اقدام جدی در راه بازسازی این متون داشته باشیم، به نتایج بسیار خوب و موفقیتآمیزی خواهیم رسید.
دست یافتن به متون از دست رفته به اشکال گوناگونی میتواند صورت گیرد. در بعضی موارد، اصلاً لازم نیست که متون از دست رفته را بازسازی کنیم. بازیابی و بازسازی، با یکدیگر تفاوت دارند. گاهی اوقات مشاهده میکنیم که یک متن کهن و قدیمی، حتی به پیکرهاش هم لطمهای وارد نشده و ظاهراً فقط نسخهای از آن کتاب باقی نمانده، اما مطالب آن در یک متن دیگر و با یک تاریخ جدیدتر، اقتباس شده است و مضامین آن بدون این که خورده و شکسته شود، بازگشودنی است. به این ترتیب اگر ما بتوانیم این منبع جدیدتر را با ظرافت مطالعه و حدود منبعی قدیمی را مشخص کنیم که از کجا شروع میشود و به کجا خاتمه پیدا میکند ـ میتوانیم کل این متن را از لابهلای آن متن جدیدتر استخراج و سپس کارهای تحقیقی بعدی را انجام دهیم. چنین نمونههایی را در متون حدیثی شیعه فراوان داریم؛ مثلاً کتاب «بلبل الاسناد» از عبدالله بن جعفر حمیری از علمای نیمه دوم قرن سوم هجری، طوری تنظیم شده که وقتی وارد آن شویم و با سبک کتاب آشنا شویم، متوجه شباهت زیاد آن به المسند احمد بن حنبل خواهیم شد. یعنی نویسنده از به وجود آوردن هماهنگی بین روایات اجتناب داشته و بیشتر به دنبال این بوده که مجموعهای از احادیث را که احساس میکرده با کمترین واسطه به معصوم میرسند، جمعآوری کند. بنابراین پس از جستوجو، چند متن ناب و درجه یک را پیدا کرده و چند نمونه از این اصول اربعمائه که سند روایی آن را داشته و سند با واسطههای بسیار کوتاه به معصوم میرسیده را در کتاب خود به ودیعه گذاشته است. به این ترتیب، زمانی که شما این کتاب را میخوانید، متوجه میشوید که اصلها را پشت سرهم صحافی کردهاند؛ در واقع هدف نویسنده هم چیزی جز این نبوده و اگر شما بخواهید تعدادی از اصول و نوشتههای متقدم حدیثی شیعه را از این کتاب پیدا کنید، کار مشکلی نخواهد بود. در واقع شما فقط باید این متن را بازیابی کنید و احتیاجی به بازسازی ندارد. پس بازیابی بخش اول کار است که نتیجه آن به دست آوردن یک نسخه پایه است. اما در مورد بعضی دیگر از متون، کاربدین شکل نیست.
بخش مهمی از متون حدیثی که در اختیار اصحاب کتب اربعه ـ کلینی و طوسی و ابن بابویه ـ قرار گرفته است، روش آنها اقتضا میکرده که اجزای مختلف این کتابها را خرد کنند. در این صورت ما با متنی مواجه هستیم که منطق آن از دست رفته است و فقط مواد آن باقی مانده است. یعنی فقط احادیث داخل متن را میتوان استخراج کرد؛ ولی منطقی که احادیث را به هم پیوند زده است، در دست نیست.
برگرفته از مجله ی پیام صادق (علیه السلام)، سال ششم، شماره ی ۳۶، ص۱۰