واقعیت این است که در بین شیعه همیشه کتبی وجود داشته اند که تألیف آنها به ائمه علیهم السلام نسبت داده می شده، صحیفه ی سجادیه که به امام سجادعلیه السلام نسبت داده می شود و معروف این است که امام سجاد علیه السلام آن دعاها را فرموده اند و دو نفر از فرزندان ایشان یعنی امام باقر علیه السلام و زید این دعاها را مکتوب کرده اند. امام باقر علیه السلام این نسخه را برامام صادق علیه السلام اقراء کردند و زید نیز این نسخه را بر یحیی بن زید اقراءکرده و بعد آن شیعه بلخی که آمد و خدمت حضرت امام صادق علیه السلام رسید و دید که همچنین نسخه ای وجود دارد و بعد حضرت فرمود: یک نسخه ی دیگری هم نزد یحیی است. آن شیعه بلخی هر دو نسخه را با هم مقابله کرد و می گوید که این نسخه ای که دارم روایت می کنم الآن برای شما، نسخه ی مقابله شده دو نسخه ی امام صادق علیه السلام و یحیی بن زید است که من از این ها امانت گرفتم، مقابله کردم و به آن ها برگرداندم و این نسخه، نسخه ی مقابل شده ی آن دو است.
به امام صادق علیه السلام کتابهای متعددی نسبت داده می شودکه خوب تک تک آنها مورد گفتگو و بحث های زیادی قرار گرفته و انصافاً تا الآن نمی شود هیچکدام از آنها رابا یک نسبت قابل قبولی انتسابش را صحیح دانست، بعضی از این کتابها کتابهای خیلی مشهور و متداولی هستند. مثل: مصباح الشریعه، که کتابی است در باب اخلاق و به امام جعفر صادق علیه السلام نسبت داده می شود و بارها چاپ شده است. وقتی برخی از علمای محدث خودمان مثل علامه مجلسی. انتساب این کتاب را انکار می کنند و معتقدند که این کتاب از یکی از صوفیه است و به حضرت نسبت داده شده و فکر می کنم که ما هم باید با ایشان موافق باشیم، بنده شخصاً همین دیدگاه را باور دارم که این کتاب، کتابی از نوع ادبیات صوفیه است. و اصلاً ادبیات آن با ادبیات قرن دوم سازگاری ندارد.
از جمله کتابهایی که به امام جعفر صادق علیه السلام نسبت داده می شود، توحید مفضل در باب توحید است که گفته می شود املائات حضرت است به مفضل بن عمر، که در مورد آن هم بحث ها و گفتگوهای زیادی صورت گرفته و به نظر می رسد ادبیات متأخری است مربوط به حدود قرن چهار که در یک فضای حتی اسماعیلی نوشته شده. یعنی اصلاً به حوزه ی امامیه مربوط نمی شود و بعدها از حوزه ی اسماعیلیه به حوزه ی امامیه انتقال پیدا کرده است.