قبرستان بقیع بیتردید مقدسترین قبرستان نزد مسلمانان از زمان شکلگیری جامعه اسلامی پس از مهاجرت رسول خدا (ص) به مدینه منوره تا زمان حاضر بوده است. در طول این مدت، اهمیت و تقدس اصلی بقیع ناشی از وجود گنبدها و زیارتگاههای متعدد حاوی قبور شماری از اهل بیت (ع) و نزدیکان رسول خدا (ص) و دیگر شخصیتهای مقدس بوده است. از میان این زیارتگاهها نیز، مهمترین آنها گنبد و بارگاه مطهّر ائمه بقیع (ع) بوده که با توجه به شواهد متعدد میتوان گفت همواره بیش از سایر زیارتگاهها، محل توجه عموم مسلمانان قرار داشته است.
با این حال، این بارگاه مقدس با توجه به اینکه مزار مطهّر چهار تن از امامان معصوم شیعیان (ع) را دربر داشته، طبیعتاً نزد آنها از اهمیت خاص و ویژهای برخوردار بوده است. اهتمام شیعیان به بارگاه ائمه بقیع (ع) در درجه نخست در مداومت آنان به زیارت این بارگاه در دورههای مختلف تجلی یافته است. وجود زیارتنامههای چهار امام (ع) در منابع حدیثی کهن شیعه و گزارشهای متأخر سفرنامهنویسان دوره قاجاری، بهترین گواه بر این مسئله است.
با وجود این، توجه و اهتمام ویژه شیعیان به این بارگاه، ابعاد دیگری نیز داشته که در این نوشتار تلاش کردهایم تا به اختصار، به مهمترین آنها در قالب سه محور زیر بپردازیم: ۱. اهتمام شیعیان به احداث ساختمان و گنبد زیارتگاه چهار امام (ع) و نصب ضریح بر مزار مطهّر آنان؛ ۲. بهخاکسپاری رجال و شخصیتهای شیعه در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)؛ ۳. برگزاری مراسم عزاداری روز عاشورا و ایام محرّم در کنار این بارگاه مقدّس.
ساختِ گنبد و بارگاه و ضریح
منابع تاریخی تا پیش از سده ششم هجری، آگاهیهایی درباره معماری ساختمان گنبد و بارگاه ائمه بقیع (ع) به دست نمیدهند و تقریباً تنها گزارش تاریخی در توصیف وضعیت این قبور، گزارش مسعودی (درگذشته ۳۴۶ق) مورخ مشهور مسلمان است که به لوح رخام کتیبهدار روی قبر چهار امام (ع) اشاره و متن کتیبه آن را بازخوانی کرده است.[۱]
در واقع از شواهد و قراین تاریخی چنین برمیآید که بارگاه ائمه بقیع (ع) تا پیش از اواخر سده پنجم هجری فاقد ساختمان شاخص بوده است. چنین به نظر میرسد که نخستین گنبد و ساختمان روی این قبور، چنانکه از گزارش عبدالجلیل رازی قزوینی (زنده در ۵۶۰ق) برمیآید، در اواخر سده پنجم هجری به اهتمام «مجدالملک اسعد بن محمد براوستانی قمی» (مقتول در ۴۹۲ق)، وزیر «برکیارق سلجوقی» (حکومت: ۴۸۷-۴۹۸ق) ساخته شده است.[۲]
میدانیم که مجدالملک براوستانی بیتردید بر مذهب شیعه بوده و انتساب وی به قم بهترین گواه بر این مسئله است. چنانکه عبدالجلیل رازی قزوینی بر تشیّع وی تأکید و اشاره کرده است که مجدالملک به ساخت یا بازسازی گنبدهای امامان و امامزادگان در عراق و ایران، از جمله بارگاه امام موسی کاظم و امام محمد تقی (ع) در مقابر قریش (کاظمین امروزی) در بغداد و بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی در ری اهتمام داشته است.[۳]
ابن اثیر (درگذشته ۶۳۰ق)، دیگر مورخ مشهور مسلمان، نیز اشاره کرده است که مجدالملک براوستانی، معماری از اهل قم را به مدینه اعزام و به ساخت گنبد قبر عباس و امام حسن مجتبی (ع) موظّف / مأمور کرد. اما پس از قتل مجدالملک، امیر مدینه به نام «منظور بن عماره حسینی» (درگذشته ۴۹۵ق)، معمار یاد شده را به قتل رسانید.[۴] متأسفانه درباره علت قتل معمار قمی حرم ائمه بقیع (ع) و انگیزه امیر مدینه برای این اقدام، آگاهیهایی در سایر منابع به چشم نمیخورد.
افزون بر اینکه میدانیم کارفرما و بانی نخستین گنبد روی قبور ائمه بقیع (ع) و نیز معمار آن، هر دو از شیعیان و از اهل قم بودهاند، در دورههای بعدی نیز گاه رجال و شخصیتهای شیعه به مرمّت و بازسازی بارگاه ائمه بقیع (ع) توجه داشتهاند. چنانکه مرحوم سید محسن امین (درگذشته ۱۳۷۱ق) به نقل از تذکره نصرآبادی، از بازسازی این بارگاه مقدس به دست «میرزا علاءالدین حسین مرعشی اصفهانی»، معروف به «خلیفه سلطان» یا «سلطان العلماء» (درگذشته حدود ۱۰۶۴ق)، وزیر اعظم شاه عباس صفوی (حکومت: ۹۹۶-۱۰۳۸ق) در یکی از سفرهای حج وی خبر داده است.[۵]
در اواخر دوره عثمانی نیز، در چند دهه پیش از تخریب زیارتگاههای بقیع به دست آلسعود، شیعیان ایرانی و دولتمردان قاجاری، ضریح چوبی موجود بر قبور ائمه بقیع (ع) را با یک ضریح مشبّک فولادی طلاکوب تعویض کردند. این ضریح توسط «حاجی محمدعلی خان امینالسلطنه» و به مباشرت «حاجی حسین علی» و به دست «حاجی میرزا علی نقشینه» در اصفهان ساخته و پس از توقف چند ساله در جدّه و کسب اجازه از پادشاه عثمانی، در سال ۱۳۲۱ق بر قبور ائمه (ع) نصب شد.[۶]
جنس این ضریح از فولاد ناب و از نظر فنی دارای ظرافت و استحکام بالایی بوده است. متأسفانه پس از تخریب بقیع، وهابیها آن را به هفت قطعه تقسیم و شش قطعه آن را در دیوار سمت راست و چپ ورودی محوطه زیارتگاه تخریب شده حضرت حمزه سیدالشهداء در اُحُد، و قطعه دیگر را در سمت قبور شهدا در اُحُد نصب کردند.[۷] قطعات ضریح که به مدت چندین دهه در محل مزار حمزه و شهدای احد نصب بوده است، گویا در چند سال اخیر از آنجا برداشته شده و در حال حاضر از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست.
دفن شخصیتهای شیعه در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)
تقدس و اهمیت و جایگاه ویژه مقبره چهار امام (ع) در بقیع، عاملی بوده است تا در طول تاریخ، شماری از رجال و شخصیتهای دینی و سیاسی ـ اعمّ از شیعه و سنّی ـ در مجاورت این مکان مقدس به خاک سپرده شوند. چنانکه سمهودی (درگذشته ۹۱۱ق)، مورخ مشهور مدینه، اشاره کرده است که در زمان وی در جوار این بارگاه، قبور بسیاری از اشراف مدینه (ساداتِ حاکم این شهر) و نزدیکان آنها وجود داشته است.[۸]
بیتردید شماری از مدفونان در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)، از رجال و شخصیتهای شیعه بودهاند که حتی اگر برخی از آنان شیعه دوازده امامی هم نبودهاند، به فرق دیگر تشیع تعلق داشتهاند. از نخستین گزارشهای تاریخی موجود در این زمینه، گزارشی مبنی بر وفات شخصی به نام «ابوعبدالله قمی مصری تاجر» است که در ذیالقعده سال ۴۰۰ق، در مسیر خود از مصر به سمت مکه، که گویا با هدف ادای فریضه حج بوده، از دنیا رفت و جنازهاش را به مدینه منتقل کردند و در جوار ائمه بقیع (ع) به خاک سپردند. این شخص تاجری بسیار ثروتمند و از خزانهداران حکومت فاطمیان در مصر بوده است.[۹]
از دیگر رجال مدفون در نزدیکی گنبد چهار امام (ع)، «سیفالدین حسین ابن ابیالهیجاء» داماد «الصالح طلائع بن رُزَیک» (مقتول در ۵۵۶ق) ـ وزیر دو خلیفه فاطمی الفائز و العاضد ـ بوده که قبر وی در سمت غربی این بارگاه بوده و سمهودی به وجود سازهای بر قبر وی در زمان خود اشاره کرده است.[۱۰] ابن ابیالهیجاء به ساخت و احیای اماکن متبرکه در مدینه منوره اهتمام داشته و از وی تا مدتها آثاری در این شهر باقی بوده که در تواریخ محلی مدینه، به برخی از آنها اشاره شده است.[۱۱] انتساب وی به طلائع بن رُزیّک و بهخاک سپاری وی در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع) نیز میتواند قراینی بر تشیّع وی به شمار آید.
از مشهورترین شخصیتهای علمیِ شیعه در دوران متأخر که در کنار بارگاه ائمه بقیع به خاک سپرده شدهاند، باید به «شیخ احمد احسائی» (۱۱۶۶-۱۲۴۱)، صاحب تألیفات فراوان شاره کرد که مدفن وی در پایین پای گنبد چهار امام، زیر ناودان و پشت محراب آن قرار داشته است. در شماری از منابع و سفرنامههای فارسی، به دوبیتی عربی حاوی ماده تاریخ وفات وی، که بر لوح مزارش ثبت شده بود، اشاره شده و میرزا محمدحسین فراهانی در سفرنامه خود (از سال ۱۳۰۳ق) نوشته است که در زمان وی شیعه و سنّی بر قبر احسائی فاتحه میخواندند.[۱۲]
نزدیک قبر شیخ احمد احسائی، بیرون زیارتگاه چهار امام (ع) نیز قبر شیخ ابوالقاسم شیخ الاسلام شیرازی (درگذشته ۱۲۸۶ق) قرار داشته که در شماری از سفرنامههای فارسی به آن اشاره شده است.[۱۳] نامبرده، فرزند شیخ محمدحسین شیخ الاسلام شیرازی بود که در سال ۱۲۱۱ق در شیراز به دنیا آمد و به تحصیل علوم رایج دینی مانند فقه و حدیث و تفسیر پرداخت؛ و پس از درگذشت عموی خود شیخ محمدامین شیخ الاسلام، بر مسند قضاوت و احکام شرعی نشست. او در سال ۱۲۸۵ق به مکه معظّمه مشرّف شد و پس از ادای مناسک حج، در محرم سال ۱۲۸۶ق در مدینه منوّره از دنیا رفت و در کنار بقعه ائمه بقیع (ع) به خاک سپرده شد.[۱۴]
از دیگر رجال متأخر شیعه مدفون در جوار ائمه بقیع (ع)، میتوان از میرزا یوسف صدرالعلماء فرزند میرزا محمد اسحاق پیشخدمت اردبیلی یاد کرد که در سفر حج خود و پس از پایان موسم حج، در مدینه منوره در سال ۱۳۷۲ق از دنیا رفت و نزدیک بارگاه چهار امام (ع) به خاک سپرده شد.[۱۵] بیتردید شمار شخصیتهای شیعه مدفون در مجاورت بارگاه ائمه بقیع (ع) بیش از این بوده و شاید با جستجوی بیشتر در منابع تاریخی بتوان شخصیتهای دیگری را نیز شناسایی کرد.
عزاداری شیعیان در روز عاشورا و ایام محرّم
میدانیم که مدینه منوّره از شهرهایی بوده که در برخی دورههای تاریخی، تشیّع در آن نفوذ گستردهای داشته است؛ چنانکه در دورههای اخیر و تا بهامروز نیز اقلیتی از شیعیان همواره در این شهر حضور داشته و دارند. از سوی دیگر میدانیم که در بیشتر جاهایی که شیعیان حضور قابل توجهی داشتهاند، مراسم احیای روز عاشورا و عزاداریهای محرّم نیز برگزار میشده است و معمولاً محل گردهمایی و تجمع شیعیان در مراسم روز عاشورا، بناهای آیینی شاخص و به ویژه مراقد و زیارتگاههای متعلق به اهل بیت (ع) بوده است.
در مدینه منوّره نیز محلی که بیش از هر جای دیگری میتوانسته محور تجمّع و گردهمایی شیعیان در مراسم بزرگداشت روز عاشورا و عزاداریهای ایام محرّم باشد، بارگاه چهار امام مدفون در بقیع بوده است؛ چنانکه از حکایتی که مورخ بزرگ شهر حلب، کمالالدین ابن عدیم (درگذشته ۶۶۰ق) با یک واسطه از راوی نقل کرده است، برمیآید که شیعیان ساکن مدینه منوره، همه ساله، روز عاشورا در گنبد عباس [و چهار امام (ع)] گرد هم میآمدند و مقتل امام حسین (ع) را قرائت میکردند.[۱۶] بهنظر میرسد که این نقل قول ناظر به سده ششم هجری بوده است.
اگرچه در دوره مملوکی، شیعیان مدینه و دیگر سرزمینهای زیر تسلط مملوکیان، با سختگیریهای فراوانی از طرف حاکمان مواجه بودند و گزارشهای تاریخی چندانی درباره عزاداری شیعیان در کنار گنبد ائمه بقیع (ع) در این دوره به دست ما نرسیده است، اما میدانیم که این رسم در دورههای متأخر، دست کم در اواخر دوره عثمانی همچنان ادامه داشته است. چنانکه مرحوم عبدالرحیم الحربی در ذیل زندگینامه شیخ عبدالمنعم هاجوج (درگذشته ۱۴۰۰ق) ـ از روحانیون شیعه مدینه ـ آورده است که او پس از پایان مجالس عزا، دستههای عزاداری مردم را به سمت گنبد ائمه بقیع (ع)، که در آن زمان هنوز پابرجا بوده، هدایت میکرده است.[۱۷]
حاج ایاز خان قشقایی نیز پس از ادای حجّ خود در سالهای پایانی دوره قاجار، بعد از روز عاشورای سال ۱۳۴۱ق وارد مدینه منوّره شده، اما مراسم عزاداری شیعیان را در روزهای حضور خود در مدینه از جمله روز سیزدهم محرّم، چنین توصیف کرده است که سادات نخاوله مدینه منوّره و دیگر شیعیان عرب و عجمی که در این روزها در مدینه حاضر بودهاند، مراسم روضه و نوحهخوانی و ابیات و مرثیهخوانی و سینهزنی را به شکل مفصّلی در کوچههای مدینه و به ویژه کنار بارگاه ائمه بقیع (ع) برگزار میکردند که به گفته وی تمام کوچههای مدینه منوّره از صدای گریه و سینهزنی در تزلزل بود.[۱۸]
بازنشری از مقاله مجله «بهاریه» مربوط به مؤسسه میراث اسلامی، شماره ۳، ویژه بهار ۱۳۹۶.
[۱] التنبیه والاشراف، مسعودی، ص۳۰۱.
[۲] نقض، عبدالجلیل رازی، ص۹۱ و ۲۳۶.
[۳] نقض، عبدالجلیل رازی، ص۲۳۶. گفتنی است از میان بناهای ساخته شده به دست مجدالملک، جبهه شمالی مقبره حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری تا به امروز باقی مانده و دارای کتیبهای به خط کوفی است که در آن، از مجدالملک به عنوان بانی گنبد یاد شده است. در این باره بنگرید: «درگاه و کتیبه آستانه حضرت عبدالعظیم (ع)»، محمدکریم پیرنیا، باستانشناسی و هنر ایران، شماره۲، ص۵.
[۴] الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۱۰، ص۳۵۲.
[۵] اعیان الشیعه، السید محسن الامین، ج۶، ص۱۶۵.
[۶] هدیه الزائرین، محمدهادی زائر طهرانی، ص۶۶-۶۷. برای آگاهی از گزارش مفصلتری در این باره بنگرید: کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، السید محسن الامین، ص۴۰۷.
[۷] تاریخ حرم ائمه بقیع (ع) و آثار دیگر در مدینه منوّره، محمدصادق نجمی، ص۱۰۸.
[۸] وفاء الوفا، نورالدین سمهودی، ج۳، ص۳۰۲.
[۹] درباره این شخص بنگرید: المنتظم، ابن الجوزی، ج۱۵، ص۷۳.
[۱۰] الدره الثمینه، ابن نجار، ص۴۱۴.
[۱۱] از جمله اقدامات ابن ابیالهیجاء در مدینه منوره، تهیه و نصب پوشش بسیار فاخر و گرانبهای حجره قبر رسول خدا (ص) در دوره المُستضیء بأمر الله عباسی (خلافت: ۵۶۶-۵۷۵ق) بود که تنها دو سال در آنجا قرار داده شد و پس از آن با پوشش دیگری، اهدایی از سوی خود خلیفه عباسی، تعویض گردید و پوشش ابن ابیالهیجاء به بارگاه امیرمؤمنان علی (ع) در نجف ارسال شد. بنگرید: الدره الثمینه، ص۴۱۴-۴۱۶. او همچنین مسجد فتح را ـ که مدتها به ویرانه تبدیل شده بود ـ در سال ۵۷۵ق، و نیز دو مسجد پایین آن را، که به نامهای مسجد علی (ع) و مسجد سلمان شناخته میشد، در سال ۵۷۷ق بازسازی کرد؛ و نام وی و تاریخ این بازسازیها در کتیبههایی در هر یک از این سه مسجد، تا زمان سمهودی (سده نهم هجری) باقی مانده بود. بنگرید: وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۹۰.
[۱۲] سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، ص۲۳۰.
[۱۳] سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، ص۲۳۱؛ تحفه الحرمین: سفرنامه نایبالصدر شیرازی، ص۲۲۸.
[۱۴] فارسنامه ناصری، حسن بن حسن فسائی، ج۱، ص۹۲۳.
[۱۵] الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۳۳۹.
[۱۶] بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ابن عدیم، ج۲، ص۱۰۲۱.
[۱۷] «خطباء المنبر الحسینی فی المدینه المنوّره»، عبدالرحیم الحربی، ص۶۶.
[۱۸] سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی، به کوشش: پرویز شاکری، ص۱۴۷-۱۴۸.
این متن پیشتر در نشریه بهاریه منتشره توسط موسسه میراث اسلامی، منتشر شده بود.