یکی از جدیدترین تحقیقاتی که در علوم شناختی صورت پذیرفته است بر تعاملِ ادراکیِ دوسویۀ مغز و قلب انسان دلالت دارد.
موسسه heartmath در تحقیقی مستقل نشان داده است که برخلاف دیدگاه رایج که تصور میشود قلب فقط دستوراتی که در قالب سیگنالهای نورونی به آن میرسد را پاسخ میدهد، این مشخص شه است که سینگنالهای نورونی در قلب وجود دارد که اتفاقاً تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی عملکرد مغز دارند. این سیگنالها نه تنها بر فرآیندهای احساسی تاثیر میگذارند بلکه بر قابلیتهای شناختی از قبیل توجه، دریافت، حافظه، و حل مساله نیز تاثیر میگذارند. به عبارت دیگر نه تنها قلب به سیگنالهای مغز پاسخ میدهد بلکه در مقابل مغز نیز به سیگنالهای مشابه از قلب پاسخ میدهد و بر عملکرد آن تاثیرگذار است.
باید توجه داشت که این تحقیق به خوبی نمایشگرِ قابلیتِ شناختیِ قلبِ انسان است. جالب است که یکی از مسائلی که سالهاست در قرآن کریم مورد توجه اندیشمندان بوده است همین جایگزینیِ عقل و قلب در کاربردهای قرآنی است. در بسیاری موارد قلب به محل و جایگاهی برای تفکر و اندیشه بدل شده است: «لهم قلوب لا یفقهون بها». و یا فهم و ادراکِ بسیاری از آیات الهی در گروِ داشتن قلب دانسته شده است: «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکْرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ». آیات بسیارِ دیگری نیز در قرآن کریم وجود دارد که بر تشابهِ کارکردیِ قلب و مغز انسان دلالت دارد.
اما باید توجه داشت که تحقیقاتِ علمی صورت گرفته در این زمینه بسیار نوپا و کم دامنه است و هنوز سوالات بسیاری به قوت خود باقی است: اینکه چه استلزامی میانِ کارکردهای قلب و ادراکهای شناختی وجود دارد؟ چه طور مقولاتِ مرتبط با قلب میتوانند جلوی فهم و بینشهای شناختی را بگیرند؟ و چطور میتوان با برقراری ارتباط میانِ کارکردهای قلب و مغز به تکمیل و تکاملِ ادراکهای شناختی کمک کرد؟
تمامیِ اینها سوالاتی است که میتواند به تکمیل مباحث مرتبط با «مغزِ قلب» در علوم شناختی کمک کند، در عین حال نیز میتواند فهم ما را نسبت به آنچه با جایگاهِ فهم در قرآن کریم میشود متحول نماید.
برای آگاهی بیشتر نسبت به «مغزِ قلب» در علومِ شناختی میتوانید به سایت زیر مراجعه نمایید:
https://www.heartmath.org/science/
1 دیدگاه
سلام.عالی بود