در کتابخانه آستان قدس رضوی، نسخه خطی کهنی به شماره ۵۷۵۱ نگهداری میشود که به علت افتادگی آغاز نسخه، عنوان کتاب و نام مؤلف آن را در اختیار نداریم؛ اما با ملاحظه متن آن میتوان دریافت که نسخهای از یک اثر ارزشمند تاریخی و جغرافیایی از سده سوم هجری است. این نسخه در ۹۵۷ق در تملک حسن بن علی بن عبدالعالی کرکی بوده و پس از وی به شیخ بهایی رسیده و او نیز نسخه را بر کتابخانه آستان قدس وقف کرده است. درباره ماهیت و نام مؤلف کتاب، تا کنون پژوهشگران مختلف دیدگاهها و احتمالات مختلفی را مطرح کردهاند.
از میان پژوهشگران داخلی، مرحوم گلچین معانی در فهرست کتابخانه آستان قدس (ج۸، ص۴۷۵)، موضوع کتاب را «ذکر راههایی که به مدینه منتهی میشود» بیان کرده و با توجه به وجود عبارتی در همین نسخه که سمهودی در وفاء الوفای خود از ابن زباله (زنده در ۱۹۹ق) نقل کرده، احتمال داده است که این نسخه، اخبار المدینه ابن زباله باشد؛ اما توجه نداشته است که مشایخی که مؤلف کتاب از آنها روایت کرده و حتی مرحوم گلچین معانی از شماری از آنان یاد کرده، متأخر از ابن زباله بودهاند. پژوهشگر دیگری نیز، این نسخه را به عنوان «کتاب مکه والمدینه» شناسانیده است.
از میان پژوهشگران عرب، نخستین بار مرحوم حسین محفوظ این نسخه را در چند مقاله در مجله دانشکده آداب دانشگاه بغداد و نیز مجله «الاقلام» معرفی کرده و آن را کتاب منازل مکه علی بن محمد بن زبیر قرشی، معروف به ابن کوفی (درگذشته ۳۴۸ق)، که موضوع آن راههای منتهی به مکه و منزلگاهها و روستاهای میان مسیر بوده، دانسته است. نویسنده عراقی دیگر، محمدحسن آلیاسین، با استناد به وجود نقل قولهای سمهودی از مؤلف گمنامی به نام ابوعبدالله اسدی، که در این نسخه نیز دیده میشود، آن را از همین مؤلف دانسته است.
مرحوم حمد الجاسر، مصّحح و پژوهشگر برجسته شبه جزیره عربستان، که برای نخستین بار متن این کتاب را در سال ۱۳۸۹ق / ۱۹۶۹م در ریاض تصحیح و منتشر کرده، با استناد به نقل قولی که ابوعُبید بکری (درگذشته ۴۸۷ق) در مقدمه کتاب خود «معجم ما استعجم» از ابو اسحاق حربی داشته و در همین نسخه نیز آمده، آن را کتاب المناسک ابو اسحاق ابراهیم بن اسحاق حربی (درگذشته ۲۸۵ق) دانسته است و برای چاپ خود از این کتاب، عنوان «کتاب المناسک وأماکن طرق الحجّ ومعالم الجزیره» را برگزیده و مقدمه مفصلی را نیز در شرح حال حربی و مشایخ وی و منابع این کتاب، در آغاز نسخه چاپی کتاب آورده است.
پس از انتشار کتاب المناسک، پژوهشگر سعودی دیگر عبدالله بن ناصر الوهیبی، در مقالهای که در «مجله العرب» چاپ ریاض منتشر کرد، با ارائه شواهدی متقنی نشان داد که این اثر نمیتواند کتاب المناسک حربی باشد و بلکه با توجه به شواهد درون متنی، میتوان گفت که از میان گزینهها و متون مشابه مختلف، این اثر بیش از هر احتمال دیگری میتواند «کتاب الطریق»، نگاشته محمد بن خلف بغدادی، معروف قاضی وکیع (درگذشته ۳۰۶ق) باشد که موضوع آن به طور خاص راههای حج و شاید نخستین تألیف در این موضوع بوده است.
حمد الجاسر که پس از انتشار این مقاله، یک بار دیگر نیز متن مورد نظر را به نام کتاب المناسک حربی، در سال ۱۴۰۱ق / ۱۹۸۱م بازچاپ کرده بود، در نهایت به نظریه عبدالله الوهیبی تن داد و با همکاری وی، چاپ سومی از این کتاب را، این بار به نام «کتاب الطریق»، در سال ۱۴۲۰ق منتشر کرد[۱] و در این چاپ، مقدمه مفصل خود در شرح حال حربی را حذف و بهجای آن، مقاله وهیبی را به آغاز متن افزود.
با این حال، و با وجود این مناقشه علمی طولانی مدت درباره ماهیت کتاب و چاپهای مختلف آن، هنوز دیده میشود که بسیاری از پژوهشگران تاریخ حرمین، این کتاب را به نام کتاب المناسک حربی میشناسند؛ و عجیبتر آنکه، گاه بدون اطلاع از معرفیهای قبلی نسخه آن و تصحیح و چاپ چند باره آن، درباره نسخه خطی آن به عنوان متنی ناشناخته در تاریخ مدینه مقاله مینویسند[۲] یا اینکه همچنان به پیروی از فهرست نسخ خطی کتابخانه، از آن به عنوانِ کتاب «راههایی که به مدینه ختم میشود» یاد میکنند!
پ.ن: در این یادداشت قصد ما آن نبوده تا به ارائه تفصیلی شواهد تعلق نسخه کتابخانه آستان قدس به کتاب الطریق قاضی وکیع بپردازیم. اما برای اطلاع خواننده گرامی، شواهد اصلی آن را به اختصار شدید، به شرح زیر بیان میکنیم:
۱. مؤلف در اثر خود از مشایخ متعددی نام برده که قاضی وکیع در اثر تاریخی دیگر خود اخبار القضاه، از بیشتر همین مشایخ روایت نقل کرده است. برخی از این مشایخ پس از ابو اسحاق حربی از دنیا رفتهاند و مطابق سنّت علمی رایج در آن دوره، نمیتوان تلمذ حربی نزد این مشایخ و نقل روایت از آنها را پذیرفت. مؤلف حتی در جایی از اثر خود، از حربی با عبارت «اخبرنی ابراهیم الحربی»، به عنوانی یکی از مشایخ خود، روایت کرده است و میدانیم حربی خود از مشایخ قاضی وکیع بوده است.
۲. موضوع کتاب به طور مشخص مسیرهای حج در جزیره العرب است و افزون بر آگاهیهای تاریخی و جغرافیایی، چندین ارجوزه نیز درباره شماری از مسیرهای حج در این کتاب وجود دارد. همچنین مؤلف در جایی از کتاب، به صراحت گفته است که: «لیس کتابنا هذا بکتاب مناسک»؛ و در جای دیگری نیز که به طور اجمالی به برخی مناسک حج پرداخته، نوشته است: «هذا موضع نذکر فیه أمر المناسک، ثم نعود الی خبر الطریق». مؤلف در متن و عناوین فرعی کتاب نیز چندین بار عبارت «طریق» را بهکار برده است، از جمله: «هذا ابتداء خبر طریق البصره ومیاهه»، و «رجع الی خبر الطریق» و «هذا منتهی علم الطریق وما اتّصل به.»
[۱] لازم است از جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حسین واثقی که من را از این چاپ کتاب مطلع ساختند، تشکر کنم.
[۲] بنگرید: حسنآبادی، ابوالفضل، «نگاهی به یک نسخه ناشناخته از تاریخ مدینه»، پیام بهارستان، دوره جدید، ش۱۱، ص۳۵۷-۳۶۷.