اول تاریخ تشیع «ت» و آخر آن «ع» است. اتفاقا آنچه می خواهم درباره اش بنویسم هم با «ت» نسبت دارد و هم با «ع». ت هم اول تاریخ است و هم ابتدای تحقیق و ظاهرا همه متفقند که تاریخ را باید محققانه بررسی کرد. اما چرا گفتم ظاهرا؟ چون باطنا این گونه نیست و برخی بیشتر از تایِ تحقیق به فکر عینِ عوامند! البته حساب محققانی که معتقدند که هر راست نشاید گفت یا از خوف عوام تقیه می کنند را باید از عوام محقق نما جدا کرد! عوام محقق نما کسی است که مثلا در کسوت استادی دانشگاه یا حتی حوزه است اما پس از مواجه شدن با دلایل روشن نیز بر باورهای عامیانه خویش تاکید می کند و اهل تحقیق را با برچسب های گوناگون مانند غرب زده و روشنفکر و لیبرال و بی سواد و پر مدعا و شهرت طلب و … مورد عنایت قرار می دهد!
آنچه در این یادداشت می نویسم یکی از هزار و مشتی از خروار است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
شاهچراغ – عکس از نگارنده – ۹ فروردین ۱۳۹۶
مشهورترین زیارتگاه شیراز، آستانه شاهچراغ است و مشهور آن است که مدفون در آن مزار احمد بن موسی بن جعفر (علیهم السلام) است و برخی محققان نیز در اثبات این قول مشهور کوشیده اند مانند جلیل عرفان منش در کتاب چلچراغ شیراز (مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، ۱۳۸۶ش) و نیز در کتاب مهاجران موسوی (تهران: امیر کبیر، ۱۳۹۱ش) اما با حفظ احترام ایشان باید گفت دلایل و شواهد ارائه شده توسط ایشان قانع کننده نیست و بنا بر تحقیق محمد مهدی فقیه بحر العلوم (هزار مزار ایران: استان خراسان شمالی، ص ۳۸ – ۴۱)، مدفون در آن مزار به استناد کتاب سر السلسله العلویه (نوشته شده در ۲۹۴) از ابو نصر بخاری (م ۳۴۱)، احمد بن موسی المبرقع است یعنی نوه امام جواد (ع) و نه پسر بلافصل امام کاظم (ع) و ظاهر آن است که احمد بن موسی الکاظم (ع)در ۴۰ کیلومتری غرب اسفراین و ۸ کیلومتری جنوب غرب روستای کوران واقع است و به امامزاده احمد رضا شهرت دارد چنان که در لب الانساب اثر شریف نسابه ابوجعفر محمد موسوی هارونی (شهید ۵۴۹) به شهادت و دفن وی در اطراف اسفراین تصریح شده است. بنابراین قول به دفن احمد بن موسی بن جعفر (ع) در شیراز از اشتباهات مشهور عوام است! (نیز نک. https://shrines.blog.ir/post/1621 )
مرقد امامزاده احمد رضا در حال بازسازی
تصویری قدیمی تر از امامزاده احمد رضا
امامزاده احمد رضا پس از بازسازی که بر سر در آن تابلوی آستانه مبارکه احمد بن موسی الکاظم (ع) نصب شده است
حال برای این که مشخص شود عین عوام مهم تر است یا تای تحقیق، توجه شما را به چند نکته جلب می کنم:
* در مجموعه هزار مزار ایران برای مزارات هر استان یک جلد اختصاص یافته که کمی بالاتر از جلد مربوط به خراسان شمالی نقل کردم که در آن، انتساب مرقد واقع در شیراز به احمد بن موسی الکاظم (ع) صراحتا رد شده است. آن وقت حسب اطلاع موثق بنده جلوی چاپ و انتشار جلد مربوط به استان فارس را گرفته اند چون مهم ترین زیارتگاه شیراز را فقط اندکی زیر سوال برده یعنی فقط تا این حد که نشان داده مزار نوه امام جواد (ع) است نه پسر امام کاظم (ع). اگر متعجب شده اید باید عرض کنم جای تعجب نیست چون یکی از اهداف چاپ و انتشار این مجموعه، توزیع آن در استان های مربوط بوده و مسلم است که کتاب مربوط به خراسان شمالی موجب خشنودی عوام در این استان خواهد بود چون ثابت کرده که برادر امام رضا (ع) در استانشان مدفون است اما انتشار کتاب مربوط به فارس موجب خشم عوام این استان خواهد شد. حال باید پرسید مگر چه شده؟ مگر شاهچراغ مدفن یکی از نسل آل زیاد و آل مروان است که این همه وحشت از بیان حقیقت برای عوام دارید. آرام آرام می شود گفت که شیراز با مدفن پیکر احمد بن موسی مبرقع معطر به نام و یاد جواد الائمه (ع) است چنان که معطر به نام و یاد باب الحوائج امام کاظم (ع) است زیرا دفن پیکر علی بن حمزه بن موسی بن جعفر (ع) در شیراز مسلم است (نک. امیر سعید الهی، «امام زاده حمزه بن امام موسی کاظم و برخی مزارات منسوب به وی»، میراث جاویدان، ش ۶۲، ص ۴۵، ۴۹، ۵۱ – ۵۲؛ جلیل عرفان منش، مهاجران موسوی، ص ۲۹۸).
مرقد علی بن حمزه بن موسی بن جعفر (ع) در شیراز
* در کتاب سر السلسله العلویه چنین آمده است: «و ولد موسى بن محمّد بن علیّ الرضا بن موسى بن جعفر علیه السّلام محمّدا و أحمد من أمّ ولد و محمّد مات من غیر ولد. و ولد أحمد بن موسى محمّد بن أحمد بن موسى أبو علیّ المبرقع مات بقم و ابنه احمد بن محمّد بن أحمد بن موسى بن محمّد بن علی بن موسى الکاظم أبی الحسن الرضا علیهم السّلام بقم، و أحمد بن موسى بن محمّد التقیّ بن علیّ الرضا مدفون بشیراز مات بها بعد نقله من قم إلیها» (عبدالجواد کلیدار آل طعمه، معالم أنساب الطالبین فی شرح کتاب سر الأنساب العلویه لأبی نصر البخاری، به کوشش سلمان سید هادی آل طعمه، قم: مکتبه آیه الله العظمى المرعشی النجفی (ره)، ۱۴۲۲، ص۱۴۷). توضیح لازم این که این عبارت از اصل کتاب سر السلسله العلویه است نه از شرح عبدالجواد کلیدار بر آن.
جالب آن که این عبارت که «احمد بن موسى بن محمّد التقى بن على الرضا مدفون بشیراز مات بها بعد نقله من قُم إلیها» که نشان دهنده دفن احمد بن موسی مبرقع در شیراز است، در چاپ سید محمد صادق بحر العلوم از سر السلسله العلویه دیده نمی شود:
دور از ذهن نیست که آن عبارت بنا بر مصلحت یعنی همان خوف از عوام یا حتی نگرانی از گمراهی آنان حذف شده باشد. در حالی که می توان عوام را به تدریج و بدون هزینه گزاف ذبح تاریخ توجیه کرد. هزینه ای که متاسفانه در برخی موارد دیگر که ضرورت هم نداشته، پرداخت شده مانند انتقال بی دلیل تولد امام هفتم (ع) از هفتم صفر به ۲۰ ذیحجه که در جای دیگر درباره آن نوشته ام:
http://pishine.ir/archives/15847
* باشد که یک صدم یا یک هزارم ملاحظه عین عوام به فکر تای تحقیق باشیم تا روایت اصیل تاریخ تشیع برای آیندگان نیز باقی بماند!
دکتر سعید طاوسی مسرور
۱۰ دی ماه ۱۳۹۷
3 دیدگاه ها
با سلام و عرض ارادت خدمت جناب آقای دکتر طاوسی عزیز
به استحضار میرساند نخستین کسی که با استناد به کتاب سر السلسله العلویه ابونصر بخاری پی برده است که مزار شاهچراغ شیراز میتواند متعلق به احمد بن موسی مبرقع باشد، مرحوم سید محمدعلی قاضی طباطبایی (تحقیق درباره اول اربعین اربعین حضرت سیدالشهداء (ع)، ص۳۲۵) است؛ نه جناب آقای بحرالعلوم. نکته دیگر آنکه مزار احمد بن موسی (ع) در اسفراین، هرچند با استناد به وجود گزارش لب الانساب، نسبت به مزار شاهچراغ شیراز ترجیح دارد، اما مرحوم سید محسن امین (اعیان الشیعه، ج۲، ص۱۹۲) و مرحوم قاضی طباطبایی (همانجا) بر این باورند که گزارش شهادت احمد بن موسی (ع) در اسفراین، داستانی جعلی و افسانهوار به نظر میرسد؛ و این مسئله نیز جای تأمل دارد که در صورت وقوع چنین قیامی در این منطقه، برخلاف قیامهای دیگر شخصیتهای علوی همتراز احمد بن موسی (ع) همچون ابراهیم بن موسی (ع) و زید بن موسی (ع) که در همه منابع تاریخی معتبر ثبت و ضبط شده است، چرا قیام و شهادت احمد بن موسی (ع) در اسفراین از دید سایر مورخان پنهان مانده است؟
سعید یاوری:
?پاسخ به برادرم جناب آقای خامه یار
سلام و ادب و ارادت و تشکر از توجه حضرت عالی
اما بعد:
بنده به هیچ وجه در پی یافتن اولین کسی که قائل به دفن احمد بن موسی مبرقع در شیراز شده، نبودم وگر نه در منابع در دسترس بنده مثل همان چلچراغ شیراز (ص ۱۱۲، پانویس ۳) به نوشته شهید قاضی طباطبایی در این باره ارجاع شده است یا در کتاب امامزادگان معتبر نوشته سید عزیز الله امامت کاشانی (بخط سید حسین قدرت، تهران: دار التحریر قدرت، [۱۳۸۳]، ص ۲۹ – ۳۰) به شهادت و دفن احمد بن موسی الکاظم (ع) در اسفراین به عنوان قولی دیگر اشاره شده است.
نکته دیگر این که اگر گزارش شهادت احمد بن موسی بن جعفر (ع) در اسفراین را نپذیریم باید گفت که اوضاع گزارش قیام و شهادت آن جناب در شیراز از حیث منابع و مستندات به مراتب بدتر و غیر قابل پذیرش است چنان که سید محسن امین نیز در همان جا (اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۱۹۲) گزارش فرصت الدوله شیرازی در آثار عجم درباره شهادت آن حضرت در شیراز (نک. فرصت الدوله شیرازی، آثار عجم، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۷ش، ج ۲، ص ۷۴۵) را از نظر قابل پذیرش نبودن نزد عقل مانند گزارش نسابه هارونی می داند. همان گزارش سر السلسله العلویه برای مشخص شدن مدفون در شیراز که احمد بن موسی مبرقع است نه احمد بن موسی الکاظم (ع) کافی است و پذیرش یا عدم پذیرش دفن احمد بن موسی الکاظم (ع) در اسفراین تاثیری در آن ندارد.
ابهام مطرح شده توسط شما بسیار قابل توجه است اما در دفاع از گزارش ابوجعفر محمد موسوی هارونی می ¬توان نکاتی را مطرح کرد:
مرحوم روضاتی در جامع الانساب دو اشکال درباره نظر وی مطرح کرده است: یکی عدم تایید گزارش وی از سوی سایر مولفین تاریخ و انساب و دیگری این که گفته در اسفراین مزارش برپاست ولی برایم نامعلوم ماند و اطلاعی در این باب نیافتم (جلیل عرفان منش، چلچراغ شیراز، ص ۱۰۹ – ۱۱۰، به نقل از جامع الانساب، ج ۱، ص ۸۰). موسوی هارونی تصریح کرده که «وقبره هناک مزور» (و قبر او در آن جا زیارت می شود). اولا به فرض عدم اعتبار گزارش شهادت احمد بن موسی الکاظم (ع) در اطراف اسفراین، این قسمت از گزارش که به وجود زیارتگاه وی در آن جا تصریح شده، رد نمی شود و وجود امامزاده احمد رضا در آن منطقه نیز شاهدی بر درستی این نظر است و ثانیا به تصریح خود روضاتی، کتب معتبره انساب مانند المجدی، عمده الطالب، المشجر الکشاف وغیره درباره مدفن وی ساکتند و دفن وی در اسفراین را رد نکرده یا دفن وی در شیراز را تایید نکرده اند. بنابراین تصریح نسابه موسوی هارونی بر دفن وی در اطراف اسفراین را می توان پذیرفت فارغ از بخش اول گزارش یعنی نحوه شهادت وی. بعید نیست که نسابه هارونی که خود منتقد تبعیت از عوام بوده، ماجرای شهادت احمد بن موسی الکاظم (ع) را از افواه عامه اخذ کرده باشد به ویژه این که این نسابه در نیشابور می زیسته است و ممکن است به شفاهیات اهل خراسان اعتماد کرده باشد. اما اگر دفن آن حضرت در اسفراین را نپذیریم باید درباره محل دفن ایشان توقف کنیم اما نظر بنده همان ترجیح نظر اطراف اسفراین (همان بقعه امامزاده احمد رضا) است به جهت وجود زیارتگاهی به نام وی در آنجا دست کم از نیمه اول قرن ششم به بعد و تصدیق نسابه هارونی نیشابوری (۴۸۳ – ۵۴۹) بر این قول که به شهادت عبد الکریم سمعانی در کتاب التحبیر فی المعجم الکبیر، آگاه به انساب و مورد رجوع در این دانش بوده است (جلیل عرفان منش، چلچراغ شیراز، ص ۱۱۳ به نقل از التحبیر فی المعجم الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲ – ۱۱۳). والله هو العالم.
دکتر سعید طاوسی مسرور
پس از نگارش این مطلب با دکتر محمد مهدی فقیه بحر العلوم گفتگو کردم و ایشان گفت چنین نیست که مانع از انتشار جلد مربوط به استان فارس از مجموعه هزار مزار ایران شده باشند بلکه آن جلد و ۹ جلد دیگر را ناشر به جهت مشکلات مالی هنوز چاپ نکرده اند. البته آنچه در مطلبم نوشته ام را فردی مطلع به من گفت و ظاهرا امر بر او مشتبه شده بوده است و بنده هم به وی اطمینان کردم.