پرفسور اسرائیل نال (Israel Knohl)، استاد دانشگاه اورشلیم، سال نوی میلادی را با انتشار مقالهای انگلیسی دربارۀ ریشۀ عربی «یهوه»، خدای یهودیان، آغاز کرد. این مقاله، مبتنی بر مطالب فصل هشتم کتاب اخیر او، بایبل چگونه متولد شد، است. این کتاب در سال ۲۰۱۸ و به زبان عبری منتشر شده است.
نال در این مقاله استدلال میکند که آنچه در متن تورات دربارۀ دلیل نامگذاری خدای یهودیان به «یهوه» گفته شده، پذیرفتنی به نظر نمیرسد؛ زیرا طبق استدلال توراتی، که «یهوه» را به فعل بودن (هستم؛ هست) ربط میدهد، باید این نام به این صورت باشد: اِهیِه یا یِهیِه. بنابراین، نام خدای یهودیان پیشینه و وجه تسمیۀ دیگری دارد که ریشۀ آن حتی بر نویسندگان عبرانی تورات هم پوشیده بوده است.
نال برای حل این معما چند سرنخ را کنار یکدیگر میگذارد. اول ماجراهای موسی در مدیان، که ظاهرا شهری در شمال غربی شبهجزیرۀ عربستان بوده است. در تورات گفته شده که موسی هنگام چراندن گوسفندان در بیابان به «کوه خدا» در حوریب رسید و پس از آن بود که داستان بوتۀ فروزان و سخن گفتن خدا با او اتفاق افتاد.
بعد از این نال، بر پایۀ برخی گزارشهای تاریخی نتیجه میگیرد که اهالی مدیان باید همان قوم هنرمند سفالگر و مفرغسازی باشند که در اصطلاح علمی با نام «قُرَیَّه» شناخته میشوند و چون در ناحیۀ شمالغربی عربستان زندگی میکردهاند، احتمالا زبانشان نیای عربی باستان بوده است. در اثبات این ادعا، نال فقراتی از قسمتهای مختلف بایبل را نقل میکند که در آنها از ارتباط میان مدیانیان و اسماعیلیان سخن گفته شده است.
سپس نال به سراغ متونی از مصر باستان و زمان آمنحوتپ سوم میرود که در آنها اشاراتی به صحرانشینان سرزمینهای مختلف شده و در این فهرست از جمله به نام «سرزمین یهوا» برخورد میکنیم که گرچه تلفظ دقیقش مشخص نیست، اما شباهتش به نام یهوه به اندازۀ کافی روشن است. نال سپس استدلال میکند که اگر نام سرزمین یک قوم «یهوا» بوده، هیچ بعید نیست که نام خدایشان هم همین بوده باشد؛ چون مثالهای فراوانی از یکسان بودن نام خدا و سرزمین در اقوام مختلف تاریخی وجود دارد.
سرنخ بعدی نال، فقراتی از بایبل است که در آنها تصریح میشود که «یهوه» از سمت جنوب میآید؛ مثلا از سعیر و پاران (تثنیه ۳۳: ۲)، یا سعیر و سرزمین ادومیان (داوران ۵: ۴) و تیمان و پاران (حبقوق ۳: ۳). از نگاه نال این سرنخها نشان میدهد که نام «یهوه» ریشه در سرزمینهای جنوبی (مثلا جایی نزدیک عربستان شمالی) دارد؛ چنانکه داستان سفر خروج هم پیشنهاد میکند که او در نزدیکی شهر امروزی پطرا (در تورات: قُدِش؛ در آرامی: رِقِم) بوده که با خدا مکالمه کرده است. بنابراین، میتوان حدس زد که نام «یهوه» ریشهای عربی داشته، نه عبری یا آرامی. در عربی، بر خلاف عبری و آرامی، ریشۀ هوی به معنای «بودن» نیست.
بعد از همۀ نکات بالا، نال یادآوری میکند که شلومو داو گویتاین در سال ۱۹۵۶ پیشنهاد کرده بود که یهوه از ریشۀ عربیِ هوی به معنای عشق آمده است. استدلال گویتاین چنین بود که در تورات آمده است: «هیچ خدایی را جز من مپرستید؛ زیرا یهوه غیور است». بنابراین، یهوه احتمالا به معنای معشوق غیرتمندی است که به هیچ عنوان چشم دیدن آن را ندارد که پرستندگانش کس دیگری جز او را دوست داشته باشند.
در ادامۀ استدلال گویتاین، نال استدلال میکند که مخالفت یهوه با بتها و شمایلها نشانۀ دیگری از تبار مدیانی اوست؛ زیرا باستانشناسان دریافتهاند که مدیانیان اساسا روحیۀ شمایلشکنی داشتهاند و در خیمههای عبادتشان هیچ اثری از تصویر یا شمایل یا بت دیده نشده است.
در پایان، نال میگوید ارتباط وثیق میان موسی و مدیان، که نهتنها از آنجا همسری غیراسرائیلی و مدیانی اختیار کرد بلکه حتی خدایش را هم در آنجا یافت، واقعیتی است که هرچند نویسندگان بایبل تلاش کردهاند آن را کمرنگ یا محو کنند، اما همچنان قابل مشاهده است.
هرچند مقالۀ نال در مجموع نکات قابل تأملی را ارائه میکند، باید توجه داشت که هیچ کدام از سرنخهای مورد اشارۀ او کشفیات جدیدی نیستند و سالهاست که محققان با توجه به همین سرنخها مشغول نظریهپردازی دربارۀ ریشه و معنای کلمۀ «یهوه» هستند (برای مثال، ن.ک: دائرهالمعارف جهان جدید). در این میان، ارائۀ ریشۀ عربی برای این واژه هم تنها یکی از گزینههای مطرحشده در این میان است که به لحاظ نظری با همان مشکلاتی مواجه است که نظریات رقیبش هم با آن دست به گریبانند. دستکم، چنانکه خود نویسنده اذعان کرده، نام بردن از «عربی» به عنوان زبان مدیانیان نهتنها ادعایی زمانپریشانه است (به این دلیل که زبان عربی بسیار جوانتر از آن است که حتی بتوان از نیای آن در قرون پیش از میلاد سخن گفت)، بلکه اساسا مورد تردید است؛ چون از نگاه بسیاری از محققان مدیانیان اساسا «غیرسامی» بودهاند. تنها ابتکار این مقاله احتمالا تلفیق و تقویت دیدگاه گویتاین با دیدگاه و شواهد محققانی است که «یهوه» را با «مدیانیان» مرتبط دانستهاند؛ اما ظاهرا هنوز راه درازی برای رسیدن به ریشهشناسی و معنایی دقیقتر برای این واژه در پیش است..