تاریخ مفهوم شهادت (قسمت ۸ و نیم)
۱۳۹۸/۰۷/۳۰دینداری شیعی و مشروعیت خاندان شاهی: مشهد در دوران نخستین شاهان صفوی، نوشته می فرحات
۱۳۹۸/۰۷/۳۰
مقام و منزلت انسان در اندیشه ی امام موسی صدر
اومانیسم در زمان ما نوعی ستیز با خدا و دین انگار میشود. در زمان ما انسانهایی که خدا را کنار گذاشتند، اومانیسم هستند.
در اندیشه ی امام موسی صدر، انسان که ساخته ی خداوند است، ماده ی صرف نیست. انسان تنها صاحب زندگی دنیوی نیست، بلکه جاودانه و صاحب حیات است، پس از نظر امام موسی صدر دو گونه زندگی دنیوی و جاودانه وجود دارد.
انسان شناسی چهار ویژگی را برای انسان مطرح میکند که اول از هم انسان موجودی است عینی که با دیگر موجودات از نظر آزادی انتخاب متفاوت است، اما انسان چون اختیار دارد نمیتواند کار زیادی کند چون با محدودیت مواجه میشود.
زندگی انسان دارای یک پارادوکس ظاهری است؛ در این شرایط انسان با وجود اختیار محدودیت دارد. بدین ترتیب محدودیت و ضعفهای انسان انبوهی ناکامی و انبوهی اشتباه به وجود میآورد.
وقتی انسان از نظر اطلاعات کم دارد، دائما اشتباه میکند، اما دین برای ناکامیها و اشتباهات ارزش قائل است، در اصل کسی که در راه انجام عمل خیری بکوشد و نیت کند ولی ابزار و شرایط برایش فراهم نباشد، ثواب انجام خیر برای او احتساب میشود.
انگیزههای درونی انسان خوب است، اما باید کنترل شود. اگر انگیزهها کنترل نشود مخرب است، نمونه ی این امر وطن پرستی است که در عین حال که خوب است، اگر کنترل نشود هیتلر زمان از دل آن میروید، ولی عامل دین در این بین عامل کنترل کننده است.
دومین ویژگی انسان تاثیر پذیری از موجودات اطراف و طبیعت است. انسان تحت تاثیر محیط است و در این رابطه امام علی(علیه السلام) میفرمایند “مقهور شدن در زندگی، مرگ است اما پیروزمندانه مردن، زندگیست”. بنابر این اگر در پدید آوردن تاثیر پذیری محیط عاجز باشی در اصل تو مردهای، بدین ترتیب تاثیرپذیری باید از محیط متعادل باشد و انسان باید به تعامل و شکلگیری آن کمک کند.
توجه به واقعیات موجود زمینی حتی به صورت پدیدههای که ما دوست نداریم باید باشد، به همین منظور انسان باید از موجودات هستی شناخت داشته باشد، امام موسی صدر در این راستا معتقد است توجه به واقعیات مهم بوده و نسبت به موجودات هستی باید شناخت کامل داشت.
سومین ویژگی انسان، تعامل اجتماعی با دیگران است. انسان موجودی اجتماعی است که به میزان بسیار زیاد و خودجوش با همنوعان خود ارتباط برقرار میکند، و در این راستا امام موسی صدر به تفاوت در شایستگیها، عظیم بودن اهداف افراد نسبت به تواناییهای انفرادی، عظیم بودن خطرات نسبت به تواناییهای فردی اشاره میکند و معتقد است در این راستا عدالت براساس تفاوت در شایستگیها شکل میگیرد. امام موسی صدر معتقدند همه ی نسلها و همه ی گروهها باید با هم تعامل داشته باشند، چون در غیر این صورت زیادخواهی به وجود میآید و کشمکش دائم میان افراد و گروهها شکل میگیرد.
در تعامل اجتماعی اعتدال حاصل درک وضعیت دیگران است. تعامل اجتماعی سبب میشود، انسان درد دیگران را درد خود بداند، در جامعه اگر عواطف وجود نداشته باشد تعامل اجتماعی صورت نمیگیرد پس جامعهای که شکل میگیرد باید به مثابهی یک کل هماهنگ باشد.
چهارمین ویژگی انسان این است که مخلوق خداوند است که آفریننده ی جهان و هستی است و این نسبت بر شخص انسان و همه ی پیوندهای او تاثیر میگذارد، انسان تزلزل پذیر و خدا مطلق است و اطمینان قلب انسان در اتصال به خدا و با ذکر خداست.
در باب تعاملات اجتماعی انسان در سیره ی علمی و عملی امام موسی صدر تأملاتی وجود دارد. امام موسی صدر در جایی میگوید که جامعه چیزی نیست جز افراد و تعامل بین فردی و به شدت با تعاریفی که جامعه را جمع جبری افراد میداند، مخالف است. یعنی ما اگر یک عده را کنار هم قرار دهیم، جامعه درست نمیشود، بلکه موقعی منجر به جامعه میشود که تعامل بینافردی بین آنها اتفاق بیافتند.
اینجا امام موسی بحث را خیلی بسط میدهد. اینکه ما فرد محور هستیم یا جامعه محور؟ ایشان اشاره میکند به اینکه اصلا چرا باید تعامل اجتماعی وجود داشته باشد و سه عامل اصلی را ذکر میکند:
۱- تفاوت در شایستگیها: آدمهایی که در یک جامعه زندگی میکنند قابلیتهایشان باهم فرق میکند. جایی ایشان درباره ی زنان سخنرانی کرد و از ایشان در مورد مساله ی تبعیض جنسیتی و تفاوت بین زنان و مردان پرسش شد. ایشان تفاوت را هم در چارچوب تفاوت در شایستگیها میبیند. زنان شایستگی انجام دادن اموری را دارند و مردان شایستگی انجام دادن اموری را دارند، اموری هم هست که هر دو مشترک میتوانند انجام دهند.
بنابراین از نظر ایشان در یک جامعه مسئولیتهای اجتماعی و وظایف اجتماعی بر اساس تفاوت در شایستگیها شکل میگیرد. میگوید اهدافی که افراد انسانی دارند عظیم هستند، ترسهایی هم که افراد انسانی دارند عظیم هستند. افراد انسانی نه قادرند که تک نفره به آن امیدها و آرزوها دست پیدا کنند و نه قادرند تک نفره بر ترسها غلبه کنند، بنابراین انسان به ناچار به سمت تعامل اجتماعی میرود.
امام موسی صدر عدالت را در قالب تفاوت در شایستگیها میبیند. عدالت به معنای آن نیست که به افراد موقعیت برابر بدهیم، عدالت به این معناست که به افراد موقعیتهایی در جامعه داده شود که شایستگی آن را دارند. اینجاست که امام موسی صدر بر مسئولیتهای فردی و مسئولیتهای اجتماعی در مسیر تحقق عدالت تأکید دارد و در همین رابطه، بحث مبارزه با استثمار انسان را مطرح میکند و اینکه استثمار انسان در مقابل مساله ی شایستگیها و مساله ی عدالت وجود دارد.
۲- عظیم بودن اهداف و خطرات نسبت به تواناییهای انفرادی: در بحث عظیم بودن اهداف و خطرات، ایشان تعبیر جالبی دارند. میگویند تعامل همه ی گروهها و همه ی نسلها. در جامعه ی اکنون ایران متوجه فاصله ی نسلها از هم هستیم و در جامعهای که نسلهای آن نتوانند با هم همکاری کنند، هیچ اتفاق خوبی نمیافتد. برای اینکه جامعه رو به کمال برود، نسلها نه تنها باید با هم خوب باشند، بلکه باید بتوانند با یکدیگر تعامل کنند. آیات زیادی را میتوان برای این موضوع شاهد آورد.
امام موسی صدر هم به عنوان یک عالَمشناس دینی به ضرورت تعامل بین نسلهای یک جامعه تاکید میکنند. ایشان در اینجا به موارد منفی هم توجه دارند که زیاده خواهی مانعی در مسیر کمال جامعه است و منجر به آشوب و درهم ریختگی جامعه میشود. زیاده خواهی را میتوانم در مسیر شایستگی قرار بدهیم، چون زیاده خواهی یعنی رفتن به دنبال چیزی بیش از شایستگیها. در مسیر تعامل اجتماعی هم میتوانیم قرار بدهیم زیرا زیاده خواهی نوعی خروج از دایره ی تعامل اجتماعی است.
۳- تعامل اجتماعی و عواطف: نکته ی مهم دیگر در تعاملات اجتماعی این مساله است که بسیاری از افراد به صورت مکانیکی درباره ی این موضوع صحبت کردهاند. حتی در کتابهای اجتماعی دوران مدرسه به ما یاد میدادند که مثلاً آیا تو میتوانی در خانه گوسفند پروش دهی؟ جواب خیر است. میتوانی در منزل گندم بکاری؟ خیر. میتوانی در خانه نان بپزی؟ خیر. پس تو به قصاب و نانوا و کشاورز و غیره احتیاج داری و ما متقاعد میشدیم. در بسیاری از نقاط دنیا وقتی میخواهند بگویند تعامل اجتماعی ضرورت دارد، اینگونه اثبات میکنند.
بسیاری از جوانهای ما که این مساله برایشان جا افتاده و گاهی با آنها مشاجره داریم. مثلا فلانی آن کار را انجام داد، چرا تشکر کردی؟ یا میپرسند چرا مثلا قصاب گوشت را خرد کرد و به دستت داد چرا تشکر میکنی؟ این وظیفهاش بود. این یک نگاه مکانیکی به توزیع نقشها و تعامل اجتماعی در جامعه است. به این صورت دیگر هیچ کاری تشکر ندارد و همه در هرکاری که انجام میدهند انجام وظیفه میکنند. اما متفکرانی مثل امام موسی صدر هستند که به جنبه ی دیگر، یعنی عواطف هم توجه میکنند.
در یک جامعه اگر عاطفه وجود نداشته باشد مردم نمیتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند، با یک مدل مکانیکی که افراد فقط انجام وظیفه میکنند، تعامل شکل نمیگیرد و این مسالهای است که امام موسی صدر به خوبی به آن توجه کرده است. ما با ارتش سروکار نداریم بلکه با جامعه سروکار داریم. امروزه ثابت شده که حتی در ارتش هم عواطف مهم است. امام موسی صدر میگوید: «اعتدال حاصل درک وضعیت دیگران است و باعث میشود که انسان درد دیگران را درد خود بداند ».
یعنی اگر یک جامعه بخواهد در مسیر اعتدال حرکت کند، افراد باید وضعیت یکدیگر را درک کنند که باعث میشود درد دیگران را درد خود بدانند. مثلا وقتی سوار تاکسی میشوم و راننده ی تاکسی در گرما مشغول کار است حداقل با او حرف بزنم. امام موسی کاظم علیه السلام از حضرت مسیح نقل میفرمایند که محبت خدا با دوست نداشتن انسان جمع نمیشود. اینجا است که ایشان عزلت و انزوا را راه نجات جامعه نمیدانند و میفرمایند جامعهای که انسان را در بر می گیرد باید به مثابه ی یک کل هماهنگ باشد و فرد نیز باید به مثابه ی یک فرد سازگار باشد. افراد را در جامعه ی اسلامی باید به گونهای تربیت کنیم که سازگاری با جامعه را یاد بگیرند».
منبع: سخنرانی دکتر پاکتچی در مؤسسه ی فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر؛ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵