با ظهور گروه دولت اسلامی عراق و شام معروف به داعش در کشور عراق و سوریه در سال ۲۰۱۴ جهانیان گمان کردند دشمنی جدید سربرآورده است دشمنی که در کشورهای اروپایی و حتی کشور ما ایران دست به علمیاتهای گوناگون تروریستی زد. این گروه با قدرت گرفتن روز افزون و انجام عملیاتهای تروریستی پی در پی تبدیل به یک کابوس جهانی شد. با از بین رفتن این گروه کابوس داعش نیز کم رنگ شد. اما شاید کسی فکر نمیکرد در سال ۲۰۱۹ ویروسی در جهان بوجود آید که کابوسی دهشتناک تر از داعش برای جهانیان باشد. کرونا، امروز بازتاب حالتی است که پیشتر در رمانهایی چون طاعون و کوری میتوانستیم آن را ببینیم. اما امروز بشر در وضعیتی حساس و متفاوت قرار گرفته که نه صحنهای رقت انگیز در فیلمهای علمی تخیلی است و نه داستانی چندش آور در رمان نویسندگان جهانی. چرا که روایتی واقعی است از زندگی روزمره بشر امروز. بشری که در یک شوک تاریخی به سر می برد.
در این نوشته بر آن هستم با توجه به مفهوم اتوپیاباوری[۱] و اتوپیا[۲]، توصیفی متفاوت از ظهور و بروز ویروس کرونا یا کواید-[۳]۱۹ را در جهان ارایه دهم. نخست، تعریفی متفاوت از مفهوم اتوپیا ارایه می دهم سپس، نقش رؤیا و امید را در شکل گیری اتوپیا بیان خواهم کرد. بعد از آن، به واکاوی مفهوم دیستوپیا[۴] و کابوس خواهم پرداخت. سپس ظهور ویروس کرونا را بر مبنای این تعاریف تبیین خواهم کرد.
اتوپیا را بیشتر به عنوان مدینهی فاضله و آرمانشهر میشناسند و ترجمه میکنند. اما شاید این موضوع یکی از جنبههای مفهوم اتوپیا باشد. اتوپیا یک حرکت به سمت وضعیت جایگزین نسبت به وضعیت اکنون است. که محرک اصلی این حرکت رؤیا است. لایمن تاور سارجنت[۵]، در کتاب مقدمهای کوتاه بر اتوپیا باوری[۶]، بیان میدارد. نقطهی آغازین اتوپیا، نارضایتی از وضع موجود است. و این نارضایتی منجر به رؤیایی برای تغییر وضعیت اکنون میشود. سارجنت بیان میکند اتوپیا دربارهی امر روزمره و تغییر آن است. مسالهای که میتوان در تحلیل کرونا مورد توجه قرار بگیرد، همین امر روزمره است. میتوان گفت کرونا، نوعی روزمرگی را در زندگی بشر دچار تغییر و خلل کرد. و این ویروس باعث شد بشر به یک وضعیت جایگزین نسبت به آنچه که در زندگی روزمره تجربه کند بیاندیشد. مسالهی بعد کرونا، در بعضی جوامع و کشورها موجب ایجاد نوعی همبستگی اجتماعیای شد. و در اینجاست میتوان نقش رؤیا را در مسالهی کرونا مشاهده کرد. سارجنت در تعریف اتوپیا از نظرگاه خویش با اشاره به نظر روث لویتاس[۷] جامعه شناس، بیان میدارد، که اتوپیا نوعی رؤیای اجتماعی[۸] است، رؤیایی برای تغییر وضع موجود. در همین راستا، بشر برای غلبه کردن بر کرونا رویایی میسازد، درمان این بیماری و یک دنیای بی ویروس. از این لحاظ میتوان گفت، کرونا، وضعیتی است نامطلوب که بشر برای تغییر این وضعیت یک رؤیایی اجتماعی میسازد. و این رؤیا منجر به ایجاد نوعی همبستگی اجتماعیای میشود. برای مثال، ایجاد کمپینهای در خانه بمانیم و یا رقص پرستاران بیمارستاها و مراکز بهداشتی نوعی نمایش این رؤیاست. اما، کرونا، فقط برای انسان امید نیافریده، بلکه در برخی از جوامع، تبدیل به کابوسی اجتماعیای شده است. کابوسی که نه تنها، همبستگیای ایجاد نکرده، بلکه باعث بروز تعارضهای جدّی اجتماعی شده است.
کرونا، کابوسهای بشر را که تا قبل از این در فیلمها و رمانها حکایت میشد، را جامهی واقعیت پوشاند. در این بخش از نوشتار روی دیگر، این حادثهی بیولوژیکی را بررسی میکنم. در ادبیات مطالعات اتوپیا، مفهوم دیگری مطرح به نام دیستوپیا مطرح میشود که در زبان فارسی آن را ویرانشهر ترجمه کردهاند. دیستوپیا را با نظر به تعریف اتوپیا میتوان اینگونه تعریف کرد: حرکت به سوی وضعیتی وخیمتر و بدتر نسبت به آنچه که هست. در مقابل رؤیا در فرآیند اتوپیا، پیشرانهی اصلی در دیستوپیا، کابوس است. گرگری کلیز[۹]، در کتاب دیستوپیا، یک تاریخ طبیعی[۱۰]، به شرح انواع دیستوپیا در فرهنگهای گوناگون و از جنبههای مختلف میپردازد.
ظهور کرونا، باعث شد در برخی از جوامع پیشرفته، رفتارهایی را ببینیم که حکایت از نوعی کابوس اجتماعی دارد. برای مثال، هجوم به فروشگاهها برا تهیهی مایحتاج اولیه و یا کمیاب شدن برخی از اقلام مصرفی. بشر در اینجا دچار نوعی کابوس اجتماعیای شده است که او را به سمت، آیندهای بدتر و وخیمتر از آنچیزی که هست هدایت میکند. به همین دلیل او دست به کارهایی میزند که خود را برای این وضعیت بدتر آماده کند. در این میان رسانهها در فروش و ارائهی این رؤیا و یا کابوس نقشی اساسی دارند. در پایان به نقش رسانه در طبیعی سازی[۱۱] رؤیا و کابوس بشر می پردازم.
از دو وضعیت ممکنی که اتوپیا میتواند برای بشر بسازد سخن گفتم. اما مسالهی مهم اینجاست که چگونه کرونا، میتواند کابوس یا رؤیا باشد. یکی از عناصر مهم در این راستا، رسانه است. از نظرگاه تحلیل گفتمان انتقادی[۱۲]، رسانهها یکی از ابزارها برای طبیعی سازی گفتمانها هستند. رسانه میتواند کرونا را فرصتی برای رسیدن به وضعتی بهتر و ایدهآل تر نسبت به آنچه که هست، نشان دهد. به بیان دیگر، این رسانهها هستند که برای جامعه رؤیای اجتماعی میسازند و آن را طبیعی سازی میکنند. و بر عکس رسانه میتواند بروز کرونا را تبدیل به کابوسی به سوی وضعیتی وخیمتر نسبت به آنچه که هست نشان دهد. و برای جامعه نوعی کابوس اجتماعی بسازد.
اتوپیا، یا دیستوپیا دو وضعیت کاملا متضادی که بشر میتواند آنها را انتخاب کند. در این نوشتار بر آن بودم که پدیدهی کرونا را از رهیافت فرا رشتهای اتوپیا معرفی کنم. کرونا میتواند رؤیایی برای تغییر وضعیت زندگی روزمرهی بشر به سمت وضعیتی بهتر باشد. و در عین حال میتواند کابوسی برای رسیدن وضعیتی وخیمتر باشد. و رسانهها در طبیعی سازی این رؤیا و کابوس، نقش گستردهای دارند. میتوان گفت که رسانهها میگویند، کرونا آغاز عصر دیستوپیا و یا آغاز اتوپیای دیگر برای بشر است.
این متن نخستین بار در خبرگزاری ایبنا منتشر شده است.
[۱] Utopianism
[۲] Utopia
[۳] Covide-19
[۴] Dystopia
[۵] Lyman Tower Sargent
[۶] Utopianism: A Very Short Introduction
[۷] Ruth Levitas
[۸] Social Dreaming
[۹] Gregory Claeys
[۱۰] Dystopia a Natural History
[۱۱] Naturalization
[۱۲] Critical Discourse Analysis