در شناخت مؤلف کتاب المستوفی فی النحو

کتاب المستوفی فی النحو اثری است در علم نحو که مورد توجه شماری از نحویان و ادبای عرب قرار گرفته است؛ چنانکه ابوحیّان اندلسی (درگذشته ۷۴۵ق)، نحوی مشهور عرب، در آثار خود بارها به این کتاب استناد کرده است.[۱]

از این کتاب لااقل سه نسخه خطی شناخته شده است که عبارت‌اند از:

  1. نسخه کتابخانه چستربیتی به شماره ۳۸۵۵ که به قلم فتوح بن معاذ طوسی در سال ۶۶۹ق در بغداد کتابت شده است و میکروفیلم آن در دارالکتب مصر به شماره ۱۷۶۱ و در کتابخانه امام محمد بن سعود ریاض به شماره ۳۸۵۵-۲۵ وجود دارد. این نسخه از آغاز افتادگی دارد.
  2. نسخه کتابخانه شهید علی پاشا (در استانبول) به شماره ۲۵۱۷. این نسخه در سال ۶۷۵ق و از روی نسخه‌ای استنساخ شده از نسخه‌ای به خط مؤلف، کتابت شده است.
  3. نسخه کتابخانه جارالله (در استانبول) به شماره ۱۹۷۰. این نسخه فاقد نام کاتب و تاریخ کتابت است.

محمد بدوی المختون، این اثر را بر اساس دو نسخه شهید علی پاشا و میکروفیلم دارالکتب مصر تصحیح کرده و این تصحیح در سال ۱۴۰۷ قمری / ۱۹۸۷ میلادی از سوی دار الثقافه العربیه در قاهره منتشر شده است. گفتنی است مصحّح که تاریخ کتابت نسخه شهید علی پاشا را سال ۶۷۵ق پنداشته، آن را نسخه اصل قرار داده است. در حالی‌که بی‌تردید این نسخه متأخرتر است و چنانکه از ترقیمه برمی‌آید، از روی نسخه‌ای کتابت شده در این تاریخ استنساخ شده است.

نام و نسب و القاب علمی مؤلف در مقدمه کتاب در دو نسخه استانبول به شرح زیر آمده است: «قال سیّدنا الشیخ الامام الاجلّ العالِم الحکیم السعید جمال‌الدین مجدالاسلام ابوسعد علی بن مسعود بن محمود بن احمد بن الفرخان». بخش دوم کتاب نیز با عبارت «قال الشیخ الامام جمال‌الدین ابوسعد» آغاز می‌شود.[۲]

البته مصحّح در متن چاپی کتاب، کنیه مؤلف را به اشتباه به صورت «ابوسعید» ضبط کرده است.[۳] در صفحه آغازین نسخه چستربیتی نیز این کتاب به «جمال‌الدین ابوسعید زجاجی» نسبت داده شده است که چنانکه مصحّح در مقدمه تصحیح خود (ص۱۶) یادآور شده، تصحیف نام «ابوسعد ابن فرّخان» است.

از سوی دیگر حاجی خلیفه، مؤلف این کتاب را «ابوسعد کمال‌الدین علی بن مسعود فرغانی» دانسته است[۴]؛ که بی‌تردید فرغانی باید تصحیف «فرخان» باشد. سیوطی نیز نام و نسب وی را  به صورت «قاضی کمال‌الدین ابوسعد علی بن مسعود بن محمود بن حَکَم الفرخان» نوشته است[۵]؛ و مصحّح «المستوفی فی النحو»، به این نام و نسب اعتماد کرده و آن را برای درج بر جلد کتاب برگزیده است.

درباره مؤلف کتاب آگاهی‌های زیادی در دست نیست و منابع اندکی شرح حال وی را به دست داده‌اند. سیوطی در بغیه الوعاه، بدون اینکه آگاهی‌هایی درباره تواریخ و دوره تقریبی زندگی وی به دست دهد، پس از بیان نام و نسب وی چنانکه در بالا گذشت، درباره وی به این توضیح اکتفا کرده است: «صاحب المستوفی فی النحو، أکثر أبو حیّان من النقل عنه؛ وسمّاه هکذا ابن مکتوم فی تذکرته.»

مصحّح کتاب در مقدمه تصحیح خود (ص۶۰) با استناد به اینکه در نسخه شهید علی پاشا، پس از نام مؤلف عبارت دعائی «رحمه الله علیه»، و در نسخه چستربیتی پس از نام وی عبارت «ادام الله علوّه» به کار رفته؛ چنین نتیجه گرفته است که مؤلف از اعلام سده هفتم بوده و در فاصله سال‌های ‌۶۶۹ تا ۶۷۵ق از دنیا رفته است. اما چنانکه خواهیم دید، مؤلف شخصیت شناخته شده‌ای از اعلام سده ششم است.

درباره مذهب مؤلف، مصحّح کتاب در مقدمه تصحیح خود، با استناد به شواهدی از متن کتاب، وی را شیعه دانسته است. از جمله شواهدی که مصحّح به آن استناد کرده آن است که مؤلف در جایی که به سخن نحویان درباره قضیه «ولا أبا حسن لها» اشاره می‌کند، گفته است: «ولا رجل لها یشبه علیاً علیه السلام» (ص۲۶۰)؛ و در جای دیگری حدیث «انا وعلی أبوا هذه الامه» را از زبان پیامبر (ص) آورده است (ص۲۰۰) که معمولاً در منابع اهل سنت نیامده است؛ و نیز این حدیث از پیامبر (ص) را نقل کرده است که «إنّما العاقل من وحّد الله وعمل بطاعته» (ص۱۲۶)؛ که مصحح آن را در منابع اهل سنت نیافته است.[۶]

از دیگر قراینی که می‌توان به تشیع مؤلف بدان استناد کرد آن است که او هر گاه از رسول خدا (ص) یاد کرده، صلوات بر آن حضرت را به صورت «صلی الله علیه وآله» ثبت کرده (از جمله: ج۱، صفحات ۵، ۲۳، ۱۲۶، ۲۰۰، ۳۲۲، ج۲، ص۴۵) و در جایی نیز پس از اشاره به رسول خدا (ص)، عبارت «صلی الله علی محمد وآل محمد» را  افزوده است (ص ۲۶۵) و بخش اول کتاب را هم با عبارت «الصلوه علی نبیّه محمد المصطفی وعلی آله الطاهرین الطیّبین» به پایان برده است (ص۳۶۹).

البته ممکن است قراین فوق از نظر سختگیران و بدبینان قابل مناقشه باشد و دلالت قطعی بر تشیع وی نداشته باشد. اما شاهد مهم دیگری که می‌توان برای تشیّع وی بدان استناد کرد آن است که منتجب‌الدین رازی در فهرست خود از وی به عنوان یکی از رجال شیعه یاد کرده و درباره وی چنین گفته است: «الحکیم جمال‌الدین ابوسعد بن الفرخان، نزیل قاشان: فاضل، له کتب منها الشامل، وکتاب القوافی، وکتاب النحو، شاهدتُه، ولی عنه روایه.»[۷] (کتاب النحو که منتجب‌الدین به آن اشاره کرده، قاعدتاً باید کتاب المستوفی فی النحو باشد.)

همچنین بر این اساس می‌توان گفت که مؤلف نمی‌تواند از اعلام سده هفتم باشد؛ و با استناد به زندگی‌نامه‌ای که عماد کاتب در بخش فضلای اهل فارس از خریده القصر (تحقیق: عدنان محمد آل‌طعمه، ج۳، ص۷۸) درباره این شخص به دست داده است می‌توان گفت که وی از اعلام سده ششم است.

عماد کاتب در جایی که فضلای اهل کاشان را نام می‌برد، از این شخص با نام «حکیم جمال‌الدین ابوسعید علی بن مسعود بن محمد بن الفرخانی» یاد کرده است که با در نظر گرفتن نام و نسب وی چنانکه در مقدمه کتاب و در منابع دیگر همچون بغیه الوعاه و فهرست منتجب‌الدین آمده، می‌توان گفت ابوسعید تصحیف ابوسعد، و فرخانی تصحیف فرخان است؛ چنانکه صاحب خریده القصر از برادر همین شخص به عنوان ابن فرخان نام برده است.

عماد کاتب در ذیل زندگی‌نامه ابوسعد ابن فرخان نوشته است که سید کمال‌الدین ابوالمحاسن احمد فرزند سید ضیاءالدین ابوالرضا راوندی، در سال ۵۴۹ق در اصفهان برای من این شخص را با تعبیر «شابّ السّن» و «شیخ العلم» وصف کرد و قصیده‌ای از وی در مدح والی کاشان بهاءالدین برادرزاده معین‌الدین مختصّ‌الملک کاشانی روایت کرد. سپس متن کامل قصیده را نقل کرده است که با بیت زیر آغاز می‌شود:

دَنا الحَبیبُ فَیالَیتَ الرَّقیبُ نَأی * وَقالَ واشٍ فَهَل أحسَنتُم نَبَأ[۸]

صاحب خریده القصر همچنین از برادر این شخص با عنوان «خطیرالدین ابوالفضل بن فرخان» یاد کرده و نوشته است که او را دیده بود که به اصفهان آمده بود و صدرالدین ابن خجندی را مدح گفته بود؛ و سید کمال‌الدین احمد فرزند ضیاءالدین راوندی برایش قصیده‌ای از وی را نقل کرده بود که مطلع آن چنین است:

أیا عُذَّلی انَّ الملامهَ کَالعُذرِ * لِمَن خَصَّهُ الأحباب بِالبَینِ والهَجرِ[۹]

از ابوسعد ابن فرّخان، افزون بر قصیده‌ای که عماد کاتب نقل کرده، دو قصیده دیگر نیز در دیوان سید فضل‌الله راوندی وجود دارد که راوندی با قصایدی به آنها پاسخ داده است. ابن فرّخان قصیده اول را از همدان و قصیده دوم را از خرقان برای راوندی ارسال کرده است که نشان می‌دهد مدتی در ناحیه همدان و خرقان اقامت داشته است.

مطلع قصیده اول چنین است:

سلّم علی المیدان فالمسجد * فالنهر فالظّل به الابرد[۱۰]

مطلع قصیده دوم نیز چنین است:

کتبتُ وفی قلبی من الشّوق لاعج * وفی الصدر منّی لو قُضینَ حوائج[۱۱]

در پایان گفتنی است ابن فرخان کتاب خود المستوفی فی النحو را به شخصی به نام «الصدر الأجل العالم المنعم شهاب الدین ظهیر الاسلام والمسلمین صدر العراقین ابی‌زید محمد بن الفضل بن احمد» تقدیم کرده است. به عقیده نگارنده، این شخص نوه مختص‌الملک معین‌الدین ابونصر احمد بن فضل بن محمود کاشانی (مقتول در ۵۲۱ق)، وزیر سلطان سنجر سلجوقی می‌تواند باشد؛ و در این صورت پدرش، شهاب‌الدین ابوعبدالله فضل بن احمد، ممدوح سید ضیاءالدین ابوالرضای راوندی است که در دیوان خود قصیده‌ای در سی بیت در مدح وی سروده است[۱۲] و به گفته مرحوم محدّث ارموی در تعلیقات خود بر دیوان راوندی، از این قصیده برمی‌آید که او شخصیّتی بزرگ بوده و جود و سخای بسیار داشته است.[۱۳] با این حال شهاب‌الدین محمد بن فضل بن احمد، در منابع تاریخی چندان شناخته شده نیست و نام وی تنها در کتاب نسائم الاسحار، در جایی که از نوه‌اش مجدالدین محمد بن مجدالدین عبدالله بن شهاب‌الدین محمد یاد شده، به چشم می‌خورد.[۱۴]

بنابر آنچه گذشت، مؤلف کتاب المستوفی فی النحو، جمال‌الدین علی بن مسعود بن محمود بن احمد بن فرخان معروف به «ابوسعد ابن فرّخان»، از ادبای شیعه در سده ششم هجری است که نام وی در منابع این دوره، از جمله خریده القصر عماد کاتب، فهرست منتجب‌الدین رازی و دیوان ابوالرضای راوندی آمده و مقیم کاشان و مدتی نیز ساکن همدان و خرقان بوده است.

صفحه عنوان کتاب در نسخه شهید علی پاشا که در آن، یک دوبیتی در مدح کتاب به شرح زیر نوشته شده است:

رَأَیْتُ تَعالیقَ النُّحاهِ کَثیرهٌ * فَما رَاقَنی مِنْها کِتابٌ کَمُسْتَوْفى

بَیانٌ وَتَرْتِیبٌ وَحُسْنُ سِیاقِهِ * یَنالُ بِها مَن رامَها حَظُّهُ الأوْفى

 

صفحه آغازین متن کتاب المستوفی فی النحو در نسخه شهید علی پاشا

 

منتشر شده در: کتاب شیعه، شماره ۱۳-۱۴، ص۳۱۶-۳۲۲

 

[۱] بغیه الوعاه، جلال‌الدین سیوطی، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۲، ص۲۰۶.

[۲] المستوفی فی النحو، ج۲، ص۳.

[۳] همان، ج۱، ص۳.

[۴] کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۷۵.

[۵] بغیه الوعاه، ج۲، ص۲۰۶.

[۶] المستوفی فی النحو، مقدمه تصحیح، ص۳۵؛ متن کتاب، ص۱۲۶.

[۷] فهرست اسماء علماء الشیعه ومصنّفیهم، شماره ۱۸۸، ص۹۰ (تحقیق طباطبائی)، ص …… (تحقیق محدّث ارموی).

[۸] خریده القصر، ج۳، ص۷۸-۸۰.

[۹] همان، ج۳، ص۸۰.

[۱۰] دیوان السید الامام ضیاءالدین ابی‌الرضا الحسنی الراوندی القاشانی، ص۱۴۸.

[۱۱] همان، ص۱۸۶.

[۱۲] دیوان السید الامام ضیاءالدین ابی‌الرضا الحسنی الراوندی القاشانی، ص۱۳۴-۱۳۶.

[۱۳] دیوان السید الامام ضیاءالدین ابی‌الرضا الحسنی الراوندی القاشانی، ص۲۳۰.

[۱۴] نسائم الاسحار من لطائم الاخبار، ناصرالدین منشی کرمانی، ص۶۹.

دیدگاهتان را بنویسید